نام پژوهشگر: زهرا خلج

بررسی تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان انسان به سلولهای شبه کبدی روی بستر لامینین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک وزیست فناوری 1390
  زهرا خلج   عباس صاحبقدم لطفی

در سال های اخیر، سلول درمانی و مهندسی بافت اهمیت زیادی در درمان بیماری های کبدی داشته است. سلول های بنیادی با توجه به پتانسیل منحصر به فرد در تمایز و تزاید، به عنوان منبع سلولی مناسب، جایگاه ویژه ای در سلول درمانی یافته اند. به دلیل مشکلات مختلف استفاده از سلول های بنیادی جنینی، امروزه توجه زیادی به سلول های بنیادی بالغ معطوف شده است. در این تحقیق، از سلول های بنیادی با منشا مغز استخوان جهت تمایز به سلول های شبه کبدی با هدف بررسی تاثیر لامینین بر این فرآیند به عنوان یکی از مهم ترین اجزای ریزمحیطی کنام این سلول ها در شرایط فیزیولوژیک استفاده شده است. با این رویکرد، پس از تهیه سلول های بنیادی مزانشیمی از بانک سلولی پژوهشکده رویان، تایید بنیادی بودن این سلول ها از طریق آنالیز مارکرهای اختصاصی نظیر cd105, cd90, cd44 به روش فلوسیتومتری انجام پذیرفت. بیان بالای این مارکرها و عدم بیان مارکرهای cd45 و cd34 به ترتیب، مزانشیمی بودن و عدم آلودگی به سلول های هماتوپویتیک و لکوسیت ها را نشان داد. تمایزپذیری این سلول ها به سلول های چربی و سلول های استخوانی نیز پتانسیل تمایزی این سلول ها را اثبات کرد. پس از کشت این سلول ها، ابتدا مقایسه چسبندگی به روش رنگ سنجی و مقایسه تکثیر با استفاده از روش mtt و شمارش سلولی انجام پذیرفت. سپس، جهت مطالعه تاثیر لامینین بر روند تمایز کبدی، سلول های فوق بر روی سطح پلی استیرن و سطح پوشانده شده از لامینین در طی دو مرحله و به مدت 21 روز، جهت تمایز به سلول های شبه کبدی کشت داده شدند. طی روند تمایز، بررسی های مورفولوژیکی، بیان سیتوکراتین 18 (ck18) و 19 (ck19) به روشrt-pcr ، بیان آلبومین و آلفافیتوپروتئین به روش ایمونوسیتوشیمی، بررسی مارکرc-met به روش فلوسیتومتری، تولید اوره، ذخیره گلیکوژن و فعالیت آنزیم سیتوکروم اکسیداز در گروه کشت داده شده بر روی بستر لامینین در مقایسه با سطح پلی استیرن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق بیانگر تاثیر لامینین در افزایش چسبندگی و کاهش تکثیر سلول ها بود. همچنین بیان ck18 و عدم بیان ck19، بیان آلبومین و آلفافیتوپروتئین و حضور گلیکوژن در سلول های تمایز یافته در هر دو بستر و افزایش معنی دار تولید اوره و فعالیت آنزیم cyp3a4 در سلول های تمایز یافته روی بستر لامینین نسبت به پلی استیرن نشان داده شد (p 0.05). به طور کلی، نتایج حاصل از این تحقیق موید تأثیر لامینین در بهبود تمایز سلول های بنیادی انسانی با منشأ مغز استخوان به سلول های شبه کبدی بود. استناد بر این نتایج می تواند در بهبود طراحی داربست های مناسب در مهندسی بافت کبد راهگشا باشد.

بررسی فیلوژنی جنس consolida(dc.)s. f. gray از تیره آلاله (ranunculaceae )در ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم پایه 1391
  زهرا خلج   علی سنبلی

جنس consolida (dc.) s. f. gray از خانواده آلاله ( ranunculaceae) از گیاهان علفی، یک ساله، گلدار و مهمیزدار به شمار می آید. این جنس دارای 43 گونه است، در فلور ایرانیکا 23 گونه معرفی شده که 19 گونه از آن در ایران وجود دارد و چهار گونه از آن اندمیک ایران می باشد . در این پژوهش، بررسیهای بیوسیستماتیکی از قبیل: بررسی ساختار تشریحی دمبرگ، بررسی فیلوژنی بر اساس صفات ریخت شناسی و صفات بر روی 16 گونه از این جنس در ایران شامل: c. tehranica (boiss.) rech.f،(boiss.) schrod c. anthoroidea، c. hohenackeri (boiss) grossh، c. camptocarpa (fish & c.a. mey. ex ledeb) nevski، c. leptocarpa nevski ،(boiss) schrod c. persica،(boiss) iranshahr c. aucheri، c. stocksiana (boiss) nevski،(boiss) schrod c. rugulosa f.rugulosa،c. rugulosa f.paradoxa ، c. orientalis (gay) schrod،(boiss) schrod c. olighantha،(l.) ball & heywood c. ambigua، (boiss) munz c. trigonelloides، (dc.) schrod c. flava، c. regalis s.f. gray و schrod c. oliveriana (dc) به عمل آمد . در مطالعات تشریحی دمبرگ، صفات وجود گوشه، وجود یک لایه کلانشیم در زیر اپیدرم، نوع دستجات آوندی؛ dmb (دستجات آوندی پشتی- میانی) یا mlb (دستجات آوندی جانبی اصلی) یا rb (دستجات آوندی حاشیه ای)، وجود دستجات آوندی lb، تیپ غلاف آوندی، وجود بافت مکانیکی بین دستجات آوندی و وجود کرک ها صفات کلیدی برش عرضی دمبرگ در جداسازی گونه ها از همدیگر بودند. در بررسی های کلادیستیکی از نرم افزار paup استفاده شد. با استفاده از صفات ریخت شناسی به علت هم پوشانی زیاد بازه های عددی هر گونه با سایر گونه ها صفات زیادی حذف گردیدند و نتایج آنالیزهای انجام شده موید وجود پلی مورفیسم زیاد در این جنس می باشد. در فیلوژنی مولکولی، تعیین توالی ژنوم هستوی با مارکر its و تعیین توالی ژنهای کلروپلاستی با مارکر trnl-f، صورت گرفته و ارتباط بین گونه ها با یکدیگر با استفاده از نرم افزارهای mega5و paup ver. 4/0 جایگاه گونه ها از لحاظ نزدیکی توالی ژنی مشخص گردید.