نام پژوهشگر: بهاره مدنی

ارزیابی الگوهای نوین برنامه ریزی توسعه محله ای، نمونه موردی:محله نارمک تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1391
  بهاره مدنی   مجتبی رفیعیان

تحولات قرن اخیر، تغییراتی در مفاهیم شهری، گسترش فیزیکی شهرها، رشد جمعیت و افزایش مسائل و مشکلات شهری در پی داشته است. این تحولات منجر به شکل گیری و رشد مقوله برنامه ریزی شهری بوده و این رشته در سیری تکاملی سعی داشته با بهره گیری از ابزارهایی از جمله برنامه ریزی توسعه شهر در قالب محلات از پیش طراحی شده به بهبود کیفی محیط زندگی شهروندان بپردازد. در این مسیر، نگرش های حاکم از روش های کالبدی به مسائل اجتماعی نظیر برنامه ریزی اجتماعات محلی معطوف شده اند که به معنای تفکر سیستماتیک در زمینه محلات و استفاده از ظرفیت های موجود محلات در توسعه آن ها بوده و بر بهره گیری از ظرفیت های موجود محلات در توسعه آن ها تاکید می ورزد. پژوهش حاضر به اهداف ارزیابی توسعه اجتماع محلی در محلات از پیش اندیشیده، شناخت ارزش-های موجود در نظام توسعه محله ای ایران جهت سیاست گذاری های آتی و ارائه راهکارهایی در جهت ارتقاء مطلوبیت این محلات پرداخته است. در این مسیر پس از بررسی ادبیات نظری موضوع و انتخاب معیارهایی متناسب، با استفاده از روش های آماری (رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر)، هر یک از معیارهای موثر بر توسعه اجتماع محلی نارمک سنجش و به علاوه معیارهای کالبدی در آن ارزیابی گشته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که معیارهای دموکراسی قوی و فرهنگ و همزیستی بیشترین تاثیر را بر توسعه اجتماع محلی در نارمک داشته و در مراحل بعدی به ترتیب اطلاعات و ارتباطات، آموزش و بهزیستی و سلامت قرار می گیرند. 37 درصد از تغییرات متغیر توسعه اجتماع محلی در این تحقیق تبیین شده و ضریب عدم تعیین برابر با0.628 نشان دهنده تبیین متغیر توسعه اجتماع محلی نارمک متوسط رو به پایین است. همچنین بررسی معیارهای کالبدی شامل خیابان های اصلی، شبکه سبز، درجات تراکم، اختلاط کاربری ها و تسهیم فضا و انرژی نشان می دهد که به غیر از مورد آخر، سایر موارد در نارمک محقق شده اند.

بررسی ضربه در سازه های مجاور با درنظر گرفتن اندرکنش خاک-سازه و اندرکنش متقابل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده عمران 1392
  بهاره مدنی   فرهاد بهنام فر

در طی زلزله های شدید سازه هایی که در مجاورت یکدیگر ساخته شده اند و دارای فاصله ی کافی از هم نمی باشند به یکدیگر برخورد کرده که اصطلاحاً به آن پدیده ی ضربه می گویند. اختلاف بین مشخصات دینامیکی سازه های مجاور باعث ارتعاش غیر هم فاز آن ها شده که علت اصلی پدیده ی ضربه می باشد. افزایش جمعیت و محدودیت فضای شهری قابل سکونت منجر به قرارگیری ساختمانها در فاصله ی کم وبه صورت متراکم در اکثر مناطق پرجمعیت شده است. در بحث ضربه بین ساختمانهای مجاور انتقال نیرو علاوه بر ضربه، از طریق دیگری یعنی خاک زیر آن نیز صورت می پذیرد که به اندرکنش سازه- خاک-سازه و یا اندرکنش متقابل موسوم است و به آن توجه کمتری می شود. در این تحقیق به بررسی نقش ضربه با در نظر گرفتن اندرکنش خاک-سازه و اندرکنش سازه-خاک-سازه پرداخته شده است. برای این منظور با حل معادلات حرکت مربوط به سازه های یک درجه آزاد مجاور و با فرض اندرکنش خاک-سازه و اندرکنش متقابل، به بررسی نقش اندرکنش متقابل بر فرکانس های طبیعی سیستم و پاسخ سازه پرداخته می شود. همچنین امکان وقوع ضربه بر طبق فرکانس تحریک مورد بحث قرار می گیرد. در این بخش از مطالعات، حل در دو حوزه ی فرکانس و زمان انجام شده و شبیه سازی خاک به وسیله ی سیستم متمرکز فنر-میراگر صورت گرفته است. در بخش بعدی، سازه های فولادی 3 تا 12 طبقه ی مجاور در سه فاصله ی مختلف و با دو حالت تکیه گاه گیردار و انعطاف پذیر بررسی شدند. در این بخش، اندرکنش خاک-سازه طبق مدل تیر بر فونداسیون غیرخطی وینکلر و اندرکنش متقابل با استفاده از سیستم فنر-میراگر متمرکز اعمال شده است. جهت تحلیل تاریخچه زمانی از نرم افزار opensees استفاده شده است. این نرم افزار علاوه بر مدل سازی انواع مدل های رفتاری برای سازه، قابلیت بالایی نیز در مدل سازی انواع رفتارهای پیشنهاد شده برای خاک دارد. در این بخش نتایج به صورت تأثیر فاصله بین دو ساختمان مجاور بر میزان واکنش و نیز تأثیر اندرکنش خاک-سازه و اندرکنش سازه-خاک-سازه بر واکنش ها از جمله نیروی ضربه، تغییرمکان و برش طبقات و مجموع چرخش خمیری تیرها و ستون های طبقات ارائه می گردد.