نام پژوهشگر: رضا عسگری مقدم

چابک سازی چارجوب زکمن بر اساس معماری سازمانی سرویس گرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده فنی 1388
  ژاله علیمرادی   حسین شیرازی

معماری سازمانی عبارت است از مجموعه ای از ارائه های توصیفی در ارتباط با تشریح یک سازمان بگونه ای که قابل مدیریت بوده و در دوره حیات مفیدش قابل نگهداشت باشد. چارچوب معماری زکمن که به نوعی جدول مندلیف مدل های معماری سازمانی به حساب می آید، چارچوب مرجعی است که شش جنبه اطلاعات، فرآیندها، مکان ها، افراد، رویدادها و اهداف را تحت پوشش قرار می دهد. چالش های عمده پیش روی چارچوب زکمن، چالش مدلسازی و متدولوژی می باشد. سازمان های مختلف به ویژه سازمان های متلاطم و پر تغییر برای اجرای فرایند معماری سازمانی دچار مشکلاتی هستند. فرایند معماری سازمانی بسیار کند و فرسایشی است و در نتیجه موجب شکست پروژه ها می شود. هنگامی که در مساله ای آشفتگی و تلاطم وجود داشته باشد چابکی یکی از کلیدهای حل مساله است. چابکی به توانایی پاسخگویی به تغییرات محیط گسترده و متلاطم کسب و کار گفته می شود. چابکی یک پارادایم جدید است که بر سرعت، تطبیق پذیری در مقابل تغییرات، پویایی و پاسخگویی تاکید دارد. متدهای چابک با استفاده از مستندات کم و مفید، ساختاری بازگشتی و تمرکز بر همکاری تمامی افراد پروژه می توانند در معماری سازمانی مورد استفاده قرار گیرند. با بکارگیری آنها و متناسب با نیازهای سازمان می توان یک چارچوب کاری طرح ریزی کرد که در آن ضمن افزایش درصد موفقیت در اجرای پروژه، برگشت هر چه سریعتر سرمایه به سهامداران تضمین شود. در چابکی روش یا ابزار خاصی مطرح نیست و تاکید بر کم کردن حجم مدل ها، ایجاد تکاملی مدل ها و بکارگیری نوآوری و خلاقیت و تاکید بر نتیجه گرا بودن مدل ها دارد. متدولوژی ها و چارچوب های چابک تطبیق پذیر هستند. استفاده از چارچوب های چابک یا چابک کردن چارچوب های رایج مانند زکمن یکی از این روش ها است. چابک سازی چارچوب زکمن می تواند چالش متدولوژی و تا حدودی چالش مدلسازی این چارچوب را رفع نماید. هم اکنون بسیاری از سازمان ها در حال برنامه ریزی و یا اجرای سطحی از معماری سرویس گرا در درون سازمان خود هستند زیرا سرویس گرایی ساختاری را برای مدل های فرآیند کسب و کار ارائه می دهد که می تواند انعطاف پذیری و چابکی فرآیندهایی که در مقابل تغییرات می بایست دوباره مدلسازی شوند، را به صورت چشمگیری افزایش دهد. متاسفانه تا به حال هیچ روش قطعی برای چابکی چارچوب زکمن ارائه نشده است. در تحقیق حاضر سعی شده است که با نمایش تاثیر رویکرد معماری سازمانی سرویس گرا در لایه های کسب و کار چارچوب زکمن در واقع نمایی از چابکی در چارچوب زکمن نمایش داده شود. برای این منظور با استفاده از معماری سازمانی سرویس گرا و اصول چابکی در سه سطر اول چارچوب زکمن به توصیف و تعریف مجدد مفاهیم و مدل های این سطرها با توجه به نقش سرویس و متدهای چابکی در تمامی ستون ها پرداخته ایم. در نهایت به منظور بررسی صحت مدل های پیشنهاد شده، راه حل مذکور در یک مطالعه موردی واقعی مورد ارزیابی قرار گرفت. کلمات کلیدی : معماری سازمانی، معماری سازمانی سرویس گرا، چارچوب زکمن، چابکی

بهبود نتایج تطبیق هستان شناسی ها از طریق اصلاح الگو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده فنی 1389
  بهاره بهکمال   محمود نقیب زاده

