نام پژوهشگر: سید مهدی بانان خجسته

مطالعه مقایسه ای هیستولوژیک لوله گوارشی ماهی کپورنقره ای در سه زیستگاه مختلف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم 1389
  پروانه گنجی پناهی   سید مهدی بانان خجسته

ماهی کپور نقره ای (آزاد پرورشی) با نام علمی (valenciennes) hypophthalmichthys molitrix و نام انگلیسی silver carp از اعضای خانواده cyprinidaeمی باشد. ماهی کپور نقره ای در رودخانه های ساحل آسیایی اقیانوس آرام از رود آمور در شمال تا رود پرل در جنوب چین یافت می شود. پراکنش این ماهی در ایران در تالاب انزلی و رودخانه سفیدرود می باشد. این ماهی به خاطر نوع خاص تغذیه ای خود یعنی تغذیه از پلانکتون های گیاهی در لایه های سطحی آب که معمولاً غنی از پلانکتون است به سر می برد. تعداد 30 عدد ماهی ازسه زیستگاه مختلف (شهرستان نمین، اطراف تهران و اطراف شیراز) از استخرهای پرورش ماهی انتخاب شد. به منظور تهیه مقاطع میکروسکوپیک از نمونه ها، از روش معمول تهیه مقاطع بافتی استفاده گردید. رنگ آمیزی نیز با روش عمومی هماتوکسیلین- ائوزین (h&e) انجام شد. مطالعات با استفاده از میکروسکوپ نوری صورت گرفت. در این مطالعه خصوصیات بافتی لوله گوارش شامل حفره دهان، حلق، مری، روده (این ماهی فاقد معده است) در ماهی کپور نقره ای بررسی شد. مشاهدات میکروسکوپیک نشان داد که: حفره دهانی و حلق شامل لایه های مخاط و زیرمخاط می باشد. عضله مخاطی بجز روده در سایر بخشهای دستگاه گوارش مشاهده نشد. بافت پوششی حفره دهان و حلق از نوع مطبق شاخی نشده است. بافت پوششی روده متشکل از سلول های استوانه ای ساده است. سلول های موکوسی در ناحیه حلق، مری و روده مشاهده شدند. جوانه های چشایی فقط در ناحیه حلق دیده شدند. مخاط در ناحیه حلق، مری و روده حالت چین خورده دارد. در مری و روده 4 لایه مخاط، زیرمخاط، ماهیچه، ادوانتیس در مری و سروز در روده قابل تشخیص است. لایه عضلانی در روده به صورت دو لایه عضله صاف (درونی حلقوی و بیرونی طولی) می باشد درحالیکه در مری لایه ماهیچه ای شامل دو لایه عضله مخطط (بیرونی حلقوی و درونی طولی) است. مابین دو لایه عضلانی روده عقده های عصبی نیز مشاهده شد. کریپتها، غدد لوله ای، ندولهای لنفی و سکوم های پیلوری در روده مشاهده نشد. هیچ گونه تفاوت هیستولوژیکی در ماهیان سه زیستگاه مشاهده نشد.

بررسی رابطه عزت نفس جنسی و تاب آوری با سلامت روان در زنان نابارور تهران
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت - دانشکده علوم تربیتی 1389
  معصومه صالحی   آذرمیدخت رضایی

