نام پژوهشگر: اصغر عابدینی

ارزیابی سیاست های دولتی تأمین مسکن در ارتباط با استطاعت مالی خانوارهای کم درآمد شهری در ایران (مطالعه موردی: شهر ارومیه)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1392
  اصغر عابدینی   محمد رضا پورمحمدی

بخش مسکن یکی از مهمترین بخشهای توسعه کشور می باشد که از لحاظ اقتصادی و اجتماعی تأثیرات زیادی بر روی کیفیت و رفاه زندگی شهروندان دارد. یکی از موضوعات بخش مسکن، استطاعت خانوارها به ویژه خانوارهای کم درآمد شهری جهت تأمین مسکن می باشد. موضوع تأمین مالی مسکن از مولفه های اصلی اقتصاد مسکن محسوب می شود. این متغیر از ابعاد اقتصادی و اجتماعی مهم می باشد، موضوع مسکن خانوارهای کم درآمد و نحوه تأمین مالی آنها با توجه به عدم استطاعت مالی آنها در تهیه واحدهای مسکونی از مشکلات و چالش های اساسی دولتها در بخش مسکن محسوب می شود. در سطح ملی، سرمایه گذاری بخش خصوصی در این بخش و عرضه کافی واحدهای مسکونی از یک طرف و وجود ساختارهای قانونی لازم برای توانمندسازی مالی و افزایش استطاعت مالی متقاضیان مسکن از طرف دیگر از مسائل مهم در برنامه ریزی مسکن به شمار می رود. پس انداز محدود خانوارهای کم درآمد با توجه به سطح پایین حقوق و عدم رشد متناسب درآمد خانوارها با رشد قیمت واحدهای مسکونی از مشکلات اساسی در استطاعت مالی خانوارها جهت تأمین مسکن مناسب می باشد. در شهر ارومیه قیمت نابسامان مسکن از یک سو و درآمد ناچیز اکثر خانوارها در مقایسه با قیمت مسکن از سوی دیگر موضوع استطاعت مالی شهروندان را جهت تأمین مسکن مورد توجه قرار می دهد. برخی از خانوارها به ویژه خانوارهای کم درآمد در برخی مواقع حدود دو سوم از درآمد خود را جهت تأمین مسکن مصرف می کنند لذا با توجه به شرایط ذکر شده موضوع استطاعت مالی خانوارهای گروه های کم درآمد و برنامه ریزی و تدوین سیاستهایی جهت افزایش استطاعت مالی مسکن گروه های کم درآمد در شهر ارومیه ضروری می باشد. در شرایط حاضر بر اساس سیاست های دولت مانند سیاست های کلان، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری، احداث مسکن مهر، سیستم بانکی (رهن) و ... به عنوان ابزارهایی جهت افزایش استطاعت مالی خانوارهای کم درآمد تدوین شده است که شهر ارومیه نیز از این امر مستثنی نمی باشد. در این رساله استطاعت مالی گروه های کم درآمد شهری جهت تأمین مسکن مناسب در ارتباط با سیاستهای مسکن در ایران مورد ارزیابی قرار گرفته که هدف اصلی این رساله ارزیابی سیاستهای دولتی تأمین مسکن در ارتباط با استطاعت مالی خانوارهای کم درآمد در شهر ارومیه می باشد و اهداف فرعی عبارتند از: هدف اول، بررسی و تحلیل نقاط قوت و ضعف سیاست های دولتی تأمین مسکن در ایران و هدف دوم، تحلیل و ارائه رهنمودها، رهیافت ها و پیشنهادات لازم در خصوص استطاعت مالی مسکن خانوارهای کم درآمد شهری ارومیه می باشد. رساله ی حاضر از نوع کاربردی- نظری بوده و جامعه آماری آن گروه های کم درآمد می باشد. قلمرو مکانی تحقیق شهر ارومیه و محدوده زمانی آن سال 1365 به بعد می باشد که در واقع پس از برنامه ی اول توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور می باشد. در تدوین مبانی نظری، از روش کتابخانه ای استفاده شده است و برای جمع آوری اطلاعات مسکن، از اطلاعات مرکز آمار ایران و از مطالعات میدانی به صورت مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. پس از جمع آوری اطلاعات در مرحله بعد به منظور شناسایی، اولویت بندی، انتخاب گزینه های مورد نظر و تحلیل برخی عوامل بر اساس مدلهای کمی topsis ، anp و swot و با استفاده از طیف لیکرت نسبت به تعیین عوامل موثر در استطاعت مالی خانوارها اقدام شده و سپس اطلاعات کسب شده در دهک های پایین درآمدی بررسی شده است. نهایتاً فرضیات بر اساس مدلهای کمی و نرم افزار spss مورد آزمون قرار گرفته و نسبت به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات اقدام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در سیاست های دولتی تأمین مسکن، هدفگرایی و توجه به استطاعت مالی خانوار های کم درآمد لحاظ شده است. سیاست های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری و احداث مسکن مهر در شهر ارومیه هدفگرایی و تناسب بیشتری با استطاعت مالی خانوارهای کم درآمد داشته است و سیستم بانکی (رهن و اوراق مشارکت) نیز نقش موثری در افزایش استطاعت مالی گروه های کم درآمد جهت تأمین مسکن داشته است.

