نام پژوهشگر: علی گزنی

تحلیل رفتارهای اطلاعاتی محققان در استفاده از نشریات چاپی و الکترونیکی با رویکرد تحلیل حوزه و بر حسب عوامل جغرافیایی و سازمانی و ارائه الگوی استفاده از نشریات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  علی گزنی   زاهد بیگدلی

قانون برادفورد (1934)، قانون لوتکا (1926) و قانون زیف (1936، 1949) سه قانون برجسته علم اطلاع رسانی و سه قانون کشف شده حوزه اطلاع سنجی هستند (چِن و لایم کیولر، 1986، ویلسون، 1999). قانون برادفورد بر مبنای شمارش ارجاع به نشریات در دو حوزه موضوعی ارائه گردید. لوتکا میزان بهره وری نویسندگان را با شمارش تعداد انتشارات هر یک از نویسندگان در حوزه شیمی و در یک دوره پنج ساله مورد سنجش قرار داد و قانون خود را ابداع کرد. زیف رخداد واژه ها در متن های نویسندگان را مورد بررسی قرار داد، در نتیجه قانون زیف و سپس اصل کمترین کوشش ارائه گردید. این سه قانون در زمره قوانین توان قرار می گیرند که مشخصه اصلی آن ها شکل توزیع داده ها در واحد تحلیل اطلاعات است. منحنی توزیع این قوانین خمیدگی شدیدی در بخش راست خود دارند که این نحوه توزیع مختص قوانین توان است و این شکل در مقابل توزیع نرمال قرار می گیرد (بوک استین، 1990، 1997). سه قانون حوزه اطلاع سنجی بیان ریاضی یک قاعده و نظم در دنیای واقعی هستند. به عبارت دیگر قوانین بیان ریاضی قاعده ای هستند که از آن سرچشمه گرفته اند در جایی که یک قاعده بر وجود یک الگو در پدیده های اجتماعی و طبیعی دلالت دارد (ویلسون، 1999). آن چه تحت عنوان الگوی استفاده از نشریات نویسندگان توسط بیگدلی و گزنی (2012) مورد بررسی قرار گرفت بر وجود یک قاعده دلالت می کند که برای اولین بار و به صورت منحصربفرد در سطح بین المللی ارائه گردیده است. بیان ریاضی این قاعده، یک قانون جدید را به حوزه اطلاع رسانی می افزاید. قانون برادفورد (1934) در شمارش تعداد نشریات و تعیین مناطق هسته، میانه و حاشیه با پژوهش حاضر مشترک است، امّا در پژوهش حاضر واحد تحلیل اطلاعات نویسندگان بودند. در جایی که برادفورد ارجاعات نشریات دو حوزه موضوعی را بررسی و بر حسب رخداد استفاده از این نشریات آن ها را طبقه بندی کرد، در تحقیق حاضر الگوی استفاده از نشریات هر نویسنده مورد بررسی قرار گرفت. شکل توزیع داده ها در قانون برادفورد از شکل توزیع قوانین توان تبعیت می کند یا به عبارت دیگر دارای یک شکل "j" وارونه است که این دسته از قوانین را بنام قوانین 20/80 نیز می شناسند. قانون برادفورد همانند همانند سایر قوانین 20/80 نشان داد که تعداد اندکی از نشریات در یک حوزه موضوعی بیشترین میزان استفاده را داشته اند و تعداد زیادی از نشریات به صورت اندک و پراکنده مورد استفاده قرار گرفته اند (تنوپیر، 1982، لنکستر، 1985، هود و ویلسون، 2001). بنابراین در این دسته از قوانین 80% اقلام توسط 20% جامعه و 20% اقلام توسط 80% جامعه پوشش داده می شوند. در پژوهش حاضر بر مبنای تحقیق بیگدلی و گزنی (2012) می خواهیم بدانیم که آیا توزیع نشریات از شکل قانون برادفورد تبعیت می کند. اگر چنین است آیا شکل توزیع نشریات مورد استفاده نویسندگان بر حسب عوامل مختلف تغییر نمی کند؟ به همین جهت نویسندگان بر حسب وابستگی سازمانی، کشور، مناطق جغرافیایی، حوزه موضوعی، سطح علمی و اقتصادی کشور نیز تفکیک و به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گرفتند تا مشخص گردد آیا شکل توزیع استفاده از نشریات توسط این نویسندگان تغییر می کند؟ و امّا اگر الگوی استفاده از نشریات توسط نویسندگان از یک قاعده در سطح بین المللی تبعیت می کند آیا رفتار بازیابی اطلاعات آن ها می تواند در شکل گیری این پدیده موثر بوده باشد؟