این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین عزت نفس جنسی و تاب آوری با سلامت روان در زنان نابارور تهران در مراکز منتخب شهر تهران انجام گرفته است. روش تحقیق به صورت توصیفی همبستگی و با استفاده از پرسشنامه عزت نفس جنسی زینا و شوارز و تاب آوری کونور دیویدسون و سلامت روانی (ghq) بر روی 130 زن نابارور انجام شد که به روش نمونه گیری در دسترس از بین مراجعین به مراکز درمان ناباروری میرزا کوچک خان ، دبیر اشرافی، کوثر انتخاب شدند. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل رگرسیون چند متغیره همزمان، آزمون تی گروههای مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه) استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین عزت نفس جنسی با تاب آوری رابطه مثبت و معنا دار و با سلامت روان رابطه منفی و معنا دار وجود دارد و همچنین بین ابعاد عزت نفس جنسی (بعد مهارت و تجربه، جذابیت، کنترل، قضاوت اخلاقی، انطباق پذیری) با تاب آوری رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بین ابعاد عزت نفس جنسی (بعد مهارت و تجربه، جذابیت، کنترل، قضاوت اخلاقی، انطباق پذیری) با سلامت روان نیز رابطه منفی و معنادار وجود دارد. بین ابعاد سلامت روان (نشانه های اضطرابی، کارکرد اجتماعی و نشانه های افسردگی) با تاب آوری رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین بعد جذابیت و متغیر تاب آوری قدرت پیش بینی کنندگی سلامت روان در زوجین نابارور را نشان داد. همینطور میانگین عزت نفس جنسی زنان نابارور شاغل بالاتر از زنان نابارور خانه دار می باشد و مدت زمان ازدواج تفاوت معناداری بر روی متغیرهای سلامت روان و تاب آوری و عزت نفس جنسی ایجاد نکرده است.

تاثیر ورزش بر روی مقادیر پروتئین کانکسین 43 در قلب رت های نر دیابتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1391
  نازلی خواجه نصیری   سید مهدی بانان خجسته

زمینه و هدف: ارتباطات سلول به سلول که از خلال اتصالات شکاف دار صورت می پذیرد، نقش بسیار مهمی در جنبه های زیست مولکولی دیابت ایفا می کند. در ساختار این اتصالات شکاف دار که در هدایت سیگنال های الکتریکی نقش دارند، پروتئین های درون غشایی تشکیل دهند? کانال به نام کانکسین شرکت می کتند. غالب ترین کانکسینی که در ساختار اتصالات شکاف دار در قلب حضور دارد، کانکسین 43 است که خود جزء فسفوپروتئین ها محسوب می گردد. پروتئین کینازc با فسفریله کردن کانکسین 43 نقش مهمی در تنظیم نفوذپذیری اتصالات شکاف دار ایفا می کند. معلوم گردیده است که میزان فعالیت پروتئین کیناز c در بیماران