نام پژوهشگر: یوسف غلامی

بررسی ژئومورفولوژی تکتونیک در تاقدیس گلیان
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1389
  یوسف غلامی   شهرام بهرامی

هنگامی که برای ارزیابی یک ناحیه شاخص های متعددی بطور همزمان مورد استفاده قرار می گیرد نتایج بدست آمده برای تفسیرهای ژئومورفیک مستدل تر است. تاقدیس گلیان در شمال ارتفاعات آلاداغ- بینالود دارای روند جنوب شرقی - شمال غربی است برای بررسی فعالیت های تکتونیک در این تاقدیس شاخص های متعددی مورد ارزیابی قرار گرفت. شاخص های منحنی هیپسومتری و انتگرال هیپسومتری (همانگونه که در فصل سوم مورد بررسی قرار گرفت) فعال بودن تاقدیس را تأیید می کند. گرچه میزان این دو شاخص در حوضه های در نظر گرفته شده، برای هرزون متفاوت است اما بطور کلی بیانگر فعال بودن تکتونیک است. از دیگر شاخص های مورد استفاده در این مطالعه، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی است. در مناطق دارای تکتونیک فعال معمولاَ بدلیل تظاهرات فرسایشی ناشی از آن و تأثیر توپوگرافی و فرونشست در سوی دیگر طول آبراهه های فرعی نسبت به آبراهه اصلی در سمت فرسایش یافته بیشتر از طول رودها در سمت مقابل است که این نشان می دهد تکتونیک در یکسوی حوضه تأثیر گذارتر بوده است. بررسی این شاخص نشان داد تاقدیس مورد مطالعه دارای فعالیت تکتونیکی است با این وجود مقدار بدست آمده در زون های در نظر گرفته شده متفاوت بود که این آشفتگی در زون های یال جنوبی ملموس تر است ونشان می دهد مقدار فعالیت های درونی در همه ی قسمت های تاقدیس یکسان نبوده است. بررسی پروفیل طولی رودخانه از مواردی است که می تواند برای تعیین فعالیت های تکتونیکی مورد استفاده قرار گیرد. در تاقدیس مورد مطاله برای این بررسی از شاخص k استفاده شد. بررسی ها بیانگر این است که نتایج این شاخص با شاخص sl منطبق است. در مطالعه ی انجام شده در بعضی از حوضه ها مقدار این شاخص بالا است که نشان دهنده ی فعال بودن تکتونیک در تاقدیس است. شاخص سینوسی جبهه ی کوهستان در هر دو یال تاقدیس مقدار کمی را نشان می دهد (نزدیک یک) گرچه مقدار این شاخص در یال جنوبی اندکی از یال شمالی بیشتر است، که دلیل آن همجواری با گسل ها در این یال است. بررسی تصاویر ماهواره ای و مشاهدات میدانی درجبهه ی کوهستان نشان داد که مقدار خلیج شدگی در هر دو جبهه ناچیز است که نشان دهنده ی جبران فرآیندهای فرسایشی و بالا آمدگی است. از دیگر شاخص های مورد استفاده برای تعیین فعالیت های تکتونیکی در یک ناحیه ضریب زهکشی، الگوی زهکشی و تراکم آبراهه ها است. هرچه میزان آبراهه های درجه یک بیشتر باشد نشان می دهد شبکه ی زهکشی تکامل نیافته است و بیانگر فعالیت های تکتونیکی در یک منطقه است که این امر در تاقدیس مورد نظر نیز صدق می کند. الگوی زهکشی در نواحی متعادل از نظر فعالیت های تکتونیکی در زیر شاخه ها یکسان است امّا در مناطق فعال و ناهمگون از نظر فعالیت های تکتونیکی این الگوها متفاوت می شود. در تاقدیس مورد نظر در زون های مختلف و بخصوص زون های مجاور تاقدیس همانگونه که در فصل سوم بحث شد الگوی زهکشی متفاوت است. ضریب زهکشی در هریک از زون ها و در کل تاقدیس مقدار بالایی است