کاربرد رویکرد تاب آوری در برنامه ریزی شهری جهت کاهش اثرات سوانح طبیعی موردمطالعه: شهر سنندج
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده هنر 1393
  الهام میرزایی   اصغر عابدینی

در دهه¬های آینده شهرها میزبان 3 میلیارد ساکن اضافی خواهند بود، درنتیجه ظرفیت شهری باید در 40 سال، دو برابر شود. شهرهای امروز بر قلمروهای فضایی خود می¬افزایند درحالی که در مقابل تهدیدات طبیعی و انسان¬ساخت آسیب¬پذیرتر می¬شوند. آمادگی در برابر بلایای طبیعی در تمام شهرهای جهان، چالش عمده قرن 21 است. تاب¬آوری شهری بر آمادگی در برابر بلایای شدید، کاهش آسیب¬پذیری و افزایش ظرفیت انطباقی تأکید می کند. ارزیابی اولیه از تاب¬آوری سیستم¬های شهری به منظور کشف عوامل ناتاب¬آوری شهرها اهمیت دارد که باعث جهت¬دهی به سیاست¬ها¬ و اقدامات مداخله¬ای می¬شود و به بهبود تاب¬آوری کمک می کند. در این پژوهش تأکید شده که قبل از انجام اقدامات درزمینه تاب¬آوری لازم است این مفهوم به عنوان رویکردی در برنامه¬ریزی شهری و مدیریت بحران درک شود و روابط بین اجزاء آن و سیستم شهری تبیین گردد تا فرآیند برنامه¬ریزی و اقدامات در راستای اهداف تاب¬آوری انجام شوند. ازاین رو ارزیابی شهر تاب¬آور اولین گام در برنامه¬ریزی تاب¬آوری است. بر این اساس با روش توصیفی- تحلیلی، ویژگی¬ها و اجزاء تشکیل¬دهنده شهر تاب¬آور، مولفه¬های تاب¬آوری شهری و ارتباط میان آن ها تبیین شده¬اند و چارچوبی مفهومی برای درک روابط میان بلایای طبیعی، سیستم شهری و اقدامات تاب¬آوری شهری ارائه شده که در آن اثرات شهرنشینی بر ایجاد تغییرات اقلیمی و بلایای طبیعی و روند دستیابی به شهر تاب¬آور نشان داده شده است. سپس مولفه¬های رویکرد تاب¬آوری به منظور ارزیابی شهر تاب¬آور در دو زمینه آسیب¬پذیری و انطباق¬پذیری دسته بندی شده و برای هرکدام، شاخص¬هایی در ابعاد اکولوژیکی، کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی- نهادی تعریف شده است. در بخش نمونه موردمطالعه مناطق شهر سنندج در شاخص¬های ارائه شده مورد ارزیابی قرارگرفته است و در فرآیند تحلیل شبکه¬ای بر اساس میزان تاب¬آوری اولویت¬بندی شده¬اند. نتایج حاصل از این تحلیل نشان می¬دهد منطقه 2 و منطقه 1 به ترتیب ضعیف¬ترین مناطق در تاب¬آوری شهری هستند که باید در اولویت اقدامات تاب¬آوری قرار گیرند. عامل مهمی که باعث عدم حرکت به¬سوی تاب¬آوری است، عدم آگاهی کافی و نبود زیرساخت¬های مناسب در این زمینه است. جهت حرکت به سوی شهر تاب¬آور، سرمایه¬گذاری¬های آتی باید فراتر از سرمایه¬گذاری¬های مادی و راه¬حل¬های فنی روند و نیازمند توسعه سرمایه¬های انسانی، اجتماعی، ظرفیت نهادی و همکاری بین سازمانی است.