نام پژوهشگر: محمد مهدی فرهپور

مطالعه ساختاری پیسکوه درارتباط باگسل درونه،منطقه جندق،شمال شرق اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1390
  راضیه مدهنی فرد   ساسان باقری

چکیده: بخش قابل ملاحظه ای از کرنش حاصل از همگرایی صفحات ایران و عربی به صورت جابجایی در گسل های راستالغز اصلی خصوصاً در شرق و مرکز ایران به وقوع پیوسته است. گسل درونه از جمله مواردی است که به علت قلت مطالعات انجام شده هنوز توافق نظری راجع به جنبش و مکانیک آن وجود ندارد. مطالعات صحرایی و تصاویر ماهواره ای گسل درونه در منطقه جندق ضمن توصیف پیسکوه به عنوان یک نمونه ایده آل از ساختار گلی شکل مثبت (posetive flower structure) حکایت از جنبش چپ لغز گسل درونه با مولفه فشارشی قابل ملاحظه دارد. مجموعه ای از راندگی ها با امتداد weوnw با میل به سمت شمال تا شمال شرق در بخش شمال غربی سیستم اصلی گسل درونه وگسل های معکوس با شیب به سمت nتاnwدر بلوک جنوب شرقی گسل از یک طرف، مجموعه ای از گسل های پلکانی سین تتیک، مجموعه ای از گسل های پلکانی آنتی تتیک راستالغز با روند عمده nwاز طرفی دیگر، در کنار چین های پلکانی چپ پله مهم ترین عناصر ساختاری پیسکوه می باشند.این ساختار حکایت از راندگی های پیاپی گسل های راندگی کم ضخامت مارن و ماسه سنگ ائوسن بر روی یکدیگر به شکل طبقات فلسی طاقدیس شکل داشته بطوریکه این برگه ها در محل گسل درونه کاملاً قائم و پرشیب بوده و به طرفین وضعیت تقریباً افقی به خود گرفته و حالت گسل های به سمت بالا محدب را نشان می دهند. از آن جایی که این برگه های رانده سنگ های تخریبی ائوسن را به روی لایه های قرمز الیگومیوسن قرار داده اند بنابراین سن شکل-گیری و بالا آمدگی ساختمان پیسکوه از میوسن به این سو پیشنهاد شده و حکایت از جابجایی چپ لغز گسل درونه در این مدت در منطقه جندق دارد.شواهد اخیر ما حکایت از حجم قابل ملاحظه ی دگرشکلی در این بخش از ایران مرکزی دارد که بیشتر از میزان پیش بینی شده در مطالعات قبلی می باشد.

تحلیل هندسی و جنبشی تاقدیس پاسان در کمربند چین خورده – رانده زاگرس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم پایه 1391
  فاطمه کونانی   فرزین قایمی

تاقدیس پاسان درازای حدود 48 کیلومتر و پهنای حدود 7-5 کیلومتردارد و با روند شمال غرب- جنوب شرق در کمربند چین خورده- رانده زاگرس قرار دارد. در این تحقیق ما به تحلیل هندسی و جنبشی تاقدیس پاسان پرداخته و هندسه سطحی و زیرسطحی آن، سبک چین خوردگی و گسل خوردگی و ارتباط آنها با سطوح جدایش میانی را نشان داده ایم. در مطالعه این تاقدیس 3 پیمایش تقریباً عمود بر محور تاقدیس صورت گرفته است. بر اساس تحلیل های هندسی و جنبشی ، تاقدیس پاسان از نوع چین های انتشار گسلی است که در بین انواع مختلف این چین ها با نوع trishear یا نوعsteep-limb break through هماهنگی بیشتری دارد. همچنین به علت عدم دسترسی به مقاطع لرزه ای مناسب و همچنین به علت هندسه گرد و به نسبت بازآن و وجود اختلاف مقاومت در بین واحدهای مختلف از سطح تا عمق، این تاقدیس می تواند با مدل چین های جدایشی گسل خورده(faulted detachment folds) که از نظر ظاهری شبیه چین های انتشار گسلی می باشند، منطبق گردد. مکانیسم غالب چین خوردگی تاقدیس پاسان از نوع خمشی- لغزشی (flexural-slip) و بیشینه تنش وارده 21 درجه در جهت شمال- شمال شرق است. چرخش یال جنوبی و انحنای طولی محور در بخش شمال غرب تاقدیس مربوط به رشد ، گسترش و به هم آمیختن تاقدیس پاسان و پلخانه با هم است. و در آخر یک مدل تکاملی برای تاقدیس طراحی شده که در آن تأثیر سطوح جدایش میانی بر روی هندسه سطحی و زیر سطحی تاقدیس به نمایش گذاشته شده است.

