نام پژوهشگر: مهری عبدی میاردان

طنز در داستان کوتاه معاصر فارسی از 1300 تاکنون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  مهری عبدی میاردان   سعید واعظ

طنز به عنوان یک نوع ادبی مستقل در ادبیات کلاسیک ما شناخته شده نیست و در گذشته طنز در آثار نویسندگان و شعرا بیشتر به شکل هجو و هزل نمود داشته است، به طوری که اغلب طنز و هجو و هزل به یک معنی به کار برده می شدهجو که شکل مبتذل طنز است ظاهراً به تقلید از شاعران عرب، در شعر فارسی راه یافت اما تولد حقیقی طنز در قرن های ششم و هفتم هجری در ادبیات صوفیه رخ داد؛ به طوری که حکایات طنزآمیز صوفیه هم چاشنی اجتماعی دارد و هم ذوق فلسفی. بیشتر شاعران این دوره، به نوعی در موضوع هجو و هزل و طنز، طبع آزمایی کردند؛ کار هجو و هزل در این دوره به جایی کشید که حتی، شاعران از استعمال کلمات رکیک و زشت ابا نمی کردند. در قرن هفتم با حمله مغول به ایران شاعران و نویسندگان آگاه، بغض های گره خورده و نفرت خود را بیشتر به شکل هجو و هزل و طنز به رشته نظم و نثر کشیدند؛ در این دوره آثار انتقادآمیز و طنز جای هجوهای تند و الفاظ رکیک سال های قبل را گرفت و شاعران و نویسندگان با پرهیز از هجو و با دفاع از طنز، باعث جدایی این دو نوع از هم شدند و اهمّیّت تأثیر شیوه طنز در تعلیم و تربیت و مبارزه اجتماعی را به دیگران آموختند، تا اینکه عبید زاکانی با جسارت بیشتری، قدم در این مسیر گذاشت و تحولی عمده در معنی طنز به وجود آورد؛ به طوری که او برای بیان کاستی ها و ستم هایی که دستگاه حاکم علیه طبقه های محروم جامعه ایران اعمال می کرد زبان طنز و شوخی را برگزید و با این زبان به مبارزه ظالمان رفت و بعدها شاعران و نویسندگان به پیروی از عبید، آثار انتقادی طنزآمیز نوشتند. با انقلاب مشروطه وضع کاملاً دگرگون شد؛ چرا که حوادث سیاسی و اجتماعی انقلاب مشروطه باعث رشد آگاهی های سیاسی و اجتماعی مردم و فراهم آمدن آزادی نسبی برای اظهار انتقادات و اعتراضات شد؛ ادبیات انقلاب مشروطه از نظر طنز و میزان هجو و تندزبانی سیاسی در تاریخ ایران بی نظیر است به طوری که در این دوران طنز کاملاً سیاسی شد و به صورت ابزار مبارزه سیاسی درآمد. در این زمان به سبب تغییراتی که در عرصه های سیاسی و اجتماعی پدید آمد، گرایش های ادبی و فرهنگی جدیدی به وجود آمد؛ از جمله اینکه عده ای به نگارش داستان کوتاه، به شیوه غربی تمایل نشان دادند، نویسندگان به سمت سبک شخصی حرکت کردند و نثر ساده و روان رواج یافت و حتی عده ای از نویسندگان، از زبان محاوره ای و نثر شکسته استفاده کردند و به سمت مردمی شدن ادبیات حرکت نمودند. مهمترین و برجسته ترین مشخصه محتوایی نثر این سال ها، اعتراض و انتقاد و افشاگری است. تردید نیست که با انتشار مجموعه «یکی بود یکی نبود» در سال 1300 شمسی، یکی از مهمترین حوادث تاریخ ادبیات ایران روی داد. دلیل اهمیت این مجموعه در این است که جمال زاده با آن برای نخستین بار داستان کوتاه را به معنی امروزی آن وارد ادبیات فارسی کرد و پاره ای از ساختارهای داستان کوتاه غربی را با سنت کهن داستان سرایی در ایران آمیخت اما به جرأت می توان گفت که صادق هدایت، بنیان گذار واقعی داستان کوتاه در ایران است. او نخستین کسی است که صناعت داستان نویسی غربی را وارد ادبیات فارسی نمود؛ تأثیر داستان های او، بر داستان نویسان بعد از او بسیار عمیق بود و موجب تحول واقعی داستان نویسی در ایران شد و داستان نویسان ایرانی، هر کدام به نوعی باعث تحول وگسترش داستان نویسی فارسی شدند. با توجه به اینکه در دوران مشروطیت و پس از آن، داستان های کوتاه طنزآمیز طیف وسیعی از ادبیات داستانی را به خود اختصاص داده است و نویسندگان زیادی آثار متعددی در این زمینه خلق کرده اند؛ اما تاکنون تحقیقی که منحصراً و به طور کامل و جامع، به شرح و بررسی چنین آثاری بپردازد، وجود ندارد و پژوهش های موجود در این خصوص، به طور عمده فقط به جمع آوری و گزینش آثار و یا حداکثر به توضیحات اندک بسنده کرده اند ولی به نقد و بررسی همه جانبه علمی و ادبی نپرداخته اند، بنابراین بررسی همه جانبه طنز به عنوان یک نوع ادبی دقیق و موثر، در ادبیات معاصر فارسی و یافتن جنبه های طنز در داستان های کوتاه معاصر و تحلیل ساختاری و مفهومی آنها و درک اهداف طنزپردازان و مقایسه شیوه های طنزپردازی این نویسندگان، امری لازم به نظر می رسد؛ به همین دلیل نگارنده با توجه به این پیش گفته ها بر آن شد تا پژوهشی در این زمینه انجام دهد و با انتخاب موضوع رساله دکتری خود با عنوان «طنز در داستان کوتاه معاصر فارسی از1300 تاکنون»، گامی هرچند کوتاه، در این زمینه بردارد، تا بخشی مهم از ادبیات معاصر ایران، به شیوه ای علمی تدوین گردد و در اختیار علاقه مندان قرار گیرد. شیوه پژوهش، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات و داده ها، به صورت کتابخانه ای و با مطالعه کتابهای اصلی و جانبی، فیش برداری، طبقه بندی، جمع بندی و در حد توان تحلیل آنهاست. برای انجام دادن این کار، به مطالعه داستان های کوتاه معاصر، از آغاز سال 1300 تا امروز و همچنین بررسی کتابها و مقالات مربوط به طنز و نقد ادبی و سایر منابع مرتبط پرداختم. اما به دلیل تعدد آثار نویسندگان در این دوره و همچنین گسترده بودن موضوع و مواد تحقیق و عدم دسترسی به بعضی از کتاب ها، استنباط و استخراج داده ها و تحلیل و بررسی کامل آنها، به راحتی امکان پذیر نبود. توجه به این نکته لازم است که در زمینه طنز و ویژگی های آن اختلاف آراء زیادی میان نویسندگان وجود دارد که همین مورد باعث مشکل تر شدن کار استنباط می شود رساله حاضر شامل پنج فصل می باشد: در فصل اول، ابتدا، طنز و تعاریف آن از دیدگاه پژوهشگران و نویسندگان مختلف، ذکر شده است و سپس به توضیح و تفسیر ویژگی های طنز، دلایل پیدایش طنز، موضوعات طنز، شیوه های رایج در طنز، تقسیم بندی طنز، مقایسه اصطلاح طنز در انگلیسی و عربی با فارسی پرداخته شده است و در پایان تعریف پیشنهادی طنز ارائه شده است. در فصل دوم، سیر تاریخی طنز، قبل و بعد از مشروطیت تا انقلاب اسلامی و ویژگی های هر کدام، به طور مختصر مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل سوم، پس از بررسی داستان کوتاه و تعاریف آن از نظر نویسندگان و توضیح و تفسیر ویژگی های داستان کوتاه و بررسی آنها، تعریف پیشنهادی برای داستان کوتاه ذکر شده است و در ادامه، سیر تاریخی داستان کوتاه در ادب فارسی، به طور خلاصه بیان شده است. در فصل چهارم، به علت گستره بسیار وسیع داستان های کوتاه معاصر و همین طور گنجینه غنی طنز در این داستان ها، ناچار به محدود کردن این حوزه بوده ام و به همین دلیل از میان نویسندگان معاصر، پانزده نفر، به عنوان نمونه، که به شکلی دارای برجستگی خاص بوده اند برگزیده شده اند و از میان آثار آنان، مهمترین و بهترین داستان های کوتاه، انتخاب شده اند. این پانزده نویسنده عبارتند از: سیّد محمّدعلی جمال زاده، صادق هدایت، ابوالقاسم پاینده، رسول پرویزی، جلال آل احمد، خسرو شاهانی، منوچهر صفا، غلامحسین ساعدی، بهرام صادقی، نادر ابراهیمی، فریدون تنکابنی، هوشنگ گلشیری، محمود دولت آبادی، صادق چوبک و هوشنگ مراد ی کرمانی. در این فصل، پس از توضیح مختصری درباره زندگی نامه نویسنده و ذکر آثار او، به بررسی سبک و شیوه و ویژگی های داستان های کوتاه طنزآمیز نویسنده، پرداخته شده است و در برخی موارد، نمونه هایی نیز از داستان ها ذکر شده است. و فصل پنجم که شامل نتیجه گیری و تحلیل مطالب در حد توان علمی است.