نام پژوهشگر: طاهره خوشحال دستجردی

مقدمه، تصحیح و تحشیه نیمه دوم کتاب تاریخی - ادبی تاج المآثر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  علیرضا شادآرام   جمشید مظاهری سیجانی

کتاب تاریخی – ادبی "تاج المآثر" یکی از کهن ترین منابع تاریخ غوریان است که مولف آن خود در دستگاه حکومت غوریان هند می زیسته است. تاج المآثر که در سال 602 هجری قمری به رشته تحریر درآمده است، علاوه بر اهمیت تاریخی، از اهمیت ادبی بسیاری نیز برخوردار است. این کتاب با بهره گیری های فراوان از صنایع ادبی و استشهادهای بسیار به اشعار تازی و پارسی، از کتب پیشرو نثر فنّی فارسی محسوب می شود که به نوبه خود تاثیر قابل توجهی در آثار پس از خود داشته است. متأسفانه با وجود ویژگی های منحصر به فرد این کتاب تاریخی – ادبی کهن، تاج المآثر تاکنون در ایران به چاپ نرسیده است. در این رساله کوشش شده است ضمن ارائه نسخه ای پیراسته از این کتاب ، با دیدی تحلیلی و انتقادی مختصات کتاب مذکور نیز مورد بررسی قرار گیرد و طرحی از زندگی نامه مولف نیز – که در منابع موجود به صورت ناقص و مغشوش ارائه شده است-در اختیار خوانندگان قرار گیرد و برای سوالاتی در خصوص برخی جنبه های ناشناخته زندگی او ، از جمله مذهب و تصوف وی پاسخی یافته شود

تاویلات عرفانی حج در ادبیات فارسی تا قرن نهم هجری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  حمیدرضا امساکی   طاهره خوشحال دستجردی

فریضه الهی حج، به عنوان یکی از فروع دین و فرایض مورد اتفاق مسلمانان، در طول تاریخ، همواره مورد توجه ملل مسلمان بوده و مقدمات، واجبات، مندوبات، ارکان، اعمال و حتی اماکن آن با دقت و وسواس فراوان مورد مطالعه، مداقه و پژوهش قرار می گرفته است. از این رو بانیان و سردمداران فرق، مذاهب و نحله های متعدد اسلامی همواره در صدد بوده اند؛ احکام، مناسک و ویژگی های این فریضه الهی را به فراخور نظرگاه ها و اصول اعتقادی و عملی مشرب خویش، تبیین کرده و پیروان خود را در مسیر آن راهی که به آن باور داشته انذ؛ رهنمون گردند. اهل عرفان و پیروان فرقه های گوناگون تصوف نیز که از دیرباز در برخورد با آموزه های دین و باید و نبایدهای الهی، نظر به باطن این احکام داشته و دارند و به اصطلاح، دست به تاویل آنها می زده اند؛ به موضوع حج و احکام و مناسک آن نیز این گونه نگریسته اند. در این خصوص، اگر به اقوال بزرگان از مشایخ صوفیه چون؛ بایزید بسطامی و شیخ ابوسعید ابی الخیر و امهات کتب عرفانی مانند؛ فتوحات مکیه ابن عربی، مکاتبات اسفراینی، کشاف اصطلاحات الفنون. التهانوی، انسان کامل جیلانی، کشف المحجوب هجویری یا مصباح الهدایه عزالدین محمودکاشانی، نظری اجمالی داشته باشیم؛ این اقوال و منابع را مملو از تعبیرات رایج در باب احکام و مناسک حج می بینیم . تعبیرات و توجیهاتی که کاربران آنها قصد دارند با استناد به آنها احکام و مناسک حج را به باطن آن احکام ، تاویل نمایند. همین تأویلات عارفانه با تعبیرهای لطیف تر و همراه با تلمیحات لطیف شاعرانه در مجموعه ادبیات منظوم عارفان فارسی به اشکال مختلف، تجلی یافته و شعر شاعرانی چون: سنایی، عطار، مولانا و ... را تحت تأثیر خود قرار داده است. البته در این راه، عرفا نه پیشتازند و نه یکه تاز و صاحبان فرق دیگر؛ از جمله اسماعیلیان نیز به این گونه تاویلات، دست می زده اند. پژوهشگر؛ در این پایان نامه در صدد است؛ به حول و قوه الهی به بررسی و تبیین تاویلات یاد شده در مسئله حج در متون نظم و نثر عرفانی تا پایان قرن نهم هجری در ایران پرداخته و نگاه لطیف و عارفانه آنان را در باب این فریضه به معرض دید قرار دهد.

