نام پژوهشگر: رحیم نقشی بند حسنی

تاثیر برخی مواد شیمیایی بر ویژگیهای کیفی و ماندگاری دو رقم آلو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1390
  صبا شکراله فام   فریبرز زارع نهندی

این تحقیق به منظور مطالعه اثر پوتریسین، کلرید کلسیم و اسید سالیسیلیک در کیفیت و انبارمانی دو رقم آلو "قطره طلا" و "شابلون" صورت گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در مرحله پس از برداشت با 7 تیمار و 3 تکرار انجام شد. تیمارها شامل کلرید کلسیم در دو سطح ( 60 و 80 میلی مولار) ، پلی آمین پوتریسین در دو سطح ( 1و 2 میلی مولار) و سالیسیلیک اسید نیز در دو سطح (1 و 3 میلی مولار) و آب مقطر (تیمار شاهد) بودند. تیمار ها به صورت غوطه وری در محلول هایی با دمای 25 درجه سانتی گراد و به مدت 5 دقیقه اعمال شدند. پس از اعمال تیمار میوه ها در سردخانه ای با دمای 1-2 درجه سانتیگراد و رطوبت %80 به مدت 42 روز انبار شده و پارامترهای کیفی میوه هر هفته یکبار اندازه گیری شدند. درصد کاهش وزن میوه ها، سفتی بافت، مواد جامد محلول، ph ، اسیدیته قابل تیتراسیون و ویتامین ث خصوصیاتی بودند که در طول دوره انبارداری، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که اثر تیمار و زمان بر روی تمام صفات اندازه گیری شده در هر دو رقم در سطح آماری 1 درصد معنی دار شده است. به طوری که تیمارهای مورد نظر موجب حفظ کلیه ویژگی های کیفی میوه در طول دوره نگهداری گردید. با پیشرفت روند نگهداری میوه در سردخانه در هر دو رقم قطره طلا و شابلون از مقادیر سفتی بافت، مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون و ویتامین ث میوه ها کاسته شده و میزان ph و درصد کاهش وزن تر میوه ها افزایش قابل توجهی نشان داد. اثر متقابل تیمار- زمان در رقم قطره طلا بر درصد کاهش وزن تر، ph عصاره بافت و ویتامین ث میوه ها در سطح آماری 1 درصد معنی دار بود. بیشترین سفتی در رقم قطره طلا در میوه های تیمار شده با پوتریسین 2 میلی مولار مشاهده شد و کمترین مقدار سفتی در شاهد ثبت گردید. بالاترین میزان مواد جامد محلول در اسید سالیسیلیک 1 و 3 میلی مولار و کلرید کلسیم 60 و 80 میلی مولار مشاهده شد. موثرترین تیمار در حفظ مقدار اسیدیته قابل تیتراسیون میوه ها پوتریسین 2 میلی مولار بود. در رقم شابلون نیز اثر متقابل تیمار-زمان در سه صفت درصد کاهش وزن تر میوه، سفتی و مقدار مواد جامد محلول تفاوت معنی داری نداشت. که بیانگر این است که اثرات تیمارهای انجام شده بر روی صفات فوق مستقل از زمان می باشد. در حالی که برهمکنش تیمار و زمان بر میزان اسیدیته و ویتامین ث میوه ها در سطح آماری 5 درصد و بر روی ph عصاره میوه ها در سطح آماری 1 درصد معنی دار شده است. در رقم شابلون موثرترین تیمار در جلوگیری از کاهش وزن تر میوه ها کلرید کلسیم 60 و 80 میلی مولار بوده است. در مورد حفظ ویتامین ث میوه های شابلون نیز کلرید کلسیم و پوتریسین بهتر از اسید سالیسیلیک عمل کرده است.

