نام پژوهشگر: پروین عباسی

ارتباط دوره پیش از دبستان با سطوح فرایند درک مطلب خواندن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم تربیتی 1389
  نوشین سرداری ممقانی   علی اصغر کاکوجویباری

چکیده : یادگیری مهارت خواندن ، کلید یادگیری همه یادگیری هاست که در افزایش مهارت خواندن ، عواملی نظیر : نگرش والدین ، میزان دسترسی کودکان به کتاب ، خود پنداره خواندن ، زمینه های فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی والدین و کیفیت آموزش های دوره پیش از دبستان تاثیر گذار می باشد . از آنجایی که دوره پیش از دبستان دوره حساس و مهمی در آموزش مفاهیم اولیه خواندن است هدف از این پژوهش بررسی تاثیر دوره پیش از دبستان بر سطوح فرایند درک مطلب خواندن دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی می باشد . پژوهش مورد نظر ازنوع کاربردی و علّی – مقایسه ای بود . جامعه آماری مورد مطالعه دانش آموزان دختر پایه چهارم شهر تهران است که به عنوان نمونه تعداد 120 نفر به طور متناظر از مدارس شهر تهران به روش تصادفی چند مرحله ای سهمیه ای انتخاب گردیدند . از این تعداد 60 نفر دوره پیش از دبستان را نگذرانده اند و 60 نفر این دوره را به مدت دو سال گذرانده اند که یک سال پیش دبستانی و یک سال هم دوره آموزشی مهد کودک می باشد . ابزار پژوهش ، دفترچه های آزمون استاندارد شده پرلز 2006 می باشد و جهت محاسبه میانگین وانحراف معیار از آمار توصیفی و جهت مقایسه گروه ها از آمار استنباطی t مستقل استفاده شد. تجزیه و تحلیل یافته ها نشانگر این مطلب بود که بین عملکرد دانش آموزانی که دوره پیش ازدبستان را به مدت دو سال گذرانده اند با دانش آموزانی که این دوره را نگذرانده اند درسطوح فرایند درک مطلب خواندن و سطح یک و دو فرایند درک مطلب خواندن تفاوت معناداری وجود دارد اما در سطح سه و چهار فرایند درک مطلب خواندن تفاوت معناداری وجود ندارد.

بررسی ارتباط طول مدت دوره پیش از دبستان با پیشرفت سواد خواندن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  فاطمه قمیان   علی اصغر کاکو جویباری

سال های آغازین زندگی کودک از مهم ترین دوران رشد کودک می باشد و آموزش و پرورش کودکان در این زمان زمینه ساز رشد و شکوفایی مهارت های اساسی و مهمی از جمله مهارت های خواندن بوده است. پژوهش حاضر با هدف " بررسی ارتباط طول مدت دوره پیش از دبستان با پیشرفت سواد خواندن" طرح گردید، و سوال اصلی پژوهش این است که آیا بین طول مدت دوره پیش از دبستان و پیشرفت سواد خواندن و افزایش مهارت درک مطلب دانش آموزان رابطه ای وجود دارد یا خیر؟ پژوهش مورد نظر از نوع علی- مقایسه ای بوده و جامعه آماری آن را دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی شهر تهران تشکیل دادند، 180دانش آموز از مدارس شهر تهران به روش تصادفی سهمیه ایِ چند مرحله ای به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید، که 60 نفر دوره های پیش از دبستان را به مدت دو سال و60 نفر به مدت یک سال طی کرده و 60 نفر این دوره ها را طی نکرده بودند. ابزار پژوهش، دفترچه های آزمون استاندارد شده پرلز 2006 بوده و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، با بهره گیری از روشهای توصیفی و استنباطی مانند محاسبه میانگین و انحراف استاندارد، آزمون (f) و توکی به منظور مقایسه میانگین های سه گروه بوده است. یافته های پژوهش بیانگرند که : 1 . مهارت خواندن متون ادبی و اطلاعاتی دانش آموزانی که دوسال دوره های پیش از دبستان را گذرانده بودند، نسبت به دانش آموزانی که این دور ه ها را نگذرانده بودند، بیشتر بوده است 2. مهارت خواندن متون ادبی و اطلاعاتی دانش آموزانی که دوسال دوره های پیش از دبستان را گذرانده بودند، نسبت به دانش آموزانی که یک سال این دوره ها را گذرانده بودند، بیشتر بوده است.3. عامل طول مدت دوره پیش از دبستان تا دو سطح از سطوح فرایند درک مطلب تأثیر گذار بوده است ولی سطوح بالاتر(3و4 فرایند درک مطلب) از این عامل متأثر نبوده اند.

بررسی میزان تنیدگی و شیوه های مقابله مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی مراجعه کننده به مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی در شهر کرمانشاه در سال 75 - 1374
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1375
  پروین عباسی   مهشید جعفرپور

این پژوهش یک مطالعه زمینه ای بوده که به منظور (( بررسی میزان تنیدگی و شیوه های مقابله مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی مراجعه کننده به مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی شهرکرمانشاه)) انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که شیوه مقابله مشکل مدار بیشترین شیوه مقابله ای است که توسط نیمی از مادران جهت رویارویی با مشکلات بکار گرفته می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین میزان تنیدگی با شیوه های مقابله مشکل مدار و هیجان مدار ارتباط معنی داری وجود دارد ‏‎(p<0/05)‎‏ . یافته ها حاکی بر آن است که بین میزان تنیدگی و سن واحدهای مورد پژوهش، وضعیت تاهل، تعداد فرزندان خانواده و سن کودک ارتباط معنی داری وجود ندارد ‏‎(p>0/05)‎‏. در حالیکه بین سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال، جنس کودک، رتبه تولد کودک و وضعیت هوشی با میزان تنیدگی ارتباط معنی داری وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین کاربرد شیوه های مقابله و سن واحدهای مورد پژوهش، تعداد فرزندان خانواده، سن کودک، جنس و رتبه تولد کودک ارتباط معنی داری وجود ندارد. در حالیکه بین سطح تحصیلات و شیوه های مقابله افکار، عدم درگیری رفتاری و مقابله فعال ارتباط معنی داری وجود دارد ‏‎(p<0/05)‎‏یافته ها همچنین نشان می دهد که بین وضعیت اشتغال و شیوه های مقابله تفسیر مجدد مثبت و رشد و پذیرش ارتباط معنی دار وجود دارد. نتایج حاکی بر آن است که بین وضعیت تاهل و کاربرد شیوه های مقابله پذیرش و تمرکز بر عواطف و ابزار آن ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین بین وضعیت هوشی و شیوه مقابله تمرکز بر عواطف و ابزار آن ارتباط معنی داری وجود دارد.