نام پژوهشگر: رضا تواضعی

بررسی زبان طنز در دیوان امل دنقل
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده الهیات 1389
  رضا تواضعی   رضا موسوی

امل دنقل شاعر منتقد و طنز پرداز سیاسی دهه ی شصت وهفتاد میلادی می باشد.او زاده ی بدترین برهه ی تاریخ عربی و مصر است و گویی تناقضات فزاینده داخلی و خارجی جز خانواده فقیر دنقل، بستر نرمی را نمی یافت؛ چیزی? که در مراحل بعد با تشدید اوضاع و تجارب تلخ ، به عنوان ایدئولوژی ، زبان شعر نقدی وی را بارور کرد. دنقل علی رغم آشفتگی اوضاع سیاسی و احساس متفاوت، زبان ساده شعری را به عنوان شاعر مردمی-میهنی برگزید. تجارب تلخ سیاسی و برهه ی شکست سیاسی، اساس گزینش شعر طنز او بود که درساختار فنی آن، از تکنیکهای فنی بینامتنی و ناسازواری بهره برد و هدف او از فرآخوانی متون دینی و دگرگونی آنها چیزی که عده ای عجولانه ، در مورد آن پیش داوری کردند ، آشنایی زدایی و نشاندن گذشته ی طلایی در برابر حاضر شکست بود . اوهنر ناسازواری را، خصوصاً در سطح ناسازواری اندیشه در کنار واژه و جمله ،به عنوان بارزترین ویژگی زبان شعریش، در تکنیک فنی بینامتنی، برای زبان طنز برگزید ، زبانی که معادلات سیاسی شکست 1967 هندسه معانی آن را گزنده کرد و هدفش نشان دادن تفاوت وضع موجود با اوضاع آرمانی با استفاده از آنها بود.حرکت شعری سیاسی با او وارد برهه ی جدیدی شد جایی که صورت خطابی و مستقیمی را به خود گرفت، چنانکه ناقدان عرب، القابی همچون امیر شعرای تمرد و آخر الشعراء الصعالیک به اونسبت دادند. او ترجیح داد در اوضاع خفقان سیاسی ناصری وخصوصاً انور السادات، جایی که فکرها درکنار جسدها به دار آویخته می شود، قهرمان کلمات فراموش شده ای باشد که امت عربی و مصری را به خیزش وا دارد؛ از این روی او راه حل فرهنگی را به عنوان آخرین سلاح مبارزه برگزید. مقدمات شعر و شهرت دنقل با شکست شش روزه عربی از اثنای قصیده«البکاء بین یدی زرقاء الیمامه»، آغاز شد، جایی که هنر طنز او ، با واژه های متناقض و موسیقی تلخ ، به گوش عرب رسید. او طنز نگفت اما فضای شعر طنزش، مرحله ی پختگی را با شکستن عادتها به کمک تکنیکهای بینامتنی و ناسازواری ، تجربه کرد و توانست به زیبایی از این متون خصوصاً قرآن ، به بیان حقایق پنهان و تلخ سیاسی بپردازد؛ و این همان راز تلخی های و گسیختگی معنایی شعر دنقل است. او شاعر پیشگویی است که ناامیدی از گذشته وحال، وی را به ساختن عهد آتی واداشت. بر این اساس، احساس تمرد که احساس غالب او در دیوانهای شعریش است، از جنس بیان فنی و نگاهی پژوهنده می باشد که در مسیر پر فراز و نشیب عمر که به اندازه عمر شعری اوست ، برگزید. تحلیل عناصر دوگانه « بینامتنی و ناسازواری » به عنوان استراتژی شعری دنقل، پرده از اسرار و زیبایی پیوند او با متون مقدس ، برمی دارد.