نام پژوهشگر: محبوبه صفری سنجانی

پیامد کربنات کلسیم و مانده های گیاهی تازه و هموسی شده بر جذب سطحی، بیجنبش شدن و کارایی آنزیم سلولاز در خاک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  محبوبه صفری سنجانی   علی اکبر صفری سنجانی

آنزیم های خاک بیشتر بر روی دانه های رس و کلوئید های آلی آن جذب سطحی و بیجنبش می شوند. در این پژوهش پیامد کاربرد مانده های گیاهی ذرت و یونجه تازه و هموسی شده و همچنین پیامد کربنات کلسیم و کربنات کلسیم بومی خاک بر جذب سطحی، بیجنبش شدن و کارایی آنزیم سلولاز در خاک های آهکی بررسی شد. این بررسی ها در آزمایش هایی جداگانه انجام شدند. در هریک از این آزمایش ها در آغاز خاک به کمک محلول یک نرمال کلرید کلسیم با یون کلسیم هم یون شد و سپس در دمای 105 درجه آون خشک گردید و برای آزمایش های یاد شده نگهداری شد. در دو آزمایش جداگانه، خاک های هم یون شده با کلسیم با درصدهای گوناگونی از مانده های ذرت و یونجه خرد شده (کوچکتر از 2 میلی متر) آمیخته شدند و برای 90 روز در رطوبت نزدیک گنجایش کشاورزی در دمای آزمایشگاه نگهداری شدند. به هرکدام از سوسپانسیون های خاک سترون شده و تیمار شده با 1 (ml l-1) تولوئن، اندازه های گوناگونی از محلول آنزیم ی به غلظت 10 (g l-1 ) افزوده شد. پس از یک ساعت تکان دادن نمونه ها، پروتئین سلولاز مانده در بخش محلول اندازه گیری شد. سپس پروتئین سلولاز جذب سطحی شده برآورد گردید. همچنین پروتئین سلولاز رها شده و بیجنبش شده نیز پس از سه بار آبشویی بخش ته نشین شده با آب مقطر، برآورد شد. پس از آن کارایی و کارایی ویژه سلولاز بیجنبش شده اندازه گیری گردید. جذب سطحی و بیجنبش شدن پروتئین سلولاز در خاک های تیمار شده با مانده های ذرت هموسی شده با افزایش غلظت آنزیم به صورت نمایی افزایش یافت و فرایند جذب سلولاز در خاک های تیمار شده و تیمار نشده تنها با معادله فروندلیخ همخوانی داشت. در بیشتر نمونه ها توانایی خاک های تیمار شده با کاه ذرت و کاه یونجه در جذب سطحی و بیجنبش کردن آنزیم سلولاز با گذشت زمان تا 45 روز افزایش یافت و کارایی وکارایی ویژه سلولاز بیجنبش شده نیز تا زمان 90 روز افزایش یافت. بنابراین مواد آلی هموسی شده و مواد آلی با c/n کم توانایی بالایی در جذب سطحی و بیجنبش سازی سلولاز دارند. در برابر آن توان نگهداری سلولاز جذب سطحی شده در خاک های تیمار شده با مانده های گیاهی هموسی نشده و تازه بالاتر بود. در همه تیمارها جذب سطحی، بیجنبش شدن و کارایی سلولاز بیجنبش شده با افزایش غلظت آنزیم به کار رفته افزایش یافت. رویهمرفته کارایی سلولاز بیجنبش شده در یک گرم خاک با کاهش نسبت c/n مانده های کشاورزی به اندازه چشمگیری بیشتر شد. در آزمایشی دیگر گنجایش جذب سطحی و بیجنبش شدن سلولاز در خاک های آهک زدایی شده با کاربرد کربنات کلسیم در خاک افزایش یافت. ولی این پیامد کربنات کلسیم تنها در کاربرد غلظت های بالای پروتئین سلولاز چشمگیر بود. رهاسازی پروتئین سلولاز از خاک ها بستگی به کربنات کلسیم بکاررفته نداشت. کارایی سلولاز بیجنبش شده و به اندازه بالاتری کارایی ویژه آن با افزایش کربنات کلسیم بکاررفته به اندازه چشمگیری کاهش یافت. پیامد زیانبار کربنات کلسیم بکاررفته بر کارایی آنزیم سلولاز در خاک های آهک زدایی شده چشمگیر بود. پروتئین سلولاز جذب سطحی و بیجنبش شده در خاک به ویژه در کاربرد غلظت های بالای پروتئین سلولاز با افزایش کربنات کلسیم بومی خاک افزایش یافت. کارایی و به اندازه بالاتری کارایی ویژه آنزیم سلولاز با افزایش کربنات کلسیم بومی خاک به اندازه چشمگیری کاهش یافت.