ذکر ونقش آن در تکامل انسان از دیدگاه عرفان وتصوف در متون نظم و نثر فارسی تا پایان قرن هفتم هجری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  مرضیه کاظمی   طاهره خوشحال دستجردی

چکیده: «ذکر» و یاد خداوند به عنوان یکی از مهمّترین عبادات اسلامی، نقش مهمّی در تکامل معنوی انسان به عهده دارد. به همین دلیل است که خداوند در قرآن، آیات متعددّی را درباره آن نازل فرموده است. جایگاه رفیع ذکر در عرفان اسلامی نیز، تا حدّ بسیاری تحت تأثیر آیات و احادیثی است که عظمت و ارزش این عمل عبادی را بیان می کند. «ذکر» نقش اساسی و بنیادی در سیر و سلوک بر عهده دارد، آن چنان که بدون ذکر و یاد خداوند هیچ گونه تغییر و تحوّلی در درون سالک بوجود نمی آید و پدید آمدن حالات و مقامات عرفانی بدون آن ناممکن است. اکثر عرفا و مشایخ صوفیه با درک اهمیّت و ارزش ذکر در سلوک الی الله همواره مریدانشان را به دوام ذکر و یاد الهی فرامی خواندند و در سخنان و آثار منظوم و منثور خویش، نقش بنیادی ذکر را در طی مقامات و درجات معنوی و عرفانی و به طور کلّی نقش ذکر را در سیر تکاملی انسان تبیین نموده اند. در این رساله، با مطالعه کتب عرفانی موجود تا پایان قرن هفتم هجری و همچنین آثار سه شاعر عارف این دوره یعنی سنایی، عطار و مولوی ، تحلیل جامعی از این عمل عبادی و جایگاه آن در عرفان اسلامی و در نهایت نقش آن در تکامل انسان ارائه شده است

بازتاب مفهوم قرآنی صدق در نثر عرفانی فارسی از قرن چهارم تا قرن هفتم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  فاطمه میسمی   طاهره خوشحال دستجردی

صدق و مشتقات آن (صادق و صدیق و ...) از جمله واژه هایی است که در قرآن مجید بطور مکرر بکار رفته است و از دیدگاه این کتاب آسمانی در تکامل معنوی انسان نقش مهمی بر عهده دارد. تا جایی که خداوند از پیامبران بزرگ خود مانند ابراهیم، ادریس و یوسف با عنوان صدیق نام برده و همچنین صدق را شرط تقوا می داند و می فرماید: «وَالَّذی جَاء بالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ». ( 33 / زمر) اهمیت صدق در قرآن و روایات اسلامی باعث شده که در عرفان و تصوّف اسلامی نیز بازتاب وسیعی داشته باشد به گونه ای که اکثر عرفای بزرگ در کتب خود فصلی را بدان اختصاص داده و دربار? انواع صدق( صدق در قول، صدق در وعد، صدق در نیت و صدق در عمل)، معنای صادق و صدیق و نقش اساسی صدق در سیر و سلوک مطالب زیادی به همراه شواهد قرآنی ذکر کرده اند. با نگاهی به این سخنان می توان فهمید که «صدق» در سیر الی الله و طی مقامات عرفانی نقش عمده ای دارد و اگر عارف به مرحل? صدق یعنی تطابق ظاهر و باطن نائل نشود هیچ نوع کمال روحی و معنوی برای وی حاصل نمی گردد . در این رساله تلاش شده بازتاب صدق در ادبیات عرفانی و نقش آن در سیر الی الله از دیدگاه عرفا، بر اساس متون نثر عرفانی ( قرن چهارم تا قرن هفتم) مورد شرح و تحلیل قرار گیرد.

