نام پژوهشگر: جواد کاووسیان

بررسی کارآمدی مدارس هوشمند در تقویت توانمندی کاوشگری دانش آموزان از منظر معلمان و مدیران مقطع ایتدایی شهرستان کاشمر
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  آسیه گلشن آبادی   حسن رستگارپور

هدف اصلی این پژوهش بررسی کارآمدی مدارس هوشمند در تقویت توانمندی کاوشگری دانش آموزان از منظر معلمان و مدیران مقطع ابتدایی شهرستان کاشمر در سال تحصیل93-92 است. با توجه به همین هدف سعی شده است تا ضمن شناسایی مولفه های موثر در مدارس هوشمند میزان تاثیرگذاری آنها در تقویت روحیه کاوشگری دانش آموزان ارزیابی شود. بر این اساس 5 سوال اصلی تحقیق تدوین گردیده است که بیان کننده عوامل دخیل در پرورش روحیه تحقیق و کاوشگری دانش آموزان دختر و پسر این نوع مدارس می باشند. روش مورد استفاده در این تحقیق نیز روش توصیفی از نوع پیمایشی یا زمینه یابی بوده است،جامعه مورد مطالعه کلیه معلمان و مدیران مدارس هوشمند در شهرستان کاشمر بودند و از آنجا که جامعه و نمونه با هم برابرند از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است، نمونه ما 121 نفر از معلمان و 30 نفر از مدیران شاغل رسمی و پیمانی مشغول به کار در مدارس هوشمند بودند که پرسشنامه به آنها داده شد و کل 151 پرسشنامه عودت داده شد.ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ویژه معلمان و مدیران بود که پایایی(89%) و روایی آن احراز شد. روش آماری مورد استفاده در این پژوهش، خی دو و تحلیل واریانس چند متغییره می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که چنانچه این 5 مولفه موثر مدارس هوشمند که عبارتند از: 1- محیط یاددهی- یادگیری مبتنی بر محتوای چندرسانه ای 2- زیرساخت توسعه یافته فناوری اطلاعات 3- بر خورداری از معلمان آموزش دیده در حوزه فناوری اطلاعات 4- مدیریت مدرسه توسط سیستم یکپارچه رایانه ای 5- ارتباط یکپارچه رایانه ای با مدارس دیگر به درستی به کاربرده شوند، می توانند در تقویت توانمندی کاوشگری دانش آموزان موثر باشند.

تکنیک بازخورد در فرایند ارزشیابی توصیفی: تحلیلی آسیب شناسانه از چگونگی اجرا و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  مجتبی بیرامی   حمیدرضا حسن آبادی

زمینه مساله: نتایج پژوهش های مختلف نشان داده است که ارزشیابی توصیفی نتوانسته است در ارتقای کیفی و حتی کمی یادگیری دانش آموزان موثر باشد که در این بین نحوه ارائه بازخوردها توسط معلمان به عنوان عامل بسیار مهم در ناکامی نظام ارزشیابی توصیفی در دستیابی به اهدافش محسوب می شود. هدف: لذا، پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی نحوه ارائه بازخورد های معلمان به دانش آموزان در سیستم ارزشیابی توصیفی و ارائه راهکارهایی برای بهبود انجام شد. روش: بدین منظور، 351 نفر از معلمان (52 مرد، 299 زن) مقطع ابتدایی استان البرز که در سال تحصیلی 93-92 در پایه اول تا ششم مشغول به تدریس بودند به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. داده ها به روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه محقق ساخته 42 گویه ای که روایی محتوایی آن توسط گروهی از استادان تایید شده بود جمع آوری گردید. ضریب پایایی پرسشنامه نیز از طریق آلفای کرونباخ 80/0 برآورد شد. جهت تحلیل داده های پژوهش از همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دو راهه و آزمون t برای دو گروه مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر اصلی جنسیت و پایه کلاسی تدریس معلمان بر برخی از مولفه های بازخورد (بازخورد راهبردی و بازخورد با توجه به عملکرد تحصیلی) معنادار بود ولی نتایج حاصل از این آزمون اثر اصلی عامل دوره های ضمن خدمت را معنادار نشان نداد. به علاوه نتایج نشان داد که معلمانی که معتقد بودند که تعداد دانش آموزان بالا مانع ارائه بازخوردهای اثربخش نمی شود بازخوردهای راهبردی بیشتری را نسبت به همکاران خود که نظر منفی به این مسئله داشتند، ارائه کرده بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر آسیب های حوزه بازخورد عبارتند از: 1. ناکارآمد بودن دوره های آموزشی برگزار شده در افزایش توانمندی معلمان در خصوص بکارگیری بازخوردهای توصیفی اثربخش و سازنده 2. تراکم بالای دانش آموزان در کلاس های درس 3. عدم آمادگی معلمان در کلاس های پرجمعیت برای ارائه بازخورد و داشتن چنین نگرشی که در کلاس های پرجمعیت نمی توان بازخوردهای اثربخش ارائه کرد 4. بکارگیری معلمان مرد در پایه های پایین (اول ، دوم و سوم) 5. پایین بودن سطح دانش معلمان در رابطه با موضوع بازخورد 6. عدم ارائه بازخوردهای انگیزشی و راهبردی مناسب در مقاطع پایین 7. داشتن نگرش مثبت و مساعد عمده ی معلمان نسبت به مولفه های اصلی نظام ارزشیابی سنتی. با توجه به آسیب های موجود راهکارهایی برای بهبود ارائه گردید.