زمان آغاز دگرشکلی در زاگرس جنوب شرقی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم 1391
  محمد مهدی فرهپور   خالد حسامی

زمان شروع کوهزایی و نحوه توسعه دگرشکلی (کوهزایی) در کمربند چین خورده – رانده زاگرس از موضوعاتی به شمار می رود که بطور گسترده ای بررسی شده و باور عمومی بر آن است که کوهزایی در زاگرس از میوسن با برخورد دو ورقه ایران مرکزی و عربستان شروع و از شمال شرق به جنوب غرب تدریجا توسعه یافته است. این مطالعه تلاش نموده تا براساس وجود شواهد ساختاری مشاهده شده در ستون چینه شناسی کرتاسه، نظیر دگرشیبی ها و الگوهای مرتبط با چینه های رشدی، زمان شروع اولین فازهای کوهزایی و نحوه توسعه دگرشکلی در کمربند زاگرس را بازنگری نماید. تشکیل چینه های رشدی نوع onlap ناشی از چین خوردگی در حین رسوبگذاری بخش بالایی سازند داریان بطور همزمان در تمام پهنای زاگرس بیانگر وقوع اولین فاز کوهزایی در زمان آپتین پسین در کمربند زاگرس است. مشاهده الگوهای ساختاری مشابه در بخش بالایی سازند سروک و در درون سازند ایلام، همچنین دگرشیبی در بین سازندهای سروک و ایلام، بر تداوم کوهزایی در دوره کرتاسه در طی فازهای بعدی در انتهای سنومانین، تورونین پسین و سانتونین دلالت دارند. به نظر می رسد افزایش شدید نرخ گسترش اقیانوس آتلانتیک از کرتاسه زیرین (آپتین) تا اواخر کرتاسه که باعث فشردگی اقیانوس نئوتتیس شده، منشا وقوع فازهای کوهزایی در کمربند زاگرس در طی کرتاسه بوده است. دگرشیبی ایجاد شده بر اثر وقوع فاز کوهزایی تورونین پسین که همزمان با شروع فرارانش افیولیتها بر روی حاشیه شمال شرقی ورقه عربستان بوقوع پیوسته، شدیدترین فازی بوده که در زمان کرتاسه تمام پهنه زاگرس را بطور همزمان متاثر نموده است. بنابراین، مشاهده گسترش این ساختارها (دگرشیبی و چینه های رشدی) در هر دو کمربند زاگرس رانده و زاگرس ساده چین خورده نشانگر آن است که دگرشکلی در طی فازهای کوهزایی کرتاسه از شمال شرق به جنوب غرب توسعه نیافته بلکه به طور «همزمان» (concomitant) تمام پهن? زاگرس را متاُثر نموده است. در نتیجه این سبک دگرشکلی، در پایان کرتاسه چند حوض? طولی سین فورمی (intra-shelf basin)، که توسط چین های کرتاسه از یکدیگر مجزا می شدند، در حوضه رسوبی زاگرس ایجاد گردید. حوضه های سین فورمی مزبور مکان رسوبگذاری دریایی در زمان ترشیاری را مشخص و شیوه دگرشکلی زاگرس را پس از برخورد قاره ای پی ریزی نمود. بطوریکه نتایج بدست آمده از مطالعات قبلی بیانگر آن است که رسوبات تجمع یافته در هر یک از این حوضه ها در طی فازهای کوهزایی رخ داده در ترشیاری بصورت «پیشرونده» (serial) از شمال شرق به جنوب غرب تغییر شکل یافته اند. به نظر می رسد تغییر سبک دگرشکلی از شکل «همزمان» (concomitant) در کرتاسه به «پیشرونده» (serial) در ترشیاری ناشی از وجود سطح جدایشی سازند هرمز در قاعده پوشش رسوبی زاگرس و نبود آن در قاعده رسوبات حوضه های درون قاره ای باشد.

بایواستراتیگرافی، تکتونواستراتی و محیط رسوبی دیرینه سازند های آسماری- تله زنگ در جنوب معمولان، لرستان.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه لرستان - دانشکده علوم زمین 1393
  صدیقه عچرش   محمد مهدی فرهپور

در این پژوهش دو برش چینه شناسی از سازندهای تله زنگ و آسماری- شهبازان در یال شمال شرقی تاقدیس امیران (شهر معمولان) در جنوب غرب خرم آباد، به منظور مطالعه بایواستراتیگرافی، تشخیص بایوزون ها و تعیین سن سازند تله زنگ و آسماری، تعیین رخساره های زیستی، دیرینه محیط ها و ارائه یک مدل رسوبی و تعیین وضعیت تکتونیک منطقه مورد مطالعه قرار گرفت.