نام پژوهشگر: خوشقدم خالدی

تبیین نیازهای آموزشی دانشجویان در زمینه وظایف تجاری کارآفرینی از دیدگاه اساتید ودانشجویان کشاورزی غرب کشور و دانشکده کارآفرینی با استفاده از مدل نیازسنجی بوریچ و مدل تجزیه و تحلیل کوادرانت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی 1388
  خوشقدم خالدی   حسین آگهی

دانش آموختگان کشاورزی علی رغم دارا بودن دانش فنی لازم در زمینه کشاورزی به علت عدم تسلط به صلاحیت های مورد نیاز کارآفرینی معمولا به سمت فعالیت های کارآفرینی نمی روند. از سوی دیگر دانشجویان کارآفرینی نیز علی رغم داشتن دانش کارآفرینی و مدیریت تجاری فاقد دانش فنی در یک زمینه خاص برای انجام فعالیت های کارآفرینی می باشند. تلفیق دروس کارآفرینی در برنامه درسی کشاورزی موجب می شود که دانشجویان علاوه بر دانش فنی کشاورزی با دانش مدیریت تجاری نیز آشنا شده و دارای توانایی بیشتری در زمینه کارآفرینی شوند. لذا هدف کلی این پژوهش توصیفی - پیمایشی، تبیین نیاز های آموزشی دانشجویان در زمینه وظایف تجاری کارآفرینی از دیدگاه اساتید و دانشجویان کشاورزی غرب کشور و دانشکده کارآفرینی با استفاده از دو مدل نیازسنجی بوریچ و مدل تجزیه و تحلیل کوادرانت بود . جامعه آماری این پژوهش، شامل 4 گروه اساتید و دانشجویان کشاورزی غر ب کشور و اساتید و دانشجویان کارآفرینی بود که به علت محدودیت تعداد اساتید و دانشجویان دانشکده کارآفرینی از سرشماری استفاده گردید، لذا تعداد 120 نفر از دانشجویان و 15 نفر از اساتید در این مطالعه شرکت نمودند سپس به تعیین گروه معادل آنها در میان دانشکده های کشاورزی به روش تسهیم متناسب پرداخته شد. این پژوهش در 2 مرحله انجام شد؛ نخست نیاز های آموزشی دانشجویان کشاورزی با استفاده از مدل بوریچ(1980) تعیین گردید. درمرحله دوم با استفاده از مدل کوادرانت(1981 )، به تبیین نیازهای آموزشی که از هردو دیدگاه اساتید و دانشجویان مشترک بود پرداخته شد. همین مراحل برای اساتید و دانشجویان دانشکده کارآفرینی نیز تکرار گردید. سپس به مقایسه نیازهای آموزشی دانشجویان کارآفرینی و کشاورزی در زمینه وظایف تجاری کارآفرینی پرداخته شد. بر اساس نتایج مدل بوریچ در دانشکده های کشاورزی سه اولویت اول شامل ایجاد ایده تولیدات و خدمات جدید، تدوین طرح تجاری و تعیین بخش های مختلف بازار بود. در دانشکده کارآفرینی سه اولویت اول شامل آشنایی با اصول کارگزینی کارکنان، تعریف انواع ریسک های تجاری و انتخاب استراتژی های قیمت گذاری بود. یافته های حاصل از مدل کوادرانت در دانشکده های کشاورزی نشان داد که 25 موضوع آموزشی در ربع 1 قرار گرفتند که بیشترین نیازها مربوط به دو مقوله مدیریت بازار و مدیریت استراتژیک بود. مقایسه نتایج حاصل از مدل بوریچ با نتایج حاصل از مدل کوادرانت در دانشکده های کشاورزی نشان داد که اساتید و دانشجویان دانشکده های کشاورزی غرب کشور دارای دید یکسانی در مورد نیاز های آموزشی بوده و با هم در توافق می باشند. یافته های حاصل از مدل کوادرانت در دانشکده کارآفرینی نشان داد که 8 موضوع آموزشی در ربع 1، گرفت. مقایسه نتایج حاصل از مدل بوریچ و مدل کوادرانت در دانشکده کارآفرینی نشان داد که اساتید و دانشجویان دانشکده کارآفرینی تقریبا دارای دید یکسانی در مورد نیاز های آموزشی بوده و با هم در توافق می باشند. بر اساس نتایج هر دو مدل بوریچ و کوادرانت دانشجویان کشاورزی تقریبا بیش از سه برابر دانشجویان کارآفرینی نیاز آموزشی داشتند. در نهایت پیشنهاداتی جهت تلفیق دروس کارآفرینی در برنامه درسی دانشکده های کشاورزی ارائه گردیده است.