فرهنگ تحلیلی تعریفات کشف الاسرار بر اساس نوبت ثالثه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  راضیه صالحی   محسن محمدی فشارکی

اساساً در روزگار غلبه و تسلط تخصصها و زمان? دقتهای علمی، فراهم آوردن فرهنگهای تخصصی ضرورتی گریز ناپذیر است و در این میان گردآوری فرهنگهای تخصصی بزرگانی که در سیر تاریخی یک قوم قابلیتهای خاص داشته اند می تواند کوششی باشد در همین راستا، در راستای پاسخگویی به همین ضرورت. در این تحقیق بر اساس این ضرورت و نیاز علمی، کوشش شده است، فرهنگی تحلیلی از تعریفات موجود در تفسیر ارزشمند« کشف الاسرار و عده الابرار » فراهم آید. حاصل این کوشش فرهنگی است با270 مدخل که در سه مرحله به هر یک پرداخته است. در نوبت اول تعریف دقیق و علمی آن از فرهنگهای مختلف عرفانی آمده است، در نوبت دیگر چکیده خام? مفسّر و در آخر تحلیلی مقایسه گونه بین دو نوبت ارائه شده است. کلید واژه ها: کشف الاسرار، ابوالفضل میبدی، تفسیر ، عرفان و تصوف.

مفهوم «وطن» در شعر عصر مشروطه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مینو بیطرفان   محسن محمدی فشارکی

بی گمان در روزگار بیداری ملّت ها ادبیات از منظر معرفت های انسانی، از چشم اندازی بلند و تأثیر گذار به جریان هستی و تلطیف روح و احساسات بشری می نگرد. این نگرش در شکوفا شدن آرزوها، رنج ها و شادی های آرمان گرایانه، فضای خاصی را در قلمرو کلام، پیش روی انسان امروز می گذارد. در عصر مشروطه و در آستانه ی جنبش های مردمی، کارکرد و وظیفه ادبیات عبور از عرصه های سنتی و نزدیک شدن به سمت فضاهای نوزایی و تجدّد طلبی است. از برجسته ترین و پربسامدترین مفاهیم و مضامین عاطفی شعر عصر مشروطه که حوزه گسترده ای از تأمّلات شاعرانه را برانگیخته، مسأله «وطن» است که جلوه های متعدد و متنوع آن در شعر شاعرانی همچون سید اشرف الدین حسینی(نسیم شمال)، ایرج میرزا، علی اکبر دهخدا، عارف قزوینی، ملک الشعراء بهار، ابوالقاسم لاهوتی، فرخی یزدی، میرزاده عشقی و حتی شاعران خارج از مرز ایـران چون اقبال لاهوری متبلور شده است. هر یک از این شاعران بسته به فضای سیاسی- اجتماعی جامعه و همچنین درک و دریافت شخصی و دامنه جهانبینی خود، به تحلیل و تبیین مفهوم وطن پرداخته اند. آنچه در باب «وطن» و مسایل پیرامون آن در این دوره به چشم می خورد با دوره های پیشین شعر فارسی متفاوت است. در حقیقت مفهوم «وطن» به شکل امروزی آن، تحت تأثیر ملل اروپایی و با پیدایش مفهوم «هویت» و «فردیت» در پی انقلاب مشروطه وارد زبان شعر شاعران این دوره شده است و هر یک از این شاعران به تناسب دانش و بینش و مناسبات سیاسی- اجتماعی- تاریخی پیرامون خود برداشتی از آن داشته اند و آن را در اشعارشان به تصویر کشیده اند. در این پژوهش بر آنیم تا بازتاب «وطن» و جلوه های گوناگون آن را در شعر شاعران مشروطه نشان دهیم و جداگانه به تبیین و تحلیل هر یک بپردازیم. بدین ترتیب از یک سو تفاوت ها و شباهت های وطنیه های هر شاعر را در مقایسه با دیگر شاعران نمایان ساخته ایم و از سویی دیگر توانسته ایم درک و دریافت دقیق تری نسبت به مفهوم «وطن» ارائه دهیم.