تأثیر تنظیم کننده های رشد cppu و ga3 روی کیفیت و کمیت انگور سلطانین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1390
  آزیتا بقال زاده کوچه باغی   فریبرز زارع نهندی

به منظور مطالعه اثر تنظیم کننده های رشد cppu و ga3 روی کیفیت و کمیت انگور سلطانین، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی (فاکتور اول ga3 در سه سطح 0، 20 و 40 میلی گرم در لیتر و فاکتور دوم cppu در سه سطح 0، 7.5 و 15 میلی گرم در لیتر) با 4 تکرار به اجرا در آمد. هر واحد آزمایشی از 1 تاک و در هر تاک 5 خوشه انتخاب و علامت گذاری شد. در مرحله تمام گل 15 میلی گرم در لیتر ga3 به عنوان پیش تیمار برای تمام خوشه های انتخاب شده، به جز خوشه های مربوط به تیمار شاهد به کار رفت. سپس در مرحله میوه دهی محلول پاشی با استفاده از ga3 (0، 20 و40 میلی گرم در لیتر) و cppu (0، 7.5 و 15 میلی-گرم در لیتر) روی خوشه ها صورت گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که بیشترین طول، قطر و جرم حبه در تیمارهای 15 میلی گرم در لیتر cppu و 20 و 40 میلی گرم در لیتر ga3 و بالاترین جرم خوشه نیز در تیمارهای 15 و 7.5 میلی گرم در لیتر cppu و 20 و 40 میلی گرم در لیتر ga3 در مقایسه با شاهد بدست آمد. اثر تیمارهای ga3 (20 و 40 میلی گرم در لیتر) منجربه کشیده تر شدن حبه ها در مقایسه با حبه های تیمار شاهد شدند. اثر cppu و ga3 و اثر متقابل ga3 و cppu بر میزان حجم حبه و ویتامین ث میوه معنی دار شد و بیشترین میزان آن ها به ترتیب در تیمارهای (g2c2 ،g2c3 ، g3c2 و g3c3) و g1c3 حاصل شد. کمترین میزان جرم حجمی و بریکس نیز به ترتیب در میوه های تیمار شده با cppu و ga3در مقایسه با شاهد حاصل شد. هیچکدام از تیمار ها بر میزان ph و اسیدیته میوه ها اثر معنی داری نداشت. بیشترین درصد ماده خشک و رطوبت میوه نیز به ترتیب در تیمارهای (شاهد و 7.5 میلی گرم در لیتر cppu) و 15 میلی گرم در لیتر cppu حاصل شد. در تیمار ga3 نیز بیشترین درصد ماده خشک و رطوبت میوه به ترتیب در تیمار شاهد و (20 و 40) میلی گرم در لیتر از آن بدست آمد. در تیمارهای cppu و ga3 بیشترین ارزش رنگ قرمز میوه به ترتیب در تیمارهای 7.5 میلی گرم در لیتر و شاهد و کمترین آن به ترتیب در تیمارهای 15 و 40 میلی گرم در لیتر حاصل شد. همچنین در تیمارهای cppu و ga3 بیشترین مساحت حبه به ترتیب در تیمارهای 15 و (20 و 40) میلی گرم در لیتر و کمترین آن به ترتیب در تیمارهای 7.5 میلی گرم در لیتر و شاهد حاصل شد. در نهایت بیشترین میزان چروکیدگی حبه در تیمار 15 میلی گرم در لیتر cppu و 20 و 40 میلی گرم در لیتر ga3 و کمترین آن در تیمارهای شاهد و 7.5 میلی گرم در لیتر cppu ایجاد شد.

اثر تیمارهای مداوم با نانو ذرات نقره و 8-هیدروکسی کینولین سولفات بر عمر گلجایی و برخی از پارامترهای فیزیولوژیکی پس از برداشت گل بریده رز رقم high and magic
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  مریم مانده گاری   رحیم نقشی بند حسنی

