نام پژوهشگر: سیدمهدی سجادی

تبیین نظریه سکولاریسم ونقد دلالتهای تربیتی آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  خجسته رحیمی   عزت خادمی

این پژوهش تحت عنوان تبیین نظریه سکولاریسم ونقد دلالتهای تربیتی آن به عنوان فرایندی فکری-اجتماعی با ویژگیهایی چون انسان گرایی ولیبرالیسم،مدرنیسم،ملی گرایی،خردگرایی ودموکراسی و...بر تمامی ابعاد زندگی بشری تأثیر نهاد ودر این راستا تعلیم وتربیت را نیز در سه بعد اهداف تربیتی،محتوای آموزشی وروشهای یاددهی-یادگیری، با تحولی عطیم مواجه ساخت.به طوری که هدف تعلیم وتربیت سکولاریسم،تربیت انسان متخصص وماهر است که ضمن آگاهی به حقوق اجتماعی خود، به ارزشهای مورد نظر تفکر مدرن پایبند باشد وبه عنوان یک شهروند، با اوضاع جامعه صنعتی و سرمایه داری سازگارشود ودر زمینه محتوای آموزشی، تعلیم وتربیت سکولاریستی مفاهیم و دستاوردهای علوم تجربی وعلوم زیستی ونیز مسائل مربوط به نیازهای فنی جامعه صنعتی رادر صدر برنامه های درسی خود قرار داده است.

تدوین و پیشنهاد مبنای معرفت شناختی برای مدارس هوشمند در ایران با تأکید بر دلالتهای آن برای روشهای یاددهی-یادگیری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  طیبه خانی آرانی   سیدمهدی سجادی

در عصر کنونی، ماندگاری و پایایی نظام آموزش و پرورش هر جامعه ای به میزان بهره مندی آن از فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز بستگی دارد. در جامع? دانش بنیان انتظار می رود ، با توسع? مهارتهای دانشی و کارآفرینی دانش آموزان ، همسو با روندهای جهانی ، امکان دستیابی به اهداف مقدس نظام جمهوری اسلامی ایران فراهم آید. رویکرد مطرح حاضر ، در ایجاد مدارس هوشمند ، ایجاد یک تحول اساسی در نظام آموزشی نبوده است و بعبارت دیگر هوشمند سازی مدارس در این مقطع به دنبال تحولات گسترده و بنیادین در نظام آموزشی نیست. تحقیق حاضر مبانی فلسفی مدارس هوشمند را در بعد معرفت شناختی آن مورد بررسی قرار داده و با تحقیق پیرامون مولفه های کلیدی و مطرح در نظام تعلیم و تربیت امروز از جمله دانش ، خلاقیت ، تفکر ، حل مسئله ، فراگیر محوری و یادگیری مهارتهای پیچیده و بازیابی اطلاعات وجایگاه آنها در مدارس هوشمند و سپس یافتن دیدگاه فلسفی مناسب ،دیدگاه سازنده گرایی را به علت تأکید این دیدگاه بر مولفه های مطرح شده در نظام آموزشی مدارس هوشمند ،بعنوان پشتوانه ای مناسب در رویکردهای یاددهی و یادگیری برای مدارس هوشمند معرفی ، تبیین و پیشنهاد می نماید. چراکه مبانی معرفت شناختی سازنده گرایی سبب ایجاد تغییرات اساسی در بنیادهای آموزش و یادگیری و به طبع آن فناوری آموزشی شده است. بنابراین یادگیری که پیشتر به اندوختن دانش بوسیل? یادگیرنده و پردازش اطلاعات خاص معطوف بود ، جای خود را به خلق دانش نوین از سوی یادگیرنده داده است. مربی و معلم نیز بجای آنکه مرجع و منبع اطلاعات باشند ، راهنما و ناظر بر فعالیتهای یادگیرندگان شده اند ، آنها نه تنها جایگاه خود را از دست نداده اند بلکه به دلیل دارا بودن ویژگیها و تواناییهای خاصی که سبب سهولت فرایند یادگیری می شود بایستی به تفکر و تعمق بپردازند و با دانش و توانایی خود زمینه های مناسب برای یادگیری خلاق و تولید دانش توسط دانش آموزان را فراهم آورند.

تبیین فلسفی رویکرد فمنیسم اگزیستانسیالیستی نسبت به ملاحظات جنسی و جنسیتی در تربیت و نقد آن بر اساس آموزه های اسلامی به منظور ارائه چهارچوب مفهومی برای تربیت رسمی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  معصومه کرامتی   سیدمهدی سجادی