بررسی و تحلیل حماسه و ایثار در شعر شاعران معاصر (قیصرامین پور، سیدحسن حسینی، علیرضا قزوه، سیمین دخت وحیدی و سپیده کاشانی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  علی جعفر مومنی   طاهره خوشحال دستجردی

چکیده: جنگ تحمیلی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی باعث شد تا شاعران و نویسندگان، برای به تصویر کشیدن جانبازی های رزمندگان قلم به دست گیرند وفصلی نو را در شعر و ادبیات فارسی رقم زنند . اگر چه این شعرها در ابتدا رنگ و بوی شعار داشت اما دیری نپایید که شعر دفاع مقدس جایگاه خود را پیدا کرد و می توان گفت این دوران از پربارترین و ارزشمندترین دوره های ادبی ایران به حساب می آید. در شعر دفاع مقدس برجسته ترین و پرکاربردترین مفاهیمی که به کار فته است «حماسه و ایثار» است این دو مفهوم که در بیشتر اشعار دفاع مقدس به چشم می خورد مانند دو شاخه گره خورده و جدا ناشدنی از درخت انقلاب اسلامی سربرآورده اند. شاعران این دوره نه تنها حماسه وایثار را در وزن و قالبی خاص ،بلکه در تمام قالبها و وزنها سروده اند. آنچه مسلم است از حماسه گفتن و شعر حماسی سرودن تنها مختص شاعران مرد نیست، بلکه در این میان زنان شاعری هستند که با حضور در جبهه ها و با به تصویر کشیدن حماسه و ایثار رزمندگان پا به پای مردان و گاه جلوتر از آنان حرکت کرده اند. این تحقیق کاوشی برای تحلیل و بررسی حماسه و ایثار در شعر شاعران دفاع مقدس است که خود در جبهه ها حضور داشته اند و از نزدیک شاهد حماسه ها و ایثار گری های رزمندگان بوده اند. در این رساله، شعر انقلاب به دو دسته تقسیم شده است که با تقسیم بندی هایی که تاکنون صورت گرفته متفاوت است. در این پایان نامه سعی برآن شده تا علاوه بر تحلیل و بررسی شعر شاعران این دوره نقدی بر اشعار آنها نیز نوشته شود و همچنین مقایسه ای بین اشعار این شاعران داشته باشیم تا جایگاه شعر و شاعری آنان در شعر و ادبیات دفاع مقدس روشن شود. کلید واژه ها : حماسه، ایثار، شعر معاصر، دفاع مقدس.

بازتاب عرفانی سیمای زلیخا در ادبیات فارسی تا پایان قرن نهم هجری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1390
  عظیمه رحمانی   طاهره خوشحال دستجردی

یکی از دلایل پیدایش و شکل گیری زبان عرفانی،رویکرد تأویلی است که در قرآن وجود دارد؛ زیرا در قرآن، بخش زیادی از مفاهیم در قالب داستان بیان شده است. تفاسیر عرفانی نیز که غالباً صورت تأویلی دارند، از داستان های قرآنی در تبیین مفاهیم عرفانی بهره برده اند.در این میان،داستان حضرت یوسف(ع)، از جمله داستانهایی است که وجوه عرفانی فراوانی دارد و از شخصیتها و حوادث داستان در راستای بیان مفاهیم عرفانی بهره گرفته شده است. در این داستان، بعد از حضرت یوسف(ع)، شخصیتی که جنبه عرفانی دارد و توسط عرفا جهت تبیین مقامات و تجارب و دریافتهای عرفانی مورد استفاده قرار گرفته،شخصیت زلیخاست. عرفایی چون ابوالفضل میبدی، نجم رازی، هجویری، عین القضات، عزالدین محمود کاشانی، قشیری، غزالی، پیر جمالی اردستانی و...،مقامات و مراتب والایی برای وی قائل شده اند. این مقامات از عالیترین درجات عرفانی هستند که راه یافتن بدان بدون عنایت پروردگار و تحمل ریاضت و رنج فراوان امری ناممکن است. عرفا زلیخا را نماد یک طالب حقیقی و عاشق پاکباز می دانند که در راه معشوق همه مال و جمال و مقام خود را از دست داد و چون استعداد و آمادگی رسیدن به وصال محبوب حقیقی را داشت، یوسف و جمال او به منزله پلی شد تا وی را به جمال حقیقی و عشق الهی که منشأ همه زیباییها و کمالات است رهنمون شود.

