در این تحقیق با مروری بر روش های رایج کاهش رنگ، کدورت،cod و ... با تمرکز بر روی کاهش رنگ و کدورت، tss، cod با روش انعقاد شیمیایی مورد مطالعه قرار گرفته است. این بررسی با استفاده از نمونه پساب صنعتی واقع در شهرک صنعتی چمستان با فرآیند انعقاد و لخته سازی به منظور تعیین نوع ماده منعقد کننده مناسب، با سه ماده، پلی آلومینیوم کلراید،کلرید فریک و سولفات آلومینیوم صورت پذیرفت، با توجه به نتایج بدست آمده کلرید فریک نسبت به سولفات آلومینیوم و پلی آلومینیوم کلراید نتیجه بهتری داشت. در پساب صنعتی (شهرک صنعتی چمستان) پس از اندازه گیری پارامترهایی چون رنگ،cod ،ph ، کدورت و مواد جامد معلق، تحت شرایط مختلف آزمایش جارتست قرار گرفت که نتایج آن در نمودارهای مربوطه ارائه شده است. نتایج بدست آمده از نمونه برداری وآنالیز پارامترهای مختلف فاضلاب نشان دادندکه cod، رنگ، کدورت، tss، این فاضلاب با توجه به استاندارد محیط زیست بالا می باشد. در مرحله بعد به منظور کاهش بار آلودگی فاضلاب، آزمایشات انعقاد و لخته سازی با استفاده از پلی آلومینیوم کلراید، کلرید فریک و سولفات آلومینیوم روی فاضلاب ورودی تصفیه خانه انجام شد. نتایج حاصله نشان می دهد که فرآیند انعقاد و لخته سازی با کلریدفریک بهترین راندمان حذف بار آلودگی فاضلاب را در پی داشته مقادیر 600 میلی گرم بر لیتر کلرید فریک قادر بود cod فاضلاب را حدود 70درصد،tss حدود 61 درصد، 71 درصد bod، 98 درصد کدورت و حدود60 درصد رنگ را کاهش دهد. بنابراین با در نظر گرفتن کلیه جوانب این تحقیق، ارزیابی تاثیر مواد منعقد کننده مختلف نظیر کلریدفریک و پلی آلومینیوم کلراید و سولفات آلومینیوم در فرآیند انعقاد و لخته سازی فاضلاب صنعتی و تعیین نوع ماده منعقد کننده مناسب از نظر، راندمان حذف رنگ، کدورت، cod، tss می باشد. امید است این پژوهش گامی کوچک برای شروع مطالعات بیشتر در این زمینه باشد تا بتوان تکنولوژی های مناسب بهبود و ارتقاء کیفی آب و در نتیجه تامین هر چه بهتر و بیشتر سلامت و بهداشت عمومی را فراهم نمود.

