نام پژوهشگر: ابراهیم خدایی

ارزیابی روش های مختلف داده جانهی با استفاده از روش های فازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده علوم 1389
  مینا نظری   ابراهیم خدایی

امروزه روش های آماری و فرمول های استاندارد برای تحلیل داده های کامل توسعه یافته است، اما وجود داده ی گمشده در مجموعه ی داده ها می تواند منجر به برآوردهای اریب شود و روش های استاندارد تحلیل داده های آماری نمی توانندمورد استفاده قرار گیرند لذا باید با استفاده از روش های مختلف داده جانهی، نقص در مجموعه ی داده ها را برطرف کنیم. تنوع روش های مختلف داده جانهی ایجاب می کند که محقق براساس ملاک های موجود تصمیم بگیردکه چه روشی را در تحقیق خود به کار گیرد. طبق چمبرز(2001) ملاک های ارزیابی برای مقایسه ی روش های مختلف داده جانهی شامل درستی پیشگو، درستی رتبه بندی، توزیع، برآورد و موجه بودن داده جانهی می باشد. در این پایان نامه ابتدا مروری بر مفاهیم داده های گمشده و شیوه های مختلف داده جانهی می رود و سپس ملاک های ارزیابی این روش ها معرفی می گردد، همچنین این این روشها با استفاده از تئوری فازی بررسی و مقایسه می شوند. سپس با شبیه سازی به مطالعه ی نتایج روشهای مختلف پرداخته می شود. کلمات کلیدی: داده های گمشده، مکانیسم گمشدن،داده جانهی، فازی، ارزیابی روشهای داده جانهی

مطالعه شبکه های اجتماعی مجازی؛ مطالعه موردی شبکه های اجتماعی دوره و یو 24
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  علی اکبر اکبری تبار   علی ساعی

آمار و ارقام نشان می دهد که رسانه های اجتماعی رشد و گسترش روزافزون و پرسرعتی داشته اند، بنابر آمارهای الکسا، فیس بوک و یوتیوب که گونه هایی از رسانه های اجتماعی هستند بعد از گوگل پر بازدیدترین سایت های جهان بوده اند. شبکه های اجتماعی مجازی گونه ای از رسانه های اجتماعی هستند که بیشترین شباهت را به جامعه انسانی دارند و به فرد امکان برقراری ارتباط با شمار فراوانی از افراد دیگر، فارغ از محدودیت های زمانی، مکانی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را می دهند. بر اساس آمار سایت الکسا، جذابیت شبکه های اجتماعی در ایران نیز بیشتر از بسیاری سایت های دیگر بوده است؛ نمونه های ایرانی شبکه های اجتماعی نظیر کلوب نیز در کشور ما مورد اقبال بسیارِ افراد استفاده کننده از اینترنت می باشد. تحقیق حاضر به دنبال بررسی شبکه های اجتماعی مجازی به روش تحلیل شبکه بوده است و هدف آزمون این مورد بوده است که افراد با عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی مجازی در چه ساختار ارتباطات اجتماعی شرکت کرده و چه روابط اجتماعی برقرار می کنند؟ و از سوی دیگر آیا روش تحلیل شبکه را می توان به عنوان روشی جهت بررسی و کسب شناخت نسبت به شبکه های اجتماعی مجازی مورد استفاده قرار داد؟ در این تحقیق شبکه های اجتماعی به عنوان زیرمجموعه ای از جامعه در نظر گرفته شده که در آن افراد به زندگی ای موازی با زندگی بیرونی خود در جامعه واقعی می پردازند، و با افراد دیگر ارتباط برقرار می کنند. هدف این تحقیق بررسی چگونگی ساختار ارتباطات اجتماعی شکل گرفته در شبکه های اجتماعی مجازی بوده است. نمونه مورد بررسی شامل ارتباطات اجتماعی شکل گرفته در شبکه های اجتماعی مجازی دانشگاهیان ایران (دوره) و متخصصان ایران (یو24) بوده است. جهت دستیابی به هدف تحقیق ابتدا با به کارگیری روش تحلیل شبکه ی اجتماعی ساختار اصلی و زیرین روابط در شبکه استخراج و سپس با رویکردی جامعه شناختی داده های جمع-آوری شده مورد تحلیل عمیق تر قرار گرفت. در قسمت تحلیل یافته ها از مفاهیم و نیز اصطلاحات نظریه گراف برای تفسیر اجزای شبکه شامل گره ها و لبه ها (ارتباطات) استفاده شد که این مهم با کاربرد نرم افزارهای تحلیل شبکه نظیر ucinet، nodexl و pajek انجام گردید. در قالب نتایج این تحقیق قابل ذکر است که روش تحلیل شبکه ی اجتماعی با در نظر گرفتن موجودیتی اجتماعی شامل حداقل دو فرد و ارتباطات میان آنها به عنوان واحد مشاهده و تحلیل، امکان بررسی روابط اجتماعی و نیز مفهوم گروه اجتماعی را در شبکه-های اجتماعی مجازی فراهم آورده و به محقق توانایی بررسی چگونگی ساختار خاص روابط اجتماعی درون شبکه ی اجتماعی مجازی و سپس بررسی اینکه این ساختار خاص حول چه محورهایی شکل گرفته است را می دهد. در تحقیق حاضر و در پی بررسی ساختار روابط اجتماعی شکل گرفته در شبکه های اجتماعی مجازی یو 24 و دوره نتایج حاکی از آن بود که این شبکه ها دارای ساختاری هسته – پیرامونی بوده و هر کدام دارای هسته ای مرکزی از روابط اجتماعی می باشند. این هسته مرکزی ارتباطات اجتماعی از زیرگروه های کوچک همبسته تشکیل شده است که این زیرگروه های همبسته دارای ویژگی های ساختاری مشابه نظیر میزان انسجام اجتماعی، چگالی ارتباطات اجتماعی و نیرومندی ارتباطات اجتماعی مشابه بودند.