بررسی و تحلیل هفت شخصیت برجسته اسطوره ای ایران باستان در متون اوستایی، پهلوی و شاهنامه فردوسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات 1392
  اقدس فاتحی   طاهره خوشحال دستجردی

چکیده پژوهش حاضر، جایگاه هفت شخصیت برجسته اسطوره ای؛ جمشید، ضحاک، فریدون، کیکاووس، گشتاسب، رستم و اسفندیار را در ادبیات ایران باستان ،با تکیه بر شواهد و جملات و عباراتی از اصل متن های کتاب اوستا به خط و زبان اوستایی، و اصل آثار فارسی میانه به خط و زبان پهلوی، جست و جو کرده و آن را با دسته ای از ابیات شاهنامه فردوسی مقایسه و تطبیق نموده و مورد بررسی و تحلیل قرار داده است که با خصوصیات و کردارهای این هفت شخصیت در متن های باستانی، همخوانی و تناسب داشته است. در این بررسی ها مشخص گردید که اکثریت قریب به اتفاق این شخصیت های اساطیری در ادبیات ایران باستان خویشکاری ها و سرشت ایزدینه و ماورایی داشته اند و پیشینه و جایگاه اصلی شمار بسیاری از آنان را در عقاید و باورهای کهن قوم هندو ایرانی می توان یافت. اما از آنجا که رفته رفته در گذر زمان، بطور کلی وقتی که تحولات خاصی در طی هزاره ها در میان جوامع و قبایل کهن آریایی حاصل شد، جهان ذهنی آن اقوام باستانی نیز تحت تأثیر شرایط فرهنگی تازه هر عصر، مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، دینی و وام گیری از سرزمین های مجاور قرار گرفت و اسطوره ها و عقاید و باورهای دنیای کهن آریایی را متحول ساخت. علل و عوامل دیگری نیز همچون میل به خرد گرایی نیز تغییراتی را در طرز نگرش به موجودات اسطوره ای ایجاد کرد؛ به نحوی که هر قدر از دنیای باستان به عصر فردوسی نزدیک تر می شویم از ابعاد شگفتی بر انگیز و مافوق طبیعی شخصیت های اساطیری کاسته و در ازای آن ،جنبه خرد باورانه و مردمانگی آنها فربه تر شده و همه وقایع منسوب به شخصیت های اساطیری با معیارهای تجربی سنجیده می شود . از این رو ما، برابر نهاده های بسیاری از خدایان عالم اساطیر کهن هندو ایرانی و از جمله هفت شخصیت اساطیری مورد مطالعه این پژوهش را در شاهنامه فردوسی به صورت شهریاران زمینی می بینیم. این تغییر شکل ثانویه آنها با موازین عقلی و منطقی و همچنین با تعالیم ایدئولوژیکی و مبانی عقیدتی نوین، سازگاری بیشتری دارد و طبعاً خرد پذیر می نماید. روند دگرگونی بنیادین شخصیت های اساطیری مورد بحث و تکوین مجددشان در حماسه ایران عمدتاً بدین صورت بوده است که راویان هنرمند حماسه ها و ناقلان داستان های باستان، بعدها در طی قرون و اعصار در بازگویی مجدد زندگانی این قهرمانان ادبیات اوستایی، برای هر چه بیشتر جذاب نمودن داستانها آنها را با روایاتی درآمیختند که اصل آنها به صورت شفاهی نقل می شده و به ناحیه ماوراء النهر تعلق داشته که خارج از حیطه نفوذ محافل خواص زرتشتی نجد مرکزی بوده است. به نظر می رسد قسمت اعظم روایات منقول در شاهنامه های عهد اسلامی و از جمله شاهنامه منثور ابومنصوری که استاد فرزانه طوس آن را به عنوان مأخذی معتبر، اساس به نظم آوردن داستان های باستان در شاهنامه ارجمند خویش قرار داده است ، سابقه اش بیشتر به سنت زنده، پویا، و مستقل شفاهی و احیاناً مکتوب ناحیه مشرق ایران، خراسان بزرگ و ماوراء النهر باز می گردد تا آنکه وابسته به اوستا و متن های پهلوی زرتشتی باشد. ناقلان روایات اساطیری، اخبار دنیای باستان را با بیانی بسیار تأثیر گذار و رسا، توصیف و نقل می نمودند و در این توصیف و نقل ها، افزودن شاخ و برگ به روایت مربوط به یک اسطوره کهن سبب می گردید که نخست در جزئیات و نکات فرعی و حاشیه ای مربوط به داستان زندگانی یک شخصیت اسطوره ای، تغییراتی ایجاد شود و بعدها با افزودن مطالب تازه تر، ریشه و هویت اصلی آن شخصیت نیز دستخوش تغییر و تحول گردد. بدین ترتیب اسطوره در نهایت انعطاف پذیری خود با شرایط فکری و اجتماعی و خواست های مردمان در اعصار گوناگون ، خود را وفق داده است تا ماندگاری و تداوم حیات آن تضمین گردد و حتی به بهای دگردیسی یافتن کلی خود، در حماسه، حضوری زنده و با طراوت داشته باشد. کلید واژه ها: هفت شخصیت اساطیری ادبیات ایران باستان، متن های اوستا، زبان، خط وآثار ادبیات پهلوی، شاهنامه فردوسی، جمشید ، ضحاک ، فریدون ، کیکاووس ، گشتاسب ، اسفندیار ، رستم .