که خود نشان دهنده ی فعالیت تکتونیکی است. نتایج نشان می دهد دره های ساغری یکی از شاخص های با اهمیّت برای تعیین فعالیت های تکتونیک در جبهه های کوهستان است. این دره ها به طرف پایین و در جبهه ی کوهستان باریک می شوند امّا در قسمت های بالا عرض آنها بیشتر است. در این مطالعه دره های ساغری در هر دو یال تاقدیس تشکیل شده است و نشان می دهد جبهه ی کوهستان در هر دو یال تاقدیس فعال است. سطوح مثلثی در یک ناحیه تقابل فرآیندهای فرسایشی را در مقابل فرآیندهای درونی نشان می دهد. هرچه قدر میزان فعالیت تکتونیکی در ناحیه بالاتر باشد این سطوح دارای قاعده ی طویل تری خواهند بود و مساحت سطوح نیز مقدار بیشتری خواهد بود. میزان شیب این سطوح با مقدار فعالیت های درونی نیزرابطه ی نزدیکی دارد و هر چقدر فعالیت در جبهه ی کوهستان بیشتر باشد و سطوح مجاور گسل باشند شیب سطح این سطوح نیز بیشتر خواهد بود. در تاقدیس گلیان در یال شمالی تعداد این سطوح بیشتر و میانگین قاعده و شیب کمتر است. در مقابل در یال جنوبی تعداد این سطوح کمتر امّا مساحت، میانگین طول قاعده و شیب بیشتر است که بیانگر فعال بودن یال جنوبی نسبت به یال شمالی است. در یال شمالی فرآیند های فرسایشی فرصت بیشتری برای بریدن وتقسیم این سطوح داشته و فرآیند های درونی کمتر آن را جبران کرده است. برای بررسی مقدار و چگونگی پیشرفت فرسایش در یک ناحیه می توان از نسبت فاصله ای بهره برد. فرسایش جانبی در یک رودخانه نشان دهنده ی کاهش فرسایش بالارود است. هنگامی که فرسایش به سمت بالارود کم می شود رودخانه شروع به فرسایش کاوشی به طرفین می کند که بیانگر کاهش یا توقف فعالیت های تکتونیکی است. در بررسی انجام شده مقدار فرسایش بالارود بسیار بیشتر از فرسایش پشته های میانی است که حکایت از تداوم فرسایش به سمت بالارود دارد و نشان می دهد تکتونیک در ناحیه فعال است. جدول شماره ی (75) نتایج حاصل از شاخص های بررسی شده برای کل تاقدیس ارزیابی فعالیت تکتونیکی(برای کل تاقدیس) نماد شاخص های بررسی شده ? hc منحنی هیپسومتری ? hi انتگرال هیپسومتری ? af عدم تقارن حوضه زهکشی ? k ضریب شیب ? smf سینوسیته جبه? کوهستان ? br نسبت انشعاب ? p تراکم آبراهه ها ? dp الگوی شبکه زهکشی ? wgv دره های ساغری ? tf سطوح مثلثی شکل ? r طول به عرض گرچه تاقدیس در مجموع از نظر تأثیر تکتونیک فعال است امّا مقدار بدست آمده از بررسی هر یک از شاخص ها و میزان آن در هر یک از زون های در نظر گرفته شده متفاوت است. برای بررسی دقیق تر شاخص های مورد استفاده اقدام به تقسیم تاقدیس مورد مطالعه به سه منطقه بر اساس زون های دوازده گانه شد. بدین ترتیب که زون های یک تا چهار بعنوان منطقه یک در نظر گرفته شد که رأس جنوب شرقی را شامل می شود. زون های پنج تا هشت در قالب منطقه دو و زون های نه تا دوازده بعنوان منطقه سه در نظر گرفته شد که رأس شمال غربی تاقدیس را در بر می گیرد. جدول شماره (76)میانگین مقادیر شاخص ها برای هریک از مناطق 3 2 1 منطقه میانگین مقدار عددی 44% 55% 44% انتگرال هیپسومتری 49.65 53.03 51.1 عدم تقارن حوضه زهکشی 18.14 16.74 12.44 شاخص k 1.03 1.03 1.05 سینوسیته جبهه ی کوهستان 2.50 3.29 4.37 نسبت انشعاب 