دیابتی افزایش می یابد، این امر و نیز بالا بودن سطح گلوکز خون سبب افزایش نسبت کانکسین فسفریله به غیرفسفریله می شود به گونه ای که کانکسین های 43 ای که فسفریله شده اند توسط آنزیم های پروتئولتیک تجزیه می شوند. چنین تجزیه ای کاهش تعداد کلی کانال های اتصالات شکاف دار را در پی دارد. در نهایت هدایت الکتریکی از میان اتصالات شکاف دار کاهش می یابد و در نتیجه پیشبرد پتانسیل عمل با مشکل مواجهه گشته و موجب ایجاد آریتمی درمیوکاردیوم بطنی می شود. اکثر مطالعاتی که میزان پروتئین کانکسین 43 فسفریله را در قلب مدل های دیابتی مورد سنجش قرار داده اند به افزایش سطح آن اشاره می نمایند. اگرچه شایع ترین روش مرسوم برای درمان دیابت، تجویز انسولین و نیز سایر داروهای کاهنده گلوگز خون می باشد، اما اثرات مفید ورزش نیز در تنظیم متابولیسم گلوگز به اثبات رسیده است. در این مطالعه با در نظر گرفتن نقش موثر ورزش در بیماران دیابتی، تاثیرات دوره های متفاوت ورزش متوسط منظم بروی تغییرات میزان کانکسین 43 فسفریله مورد بررسی قرار داده شد، تا الگوی مناسب ورزش برای افراد دیابتی ارائه گردد. مواد و روش ها: در این بررسی 42 سر رت نر ویستار با محدوده وزنی (50±300) گرم به صورت تصادفی به شش گروه 7 تائی شامل گروه کنترل ساکن، گروه سالم با تیمار 15 روز و 60 روز ورزش ، گروه دیابتی ساکن و گروه دیابتی با تیمار 15 روز و 60 روز ورزش تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق داخل صفاقیmg/kg 60 استرپتوزوتوسین انجام گرفت. ورزش تردمیل که 5 روز در هفته به مدت یک ساعت و با سرعت m/min22 بود یک هفته بعد از القای دیابت، آغاز گردید. پس از اتمام دوره آزمایش، بعد از بیهوشی قلب از قفسه سینه خارج، بطن چپ آن جدا و بلافاصله فریز گردید سپس توسط متد الایزا کانکسین مذبور مورد سنجش قرار گرفت. نتایج: نتایج این بررسی نشان داد که میانگین گلوگز خون موش های صحرایی با افزایش روزهای ورزش کاهش معنی داری(05/0>p) یافت و از طرفی ورزش متوسط منظم از کاهش پیشرونده وزن و همچنین هیپرتروفی قلب که در گروه دیابتی ساکن مشهود بود، تا حدی ممانعت نمود. همچنین با افزایش روزهای ورزش متوسط منظم میزان کانکسین 43 فسفریله در گروه دیابتی با تیمار 60 روز ورزش کاهش معنی داری را نسبت به گروه دیابتی ساکن نشان داد (01/0>p). بحث: در نتیجه ورزش متوسط منظم از طریق کاهش سطح گلوکز خون و در نتیجه کاهش میزان کانکسین 43 فسفریله در میوکاردیوم بطنی از بروز آریتمی های قلبی که به دنبال افزایش سطح کانکسین 43 فسفریله در بیماران دیابتی ایجاد می گردد تا حدی ممانعت بعمل می آورد.