تحلیل بیزی ناپارامتری در هم ارزسازی آزمون ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده اقتصاد 1391
  اکبر حیدربیگی   فرزاد اسکندری

با توجه به وجود خطا در اندازه گیری ها، شیوه های اندازه گیری به نظریه های آماری برای تفسیر نتیجه های این شیوه ها نیاز دارند. در برخی از مسایل روان سنجی نیز اندازه ها وضعیت مشابهی دارند. برای اندازه گیری یک ویژگی خاص، می توان دو یا چند روش اندازه گیری یا آزمون مختلف را طراحی کرد. با هدف مقایسه ی منطقی تر، قبل از مقایسه ی امتیازهای آزمودنی ها در چند آزمون، ایجاد تعادل بین امتیازها لازم است. این عمل هم ارزسازی آزمون ها نام دارد. هم ارزسازی آزمون ها کاملا متکی به روش های آماری است. ارتباط بین امتیازهای آزمون ها توسط تابع هم ارزسازی مشخص می شود که هدف از مطالعه ی هم ارزسازی استنباط درباره ی این تابع است. روش های آماری مختلفی برای استنباط درباره ی تابع هم ارزسازی گسترش یافته اند. از دیدگاه نظریه های آماری در روان سنجی روش های هم ارزسازی آزمون ها به دو گروه هم ارزسازی بر مبنای امتیاز مشاهده شده و هم ارزسازی بر مبنای نظریه ی پرسش-پاسخ تقسیم می شوند. از دیدگاه استنباط آماری نیز می توان روش های هم ارزسازی را به دو روش فراوانی گرا و بیزی مبنا تقسیم کرد. در این پایان نامه هدف مقایسه ی روش های هم ارزسازی فراوانی گرا و روش بیزی ناپارامتری تحت نظریه ی امتیاز مشاهده شده است. در این پایان نامه، ابتدا در فصل دوم روش های فراوانی گرا در هم ارزسازی آزمون ها تشریح شده اند. در ادامه در فصل سوم تحلیل بیزی ناپارامتری در هم ارزسازی آزمون ها با جزئیات شرح داده شده است. در پایان در فصل چهارم نیز کاربرد روش های فراوانی گرا و روش بیزی در هم ارزسازی آزمون ها و ارزیابی آنها تحت یک مطالعه ی شبیه سازی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند روش های هم ارزسازی فراوانی گرا مشکلاتی از قبیل نامتقارن بودن، حافظ دامنه نبودن و میزان پوشش کم امتیازها را به همراه دارند، در حالی که روش هم ارزسازی بیزی تقریبا فاقد چنین مسایلی است. روش بیزی حافظ دامنه ی امتیازها است که مزیت مهم این روش نسبت به روش های فراوانی گرا بوده و میزان پوشش امتیازها در این روش بیشتر از روش های فراوانی گرا است. این روش در مقایسه با اغلب روش های فراوانی گرا نسبتا بازه های اطمینان باریک تر و انحراف استانداردهای کوچک تری تولید می کند.