رساله حاضر نلاشی برای تحلیل، تبیین و نقد ملاحظات جنسی و جنسیتی فمنیسم اگزیستانسیالیست و دلالتهای تربیتی آن می باشد. فمنیسم اگزیستانسیالیست بعنوان یکی از گرایشهای فمنسیتی معاصر با طرح مباحث جنسی و جنسیتی در قلمرو متافیزیک، معرفت شناسی، ارزش شناسی و تعلیم و تربیت در دفاع از حقوق زنان و نجات و رهایی آنان از ستم و تعدی و ارتقا نقش اجتماعی آنان توفیقات زیادی در کشورهای غربی و شرقی و میان زنان و مردان کسب نمود. این نگرش علاوه بر گسترش محتوای خود در حیطه های مذکور در قلمرو جغرافیایی نیز توفیقات زیادی حاصل نمود و به سرعت در جهان شیوع یافت. با توجه به نفوذ چشمگیر فمنیست اگزیستانسیالیست به ایران(با تاکید بر شواهد و مستندات) و اثرات اجتناب ناپذیر آن در تمامی امور مخصوصا در تعلیم و تربیت( این گرایش از آنجا که نگرش خاصی نسبت به مسئله زنان داشت دیدگاههایشان در کشور ما اثرگذار بود) هدف این رساله از شناخت فمنیسم اگزیستانسیالیست بعنوان یک مسئله فرهنگی - اجتماعی، احساس خطر از جانب این پدیده نوظهور در جامعه اسلامی و جلوگیری از ترویج راه حلهای غربی در راستای رهایی زن از ستم و تعدی می باشد. چون فمنیسم اگزیستانسیالیست صورتی افراطی از اومانیسم، لیبرالیسم، اگزیستانسیالیسم و سکولاریسم می باشد. بنابراین مبانی انسانشناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی و دلالتهای تربیتی آن از نگاه اسلام و با استفاده از روش تحلیل، تفسیر و استنتاج مورد بررسی و نقد بیرونی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که اسلام با برخی از ملاحظات جنسی و جنسیتی فمنیسم اگزیستانسیالیست، موافق نیست، و با مبانی مثل ماهیت یکسان آدمی، عقلانیت، اراده و اختیار و آزادی انسان بصورت جزئی موافق است، و به جای اصولی چون مساوات و برابری، آموزش مختلط، نسبیت ارزشی در تعلیم و تربیت، اصولی چون؛ عدالت و تناسب، تربیت غیر مختلط، ثبات و نسبیت ارزشها را طرح می کند، و با اصول تعقل، آزادی، استقلال و .....بصورت جزئی موافق است. همچنین در این رساله به ارائه چهارچوب مفهومی برای تربیت رسمی با رویکرد اسلامی همت گماردیم. واژگان کلیدی: جنس، جنسیت، ملاحظات جنسی و جنسیتی، فمنیسم اگزیستانسیالیست، تربیت رسمی، تربیت اسلامی و نقد

تبیین رویکرد بدیع پدیدارشناسی فهم و دلالت های آن در عرصه تعلیم وتربیت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  هادی کهندل   سیدمهدی سجادی

رویکرد بدیع «پدیدارشناسی فهم»، به مثابه نظریه ای که هم صبغه معرفت شناختی دارد و هم کالبد ظاهری حیطه هستی شناسی را لمس می کند، و در عین حال خود را بر فراز هر دو می نشاند؛در والاترین رسالت خود، خواستار درک چیستی فهم بواسطه دو فروکاست به نام تحویل ذاتی و تحویل وجودی که متعاقب یکدیگر برای فهم پدیده مورد نظر( فهم ) اعمال می شوند و نیز چگونگی وقوع و رخداد فهم و هم چنین چگونگی ارتقای فهم (از پدیده ها و وجود) می باشد؛ضرورت طرح ایده نوین این است که هرگونه فهمی، حتی فهم خود وجود مبتنی بر درک چیستی خود فهم می باشد. لذا قبل از هرگونه شناختی در باب هستی ( اعم از وجودات خاص یا وجود بماهو ) بایسته است که بدوا به پدیدارشناسی خود فهم بپردازیم .چنان که ذکر آن رفت ما از دو سنخ فهم برخورداریم : فهم حضوری ( وجودی ) که مبتنی بر مستغرق شدن هستی ما درهستی مطلق می باشد : در این گونه معرفتی متعلق معرفت ما وجود می باشد که این فهم از هستی متناسب با میزان آگاهی فرد از نفس و هستی خویش ارتقا می یابد؛ سنخ دوم معرفت ما را فهم حصولی ( مقولی ) تکون می بخشد که در این گونه معرفتی متعلق معرفت ما ماهیات ( ونه وجود ) است که مشتمل بر مفاهیم و صورت های ذهنی می باشد.این سنخ از شناخت از مضمونی تاملی و مفهوم پردازانه برخوردار است؛ بر خلاف فهم وجودی که پیشاتاملی و عاری از مفهوم پردازی می باشد . علم حضوری ما از وجود بماهو بواسطه استغراق وجودی ما در هستی مطلق فراچنگ می آید و علم حصولی ما از جهان و پدیده های مندرج در آن به واسطه خاصیت طرح افکنانه فهم ما رقم می خورد. چگونگی ارتباط میان فهم مقولی و فهم وجودی بر مبنای رابطه خادم ومخدومی بناشده است.می توان فهم مقولی را عقل جزئی ( خرد استدلالی ) و فهم وجودی را عقل کلی ( معرفت قلبی ) دانست که تنها آن گاه عقل جزئی کارایی حقیقی خود را در مسیر کشف معرفت به منصه ظهور خواهد گذاشت که مرتبط با عقل کلی باشد.چشم انداز دیگر طرح، یعنی چگونگی ارتقای فهم از پدیده، نیز از مجرای رویکرد «پدیدارشناسی دیالکتیکال صیرورت زا» یعنی اعمال روش پدیده شناسی، جهت چنگ یازی به درک عمیق تری از ذات پدیده، قابل حصول است. مبنایی ترین احتجاج در نوشتار فراروی، تاکید بر جریان بی وقفه صیرورت فهم می باشد. به عبارت اخری، فهم ( مقولی و نه وجودی ) به مثابه ذره ای قلمداد می گردد که ذاتش عجین صیرورت است و همواره خود را در حال طرح افکنی و گسترش می یابد. این صیرورت هر چند شرط لازم صیرورت وجودی است، لیکن شرط کافی برای آن محسوب نمی شود و تنها عمل همراه با ایمان و اراده است، که در کنار فهم می تواند ترفیع مرتبه وجودی را موجب گردد. فهم هر پدیده ای نه صرفا به واسطه چیستی ( تحویل ذاتی ) بلکه عجین با پرسش از چرایی آن ( تحویل وجودی ) فراچنگ خواهد آمد. دیدگاه پدیدارشناسی فهم در والاترین افق خود شامل دو انشعاب متمایز، پدیدارشناسی فهم وجودی و پدیدارشناسی فهم مقولی می باشد.دلالت های ایده بدیل در عرصه تعلیم و تربیت را نیز ، می توان هم در ساحت آموزش و ابداع فنون تدریس و هم در قلمروی تربیت احصاء نموده و به کار بست. کلید واژگان : پدیدارشناسی ، فهم ( مقولی و وجودی ) ، صیرورت ، دیالکتیک ، تعلیم و تربیت

