نام پژوهشگر: سید مجتبی موسوی نژاد

بررسی عوامل موثر بر عملکرد غلاف فلزی مهاربندهای کمانش ناپذیر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده فنی و مهندسی 1389
  سید مجتبی موسوی نژاد   فریدون ایرانی

برای مقاومت در برابر بارهای جانبی،سیستم های گوناگونی به کارگرفته شده اندکه پرکاربردترین آنها،مهاربندها در سازه های فلزی می باشند. پارامتر کنترلی در طراحی قاب های ساده فولادی، کمانش عضو فشاری مهاربندها می باشد. جهت بهبود این رفتار در مهاربندها، طرح مهاربندهایی که کمانش نکرده و تحت تنش های فشاری جاری شوند، مطرح شد. برای دست یابی به این هدف، اطراف مهاربند به وسیله یک غلاف نگهداری می شود. این عمل از تغییر شکل جانبی مهاربند به علت کمانش جلوگیری می کند و فولاد هسته به حالت تسلیم می رسد. هنگامی که نیروی محوری به هسته مهاربند وارد می شود، غلاف باید سختی کافی برای جلوگیری از کمانش مهاربند کمانش ناپذیر را داشته باشد. هسته زیر فشار در محدوده غیر ارتجاعی منبسط می شود، بنابراین فاصله بازی برای اجتناب از اصطکاک بین هسته و غلاف باید در نظر گرفته شود تا از انتقال نیرو محوری بطور مستقیم از هسته به غلاف -که باعث کمانش غیر ارتجاعی غلاف توسط نیروی محوری می شود - جلوگیری کند. عوامل موثر بر عملکرد غلاف فولادی مهاربندهای کمانش ناپذیر که عبارتند از: ضخامت غلاف فولادی، طول غلاف فولادی، مقدار فاصله باز بین هسته فولادی و غلاف فولادی و اثر سطح مقطع هسته فولادی بر غلاف فولادی پرداخته می شود. با استفاده از بارگذاری فشار یکنواخت و بارگذاری رفت و برگشتی رفتار هیسترزیس، مد شکست و ظرفیت اتلاف انرژی مهاربند کمانش ناپذیر بررسی خواهد شد.

بررسی تطبیقی انقلابهای رنگی در سه کشورگرجستان، اوکراین و قرقیزستان
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  سید مجتبی موسوی نژاد   اکرم قدیمی

چکیده با فروپاشی شوروی سابق و شکل گیری جمهوری های جدید در آسیای مرکزی و قفقاز شاهد تحولات گسترده-ای در این جمهوری ها بودیم، که یکی از مهمترین این تحولات، انقلاب های نرم و بدون خونریزی در تعدادی از این کشورهاست، که به انقلاب های مخملی یا رنگی معروف شدند. وقوع انقلاب های رنگی در برخی از کشورهای مشترک المنافع بازمانده از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان حادثه ای غیرمترقبه در عصر جدید تلقی گردید. در واقع انقلاب های رنگی را می توان در ذیل عنوان انقلاب های نرم بررسی و تبیین کرد. تحولات گرجستان در سال 2003م که به انقلاب مخملی یا گل رز معروف شد بدان جهت بود که تغییر دولت گرجستان توسط مخالفان را بدون خونریزی شامل شد و دگرگونی هایی را در عرصه اوراسیا بوجود آورد. یک سال بعد ویکتور یوشچنکو با کسب 52 درصد آراء به ریاست جمهوری اوکراین انتخاب و رهبری انقلاب نارنجی را به عهده گرفت. در سال 2005م با وقوع انقلاب لاله ای در قرقیزستان، مجموعه انقلابهای رنگی در کشورهای مشترک المنافع اوراسیایی کامل گردید. تحولات سه کشور فوق گرچه در موضوعاتی همچون نارضایتی عمومی مردم از اوضاع اقتصادی کشور و کنار گذاشتن نسل نخبگان سابق به یکدیگر شباهت داشتند اما از نظر انگیزه های واقعی ناراضیان و نحوه خاتمه بحران ها هر کدام با یکدیگر تفاوت هایی داشتند که باید به طور دقیق بررسی گردند. هدف ما در این پژوهش، بررسی دلایل وقوع انقلابهای رنگی است. روش مورد استفاده در جهت اجرای پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی خواهد بود. با بررسی انقلاب های رنگی در سه کشور مزبور به این نتیجه می رسیم که نقش عوامل داخلی بسیار پر رنگتر از عوامل خارجی بوده و عامل خارجی همواره نقش مکمل را داشته است.