روش بهینه همترازسازی با توجه به ویژگی های بومی آزمونهای ملی ایران: مورد مطالعه آزمون تولیمو و آزمون های جامع کنکورهای آزمایشی سازمان سنجش آموزش کشور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  علی مقدم زاده   علی دلاور

هدف از انجام پژوهش حاضر ارزیابی روشهای همترازسازی نمره مشاهده شده کلاسیک و روش کرنل ke بر حسب خطاها و سوگیری و همچنین بررسی عواملی بود که می تواند بر صحت روشهای همترازسازی متفاوت تأثیر داشته باشد. این پژوهش به طور دقیق تر با هدف بررسی و کاوش سودمندی و مناسب بودن روش ke (با شیوه های مختلف هموارسازیchain و poststratification) و همچنین مزایا و معایب این روش در مقایسه با تکنیک های همترازسازی کلاسیک (روش های سنتی همترازسازی میانگین، خطی، و روش همصدک دنباله ای در قالب طرح neat، و طرح گروه های همسان) صورت پذیرفت. برای دستیابی به این اهداف از داده های آزمونهای ملی ایران (تولیمو و آزمونهای جامع کنکورهای آزمایشی شرکت تعاونی سازمان سنجش آموزش کشور) استفاده شد. به طور دقیق در این پژوهش از داده های حاصل از آزمون تولیمو در سال 92-91 و داده های آزمون های جامع کنکور آزمایشی در سال 92-91 استفاده شده است. بدین ترتیب، جامعه آماری و گروه نمونه پژوهش حاضر، جامعه آماری و گروه نمونه شرکت کننده در آزمونهای مذکور می شود که در سال تحصیلی 1392-1391 به اجرا در آمده است. داده های آزمون تولیمو با سوالات لنگر درونی همراه بوده در حالی که داده های آزمونهای جامع کنکورهای آزمایشی دارای سوالات لنگر نبود. آزمون تولیمو دارای 17 سوال لنگر در هر فرم و 123 سوال بود. برای تحلیل داده های آزمونهای جامع کنکورهای آزمایشی شرکت تعاونی سازمان سنجش آموزش کشور صرفاً از سوالات مشترک دروس عمومی رشته های ریاضی- فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی استفاده شد. دروس عمومی دارای 100 سوال و مربوط به چهار عنوان درسی عمومی بوده است. به خاطر دستیابی به یکی از اهداف پژوهش، یعنی بررسی تأثیر حجم نمونه در دقت نتایج همترازسازی آزمونهای مورد اشاره، از مجموعه داده های مورد نظر به طور کاملاً تصادفی سه نمونه 200، 500 و 1000 نفری انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. برای بررسی تأثیر طول آزمون در دقت نتایج همترازسازی از دروس عمومی آزمونهای جامع کنکورهای آزمایشی سنجش یک نمونه 40 تایی از سوالات (از هر درس 10 سوال) به طور کاملاً تصادفی انتخاب شد. بدین ترتیب در آزمونهای جامع پژوهشگر دو آزمون 100 و 40 سوالی را در حجم های نمونه مختلف مورد تحلیل قرار داده است. طرح همترازسازی مناسب در آزمون تولیمو طرح neat و در آزمونهای جامع طرح گروههای همسان بوده است. روش همترازسازی نیز در آزمونهای مورد نظر، روش میانگین، روش خطی، روش همصدک، روش circle arc و روش کرنل (ke) بوده است. نتایج تحلیل ها به طور کلی نشان داد که برای هموارسازی داده ها در آزمون تولیمو، مدل اول (مدل لگاریتم خطی شامل میانگین، واریانس، چولگی و کشیدگی- چهار گشتاور اول برای آزمون و لنگر) که ساده تر است انتخاب شد و بهترین مدل برای هموارسازی داده های آزمون تولیمو (فرم x) در سه حجم نمونه 200، 500 و 1000 نفری مدل اول بدست آمد. به همین ترتیب، در فرم y آزمون تولیمو در حجم نمونه 200 و 1000 نفر بهترین مدل، مدل اول و در حجم نمونه 500 نفر مدل دوم برگزیده شد. در داده های آزمون جامع سنجش، (هم فرم x و هم فرم y) در حجم های نمونه مختلف 200، 500 و 1000 نفری بهترین مدل، مدل سوم مدل لگاریتم خطی شامل میانگین، واریانس، چولگی و کشیدگی (چهار گشتاور اول) است چون مدلی که کمترین مقدار aic را داشته باشد برازش بهتری دارد. همچنین نتایج پژوهش گویای آن است که به موازات افزایش حجم نمونه، برازش مربوط به هموارسازی کرنل نیز بهبود یافته است و بهبود هموارسازی کرنل با افزایش طول آزمون همراه بوده است. نتیجه دیگر آنکه در پژوهش حاضر در تحلیل داده های آزمون تولیمو با طرح neat میزان خطای همترازسازی روش کرنل به شیوه pse کمتر از میزان خطای همترازسازی به شیو? ce بود و بنابراین از عملکرد بهتری برخوردار بود.