بررسی مردم گرایی و نوع دوستی در متون منثور عرفانی قرن پنجم تا آغاز قرن هفتم هجری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  زهرا عباسی تودشکی   طاهره خوشحال دستجردی

چکیده عرفان اسلامی مبتنی بر اعتقادات اسلامی و سرشار از آموزه های اجتماعی و اخلاقی است که نگاه تک بعدی و یک جانبه گرایانه به آن بیانگر عدم شناخت عرفان ناب اسلامی است . لذا این پژوهش به بررسی عرفان اجتماعی و شناخت جنبه های مردمی آن در متون منثور عرفانی قرن پنجم تا قرن هفتم هجری می پردازد و اخلاق اجتماعی عرفا را در بینش عرفانی و سیر و سلوک عملی شان بررسی می کند . این رساله با بررسی عزلت و نفی تداوم آن در سیر و سلوک عرفا آن را مقدمه ورود عرفانی عارف به جامعه می داند و با تبیین اهداف اجتماعی عزلت ، حقیقت تازه ای از عرفان اسلامی را بیان می کند و در ادامه با بررسی مبانی صحبت و هم نشینی ، جنبه دیگری از عرفان اجتماعی را نشان می دهد و با این مقدمه به بررسی جنبه های اجتماعی عرفان ؛ یعنی شفقت به خلق ، حسن خلق و مدارا ، فتوت ، عفو و بخشش ، ایثار ، هدایتگری و غیره در متون عرفانی می پردازد و گستردگی عرفان ناب اسلامی و تأثیر مردم گرایی و نوع دوستی را در رسیدن به قرب الهی بیان می کند . اگر چه هدف کلی این رساله اثبات حضور موثر عرفا در جامعه و نقش آن در تقرب به خدا و شناخت جایگاه ارزشمند خلق در بینش عرفا است اما علاوه بر آن با بیانی روشن ، پرده از چهره حقیقت عرفان اسلامی بر می دارد و آن را در متن جامعه به نمایش می گذارد و حقانیت عرفان اسلامی را در مقابل عرفان های نو ظهور نشان داده و به شناخت عرفان واقعی کمک می کند . هم چنین مباحث اخلاقی و مردمی مطرح شده در این رساله در زمینه حل مسائل روانی به خصوص روان شناسی مثبت موثر خواهد بود و به رشد مفاهیمی بنیادی روان شناسی مثبت ، چون مثبت اندیشی ، هدفمندی ، بخشش و نوع دوستی ؛ در جامعه معاصر ، کمک خواهد کرد . کلید واژه: جامعه، مردم گرایی ، عارف، متون عرفانی، قرب

نقد و تحلیل فرح در عرفان اسلامی از آغاز تا قرن هفتم هجری با تأکید بر مکتب خراسان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  زینب رضاپور   علی اصغر میرباقری فرد

