نام پژوهشگر: مرتضی پرویزن

نقش سرمایه مذهبی افراد در تأثیرپذیری از گفتمان تلویزیونی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مرتضی پرویزن   عباس وریج کاظمی

جامعه ایران جامعه ای مذهبی است و مذهب در زندگی روزمره ی ایرانی تنیده شده است به طوری که مذهب بخش جدایی ناپذیر زندگی جمعی شده است. و از طرفی به علت دینی بودن حکومت و دولتی بودن همه شبکه های تلویزیونی، تلویزیون جایگاه ویژه ای را در زندگی روزمره ایرانی به خود اختصاص می دهد. از طرفی در تلویزیون ایران گفتمان مذهبی در نقطه ی محوری حفظ حاکمیّت شکل می گیردکه به دنبال اقناع سوژه های مذهبی می باشد و پیام های مذهبی در جهت حفظ منافع حاکم رمزگذاری می شوند و به دنبال آن دست اندرکاران تلویزیون معناها و ایده ها و ارزش هایی را مرجّح می سازند که در جهت منافع گروه های حاکم باشد و با توجّه به این که سوبژکتیویته ی مخاطبان ترکیبی از عناصر مختلف است، در مواجهه سوژه با گفتمان تلویزیونی نوعی ترکیب بندی روی می دهد و فرد با توجّه به میزان دسترسی به گفتمان های مختلف معناهای متفاوتی را بر می سازد. حال ما به دنبال این هستیم که بدانیم تأثیرپذیری افراد از گفتمان تلویزیونی در ایران چگونه است و چگونه است که افراد از گفتمان تلویزیونی به اندازه های متنوّعی تأثیر می پذیرند یا اصلا ً تأثیر نمی پذیرند. وچه عاملی این تفاوت وتنوّع را می تواند توضیح دهد. پاسخ های متعددی را می توان برای این سوال ذکر کرد، مثلا ً وجود واسطه هایی مانند سن، جنس، طبقه، و دیگر مقوله های دسترسی گفتمانی، اما ما فکر می کنیم که در ایران احتمالاً بتوان از متغیر سرمایه ی مذهبی یا دین داری در شکلی خاص برای توضیح این تأثیرپذیری استفاده کرد. مسئله ی اصلی در این پژوهش این است که سرمایه ی مذهبی مخاطبان تا چه حد در رمزگشایی افراد از برنامه های خبری تأثیر دارد و نقش مذهب در کنار متغیّرهایی نظیر طبقه ی اجتماعی، شغل، میزان درآمد و... چگونه باید توضیح داده شود. در ابتدا برنامه ی خبری ساعت 21 شبکه ی یک صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران را به مدّت یک هفته مورد مطالعه قرار گرفت. در مرحله ی بعد با استفاده از روش تحلیلی نشانه شناسی- ساختارگرایانه، «خوانش مرجّح» این مجموعه ی خبری و رمزگان مسلّط آن را تشریح کردیم و سپس با استفاده از روش کیفی بحث گروهی متمرکز، به مطالعه ی قرائت های مخاطبان (معلّمان، روحانیون، دانشجویان) از این مجموعه ی خبری پرداختیم. از جملهی نتایج این پژوهش در بخش نخست این است که خوانش مرجح اخبار تلویزیونی می کوشد تاریشه ی همه ی مخالفت های داخلی و گفتمان های رقیب را به توطئه های «آن ها» نسبت دهد و از طریق قطبی سازی و هم ارز قرار دادن آن ها(اسرائیل، امریکا و غرب) با دال های اسطوره ای مانند شیطان، اهریمن و هم ارز قرار دادن «ما» با دال هایی همچون پیروان حق، الهی و.. ، همه ی مضامین و معانی ایدئولوژیک خویش را برجسته کند و معانی رقیب را به حاشیه براند. در بخش تحلیل قرائت های مخاطبان مشخص می شود که مخاطبان هم با توجه به درجه ی مذهبی بودنشان و دسترسی به گفتمان های دیگری نظیر روزنامه، ماهواره، اینترنت و... رمزگشایی های متفاوتی از اخبار تلویزیونی دارند.