این آزمایش به منظور بررسی اثر نانوذرت نقره (0، 10، 20 و 30 میلی گرم در لیتر به همراه ساکارز صفر و دو درصد) و 8- هیدروکسی کینولین سولفات (100 و 150 میلی گرم در لیتر همراه با ساکارز صفر و دو درصد) روی عمر گلجایی گل های بریده رز رقم high and magic در آزمایشگاه فیزیولوژی پس از برداشت گروه باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انجام شد. این تحقیق بصورت دو آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 12 تیمار و 3 تکرار و 4 شاخه گل اجرا شد. صفات مورد اندازه گیری شامل عمر گلجایی، وزن تر نسبی، جذب محلول، قطر گل، شاخص کلروفیل برگ، شاخص کلروفیل فلورسنس برگ، درصد نشت یونی گلبرگ و شمارش تعداد کلونی باکتری بودند. با توجه به نتایج، تیمار نانوذرات نقره (10 میلی گرم در لیتر به همراه ساکارز دو درصد) و 8- هیدروکسی کینولین سولفات (150 میلی گرم در لیتر به همراه ساکارز دو درصد) بیشترین میزان عمرگلجایی، وزن تر نسبی، مقدار جذب محلول و قطر گل و همچنین کمترین میزان درصد نشت یونی را نشان دادند. تیمارهای حاوی نانوذرات نقره و 8- هیدروکسی کینولین سولفات به همراه ساکارز صفر و دو درصد دارای بیشترین اثر مثبت در کنترل جمعیت میکروبی موجود در ته ساقه گل بریده و افزایش عمر گلجایی گل ها بودند. کلیه تیمارهای مورد بررسی موجب افزایش عمر گلجایی نسبت به شاهد و تیمار ساکارز دو درصد فاقد این ترکیبات شدند. همچنین تیمارهای نانوذرات نقره و 8- هیدروکسی کینولین سولفات توانستند شاخص کلروفیل و کلروفیل فلورسنس برگ را حفظ نمایند. نتایج بدست آمده از این بررسی نشان داد که نانوذرات نقره از عمر گلجایی بالاتری نسبت به 8- هیدروکسی

اثر تیمار پالسی نانوذرات نقره و ساکارز روی برخی از پارامترهای فیزیولوژیکی پس از برداشت و عمر گلجایی گل بریدنی رز رقم high &magic
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  خدیجه آل کثیر   رحیم نقشی بند حسنی

این آزمایش به منظور بررسی اثر تیمار پالسی نانوذرات نقره ( صفر، 25، 75 و 125 میلی گرم در لیتر) به مدت 2 ساعت و به دنبال آن نگهداری گل های شاخه بریده در محلول ساکارز (صفر،2 و 3 درصد) روی برخی از پارامترهای فیزیولوژیکی پس از برداشت و عمر گلجایی رز رقم high & magic انجام شد. این تحقیق در آزمایشگاه بیولوژی پس از برداشت گروه علوم باغبانی دانشگاه تبریز، به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. گل های شاخه بریده در دمای ?2±23، رطوبت نسبی 5±60 درصد و شدت نور 12 میکرومول بر متر مربع در ثانیه (لامپ های فلورسنت سفید خنک) با 12 ساعت روشنایی تا پایان عمر گلجایی نگهداری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که 125 میلی گرم در لیتر نانوذرات نقره بدون ساکارز و یا 2 درصد ساکارز بهترین نتیجه را در کنترل باکتری ها نشان داد. اعمال تیمار پالس با نانوذرات نقره در همه غلظت ها سبب بهبود جذب محلول، حفظ وزن تر نسبی، بهبود شکوفایی گل و فلورسانس کلروفیل شد بطوری که بهترین نتایج در 125 میلی گرم در لیتر نانوذرات نقره و 2 درصد ساکارز حاصل شد و نشت یونی سلول های گلبرگ با اعمال این تیمار کاهش و کلروفیل برگ ها به مدت طولانی تری نسبت گل های پالس شده با آب مقطر حفظ شد. گل های پالس شده با آب مقطر با و بدون ساکارز حداقل عمر گلجایی را داشتند و اختلاف معنی داری را با گل های پالس شده با نانوذرات نقره (با و بدون ساکازر) نشان دادند. بررسی روند تغییرات عمر گلجایی در غلظت های مختلف نانوذرات نقره نشان داد که استفاده از 75 و 125 میلی گرم بر لیتر نانوذرات نقره نسبت به 25 میلی گرم بر لیتر نانوذرات نقره (با و بدون ساکارز) برای تیمار پالس، عمر گلجایی را برای مدت بیشتری بهبود بخشیده است.