تبیین دیدگاه دیویی در خصوص هنر و زیبایی شناسی و نقد دلالت های آن برای فرایند تدریس و یادگیری با تاکید بر آرای زیبایی شناختی ابوحیان توحیدی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  محمد پورحسینی   سیدمهدی سجادی

چکیده زیبایی شناسی در فلسفه مورد کم توجهی قرار گرفته است. به تبع آن زیبایی شناسی در تعلیم و تربیت نیز توجه زیادی به آن نشده است. تبیین ماهیت زیبایی شناسی در تعلیم و تربیت انگیزه اصلی شکل گیری این پژوهش بوده است. در جوامع اسلامی نیز با نقصی بزرگ در فلسفه روبرو هستیم. با توجه به میراث علمی و فرهنگی غنی که از تمدن اسلامی داریم، هنوز نتوانسته ایم در جهان این فرهنگ بزرگ را به خوبی گسترش داده و دردناک تر از آن، خودمان نیز رو به میراث غربی داشته و این گنجینه به صورت دفینه ای کمتر گشوده شده است. این پژوهش با بررسی نظری? زیبایی شناختی یکی از فیلسوفان غربی، جان دیویی و یافتن دلالت های آن برای فرایند تدریس و یادگیری، و نقد دلالت های آن بر اساس اندیشه های زیبایی شناسانه یکی از اندیشمندان بزرگ اسلامی، ابوحیان توحیدی در پی آن است تا ذره ای از این اندیشه بی بدیل را نشان دهد. جان دیویی به عنوان یکی از فیلسوفان تعلیم و تربیت به نقش و اهمیت هنر و زیبایی شناسی در زندگی و تعلیم و تربیت پی برده است. او بر کسب تجرب? زیبایی شناختی تأکید دارد. دیویی کل زندگی و کل فرایند تربیت را به صورت هنری و زیبایی شناختی می بیند. بنابراین تجرب? تدریس و یادگیری از دید او تجربه ای زیبایی شناختی است. توحیدی در تربیت بر ایجاد چارچوب عقلی بر فعالیت های تربیتی، اصالت تفهیم در هنر و تعلیم و تربیت، تقدم اخلاق بر لذت، دعوت به سود بخشی از زیبایی های مادی و معنوی، و تقویت عشق به زیبایی به عنوان محرک و برانگیز حرکت تربیتی، تاکید بیشتری دارد. از طرف اندیشه زیبایی شناختی توحیدی نقدهایی بر تربیت زیبایی شناختی دیویی وارد است از جمله: سود نبردن از همه زیبایی ها؛ توجه نکردن به تفهیم عالی فراگیران؛ محتوا را برتر از فرم زیبایی شناختی قرار ندادن؛ دو سویه ندیدن رابطه بین اخلاق و زیبایی شناسی و توجه نداشتن به دین های آسمانی در تربیت. کلمه های کلیدی: زیبایی شناسی، هنر، جان دیویی، ابوحیان توحیدی، نقد، فرایند تدریس و یادگیری.