با توجه به رشد جهانی متفاوت و قابل ملاحظه در درآمد نسبی کشورها که منجر به نزدیکتر شدن استاندارد زندگی مردم در کشورهای فقیر به استاندارد زندگی در کشورهای ثروتمند گردیده، فرضیه همگرایی اقتصادی در سالهای اخیر توجه بسیاری از اقتصاددانان را به خود جلب کرده است. یکی از الگوهایی که پایه تئوریک تحلیل این اقتصاددانان را تشکیل داده است الگوی رشد سولو-سوآن می باشد براساس فرضیه وجود همگرایی gdp سرانه در بین کلیه مناطق اقتصادی جهان به صورت مطلق و در بین دسته های همگون تر از نظر نرخ رشد جمعیت، نرخ پس انداز و نرخ استهلاک سرمایه به صورت شرطی، پس از مقدمه ای در رابطه با هر کشور و بررسی عوامل همگونی اقتصاد این کشورها نسبت به یکدیگر در سه مقطع زمانی 1999-1980، 2008-2000 و 2008-1980 در دو مرحله: بررسی همگرایی به صورت بین کشوری و بررسی همگرایی در پراکندگی gdpسرانه به آزمون همگرایی پرداخته ا یم که به استثناء دوره 2008-2000، بقیه نتایج وجود همگرایی در gdp سرانه بین کشورها را مورد تأیید قرار داده است. همچنین بر پایه آزمون فرضیه همگرایی سیگما، یک سیر نزولی در پراکندگی gdp سرانه این 15 کشور منتخب طی دوره 1999-1980 و 2008-1980 مشاهده می شود.