اثر تیمار پس از برداشت غوطه وری با کلریدکلسیم واگزالیک اسید برخصوصیات کیفی و عمرانباری میوه گیلاس رقم تکدانه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1390
  محمد قنبری نجار   رحیم نقشی بند حسنی

به منظور بررسی اثر تیمار پس از برداشت غوطه وری با کلرید کلسیم و اگزالیک اسید برخصوصیات کیفی و عمرانباری میوه گیلاس رقم تکدانه، پژوهشی در آزمایشگاه بیولوژی گلدهی گروه باغبانی واقع در ساختمان شماره 2 دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز واقع در کیلومتر 10 جاده تبریز-باسمنج انجام شد. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی به صورت جداگانه برای دو ماده در 3 تکرار اجراء گردید. در این آزمایش ماده اول اسید اگزالیک در 4 سطح (0،4 ،6 و 8 میلی مولار) و ماده دوم کلرید کلسیم در 4 سطح (0 ،40 ،55 و 70 میلی مولار) به صورت غوطه وری بر میوه های گیلاس رقم تکدانه اعمال شد. نتایج نشان داد که کلرید کلسیم و اسید اگزالیک در همه سطوح مختلف بجز شاهد به طور معنی داری سبب بهبود خصوصیات کیفی و عمرانباری میوه گیلاس رقم تکدانه گردیدند. تمامی غلظت های کلرید کلسیم و اسید اگزالیک تفاوت معنی داری در میزان کاهش وزن، سفتی، اسیدیته، مواد جامد محلول کل، ویتامین ث و ph با شاهد داشتند، به طوری که در میوه های تیمار شده میزان کاهش وزن، مواد جامد محلول کل و ph کمتر از شاهد و میزان سفتی، اسیدیته و ویتامین ث بیشتر از شاهد بود

اثر ترکیب شدت های مختلف نورهای لیزری آبی و قرمزبر تولید آنتوسیانین در کشت سوسپانسیون سلولی سیب(malus sp.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1392
  میترا کرامتی   ناصر مهنا

با توجه به اهمیت اقتصادی متابولیت های ثانوی و نیز محدود بودن گونه های گیاهی در رویشگاه های طبیعی آن‎ها، روش کشت سلول، راه مناسبی برای تولید ترکیبات شیمیایی ارزشمند می‎باشد. بعضی از گونه ها و واریته های سیب استعداد و توانایی بالایی در تولید آنتوسیانین در اندام های خود دارند. آنتوسیانین ها متعلق به خانواده ترکیبات فلاونوئیدی بوده و به دلیل داشتن خاصیت آنتی اکسیدانی دارای اهمیت هستند. عوامل مختلفی بر تولید درون شیشه ای آنتوسیانین تاثیر می گذارند و جهت تولید بالای آن، بهینه سازی هر یک از این عوامل ضروری می باشد. یکی از مهمترین این عوامل نور است که به عنوان فاکتور اساسی در تولید بسیاری از متابولیت های ثانویه از جمله آنتوسیانین ها در کشت سلول های گیاهی تاثیر گذار است. در این راستا، لیزر به دلیل داشتن ویژگی های منحصر بفرد می تواند اثرهای جالبی بر این فرایند بیولوژیک داشته باشد. در این پژوهش به منظور بررسی اثر ترکیب شدت های مختلف نورهای لیزری آبی و قرمز بر بیوسنتز آنتوسیانین و رشد سلول در کشت سوسپانسیون سلولی سیب، 18 تیمار در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار اعمال گردید. نتایج نشان داد که بیشترین تولید آنتوسیانین مونومریک و کل در تیمارهای b4r3وb4r4به دست آمد. تیمار ترکیبی لیزرهای آبی و قرمز،باعث افزایش چشمگیری در وزن تر و خشک سلول های سوسپانسیونی سیب شد.بیشترین وزن تر و خشک سلول ها در تیمار r4b2 بدست آمد. صفت حجم سلولی(cvs) تحت تاثیر تیمارهای ترکیبی لیزر های آبی و قرمز قرار نگرفت.