بررسی اثرات ریز تزریق اکستازی و تداخل عمل آن با سیستم گلوتاماترژیک بر حافظه فضایی در موشهای صحرایی نر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم 1391
  اکرم عباسیان   حمیرا حاتمی نعمتی

زمینه و اهداف: اکستازی یکی از فراورده های مت آمفتامین ها می باشد که منجر به آسیب سلول های مغزی می شود. محرک روانی ? و ? _ متیلن دی اکسی مت آمفتامین (mdma) یک آمفتامین مشتق شده است که به طور وسیعی مورد سوء استفاده قرار می گیرد. عوارض جانبی حاد اکستازی شامل افزایش متابولیسم بدن، تحریک قلبی _ عروقی، افزایش درجه حرارت بدن، افزایش ضربان قلب و فشار متوسط شریانی است. اکستازی موجب آزاد سازی دوپامین، سروتونین و نوراپی نفرین می شود. مشخص شده اکستازی بر روی سیستم های نوروترانسمیتری مختلفی از جمله سروتونین، دوپامین و گلوتامات تاثیر می گذارد. مصرف اکستازی موجب افزایش فعالیت گیرنده های گلوتاماتی شده و این امر فعالیت غیر قابل مهار سلول های عصبی را به دنبال دارد که در نهایت به صورت افزایش تمایل به جستجوی دارو، خود را نشان می دهد. افزایش فعالیت انتقال دهنده های گلوتامات ممکن است سبب کاهش سطح گلوتامات شود. مصرف اکستازی در دراز مدت سبب ایجاد اختلال در قوه تفکر و حافظه و قابلیت یادگیری در فرد می شود. یادگیری و حافظه از رفتارهای پیچیده مغزی محسوب می شوند که نواحی متعددی را در سیستم عصبی مرکزی درگیر می کنند، قشرمغز، آمیگدال و بخصوص هیپوکامپ نقش اساسی را در تشکیل و ذخیره سازی حافظه فضایی دارند. گلوتامات یک میانجی تحریکی عمده در مغز و طناب نخاعی است و مسئول بیش از ??% انتقالات سیناپسی تحریکی در مغز می باشد. گلوتامات در وزیکول های پیش سیناپسی لوکالیزه شده و در پاسخ به محرک های فیزیولوژیکی نورون پیش سیناپسی آزاد می شود. گیرنده های nmda نقش مهمی در تشکیل حافظه و شکل پذیری سیناپسی دارد. اکستازی غلظت خارج سلولی گلوتامات را در هیپوکامپ افزایش می دهد، همچنین سطوح زیرواحدهای 1nr2b ,nr را در هیپوکامپ کاهش می دهد. با توجه به اثرات اکستازی روی سیستم گلوتاماترژیک و نقش محوری گیرنده های گلوتامات در فرآیند حافظه و یادگیری هدف پژوهش حاضر بررسی تداخل عمل اکستازی با سیستم گلوتاماترژیک روی حافظه و یادگیری می باشد. به عبارتی دیگر سوال اصلی این است که آیا اکستازی با افزایش آزاد سازی گلوتامات در نورون های هیپوکامپ قادر به تغییر در حافظه فضایی رت های نر می باشد یا نه؟ مواد و روش ها: در این مطالعه از ?? سر موش صحرایی نر با محدوده ی وزنی ?? ± ??? استفاده شد که به طور تصادفی به ?? گروه ? تایی شامل گروه کنترل، گروه شاهد، گروه دوز بالای اکستازی (?ecs) (µg/µl ?)، دوز پایین اکستازی (ecs0.2) (µg/µl ?/?)، آگونیست گلوتامات (nmda) (µg/µl ?)، آنتاگونیست گلوتامات (mk-801) ( µg/µl ?/?)، آگونیست به همراه آنتاگونیست گلوتامات (µg/µl ?/?) (µg/µl ?)، دوز بالای اکستازی به همراه آگونیست گلوتامات (necs1) دوز بالای اکستازی به همراه آنتاگونیست گلوتامات (ecs1m)، دوز پایین اکستازی به همراه آگونیست گلوتامات (ecs0/2n)، دوز پایین اکستازی به همراه آنتاگونیست گلوتامات (ecs0.2m)، تقسیم شدند. سپس با استفاده از جراحی استرئوتاکسی و تعبیه کانول راهنما در ناحیه ?ca هیپوکامپ به مدت ? روز تزریقات انجام شد. بعد از تزریق با استفاده از ماز آبی موریس طی ? روز حافظه فضایی موش های صحرایی نر بررسی شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله به روش آنالیز واریانس یک طرفه انجام شد. یافته ها: هر دو دوز اکستازی (ecs1, ecs0.2) سبب کاهش حافظه فضایی شد ( ?/??p<). همچنین آگونیست گلوتامات (nmda) سبب بهبود حافظه فضایی و برعکس آنتاگونیست گلوتامات (mk-801) سبب کاهش حافظه فضایی گردید ( ?/??p<). از طرف دیگر تزریق اکستازی به همراه آگونیست گلوتامات سبب تخفیف حافظه کاهش یافته توسط اکستازی شد ( ?/??p<) و همچنین تزریق اکستازی به همراه آنتاگونیست گلوتامات سبب کاهش حافظه فضایی در موش های صحرایی گردید ( ?/??p<). بحث: اکستازی سبب کاهش حافظه فضایی می شود، از طرفی غلظت گلوتامات خارج سلولی را افزایش و سبب کاهش بیان زیر واحد های گیرنده گلوتامات می شود. اکستازی با کاهش زیرواحدهای nmda در هیپوکامپ سبب کاهش حافظه فضایی می شود.

بررسی اثر عصاره الکلی قارچ terfeziaboudieri بر روی بافت بیضه ومحور هیپوتالاموس-هیپوفیز-گناد در موش صحرایی نر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم 1392
  لطیفه امیری   سید مهدی بانان خجسته

