نام پژوهشگر: عبد الرحیم حقدادی

رمزهای اسطوره ای طبیعت در آثار سهراب سپهری و جبران خلیل جبران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند 1390
  محمد اسماعیل رفیعی راد   عبد الرحیم حقدادی

به طور کلّی، دو زبان فارسی و عربی از گذشته های دور از رابطه ای تنگاتنگ برخوردار بوده اند و فرهنگ و زبان دو ملّت در زمینه‎های مختلف بر یکدیگر تأثیر و تأثّر متقابل برجای گذاشته و این رابطه هم چنان در درازای سده های طولانی ادامه داشته است و پیوسته ادیبان و سرایندگان فارسی و عربی از ثمرات اندیشه و تراوش افکار یکدیگر بهره برده‎اند.جدای از این، اندیشه وران این دو زبان، در سده ی معاصر از مکتب های ادبی غربی تأثیر فراوان گرفته و شاعرانی هم‎چون «تی. اس. الیوت» و «آرتور رمبو» و مکتب های ادبی هم‎چون سمبولیسم، رمانتیسم، رئالیسم و... را سرمشق و شالوده ی کار خود قرار داده اند. در جستار پیش رو برآنیم تا به بررسی رمزهای اسطوره ای طبیعت در آثار دو شاعر و ادیب برجسته‎ی معاصر، یعنی سهراب سپهری و جبران خلیل‎جبران بپردازیم. نتایج به دست آمده از این پژوهش بیان‎گر این است که سهراب سپهری و جبران خلیل-جبران از اسطوره های طبیعی به گونه ای گسترده در آثارشان بهره جسته اند که گاهی در کاربرد نمادها با یکدیگر هم خوانی و همانندی دارند و گاهی نیز نمادهای به کار گرفته شده از سوی ایشان با یکدیگر متفاوت است؛ هم چنین بهره گیری و کاربرد این نمادها از سوی سهراب بیش از جبران است. جبران در نمادپردازی و کاربرد اسطوره در نوشته‎هایش بیشتر تحت تأثیر فرهنگ غربی است و از اسطوره‎های مربروط به یونان و روم بهره گرفته است، در حالی که سهراب سپهری در کابرد نماد و اسطوره در سروده‎هایش به اسطوره‎ها و نمادهای شرقی و به ویژه آیین‎های آریایی هند مانند بودایی توجه دارد.

نقد جامعه در شعر نزاری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  جعفر عباسی   محمد بهنام فر

این نوشتار در مورد شعر نزاری قهستانی شاعر قرن هفتم هجری است که به بررسی بعد اجتماعی اشعار وی پرداخته است ومسایل اجتماعی را در شعر وی مطرح نموده است

بررسی تطبیقی جلوه های ملی و میهنی دراشعار عارف قزوینی و حافظ ابراهیم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  علی دلاور   عبد الرحیم حقدادی

چکیده سرزمین های عربی از قرن نوزدهم در زمان امپراطوری عثمانی و مخصوصاً پس از تجزیه-ی آن، همواره محل دخالت و اعمال قدرت بیگانگان، به ویژه استعمار انگلیس بوده است و همزمان با این حرکت، در محدوده ی زمانی مشروطه ، کشور ایران نیز مورد طمع بیگانگان به-ویژه روسیه وانگلیس قرار گرفته بود. با عنایت به وابستگی حاکمان ایران و کشورهای عربی به بیگانگان ، جنبش ملی گرایانه( ناسیو نالیستی) در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شکل گرفت و مولفه های آن از قبیل: وطن دوستی، باستانگرایی، حقوق ملی، بیگانه ستیزی، آزادی، متهم کردن حاکمان به بیگانه پرستی ومسائلی از این دست در ادبیات فارسی و عربی بازتاب قابل توجهی پیدا کرد. عارف قزوینی و حافظ ابراهیم که در این عصر زندگی می کردند دو تن از شاعرانی بوده اند که به این مضامین مشترک پرداخته اند. در پایان نامه ی حاضر برآنیم که نشان دهیم رویکردهای عارف قزوینی و حافظ ابراهیم در خصوص برخی از این مولفه ها چیست. به همین دلیل ابتدا چگونگی شکل گیری دولت و ملت را بیان کرده و سپس اندیشه -های ملی و میهنی عارف فزوینی و حافظ ابراهیم را در مباحث جداگانه همراه بانمونه های شعری مطرح نموده ایم. مهمترین اندیشه های ملی ومیهنی ای که این دوشاعر از آن برای مجد و اعتلای وطنشان استفاده کرده اند، آزادی ، وطن ، باستانگرایی و بیگانه ستیزی می باشد و هر کدام در رویکردشان نسبت به این مولفه ها شباهت ها وتفاوت هایی دارند. واژه های کلیدی: اندیشه های ملی و میهنی، وطن، بیگانه ستیزی، آزادی، عارف قزوینی، حافظ ابراهیم

بررسی نقیضه گویی در ادبیات فارسی و عربی بر اساس نظریه ی اضطراب تأثیر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  فرشته قاضوی   اکبر شامیان ساروکلائی

نقیضه گونه¬ای از انواع طنز است که محققان آن را تقلیدی تمسخرآمیز از اثری جدی و یکی از شیوه¬های بیان غیرمستقیم در انتقادهای اجتماعی دانسته¬اند. شاعر یا نویسنده ی نقیضه¬گو ضمن تقلید از متن/متون مبدأ، دیدگاه انتقادی خود را نسبت به اشعار شاعران مشهور نشان می¬دهد. این تقلید، معمولاً از آثار پیشینان و گاهی از آثار معاصران صورت می¬گیرد. نویسندگان یا شاعران متأخّر چاره¬ای جز تأثیرپذیری از متون پیش از خود ندارند نقیضه¬گویان نیز به خاطر تقلید با «اضطراب تأثیر» مواجه¬اند. نگارنده در این پژوهش بر آن شده است، ضمن بررسی نمونه¬های مشهور نقیضه، منقول در کتاب¬های نقیضه و نقیضه سازان از مهدی اخوان ثالث و تاریخ المعارضات فی الشعر العربی از محمد محمود قاسم نوفل، به نقد و مقایسه ی نقیضه¬های فارسی و عربی مبتنی بر نظریه¬ی اضطراب تأثیر بپردازد. درنهایت می¬توان گفت نقیضه¬ها عمدتاً ستیزه-جویانه به وجود آمده¬اند و در اندک مواردی هدف تقلید و تبعیت به همراه شوخی و مزاح مدنظر نقیضه¬گویان بوده است. اما نقیضه¬های خلاق که اتفاقاً مقبول¬تر و ماندگارترند، بیشتر در نمونه¬های ادب فارسی یافت شده است که گرچه از اصل خود رفیع¬تر نیستند، دست کم با آن برابرند. این موضوع در نقیضه¬های عربی مصداق ندارد، زیرا عمده ی این نوع آثار تقلیدی و ستیزه¬جویانه است.