نام پژوهشگر: سارا عامری

باززنده سازی محلات تاریخی با تأکید بر تئوری کلیت الکساندر و اصل هم پیوندی در شهرسازی سنتی ایران (نمونه موردی: محله جویباره اصفهان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1391
  سارا عامری   محمدرضا پورجعفر

محلات تاریخی شهرهای ایران واجد کلیتی منسجم با ویژگی های برجسته معماری-شهرسازی بوده اند که در طی اجرای طرح های اوایل سده حاضر شمسی، دستخوش از هم گسیختگی های کالبدی شده اند. به دنبال ورود تکنولوژی به تمامی عرصه های زندگی و تحولات ارزشی صورت گرفته، ساکنین اصلی این محلات تاریخی، این بستر را برای ادامه زندگی نامناسب یافته و در نتیجه مهاجرت آنان گسست های اجتماعی-اقتصادی را نیز در این مکان ها دامن زد. به منظور حفظ حیات در این محلات و نیز به دلیل ارزش های مورد توافق صاحب نظران و متخصصین که در این محلات وجود دارد، طرح های مرمت شهری برای این محلات از دهه 50 شمسی در ایران تهیه شد. اما با وجود اجرای بخشی از این طرح ها، با بررسی نتایج آن ها چنین به نظر می رسد که حیات و زندگی در آن ها چون گذشته رونق نیافته است. جستجو در علت این مسئله ما را به جزءنگرانه بودن طرح های مرمت شهری تهیه شده برای محلات تاریخی رهنمون می سازد. نکته ای که این پایان نامه تلاش دارد بر آن تأکید گذاشته و به لزوم تغییر این دیدگاه به رویکردی کل نگرانه که محلات تاریخی را چون کل واحد و یکپارچه ای می شناسد بپردازد. روند پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی از مطالعات پیرامون دیدگاه های صاحب نظران رشته های گوناگون در مورد مفهوم کلیت آغاز شده و به ویژه دیدگاه کریستوفر الکساندر به عنوان ایده پرداز اصلی کلیت در معماری و شهرسازی معرفی شده است. سپس به عنوان نتیجه این مطالعات مولفه های نظم ساختاری و سازماندهی، هم پیوندی و انسجام، سلسله مراتب، خوانایی، پویایی و بی همتایی به عنوان مولفه های ایجاد کننده کلیت در محلات تاریخی معرفی شده اند. در ادامه و بر پایه این مولفه ها به شناخت نمونه موردی یعنی محله جویباره اصفهان پرداخته شده و پس از تحلیل یکپارچه، چشم انداز طرح باززنده سازی محله تهیه شده است. اهداف اصلی طرح بر مبنای این چشم انداز و بر پایه مولفه های ایجاد کننده کلیت مشخص شده و سپس راهبردها و سیاست های متناظر با ارتقاء این اهداف تدوین شده اند. در نهایت نیز طرح باززنده سازی محله جویباره در دو سطح کلان و خرد همراه با جزئیات طرح سه بعدی محور فرهنگی-گردشگری محله ارائه شده است.

بررسی و تحلیل آراء خاص فخررازی در مسأله ی نفس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  سارا عامری   مرضیه صادقی

نوشتار حاضر به یکی از مسائل مهم فلسفی یعنی مسأله ی نفس می پردازد. مباحث نفس، یکی از موضوعات پیچیده و محوری در میان مباحث فلسفی و کلامی است. تأملات درباره ی این موضوع، از دیرباز کانون توجه فیلسوفان و متکلمان و متألهان واقع شده است. در این نوشتار، ما به بررسی و تحلیل آراء فخررازی در رابطه با مسأله ی نفس خواهیم پرداخت تا به جایگاه تفکرات وی در این باره پی ببریم و میزان اثرپذیری وی از فلاسفه ی قبل از خودش را مشخص سازیم. علاوه بر این در تلاش هستیم تا تفاوتهایی که عقاید وی با اندیشه های ملاصدرا در این زمینه دارد را بیابیم. با تفکر و تعمّق در تعابیر فخررازی در این موضوع، متوجه می شویم که گرچه وی به انتقاد از افکار ابن سینا پرداخته و همّت بسیاری در این راه مصروف داشته است، ولی در بسیاری از موارد می توان تأثیرپذیری وی از ابن سینا را به طور غیر مستقیم در بیاناتش مشاهده نمود. این تأثیرپذیری در مسائلی از جمله: وحدت نفس، حدوث نفس، قوای نفس و... به خوبی نمایان است. همچنین با تطبیق آراء وی با تفکرات ملاصدرا می توان مشابهت ها و یا مغایرتهایی را در میان آنها ملاحظه کرد.