نام پژوهشگر: هاله سراج فرد نژاد

درک و پردازش معنای ضمنی به عنوان شاخصی از توانش منظور شناختی زبان خارجی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات 1392
  هاله سراج فرد نژاد   حمید علامی

در سال های اخیر توجه زیادی به موضوع توانش منظور شناسی بین زبانی در تحقیقات فراگیری زبان دوم معطوف شده است. بخش عمده ای از مطالعات انجام شده در این زمینه به بررسی توانش ارتباطی زبان آموزان با تمرکز بر درک و تولید بین زبانی آن ها صورت گرفته است. گسترش توانش منظورشناسی بین زبانی زبان-آموزان نیازمند درک به موقع آن ها از معنای ضمنی کلام است. از آن جایی که درک معنای ضمنی نیاز به تلاش شناختی فراوانی دارد، مطالعه ی حاضر با در نظر گرفتن زمان پاسخگویی برای بررسی توانایی زبان آموزان در درک و پردازش معنای ضمنی به عنوان شاخصی از توانش واقعی منظورشناسی زبان خارجی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف مذکور، پرسش نامه ای تشریحی به 80 زبان آموز سطح پیشرفته موسسات زبان و همچنین معلمان زبان داده شد تا آزمون چهار گزینه ای معنای ضمنی معتبری ساخته شود. به علاوه 30 زبان آموز پسر و 30 زبان آموز دختر توسط آزمون بسندگی زبان در سطح متوسط و پیشرفته قرار گرفتند و به آن ها آزمون چهار گزینه ی معنای ضمنی شامل بیست متن که در هر یک از آن ها یکی از اصول گرایس نقض شده بود داده شد. از آزمون تولید سرعتی برای گردآوری داده های مورد نیاز استفاده شد. زمان پاسخگویی زبان آموزان با استفاده از نرم افزار ویرایش صدا تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل آماری واریانس مخلوط نشان دادند که فراگیران فارسی زبان در درک و پردازش اصل کمیت نسبت به اصول دیگر بیشترین مشکل را داشتند. همچنین نتایج نشان دادند که تفاوت معنا داری بین سطح بسندگی زبان و درک معنای ضمنی وجود ندارد، ولی تفاوت بین سطح بسندگی زبان و پردازش معنای ضمنی معنا دار است. همچنین در این مطالعه هیچ رابطه ی معناداری بین جنسیت و توانش منظور شناسی یافت نشد. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق می توان اظهار داشت که توانش زبان شناختی و توانش منظور شناسی از یکدیگر مستقل می باشند.