نام پژوهشگر: فرید عباسی

تحلیل محتوای پیام های اقناعی شرکت گلدکوئیست؛ با توجه به رضامندی اجزای شخصیت مخاطب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1389
  فرید عباسی   حسینعلی افخمی

سالهاست مساله ای بنام گلدکوئست در کشور مطرح می باشد. شرکتی که بدون وجود هرگونه حمایت دولتی، توانسته آغاز به فعالیت کرده و بدون پرداختن حتی یک ریال برای تبلیغات، از خود افراد برای پیشبرد سیاست های تجاری خود سود برد. بهایی که این شرکت برای ورود افراد نیز می کیرد نسبت به درآمدهای سطح جامعه بسیار بالاست. حال سوال اینجاست با این شرایط و نیز فشار حکومتی که بر روی فعالان این حوزه وارد است؛ و با سودده نبودن این سیستم باری حداقل 88 درصد مشارکت جویان آن (به نقل از نیروی انتظامی)، چگونه این شرکت توانسته همچنان باپرجا ایستاده و همچنان به فعالیت خود ادامه دهد؟ محقق پاسخ را در این تحقیق در پیام های ساطع شده اقناعی این شرکت جستجو می کند چراکه در ادبیات و گفتمان این افراد تنها جملاتی که رد وبدل می شود و در پروسه ارتباطی قرار می گیرند، همین جملات هستند و در واقع هر اتفاقی که بیافتد باید همین جملات را مسبب انگاشت. گمان می رود بتوان با تحلیل تاثیر این پیام ها بر روی مخاطب، راه را برای فهم بهتر این پدیده یافت. از این رو در مرحاله بعد محقق سراغ نظریات مربوط به شخصیت رفت و از تعریف مونچ که برگرفته از مدل اجیل پارسونز است برای این مساله یاری جست. در ضمن باید گفت جزوه کوئست در اینجا به عنوان رسانه در نظر گرفته شد و پیام های آمده در آن، آنچه که در نظر دارد به استفاده و رضامندی مخاطب بیانجامد؛ که این خود نیز به باتوجه به مکتب انسانگرایی از شخصیت درنظر گرفته شده که در آن تمایلات و نیازهای انسان اصیل انگاشته شده است و در نتیجه مخاطب نیز فعال. این تحقیق به روش تحلیل محتوای کمی و مشاهده مشارکتی روزنامه نگارانه انجام شده و از آزمون های آماری خی دو و فی بهره گرفته شده است. در نتیجه نیزیافته ها حاکی از آنند که پیام های گلدکوئست نه تنها تمام نیازهای انسان را هدف گیری می کند تا مورد ارضا قرار دهد بلکه شخصیت پیشرفته مونچ را نیز تحت پوشش خود می گیرد.

بررسیمیزان آگاهیو نگرش دانشجویان سال آخر دندانپزشکی دانشکده های شهر تهران از کنترل عفونت، هپاتیت b و عوامل مرتبط با آن در سال 1393
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده دندانپزشکی 1394
  سجاد باصری   فرید عباسی

چکیده مقدمه: با توجه به اهمیت مطالعه درباره ی آگاهی از کنترل عفونت هپاتیتb و این که دندان پزشکان و دانشجویان این رشته، به شدت در معرض خطر ابتلا به عفونت و به ویژه هپاتیتb هستند، این مطالعه، با هدف تعیین میزان آگاهی دانشجویان سال آخر دندان پزشکی دانشکده های شهر تهران از کنترل عفونت هپاتیتb و عوامل مرتبط با آن در سال 1393 انجام گرفت. روش کار: در این مطالعه ی تحلیلی مقطعی، 207 نفر از دانشجویان دندان پزشکی سال آخر مقطع عمومی و تخصص دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران، بصورت طبقه ای وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه ی محقق ساخت میزان آگاهی و نگرش از هپاتیت b با روایی تایید شده به وسیله نظرات اساتید و مطالعات و پایایی تائید شده به روش آلفای کرونباخ (با مقدار آلفای برابر77/0)، شامل 24سوال استاندارد، به روش نمره گذاری لیکرت 5گزینه ای بود. در نهایت، داده ها با روش های آمار توصیفی و t test آنالیز شدند. یافته ها: در کل، نمره ی نگرش، با سن، جنسیت، دانشگاه محل تحصیل و وجود پزشک در خانواده، رابطه ی غیر معنادار و با مقطع تحصیلی ارتباط معناداری داشت؛ در مورد نمره ی آگاهی(دانش) نیز، این نمره با جنسیت، دانشگاه محل تحصیل و وجود پزشک در خانواده رابطه ی غیر معنادار و با سن و مقطع تحصیلی، رابطه ی معناداری داشته است؛ هم چنین، بین نمره ی نگرش و دانش، ارتباط معناداری مشاهده نگردید. نتیجه گیری: تعیین میزان آگاهی دانشجویان رشته ها و دانشگاه های مختلف، از کنترل عفونت هپاتیتb و عوامل مرتبط با آن ، به منظور مقایسه ی بهتر نتایج حاصل از آن ها، به سایر پژوهشگران توصیه می گردد.