هر سیستم انتقال و توزیع آب شهری باید به گونه ای طراحی و اجراء شود که بتواند نیاز آبی جامعه را با فشار کافی و در طول دوران طرح تامین کند، معمولا اتلاف آب مبتلا به تمام سیستم های توزیع است و در شرایط عادی بخش عمده ای از مصرف سرانه را تشکیل می دهد. این تحقیق که با هدف انجام مطالعه آب به حساب نیامده و تعیین اجزاء مختلف تلفات فیزیکی و غیر فیزیکی و بازده حجمی سیستم توزیع آب شهر ایوان صورت گرفته است، ضمن بیان و توصیف مساله، معرفی منطقه و تاسیسات تامین آب در ابتدا به کمک نرم افزار epanet2 تحلیل هیدرولیکی جامعی بر روی شبکه توزیع صورت گرفته و نتایج این تحلیل نشان داد که بیش از 60 درصد شبکه دارای فشار آب بالاتر از 50 متر می باشد که خود از عوامل تسهیل کننده تلفات فیزیکی است. سپس با انجام عملیات میدانی و دفتری در تاسیسات آب و امور مشترکین اجزاء مختلف تلفات آب در شبکه توزیع محاسبه و برآورد گردید که در حدود 47،3 درصد کل آب تولیدی بصورت 36،3 درصد تلفات فیزیکی و 11 درصد تلفات غیر فیزیکی به هدر می رود. تجزیه و تحلیل عوامل تشدید کننده تلفات آب در این شبکه نشان داد که عواملی چون بالا بودن فشار شبکه توزیع و پوسیدگی آن در بخش مرکزی شهر، تاثیر خورندگی آب بر انشعابات از جنس گالوانیزه و نبود دقت کافی در نصب انشعابات و کنتئرها، وجود چند لوله به موازات هم و با قطر کوچک بجای یک لوله با قطر بزرگ در برخی از معابر اصلی شهر که باعث افزایش کاذب طول شبکه شده است و برخورد سنتی و غیر علمی در مواجه با حوادث و شکستگی در لوله ها از مهم ترین عوامل تاثیر گذار بر افزایش آب به حساب نیامده در این شهر می باشند. بنابر این مدیریت فشار، بالا بردن سطح دانش و آگاهی کارکنان در جهت شناخت هرچه بیشتر شبکه و برخورد علمی و منطقی با حوادث و اتفاقات، لزوم توجه در نصب انشعابات و کنتورها از جمله استفاده از لوله های پلی اتیلن در کنار بستر سازی مناسب از مهم ترین راهکارهای موثر در کاهش و کنترل آب به حساب نیامده در منطقه مورد مطالعه است.

در این پروژه، تصفیه خانه فاضلاب صنعتی یک کارخانه تولید خمیرکاغذ(لینترپاک ) مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است . بدین منظور ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی جریانهای ورودی به تصفیه خانه اندازه گیری و محاسبه گردید. همچنین راندمان هر یک از واحدهای مختلف تصفیه خانه و در نهایت راندمان کل تصفیه خانه در حذف cod وtss و رنگ اندازه گیری و محاسبه گردید. در ضمن پارامترهای مربوط به مشخصات فنی تصفیه به روش لجن فعال نیز اندازه گیری و محاسبه گردید. در نهایت تاءثیر منعقدکننده های مختلف از جمله آهک ، آلوم، فریک کلراید و پلی آلومینیوم کلراید در حذف آلاینده هایی همچون رنگ ، کدورت و tss مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت .

انواع مختلف کارخانجات روغن نباتی، خصوصیات پسابهای ناشی از تولید و تصفیه روغن نباتی و روشهای به کار گرفته شده به منظور تصفیه این پسابها و همچنین بررسی سیستم تصفیه فاضلاب کارخانه روغن نباتی ناب و ارائه راهکار تصفیه مناسب فاضلاب این کارخانه مواردی است ، که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است . آنچه در رابطه با فاضلاب تولیدی این کارخانجات حائز اهمیت می باشد، میزان بار آلی، مواد معلق و روغن و چربی بالا می باشد، که باید در بررسی سیستم تصفیه پساب ، حذف و کاهش این پارامترها مورد توجه قرار بگیرد. مطالعات و بررسیهای گسترده ای در مورد تصقیه پساب تولیدی انواع کارخانجات روغن نباتی صورت گرفت . نتایج مطالعات نشان داد که در مورد تصفیه پساب کارخانجات تصفیه روغن و کارخانجات روغن کشی که مواد اولیه آنها پنبه، سویا و آفتابگردان می باشد بیشتر از فرآیند انعقاد همراه شناورسازی یا ته نشینی به عنوان پیش تصفیه و به دنبال آن از سیستم لجن فعال برای تصفیه کامل استفاده می شود. در مورد تصفیه پساب ناشی از کارخانجات تولید روغن نباتی که مواد اولیه آنها زیتون و پالم می باشد به علت بارآلودگی بسیار بالا و وجود برخی از ترکیبات سمی و آروماتیک که در پساب تولیدی این کارخانجات میباشد بیشتر از روشهای تصفیه بی هوازی استفاده شده است . در این تحقیق، به علت عملکرد نامناسب سیستم تصفیه مقدماتی کارخانه روغن نباتی ناب ، سیستم تصفیه فاضلاب این کارخانه مورد بررسی قرار گرفت تا راهکار مناسبی به منظور کاهش بار آلودگی فاضلاب این کارخانه ارائه شود.