اثر پراکسید هیدروژن (h2o2) بر عمر گلجایی و برخی از ویژگی های فیزیولوژیکی گل شاخه بریده رز رقم کندی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  کبری حمدالهی   رحیم نقشی بند حسنی

مشکل اصلی گلهای بریده رز، عمر گلجایی کوتاه آنها است و تعادل آبی نقش مهمی در کیفیت و ماندگاری پس از برداشت آنها دارد. معمولاً دلیل پژمردگی و خمیدگی گردن گلهای بریده رز، تنش آبی در طول دوره پس از برداشت است. این مطالعه با هدف بررسی اثر پراکسید هیدروژن همراه با ساکارز بر روی وضعیت پس از برداشت گل رز بریده رقم کندی انجام گرفت. این آزمایش در آزمایشگاه بیولوژی پس از برداشت گروه علوم باغبانی دانشگاه تبریز به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور پراکسید هیدروژن در 5 سطح 0، 100، 300، 500 و 700 میکرومولار و ساکارز در 2 سطح 0 و 2% با 3 تکرار انجام شد. گل های شاخه بریده در دمای 23 ±2 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 60 ±5% و شدت نور 12 میکرومول بر مترمربع در ثانیه با 12 ساعت روشنایی تا پایان عمر گلجایی نگهداری شدند. در این آزمایش، پارامترهایی مانند عمر گلجایی، میزان جذب محلول، وزن تر نسبی شاخه، فلورسنس کلروفیل، شاخص کلروفیل، هدایت روزنه ای، قطر گل و شاخص پایداری غشاء سلول، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از مقایسه میانگین ها نشان داد پراکسید هیدروژن در غلظت 700میکرومولار در مقایسه با شاهد، بیشترین تأثیر را در افزایش عمر گلجایی، کلروفیل کل ، محتوای نسبی آب برگ، قطر گل و شاخص پایداری غشاء و تیمار پراکسید هیدروژن همراه با ساکارز2% بیشترین تأثیر را در افزایش جذب محلول، وزن تر و کاهش هدایت روزنه¬ای داشت.

اثر نسبت های مختلف پتاسیم به کلسیم بر عملکرد و کیفیت گیاه عروسک پشت پرده (physalis alkekengi) در کشت هیدروپونیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1394
  علیرضا یاوری   سید جلال طباطبایی

افزایش روزافزون جمعیت از یک سو و محدودیت اراضی به دلیل توسعه شهرنشینی از سوی دیگر، موجب گردیده که اقتصادی کردن واحدهای تولیدی در اولویت اول سیاست گذاران و مسئولان کشور قرار گیرد. یکی از راه کارهای عملی اقتصادی کردن واحدهای تولیدی ایجاد و تنوع کشت و معرفی گونه های جدید صادراتی و درآمدزا هست. فیسالیس یکی از محصولاتی است که به واسطه امکان تولید بالای آن در گلخانه و قابلیت فراوری آن در صنایع تبدیلی و استقبال بالای بازارهای خارجی از خرید این محصول در کنار بالابودن قیمت آن در بازارهای جهانی امروزه موردتوجه بسیاری از گلخانه داران قرارگرفته است. کلسیم یکی از مهم ترین اجزای دیواره سلولی و غشاء پلاسمایی است که نقش مهمی را در رشد و نمو گیاه دارد. عنصر پتاسیم به عنوان عنصر کیفیت در گیاه مطرح بوده است. پتاسیم باعث افزایش خاصیت انبارداری، افزایش غلظت کلروفیل و عمل کربن گیری در گیاه، تشکیل و انتقال نشاسته، قند و چربی، ساختن پروتئین ها، متابولیسم گیاه و تعادل بار الکتریکی غشاء سلولی و فعال سازی آنزیم ها هست و نقش مهمی را در کیفیت محصولات دارد.نسبت این دو عنصر در محلول غذائی در کیفیت و کمیت محصول مهم می باشد. این آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با شش تیمار (شش نسبت k/ca (4:4، 6:4،5:2، 6:3، 8:3، 10:2) و چهار تکرار که هر تکرار دارای دو بوته به صورت کشت بدون خاک و در بالشتک در گلخانه کشت شده و محلول های غذایی در طول رشد اعمال گردید. خصوصیات رشد و نموی، عملکرد و کیفیت میوه ها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد اثر نسبت های مختلف k/ca بر عملکرد فیسالیس (وزن میوه و تعداد میوه) معنی دار بوده به طوری که بیشتر عملکرد را ازنظر وزن میوه نسبت 8:3 k/ca و کمترین عملکرد را نسبت 10:2 k/ca داشتند. بیشترین عملکرد ازنظر تعداد میوه مربوط به نسبت 8:3 k/ca و کمترین تعداد میوه را نسبت 10:2 k/ca داشتند. ازنظر ارتفاع بوته نسبت 5:2 k/ca بیشترین ارتفاع و کمترین ارتفاع مربوط به نسبت 10:2k/ca بود. نسبت 10:2 و 8:3 k/ca بیشترین سطح برگ و کمترین سطح برگ مربوط به تیمار 6:4k/ca بود. ازنظر قطر ساقه بیشترین مقدار را نسبت 10:2 k/ca و کمترین مقدار را نسبت 5:2 k/ca به خود اختصاص داده بود. اثر نسبت های مختلف k/ca بر صفات کیفی میوه معنی دار بود به طوری که تیمار 8:3 k/ca ازنظر tss و غلظت لیکوپن بیشترین مقدار را داشت. بیشترین مقدار ec میوه را نسبت 10:2 k/ca و کمترین مقدار را نسبت 4:4k/ca داشنتد. بیشترین غلظت ویتامین ث میوه مربوط به نسبت 4:4 k/ca و کمترین غلظت مربوط به نسبت 6:3 بوده است. اثر نسبت های مختلف k/ca بر غلظت عناصر برگ معنی دار بوده همچنین روی شاخص کلروفیل نیز معنی دار بود. بیشترین غلظت فسفر برگ و میوه مربوط به تیمار 8:3k/ca بوده که در اینجا هم این نسبت در بالاترین سطح قرار داشت . با افزایش نسبت k/ca غلظت پتاسیم برگ افزایش یافت. همچنین افزایش نسبت k/ca سبب کاهش غلظت کلسیم موجود در برگ شد. با توجه به نتایج این آزمایش به نظر می رسد که استفاده از نسبت 8:3k/ca در محلول های غذائی باعث بهبود کیفی و کمی گیاه فیسالیس می شود.

