نام پژوهشگر: نسرین حبیبی

بررسی رابطه بین باورهای معرفت شناسی شخصی دبیران با روبکردهای تدریس آنان در مقطع متوسطه شهر سنندج
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  نسرین حبیبی   خلیل غلامی

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین باورهای معرفت شناسی شخصی دبیران رویکردهای تدریس آنان در شهر سنندج بود. روش انجام پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه ی آماری شامل کلیه ی دبیران دبیرستان های دولتی شهر سنندج بود. نمونه به تعداد 114 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه بود که شامل 35 گویه بود که 25 گویه ی اول باور های معرفت شناسی شخصی دبیران و 10 گویه ی دوم رویکردهای تدریس دبیران را می سنجید. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی 61/. برای پرسشنامه بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری، تحلیل عاملی، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون خی دو، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون t مستقل و ضریب رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که همبستگی معنادار و بالایی بین باورهای معرفت شناسی کلی دبیران و رویکردهای تدریس آنان وجود دارد. هم چنین بین ابعاد دانش ساده و دانش مطلق با رویکردهای اجرایی و تسهیل کننده دبیران رابطه ی معنادار و قوی وجود دارد. نتایج آزمون خی دو نشان داد که در بین تمام ابعاد باورهای معرفت-شناسی بیشتر دبیران باورهای ساده انگارانه داشتند. هم چنین نتایج آزمون ضریب رگرسیون نشان داد که در بین ابعاد باورهای معرفت شناسی شخصی، بعد دانش ساده و دانش مطلق به طور معنی داری رویکردهای تدریس دبیران را پیش بینی می کنند. و نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین تأثیر باورهای معرفت شناسی شخصی دبیران بر رویکردهای تدریس آنان در زمینه ی موضوعات تدریس تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که بین تأثیر باورهای معرفت شناسی شخصی دبیران بر رویکردهای تدریس آنان از لحاظ جنسیت رابطه ی معناداری وجود ندارد. واژگان کلیدی: باورهای معرفت شناسی شخصی، رویکردهای تدریس

بررسی ارتباط مدیریت دانش با یادگیری و عملکرد سازمانی (مطالعه موردی: سازمان تأمین اجتماعی استان اردبیل)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مدیریت 1392
  نسرین حبیبی   احمد ودادی

مدیریت دانش یکی از دستاوردهای عصر اطلاعات و دانش است و با توجه به ویژگیهای آن، امروزه سازمانهای با جدیت به دنبال بهره مندی از نتایج آن هستند. تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه ابعاد مدیریت دانش با یادگیری و عملکرد سازمانی سازمان تأمین اجتماعی استان اردبیل انجام پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق حاضر،مدیران و کارشناسان خبره سازمان تأمین اجتماعی استان اردبیل بوده که نمونه ای به حجم 103 نفر به شیوه تصادفی انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل همبستگی و رگرسیون چندگانه و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی و ضریب رگرسیون چندگانه و مدل معادلات ساختاری بین متغیرهای تحقیق نشان داد که بین مدیریت دانش و یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین یافته های تحقیق به وضوح نشان داد که یادگیری سازمانی حلقه رابط بین مدیریت دانش و عملکرد سازمانی بوده و از این طریق موجبات بهبود عملکرد را فراهم می نماید.