جهت حذف کروم از فاضلاب صنعتی استفاده از مواد آهک ، سود و هیدروکسید منیزیم بررسی شد. نمونه های فاضلاب برای انجام تحقیق از صنعت آبکاری(ایندامین) آورده شد. خصوصیات فاضلاب خام مشخص گردید و مقدار غلظت کروم 272 میلی گرم در لیتر و ph آن 4/5 بود. مواد رسوبدهنده مصرفی در این پروژه شامل آهک ، سود و هیدروکسیدمنیزیم می باشد که در شرایط مختلف مورد بررسی قرار گرفتند. اهداف اصلی پروژه، تعیین مقدار ماده مصرفی برای تبدیل کروم شش ظرفیتی به سه ظرفیتی، تعیین بهترین ماده رسوبدهنده کروم، محاسبه مقدار لجن تولیدی با استفاده از موادشیمیایی مختلف ، رفتارسنجی زمان ته نشینی در phهای مختلف می باشد. راندمان عملکرد آهک صنعتی با آهک آزمایشگاهی مقایسه شد و نتایج اختلاف چندانی نداشت . نتایج نشان میدهد که بهترین حذف کروم با استفاده از آهک و سود در ph 8 و هیدروکسیدمنیزیم در ph 9 می باشد.

ورود مواد شوینده از قبیل صابون و دترجنتها به آب ، باعث آلودگی آن می گردد. بعلاوه ورود دترجنت به آبهای سطحی یا زیرزمینی باعث پایین آمدن کیفیت آنها شده و در برخی موارد آب را غیرقابل استفاده می گرداند. وجود صابون در آب یا فاضلاب مشکلات زیادی را از نظر تصفیه پذیری آن بوجود نمی آورد، ولی وجود دترجنت ها در آب یا فاضلاب باعث بروز مشکلاتی در تصفیه آنها می شود. کارخانجات تولیدکننده مواد شوینده یکی از منابع عمده ورود اینگونه مواد به آبهای طبیعی به شمار می آیند. در این راستا و به منظور بررسی تصفیه پذیری فاضلاب این نوع کارخانجات ، تحقیقات حاضر به انجام رسیدند. در مرحله نخست ، مطالعات کتابخانه ای گسترده ای صورت پذیرفت . نتایج مطالعات نشان دادند که مناسب ترین روش برای جداسازی و حذف مواد شوینده از فاضلاب ، فرآیند انعقاد و جذب سطحی می باشد. در مرحله بعد اقدام به نمونه برداری از فاضلاب کارخانه سازنده مواد شوینده شد. نتایج بدست آمده نشان دادند که فاضلاب این نوع کارخانجات دارای اکسیژن خواهی شیمیایی و مواد فاعل سطحی و فسفر زیادی می باشند. بعلاوه فاضلاب این نوع کارخانجات بدلیل بالا بودن ph و نامناسب بودن میزان مواد مغذی موجود در آن، به راحتی توسط فرآیندهای زیستی قابل تصفیه نمی باشند. در مرحله سوم، آزمایشات انعقاد به انجام رسیدند. نتایج حاصله نشان دادند که فرآیند انعقاد با کلریدفریک ، می تواند بعنوان یک روش تصفیه موثر بکار برده شود. مقادیر 50 و 100 میلیگرم بر لیتر کلریدفریک قادر است مواد شوینده موجود در فاضلاب را به ترتیب به میزان 71 و 82 درصد حذف نماید. در مرحله آخر، آزمایشات جذب سطحی توسط کربن فعال به انجام رسیدند. نتایج نشان دادند که جذب سطحی دترجنتها توسط کربن فعال، از ایزوترم جذبی لانگمویر تبعیت می کند. مقادیر ثابتهای این ایزوترم برابر a0/1249 و b11/516 بودند.