نام پژوهشگر: مریم عربیان

ویژگی های زیستی و نیازهای دمایی مگس fabricius eupeodes corollae (dip., syrphidae) روی شته مومی کلم brevicoryne brassicae l. (hem., aphididae)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی 1389
  مریم عربیان   ناصر معینی نقده

مگس های سیرفید از مهم ترین خانواده های دوبالان هستند. لارو بسیاری از گونه ها، شکارگر آفات مختلف زراعی و باغی به ویژه شته ها بوده، از این لحاظ نقش مهمی در کنترل بیولوژیکی آفات به صورت طبیعی به عهده دارند. در این مطالعه، ویژگی های زیستی و رفتاری گونهfabricius (dip., syrphidae) eupeodes corollae روی شته مومی کلم brevicoryne brassicae l. (hem., aphididae)مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق، ابتدا به بررسی نقش دما روی ویژگی های مختلف زیستی این شکارگر پرداخته شد. این آزمایش در دماهای 15، 17، 20، 25، 30 و 35 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ± 65 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی به 8 ساعت تاریکی انجام شد. دوره ی رشد و نمو پیش از بلوغ مگس e. corollae، از 43/0±43/36 روز در دمای 15 درجه سلسیوس تا 87/0±50/14 روز در 30 درجه سلسیوس متغیر بود. در دمای 35 درجه سلسیوس هیچ یک از افراد مورد مطالعه به سن بلوغ نرسیدند. با استفاده از مدل رگرسیون خطی، آستانه ی پایین رشد و نمو و ثابت دمایی مورد نیاز برای تکمیل رشد و نمو این مگس از مرحله تخم تا بالغ به ترتیب00/0± 33/7 درجه سلسیوس و00/0±33/333 روز-درجه محاسبه شد. با افزایش دما از 15 تا 30 درجه سلسیوس سرعت رشد و نمو ابتدا افزایش و سپس کاهش یافت. دوره رشد و نمو از مرحله تخم تا بالغ در دمای 20 و 25 درجه سلسیوس در نرها کوتاه تر از ماده ها بود. برای رشد و نمو و بقای مگسe. corollae، دمای بهینه 25 درجه سلسیوس به دست آمد. آماره های جدول زندگی و رشد جمعیت مگسe. corollae ، در شرایط آزمایشگاهی تعیین شد. بر اساس نتایج حاصله، نسبت بقای ویژه سن (lx) در زمان ظهور حشرات کامل 77/0 و بیشترین میانگین باروری ویژه سن ((mx 91/13 (ماده/ماده/روز) به دست آمد. امید به زندگی (ex) در زمان ظهور حشرات کامل 64/18روز بود. تعدادکل تخم در طول دوره تخم ریزی نیز به طور متوسط 22/28 ± 87/142عدد محاسبه شد. نرخ های ناخالص (grr) و خالص تولید مثل (r0) به ترتیب 46/12± 11/63 و 55/6± 46/26 (ماده/ماده/نسل) به دست آمد. نرخ های ذاتی تولد و مرگ نشان داد که جمعیت پایدار هر روز 20/0تولد و 05/0 مرگ را به ازای هر فرد ماده تجربه خواهد کرد. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm )، نرخ متناهی افزایش جمعیت (?)، متوسط مدت زمان یک نسل (tc) و مدت زمان دو برابر شدن جمعیت (dt) به ترتیب 01/0±16/0 (ماده/ماده/روز) ، 01/0±17/1 (ماده/ماده/روز)، 68/0±97/20 (روز) ،34/0±37/4 (روز) به دست آمد. توزیع سنی پایدار (cx) نشان داد که حدود 94% درصد جمعیت مگس e. corollae را افراد نابالغ و 06/0 جمعیت را افراد بالغ تشکیل می-دهند. متوسط تغذیه کل و روزانه سنین مختلف لاروی مگس e. corollae، با تغذیه از پوره های سن سوم شته مومی کلم، در دماهای 20، 25 و 30 درجه سلسیوس محاسبه شد. برای انجام این آزمایش 150 عدد از شته های سن سوم در اختیار لارو های مگس e. corollae قرار گرفت. هر 24 ساعت تعداد شته های خورده شده شمارش و مراحل زندگی آنها ثبت شد. این کار تا ظهور حشرات کامل ادامه پیدا کرد. بر اساس نتایج حاصله، با افزایش دما متوسط تغذیه کل و روزانه کاهش یافت. تغذیه کل در دماهای 20، 25 و 30 درجه سلسیوس به ترتیب 32/21±08/362، 66/14±6/258 و98/17±23/240 عدد شته به دست آمد. بین تغذیه کل و روزانه در سنین مختلف لاروی در دماهای مختلف تفاوت معنی-داری وجود داشت. بر این اساس بیشترین تغذیه توسط لارو سن سوم مشاهده شد. در این آزمایش، دمای 25 درجه سلسیوس، به دلیل افزایش بقا و حداکثر تغذیه، مناسب ترین دما برای تغذیه این مگس تعیین شد. ترجیح میزبانی لاروهای سنین دوم و سوم مگس e. corollae نسبت به پوره های سنین مختلف شته مومی کلم در دو حالت انتخابی و غیر انتخابی، بررسی شد. در شرایط غیر انتخابی از هر مرحله زندگی شته b. brassicae (سنین پورگی یک تا چهار) به صورت جداگانه 40 فرد و در شرایط انتخابی در هر تکرار 10 فرد از هر مرحله زندگی شته انتخاب شد. در شرایط غیر انتخابی بیشترین میزان تغذیه لاروهای سنین دوم و سوم مگس e. corollae به ترتیب روی پوره های سن یک و پوره های سن دو شته مومی کلم با میانگین 61/2±00/25 و58/0±2/38 شته مشاهده شد. در شرایط انتخابی بیشترین میزان تغذیه لاروهای سنین دوم از پوره های سن سه و با میانگین 84/0±00/5 شته بود. ولی بین میزان تغذیه لارو سن سوم روی سنین مختلف پورگی شته تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تغییر در ترجیح لاروهای سن سوم در ارتباط با تراکم های متفاوت سنین مختلف پورگی (نسبت های 50:10، 40:20، 30:30، 20:40، 10:50 پوره سن دو: پوره سن سه) بررسی شد و نتایج حاصله نشان داد که تراکم های مختلف تأثیری در میزان ترجیح لاروهای سن سوم نداشت. واکنش تابعی لارو سن سوم مگس شکارگر در تراکم های 2، 5، 10، 20، 30، 40، 50 و 60 از سنین مختلف پورگی شته مومی کلم بررسی شد. بر اساس نتایج به دست آمده، واکنش تابعی با تغذیه لارو از پوره های سنین یک و چهار نوع سوم و با تغذیه از پوره های سنین دو و سه، نوع دوم برآورد گردید. در این تحقیق، نوسانات جمعیت شته مومی کلم و دشمنان طبیعی آن ها در رابطه با شرایط محیطی مورد بررسی قرار گرفت. جمعیت شته مومی کلم در اوایل اردیبهشت ماه با میانگین دمای روزانه 5/13 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 5/51 درصد در اوج بود. درجه حرارت بالا و رطوبت نسبی پایین از عوامل غیرزنده در کاهش جمعیت شته ها می باشند. بین تراکم جمعیت شته و دشمنان طبیعی (زنبورهای پارازیتویید و مگس-های سیرفید) نیز همبستگی معنی داری وجود داشت.