ناباروری یکی از مشکلات عدیده ی پزشکی است. براساس آمار موجود 35% ناباروری زوجین مربوط به مردان و 25% مربوط به هر دو زوج است. برای رفع مشکلات مربوط به ناباوری می توان از داروهای گیاهی و گیاهان داروئی بهره جست. گیاهان دارویی به دلیل ماهیت طبیعی و وجود ترکیبات همولوگ دارویی در کنار هم با بدن سازگاری بهتری دارند و معمولاً فاقد عوارض ناخواسته هستند. کشور ایران هم با شرایط آب و هوایی بسیار متنوع از فلور گیاهی غنی برخوردار است. قارچ های خوراکی نیز می توانند در این گروه طب سنتی مورد مطالعه قرارگیرند. در میان قارچ های خوراکی، قارچ terfezia boudieriکه به دسته ی آسکومیست ها تعلق دارد، دارای ارزش اقتصادی و دارویی زیادی است. این قارچ در عمق 10 تا15سانتی متری زیر خاک در فصل های پرباران پاییز و بهار رشد می کند. قارچ terfezia boudieriعلاوه بر ارزش خوراکی دارای 15 نوع پروتئین، دارای اسیدهای چرب، اسیدهای آمینه ضروری برای بدن، کربوهیدرات، اسید اسکوربیک و مواد معدنی فراوان، ترکیلات فنولی، آنتوسیانینی و کاروتنوئیدی می باشد. این قارچ ها (terfezia) دارای خواص آنتی اکسیدانی، ضد التهابی، ضد میکروبی، ضد ویروسی، ضد سل و دارای خواص حفاظت کبدی می باشند. اثر حفاظتی در برابر بیماریهایی مثل سرطان، بیماری های قلبی- عروقی و فرایندهای التهابی دارد. از این قارچ که در منابع محلی مختلف هم آمده است می توان برای بهبود عملکرد دستگاه تولید مثل استفاده کرد. در این تحقیق تجربی4 گروه که هر یک شامل6 موش صحرایی نر بودند به ترتیب به عنوان گروه تیمار 1، تیمار 2 و گروه شاهد وکنترل مورد بررسی قرار گرفتند. عصاره قارچ terfezia boudiere در دو غلظت 200 و 300 میلی گرم در روز به صورت داخل صفاقی در یک دوره بیست و یک روزه به موش های گروه تیمار یک و دو تزریق شد.به گروه شاهد هم سرم فیزیولوژیک تزریق گردید هر یک از گروه های تیمار باگروه کنترل از نظرپارامترهایی نظیر وزن بیضه، تغییرات بافت شناسی بیضه، تعداد اسپرم، غلظت هورمون های lh، fsh و تستوسترون موجود در سرم خون با استفاده از آزمون های توکی و آنالیز واریانس یک طرفه مقایسه گردیدند. نتایج تحقیق نشان داد که عصاره قارچ terfezdia می تواند عامل تغییر دهنده پتانسیل تولید مثل در موش صحرایی نر باشد، به طوری که تزریق عصاره این قارچ در دوز های 200 و 300 میلی گرم در روز موجب افزایش معنی دار (05/0p<) در غلظت تستوسترون و lh گردید و موجب کاهش معنی دار در غلظت fsh در گروه های تیمار شد.بر وزن بیضه تأثیر چشمگیری نداشت اما وزن اپیدیدیم افزایش معنی داری را نشان می داد. در این تحقیق بررسی های هیستولوژیک و شمارش سلول های لایه ژرمینال، شامل اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت و اسپرماتوزوئید در داخل لوله های منی ساز نشان داد که در گروه تجربی این سلول ها نسبت به گروه کنترل افزایش داشته است. قارچ terfezia boudiere می تواند با ایجاد تغییر در محور هیپوفیز- گناد در پتانسیل تولید مثل موثر واقع شود. انجام تحقیقات بیشتر توصیه می گردد.

بررسی تاثیر الکتروشوک بر روی سلولهای فولیکولی تخمدان و مراحل رشد آنها وهورمونهای محور هیپوفیز- تخمدان موش سوری ماده بالغ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1392
  رعنا پوزش   محمد علی حسینپورفیضی