2.92 3.11 3.98 تراکم زهکشی 2 17 9 تعداد دره های ساغری 75.15 46.24 69.31 w 541.105 634.930 537.914 m 7.2 17.73 7.76 o 41.66% 26.6% 24.5% شیب سطوح مثلثی 332.96 242.582 235.99 طول قاعده 0.038 0.036 0.0295 مساحت 2.74 1.82 1.99 نسبت فاصله ای (طول به عرض) بر اساس داده های جدول 75 میانگین داده ها انتگرال هیپسومتری برای منطقه ی دو که میانه تاقدیس را در بر می گیرد 55% می باشد و بیانگر مساحت بالای زیر منحنی در این منطقه از تاقدیس است. در دو رأس تاقدیس که مناطق یک و دو را شامل می شود میانگین مقادیر داده ها 44% است. با توجه به این مقادیر می توان اینگونه بیان کرد که منطقه دو پیشتر از دو منطقه ی انتهایی بالاآمده است. باتوجه به فرود محوری دو طرفه تاقدیس نتایج بدست آمده قابل انتظار بوده است. باتوجه به میانگین مقادیر محاسبه شده انتگرال هیپسومتری برای هریک از دو یال تاقدیس (براساس داده های جدول 57) و مقدار مساحت زیر منحنی می توان گفت مقدار بالا آمدگی یال جنوبی بیشتر از یال شمالی می باشد. میانگین مقدار شاخص af محاسبه شده برای سه منطقه تاقدیس نشان می دهد که در رأس جنوب شرقی که منطقه ی یک می باشد بالاآمدگی سمت راست را داریم. براساس همین مقدار میانگین بر اساس جدول 75 در منطقه ی دو نیز بالاآمدگی جناح راست مشاهده می شود. در رأس شمال غربی که زون های نه تا دوازده را شامل می شود شاهد بالاآمدگی جناح چپ می باشیم. براساس این یافته ها می توان عنوان کرد که ارتفاع دو رأس تاقدیس کمتر از سایر قسمت ها است و رشد تاقدیس از دو رأس صورت می گیرد. در ارتباط با شاخص k و براساس داده های جدول (61) و میانگین مقادیر محاسبه شده برای مناطق در نظر گرفته شده می توان گفت رأس جنوب شرقی شامل زون های یک تا چهار دارای کمترین مقدار عددی در ارتباط با این شاخص می باشد. در حالی که رأس شمال غربی که منطقه ی سه را شامل می شود دار ای بیشترین مقدار این شاخص می باشد. دلیل مقدار کمتر این شاخص در شمال غرب را می توان اینگونه توضیح داد که در این رأس، فاصله خط الرأس تا جبهه تاقدیس بصورت عمودی مسافت کمی است که این فاصله کم موجب افزایش شیب شده و مقدار بالای شاخص را در پی خواهد داشت. میانگین مقادیر محاسبه شده شاخص k برای هریک از دو یال تاقدیس نشان می دهد که مقدار میانگین این شاخص برای یال شمالی بیشتر از یال جنوبی است و بیانگر این است که مقدار شیب در این یال بیشتر از یال جنوبی است و بر اساس میانگین داده ها و براساس این شاخص یال شمالی از نظر تکتونیکی فعال تر است. مقادیر محاسبه شده شاخص smf برای هر یک از مناطق در نظر گرفته شده برای تاقدیس مورد مطالعه و در هر یک از دو یال مقدار مشابه ی است. براساس مقادیر بدست آمده برای هریک از مناطق و هر کدام از یال های تاقدیس می توان عنوان کرد که تاقدیس مورد مطالعه در هریک از مناطق و هر دو دامنه دارای فعالیت تکتونیکی بالای می باشد. در تاقدیس مورد مطالعه در زون هایی که مسافت زون بصورت عمودی از رأس تاقدیس تامرز تاقدیس مقدار کمی است، عدد مربوط به تراکم آبراهه ها مقدار بالایی می باشد. چراکه آبراهه ها بعلت شیب زیاد بصورت آبراهه های رده ی پایین و با مساحت طولانی سرازیر شده و