‹ آنچه را که نمی توانید ارزیابی کنید و یا اساساً ارزیابی نمی کنید ، نمی توانید بهبودش دهید › زمانیکه رویکردهای بهبود فرآیند ، مهندسی مجدد فرآیند ، کایزن ، تحویل به موقع ، هزینه بر مبنای فعالیت ، مدیریت کیفیت جامع ، ارتقاء مستمر کیفیت یا کاهش زمان چرخه را مورد استفاده قرار می دهیم ، تنها یک هدف اساسی را به اشتراک می گذاریم : انجام بهتر و سریعتر با حداقل هزینه . توانمندساز مهم در هر یک از این تلاشها تنها یک چیز است : توانایی ارزیابی عملکرد ( هاربور ، 2003 : 1). مدیران ارشد موفق به این واقعیت پی برده اند که رفتار سایر مدیران و کارکنان در سازمانشان از سیستم ارزیابی عملکرد تأثیر می پذیرد. همچنین آنها به این اصل واقف گردیده اند که سنجه های محاسباتی سنتی مالی می تواند حرکت در مسیر پیشرفت مستمر و نوآوری را که در محیط رقابتی کنونی ضرورت پیدا می کند ، به اشتباه بیاندازد (کاپلان و نورتون ، 2005 :174). در عصر اقتصاد مبتنی بر دانش ، فعالیتهای ارزش آفرین سازمانها فقط متکی بر دارایی های مشهود آنها نیست . بعنوان راه حل برای این مسئله دکتر رابرت اس کاپلان و دیوید پی نورتون روش ارزیابی متوازن را پیشنهاد نموده اند . در این پایان نامه ابتدا یک مدل و الگوی مفهومی براساس ویژگیهای کلی روش ارزیابی متوازن ، ارائه گردیده است. پس از آن ارتباط مابین منظرهای عملکرد دو شرکت پیمانکاری صنعت نفت ( شرکتهای پتروپارس و اویک) مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفته است. بمنظور تجزیه و تحلیل داده هایی که از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده اند از نرم افزار spss و آزمون همبستگی پیرسون و من ویتنی استفاده شده است . نتیجه این بررسی ها نشان می دهد که بغیر از عملکرد منظر مشتری بر منظر رسالت سازمانی ، مابین بقیه منظرهای مالی ، مشتری ، فرآیندهای داخلی و رشد و یادگیری رابطه علت و معلولی برقرار است و یا بعبارت دیگر تاثیر عملکرد این منظرها بریکدیگر مثبت ارزیابی شده است. همچنین تفاوت بین دیدگاههای دو شرکت بغیر از 5 متغیر در بقیه متغیرها معنادار نبوده است.