زمینه: الکتروشوک درمانی از سال 1937 به عنوان یک ر وش درمان بیولوژیکی و انتخابی در روانپزشکی برای افسردگی مقاوم به درمان دارویی به کار می رود. الکتروشوک درمانی نیز مانند هر روش درمان در کنار اثرات بهبود بخش، موجب اختلال در حافظه طولانی مدت، افزایش و یا کاهش ترشح هورمونها می شود. درمان با الکتروشوک دارای اثرات نوروبیولوژی ضد افسردگی است. اثرات مستقیم و متفاوت الکتروشوک بر سیستم عصبی– غده ای بدن در بیماران تحت درمان و بررسیهای تحقیقی قابل تامل است. هدف: در این پژوهش میزان تاثیر الکتروشوک با ولتاژ پایین بر هورمونهای محور هیپوفیز – تخمدان و فولیکولهای موش سوری ماده بالغ مورد بررسی قرار گرفت. مواد وروش ها: موشها با وزن 5/1±28 گرم و بر حسب مراحل چرخه استروس در 14 گروه مورد آزمایش (هر گروه 5 سر) شامل: 1 -گروههای کنترل چهارگانه (پرواستروس، استروس، مت-استروس دای استروس)، 2- گروههای یکبارشوک درهریک از چهار مرحله چرخه استروس، 3-گروههای دوبار شوک درهر یک از مراحل چرخه، 4- گروههای شوک تمام مراحل چرخه به ترتیب یک و دو بار شوک در نظر گرفته شد ند. میزان هورمونها توسط الایزا سنجش گردید. نمونه های بافتی تخمدان پس از برش با هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند. نتایج: تفاوت میزان سطح سرمی هورمون fsh در گروههای آزمایش مراحل پرواستروس، استروس و مت استروس نسبت به گروه کنترل این مراحل معنی دار بود. تنها در مرحله دای استروس اختلاف میانگین معنی دار نبود. تفاوت میزان سرمی lh درگروههای آزمایش مراحل پرواستروس، استروس و گروه دوبار شوک دریافت کرده دای- استروس نسبت به گروه کنترل معنی دار بود. تفاوت میزان سرمی استروژن تنها درگروه دوبار شوک دریافت کرده مت استروس معنی دار بود. میزان سرمی پروژسترون در گروههای آزمایش مراحل پرواستروس، استروس و گروه دوبار شوک دریافت کرده مت استروس تفاوت معنی داری نشان داد. اعمال شوک باعث تغییرات معنی دار در میانگین فولیکولهای درحال رشد اولیه، ثانویه، گراف مرحله پرواستروس گردید. آترزی فولیکولی در این مرحله نسبت به مراحل دیگر افزایش قابل توجهی نشان داد. درمجموع بیشترین تاثیر منفی شوک الکتریکی در مرحله پرواستروس بوده است. بحث: عدم تغییر میزان سرمی همه هورمونهای مورد سنجش و تاثیرپذیری کم رشد فولیکولها استروس از شوک نسبت به سایر گروهها، در گروه یک شوک دای استروس نشان می دهد که بهترین زمان دریافت شوک الکتریکی در صورت نیاز بدون ایجاد اختلال در چرخه جنسی، مرحله لوتئال تخمدان و دای استروس چرخه استروس است.

بررسی محافظت کبدی عصاره گیاه گلپر بر سمیت ایجاد شده توسط داروی سیکلوفسفامید در موش صحرایی نر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1393
  سوسن رستم پور   غلامرضا دهقان

