نام پژوهشگر: مریم جاهد

بهینه سازی و ساخت سنسور آشکارساز سیگنال نورون مبتنی بر رزونانس های پلازمونی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1390
  مریم جاهد   محمد شیمیا

در چند دهه ی اخیر ادوات پلازمونی کاربرد گسترده ای یافته اند و استفاده از آن ها روز به روز در حال افزایش است. از جمله کاربردهای این ادوات می توان به رزوناتورها، سوئیچ ها، لنزها و سنسورها اشاره کرد. بخش عمده ی کاربرد پلازمون در زمینه ی سنسورها و به خصوص بیوسنسورها است. مقالات منتشر شده در این زمینه و نیز بیوسنسورهای تجاری عرضه شده، به سرعت رو به افزایش است. اساس پلازمون، مبتنی بر اندرکنش میدان الکتریکی در مرز مشترک لایه های فلزی و دی الکتریک است. به این ترتیب که با تاباندن نور با طول موج و زاویه ی مشخص به سطح مشترک فلز- دی الکتریک، شرایط تزویج نور به دریای الکترون های آزاد فلز را فراهم می آوریم.از میان انواع ساختارهای ارائه شده ساختار فلز نقره با لایه ی محافظ ta-c، به عنوان طرح پیشنهادی، که از نظر حساسیت و تفکیک پذیری پاسخ های بهتری به دست می دهد به عنوان بیوسنسور spr مناسب ارائه می شود. مقایسه ای بین این ساختارها و ساختار پیشنهادی برای کاربردهای زیستی به خصوص دریافت سیگنال عصبی صورت می گیرد. نقاط ضعف و قوت هر یک از ساختارهای ارائه شده در مقایسه با طرح پیشنهادی برای کاربرد به عنوان بیوسنسور برای تشخیص تحریکات عصبی مورد بررسی قرار می گیرد. این ساختار علاوه بر آن که از حساسیت بالایی برخوردار است، محدودیت تشکیل آلیاژ بین دو فلز طلا و نقره را که در ساختارهای دوفلزی با آن مواجه هستیم، نخواهد داشت. و در نهایت سیستمی مناسب برای استخراج سیگنال عصبی ارائه می گردد.

تحلیل رمان موسم الهجره إلی الشمال بر مبنای کارکرد راوی و مصطفی سعید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  مریم جاهد   فرهاد رجبی

چکیده: تحلیل رمان موسم الهجره إلی الشمال بر مبنای کارکرد راوی و مصطفی سعید مریم جاهد طیب الصالح، یکی از برجسته ترین نویسندگان جهان عربی و به عنوان صد نویسنده برتر رمان در حوزه ادبیات جهانی قرن بیستم، توجه بسیاری از منتقدان را به خود جلب نموده است. رمان «موسم الهجره إلی الشمال»، نقطه عطفی است در میان آثار متعدد این نویسنده که در رساله حاضر، تحلیل آن بر مبنای کارکرد راوی و شخصیت اصلی داستان، مصطفی سعید، صورت می پذیرد. بدین ترتیب که پس از مطالع? عوامل موثر در شکل گیری این رمان، مبانی اصلی تحقیق را از بررسی شخصیت و شیوه های شخصیت پردازی آغاز کرده سپس عناصر متعدد داستان در ارتباط با راوی و شخصیت اول مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج حاصل از این کندوکاو حاکی از این است که رمان «موسم الهجره إلی الشمال» به عنوان یک رمان پسا استعماری توانسته است از جهت محتوا، واگویه گر دغدغه های جهان بعد از استعمار باشد و از لحاظ فرم هنری نیز راوی و شخصیت مصطفی سعید به عنوان اصلی ترین محورهای رمان، تعیین کننده میزان و کیفیت حضور دیگر عناصر داستانی هستند. کلید واژه: پسا استعماری، راوی، شخصیت پردازی، مصطفی سعید، موسم الهجره إلی الشمال