کاربرد پوشش های خوراکی کربوکسی متیل سلولز و پکتین روی برخی از ویژگی های کیفی و بیوشیمیایی میوه آلو در طول دوره انبارمانی و عمر قفسه ای
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1394
  سیما پناهی راد   رحیم نقشی بند حسنی

. برای اجرای پژوهش حاضر، دو آزمایش جداگانه در شرایط سردخانه و عمر قفسه ای هر کدام با چهار غلظت کربوکسی متیل سلولز (محلول های 0، 5/0، 1 و 5/1 درصد) و چهار غلظت پکتین (محلول های0، 5/0، 1 و 5/1 درصد) بعنوان پوشش روی میوه آلو رقم قطره طلا به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. جهت نگهداری میوه ها از سردخانه ای با دمای چهار درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 80 تا 90% به مدت شش هفته و همچنین، برای عمر قفسه-ای، اتاقی با دمای 19 درجه سانتیگراد و رطوبت 60 تا 70% بمدت هشت روز استفاده شد. میوه های نگهداری شده در سردخانه، در هر مرحله از نمونه برداری با فاصله 7 روز از سردخانه خارج و پس از رسیدن به دمای اتاق، برای ارزیابی فاکتورهای مختلفی نظیر مواد جامد محلول کل، اسیدیته کل، سفتی بافت گوشت، کاهش وزن، ویتامین ث، ph، فنل کل، فلاونوئید کل، آنتوسیانین کل، آنتی اکسیدان کل و فعالیت آنزیم های پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و پلی گالاکتوروناز مورد استفاده قرار گرفت. در مورد نمونه های نگهداری شده در شرایط عمر قفسه ای نیز، همین فاکتورها هر 2 روز یکبار مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج حاصله از تحقیق حاضر نشان داد که پوشش های کربوکسی متیل سلولز و پکتین بطور معنی داری روی تمامی صفات اندازه گیری شده بجز کاهش وزن موثر بودند. تمامی اثرات متقابل نیز تقریبا همین روند را روی صفات نشان دادند. بطور کلی، پوشش کربوکسی متیل سلولز در هر دو شرایط انبار سرد و ماندگاری در غلظت 1% و پوشش پکتین در غلظت 5/1% دارای عملکرد بهینه بودند. نتایج حاصله نشان داد که با توجه به اثر مطلوب پوشش ها بر خصوصیات کیفی و بیوشیمیایی میوه آلو می توان از پوشش های نامبرده بعنوان روشی کار آمد، آسان، کم هزینه جهت نگهداری میوه آلو استفاده نمود.