کبد بزرگ ترین ارگان داخلی بدن می باشد، که حدود 3-5 درصد توده بدن را تشکیل می دهد. وزن کبد در یک فرد بالغ، تقریبا kg 2/1 تا 5/1 است. این عضو در زیر دیافراگم، در ربع فوقانی راست شکم واقع شده است و توسط دنده ها حفاظت می گردد و با اتصالات رباطی در جای خود نگه داشته است. عملکردهای اصلی کبد شامل : متابولیسم، سم زدایی کربوهیدرات، پروتئین و چربی ها، ترشح صفرا و ذخیره ویتامین ها می باشند. بنابر این حفاظت و سلامت کبد یک فاکتور حیاتی برای سلامت کلی بدن است.لات.سمیت کبدی بر آسیب های کبدی مشتق شده از داروها و مواد شیمیایی دلالت دارد. عوامل دارویی مشخص وقتی در دوزهای بالا استعمال می شوند و گاهی اوقات حتی در دوزهای مورد نیاز برای درمان نیز ممکن است به ارگان صدمه بزنند. متابولیسم زنوبیوتیک ها (مواد خارجی که وارد بدن می شوند ) بطور کلی به دو فاز متابولیسمی i و ii تقسیم بندی می شود ، فاز i متابولیسمی به وسیله یک ابر خانواده آنزیمی سیتوکروم p450 انجام می شود. فاز ii متابولیسمی شامل فرآیندهایی مثل افزوده شدن گروه-های استیل، متبل، سولفور و یا گلوکورونیک اسید بر روی متابولیت های دارویی است. سمیت کبدی بر اساس پارامترهای بیولوژیکی افزایش آلکالین فسفاتاز (alp)، آسپارتات آمینوترانسفراز (ast)، آلانین آمینوترانسفراز (alt) و گاما گلوتامیل ترانسفراز ) ggt) یا بر اساس غیر طبیعی شدن بالینی( التهاب کبدی( می باشد. التهاب بالینی می تواند سیتوزولی یا کلستاتیک باشد. از اینرو، اندازه گیری سطوح آنزیم های ,alp ast وalt دارای اهمیت کلینیکی و توکسیکولوژیکی است. زیرا تغییر در میزان فعالیت این آنزیم ها نشان دهنده آسیب بافت ناشی از سموم و یا بیماری است پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر حفاظتی احتمالی گلپر در برابر سمیت کبدی ناشی از سیکلوفسفامید (cp) در رت انجام گرفت، در این پژوهش 30 سر موش صحرایی نر از نژاد آلبینو با وزن 200-180 گرم مورد استفاده قرار گرفت. حیوانات به طور تصادفی به پنج گروه شش تایی شامل: گروه i (کنترل) گروه ii (فقط سیکلوفسفامید دریافت می کند) و گروه های iii، iv و v(دریافت دوزهای مختلف عصاره گلپر به همراه cp)، به منظور القاء سمیت کبدی در گروه ii، iii، iv و v، cp به صورت تک دوز (05/0 میلی گرم/کیلوگرم) و به صورت داخل صفاقی تزریق شد، و عصاره متانول (5/0، 1 و2 میلی گرم/کیلوگرم) و به صورت گاواژ هر 24 ساعت یک بار و به مدت 21 روز اعمال گردید. نتایج بیوشیمیایی نشان داد که تزریق cp باعث ایجاد آسیب کبدی نسبت به گروه شاهد شده و افزایش قابل توجهی در آنزیم های مارکر سرمی مثل آسپارتات و آلانین ترانسفراز(alt,ast) و آلکالین فسفاتاز(alp) در گروه تیمار شده با cp در مقایسه با گروه شاهد (p< 0/05) گردید. با این حال، گروه هایی که عصاره h.persicumرا به همراه cp دریافت کرده بودند، پارامترهای آسیب کبدی به شکل قابل توجهی بهبود یافته بود. در نتیجه، یافته های ما نشان داد که عصاره متانولی از h.persicumاثر حفاظتی روی سمیت کبدی در موش صحرایی دارد.

بررسی اثر حفاظتی عصاره متانولی گیاه تلخ بیان sophora pachycarpaدر سمیت کبدی القایی توسط کربن تتراکلرید در موش صحرایی نر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1394
  الهام یلداگرد   غلامرضا دهقان

گیاهان به عنوان منبع اصلی ترکیبات بیولوژیک فعال در پیشگیری و درمان بسیاری از بیماری ها خدمت کرده اند. در رابطه با حفاظت کبدی هیچ مطالعه ای روی گیاه تلخ بیان صورت نگرفته بود. گیاه تلخه بیان منبع بسیار غنی فلاونوئید و آلکالوئید ها می باشد. خاصیت آنتی اکسیدانی جنس sophora قبلاٌ توسط محققان اثبات شده ولی مطالعه ای در زمینه اثر حفاظتی تلخه بیان در برابر سمیت کبدی صورت نگرفته بود، در این پروژه تحقیقاتی بر آن شدیم تا اثر تلخه بیان را بر سمیت کبدی القایی توسط کربن تترا کلرید به عنوان سم قوی و هپاتوتوکسین کبدی بررسی کنیم.