« فرح» از مباحث بسیار مهم در عرفان اسلامی و به ویژه عرفان خراسان است و در سیر و سلوک عارفان و نیل به مقصود نقش اساسی ایفا می کند. در منظومه تفکّر عرفانی، فرح به حق تعالی در سیر الی الله از اثر ارتقاءبخش و تعالی دهنده عظیمی برخوردار است و سالک را به دریافت حقایقی نائل می کند که با سالها عبادت و مجاهدت به دست نمی آید. رویکرد عرفا به موضوع فرح، نشأت گرفته از آیات الهی قرآن و روایات است. در منابع دینی، فرح پسندیده، توجه به مُنعم و سپاسگزاری از او و رضایت خداوند را در پی دارد اما فرح مذموم و برخاسته از انگیزه های شهوانی، موجب غفلت از مُنعم، سرمستی، غرور و ضلالت می شود. اهل معرفت نیز بر همین اساس، از دنیا و شادی های مذموم آن روی گردان شده و فرح به حق تعالی را بهترین مبنا برای شادمانی حقیقی و پایدار دانسته اند و آن را در اموری چون ایمان به خدا، قرب الی الله، عشق الهی، معرفت حق و شناخت نفس، رضا به مقدرّات الهی، طاعت خداوند و ذکر او متبلور دیده اند. در قرن سوم هجری، مکتب خراسان به جلوداری بایزید بسطامی، حول محور سکر شکل می گیرد و مبانی این مشرب عرفانی، به فرح و شادمانی در مناسبات عرفانی جایگاه ویژه ای می بخشد. به طور کلّی سیر تطوّر فرح، حرکت تدریجی از خوف و قبض و حزن به رجا و بسط و فرح را نشان می دهد و دیدگاه اخروی نسبت به فرح که بر اذهان زاهدان و صوفیان نخستین سایه افکنده بود وکمال شادی ها را در بهشت محقّق می دید، به تدریج رنگ می بازد و عارف، بهشت و فرح راستین را در همین دنیا و در محبّت و معرفت خداوند و دریافت های شهودی خود تجربه می کند. این رساله در پنج فصل تنظیم گردیده است. فصل اول، دربردارنده کلیات تحقیق است. به سبب تأثیر فراوان آیات قرآنی و روایات در رویکرد عارفان نسبت به فرح، فصل دوم را به بررسی جایگاه فرح در قرآن، روایات و تفاسیر اختصاص داده ایم. در فصل سوم تعریفی از فرح، اقسام، مراتب، جلوه ها و فواید آن در متون عرفانی ارائه داده و علل روی گردانی عرفا از شادی های دنیوی و تمهیداتی را که برای رهایی از فرح مذموم و ایجاد فرح ممدوح اندیشیده اند، بیان کرده ایم. در فصل چهارم، سیر تطوّر فرح در عرفان اسلامی از آغاز تا قرن هفتم را تبیین کرده و از دیدگاه های عارفان برجسته هر دوره که در روند تحوّلات فرح تأثیر گذار بوده اند نیز سخن گفته ایم. در فصل پنجم به عوامل ایجاد کننده فرح در عرفان اسلامی پرداخته ایم. این عوامل که اغلب جزو مبانی عرفان خراسان به شمار می آیند عبارتند از: رجا، بسط، انس، سماع، وجد، تجلّیات جمالی، سکر و فنا، توکّل، رضا، مرگ و حزن ممدوح.

بررسی و تحلیل مقایسه ای فرهنگ عامه در دیوان عرفی شیرازی و کلیم کاشانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  مریم شیری   طاهره خوشحال دستجردی

چکیده ندارد.

تحلیل ساختاری و محتوایی رمان (جای خالی سلوچ) اثر محمود دولت آبادی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  میلاد شمعی   محمدرضا نصراصفهانی

چکیده ندارد.

بررسی مقامات و مراتب عرفانی حضرت مریم (س) در ادبیات عرفانی فارسی (از قرن سوم تا نهم)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  زینب رضاپور   طاهره خوشحال دستجردی

چکیده ندارد.

تصحیح دیوان محمدبن حسام خوسفی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1362
  طاهره خوشحال دستجردی

چکیده ندارد.

شرح احوال و معرفی آثار - بررسی افکار و عقاید صفیعلیشاه در دیوان اشعار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1357
  طاهره خوشحال دستجردی

چکیده ندارد.