تبیین جامعه شناسی دموکراسی: مطالعه تطبیقی بین کشوری 1990-2010
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  مریم زارعیان   علی ساعی

بر اساس شواهد موجود توزیع نمرات پولیتی به عنوان شاخص دموکراسی در بین کشورها دارای چولگی زیادی است. بنابراین مدعای تبیینی یا مسأله این رساله آنست که تفاوت های فاحشی در شاخص دموکراسی در بین کشورها وجود دارد که به عنوان یک مسأله نیازمند تبیین تجربی است. سوال اصلی این تحقیق عبارتست از این که « درجه تفاوتپذیری دموکراسی در کشورهای مورد مطالعه چگونه قابل تبیین است؟». چارچوب نظری تحقیق به این صورت فرموله شده است که سرمایه اجتماعی و دولت غیررانتی و نابرابری متوسط شرط لازم برای دموکراسی است. رویکرد مقاله تحلیل تطبیقی فازی بین کشوری است. جمعیت تحقیق مجموعه 156کشوری است که در فهرست بانک جهانی دارای داده اند. روش داوری فرضیه ها ، فازی و نرم افزار مورد استفاده spss، exelو fs/qcaf میباشد. یافته های تجربی ناظر بر رابطه فازی بین مجموعهای، دلالت برآن دارند که سرمایه اجتماعی در بیشتر موارد شرط کافی برای دموکراسی است. دولت غیررانتی در بیشتر موارد شرط کافی و معمولا شرط لازم برای دموکراسی است. نابرابری متوسط در توزیع درآمد در بیشتر موارد شرط لازم و معمولا کافی برای دموکراسی می باشد. همچنین بررسی مسیرهای علّی شرط کافی برای وقوع نتیجه نشان می دهد سه مسیر جداگانه برای رخداد دموکراسی وجود دارند که هرکدام از این مسیرها شرط ترکیبی(عطفی) کافی تلقی میشوند. وجه مشترک این سه مسیر مشارکت مدنی بالاو درآمدهای غیر رانتی است.