موجب افزایش طول آبراهه های رده ی پایین می شوند زیرا بعلت مسافت کم آبراهه ها فرصت پیوستن به یکدیگر را ندارند. در شیب های کم ومسافت های طولانی آبراهه های درجه پایین پس از طی مسافت کوتاه به هم پیوسته ومتکامل می شوند و در قالب یک آبراهه سرازیر می شوند که این، موجب کاهش طول کل آبراهه ها در مساحت مورد نظر می شود. بررسی سطوح مثلثی براساس داده های جداول شماره (67،68 و 69) نشان می دهد که مقادیر میانگین شیب، قاعده و مساحت از رأس جنوب شرقی به شمال غرب در حال افزایش است. مقدار بالای قاعده سطوح مثلثی بیانگر این است که سطوح مثلثی کمتر تحت اثر فرسایش قرار گرفته وتقسیم شده اند. .مساحت سطوح مثلثی با شیب و طول قاعده رابطه مستقیمی دارد که با افزایش شیب و قاعده این سطوح مساحت آنها نیز افزایش می یابد. با توجه به مقادیر اندازه گیری شده این شاخص می توان عنوان کرد که رأس شمال غربی که منطقه ی سه را شامل می شود کمترین اثرات را از فرسایش پذیرفته است. قسمت وسط تاقدیس که منطقه دو می باشد بیشترین اثرات فرسایش را نشان می دهد. بیشترین تعداد دره های ساغری در منطقه دو قابل مشاهده است جای که بیشترین تعداد سطوح مثلثی را نیز به خود اختصاص داده است. وجود تعداد زیاد دره های ساغری در قسمت وسط تاقدیس نشان می دهد؛ این منطقه با اینکه مانند سایر قسمت های تاقدیس دارای فعالیت بالای تکتونیک در جبهه ی کوهستان می باشد، امّا به این دلیل که پیشتر از دو منطقه دیگر تاقدیس بالا آمده است دره های آن دچار فرسایش جانبی بیشتری شده و دره های موجود بشکل دره های ساغری در آمده ا ند. باتوجه به تعداد درهای ساغری که نشان از فرسایش جانبی دارند می توان بیان کرد که منطقه یک نیز به دنبال منطقه دو بالا آمده است و نسبت به منطقه دو کمتر تحت فرسایش بوده و نسبت به شمال غربی فرسایش بیشتری را تجربه کرده است. میانگین مقادیر بالایm نسبت به o برای سه منطقه تاقدیس نشان می دهد که، فعالیت تکتونیک در جبهه ی کوهستان در مقابل فرسایش جانبی دره ها بالابوده است. این امر باعث ایجاد خروجی های باریک در جبهه ی کوهستان شده است. نتایج حاصل از مقدار میانگین طول به عرض در مناطق تعیین شده تاقدیس، بیانگر این است که حوضه های منطقه دو فرسایش جانبی بیشتری را نسبت به دو منطقه مجاور تجربه کرده اند. این نشان می دهد که منطقه دو زودتر از دو منطقه مجاور بالاآمده است و بیشتر از اثرات فرسایش متأثر شده است. بیشترین مقدار میانگین طول به عرض را منطقه سه به خود اختصاص داده است و بیانگر این مطلب است که این منطقه بعد از مناطق یک و دو بالا آمده است و کمترین تاثیرات را از فرسایش به همراه داشته است. میانگین مقادیر محاسبه شده برای هر یک از یال های تاقدیس بر اساس این شاخص بیانگر این است که هر دو یال تاقدیس از نظر تأثیرات فرسایش دارای شرایط یکسانی می باشند. درمجموع می توان گفت براساس شاخص های بررسی شده قسمت میانی تاقدیس پیشتر از دو رأس تاقدیس بالاآمده است و بیشتر از عوامل سطحی متأثر شده است. امّا میزان فعالیت تکتونیکی درآن بیشتر از منطقه یک است. براساس نتایج بدست آمده جوانترین قسمت تاقدیس رأس شمال غربی است و فرآیندهای بیرونی در آن اثر چندانی نداشته است.