حجم زیاد داده ها و منابع اطلاعاتی در وب، یکپارچه سازی داده های وب را به امری ضروری مبدل کرده است. از این رو طراحان وب معنایی به دنبال راهکاری مناسب برای برقراری تعاملات صحیح و کارا بین مفاهیم یکسان در هستان شناسی هایی می باشند که به صورت ناهمگون در وب توزیع شده اند. یکی از راهکارهای مطرح شده برای رفع این مشکل تطبیق هستان شناسی ها است. هدف از تطبیق هستان شناسی ها یافتن شباهت ها و روابط معنایی بین موجودیت های هستان شناسی های مختلف است. تا کنون تطبیق دهندگان زیادی معرفی شده اند که هریک از روش های مختلف برای یافتن این شباهت ها استفاده کرده اند. نتایج حاصل شده از تطبیق دهندگان خودکار به دلیل عدم تعامل با کاربر دارای کاستی هایی می باشد که این امر بعنوان چالشی در زمینه تطبیق هستان شناسی ها مطرح شده است. از این رو در این پایان نامه با ارائه راهکاری مناسب به رفع این چالش در جهت بهبود کیفیت نتایج تطبیق هستان شناسی ها پرداخته شده است. راهکار پیشنهادی افزودن فاز پیش پردازش به-منظور بررسی هستان شناسی های ورودی و تشخیص الگوهای نامتناسب مدل سازی شده در هستان شناسی ها و اصلاح الگوهای تشخیص داده شده است. از این رو در فاز اول، هستان-شناسی های ورودی از بعد لغوی، ساختاری و ... مورد بررسی قرار گرفته اند، سپس با بررسی چگونگی عملکرد تطبیق دهندگان و در نظر گرفتن نقایص و کاستی های آنها در یافتن شباهت-های معنایی، الگوهای مناسب تشخیص داده شده است. در مرحله بعد با اعمال قوانین refactoring بر روی الگوها، هستان شناسی های ورودی اصلاح شده است. در پایان، ارزیابی راهکار پیشنهادی با اعمال دو تطبیق دهنده مشهور asmov و rimom (که دارای بالاترین رتبه ها در آزمون های سازمان ارزیابی هم ترازسازی هستان شناسی ها ( (oaeiبوده اند) انجام شده است. نتایج حاصل از ارزیابی معیاری نشان دهنده بهبود در هم ترازی نهایی پس از اجرای راهکار پیشنهادی است.

بهسازی گفتار با تبدیل موجک و منطق فازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده فنی 1389
  الهام حری نجف ابادی   سعید آیت

امروزه نیاز به اطلاعات دقیق و مختصر حاصل از یک پردازش مناسب روی سیگنال گفتار در بسیاری از کاربردهای صوت مشهود است. در پردازش سیگنال گفتار، یکی از مشکلات اساسی که با آن روبرو هستیم، نویزهای موجود در محیط یا رسانه است که سیگنال را تغییر می دهد و در این شرایط ممکن است نتوانیم اطلاعات مورد نیاز را از سیگنال استخراج کنیم. بنابر این همواره شاهد روند روبه رشد روش های نویز زدایی از سیگنال می باشیم. نویز با سیگنال ترکیب می شود و بر ویژگی های آن تاثیر می گذارد. هدف از حذف نویز، کاهش اثرات مخرب آن بر سیگنال است به گونه ای که سیگنال حاصل، بیشترین شباهت را با سیگنال اصلی داشته باشد و اثرات نویز کمینه شود. در روش پیشنهادی، در این پایان نامه برای حذف نویز از دو مفهوم منطق فازی و تبدیل موجک بهره بردیم. تبدیل موجک در بسیاری از موارد در پردازش سیگنال و کاربردهای مرتبط با آن بکار گرفته می-شود. برای بهسازی سیگنال گفتار با استفاده از تبدیل موجک می توان از توابع آستانه گذار بهره برد. در روش معمول بهسازی با آستانه گذاری ضرایب موجک، مقدار آستانه بطور یکنواخت بر روی تمام مقادیر سیگنال اعمال می شود که این امر باعث تغییر ناگهانی مقادیر نزدیک به آستانه و ایجاد اعوجاج در سیگنال می شود. در این پایان نامه سعی شده تا با بهره گیری از استنتاج فازی، آستانه گذاری فازی ارائه شود که حذف نویز را با کیفیت بهتری انجام دهد و معایب روش های آستانه گذار دیگر را مرتفع کند و سیگنال حاصل علاوه بر بهبود کمی، از نظر ارزیابی شنیداری نیز رضایت بخش باشد. بهره گیری از منطق فازی با توجه به نوع مدل سازی مقادیر غیر قطعی و تقریبی، می تواند در نویز زدایی سیگنال بطور موثر بکار گرفته شود. منطق فازی با پذیرفتن تقریب در داده ها، در بسیاری موارد رفتار مناسبتری را ارائه می دهد. از دیگر دستاوردهای این تحقیق ارائه روشی برای تعیین موجک مناسب برای آواهای گفتاریست که در ترکیب با خوشه بندی فازی برای انتخاب مناسب ترین موجک برای پردازش سیگنال مربوط به واج های صدادار در زبان فارسی، استفاده شده است.

بهبود بازخورد ارتباط درسیستم های بازیابی معنایی تصاویر با استفاده ازشبکه های عصبی فازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده فنی 1390
  شهروز نعمتی پور   جمشید شنبه زاده

امروزه ما در جهان ترا بایت و میکروثانیه زندگی می کنیم، جایی که روزانه انبوهی از داده ها تولید میشود و در عین حال بازیابی سریع و بهینه اطلاعات مورد درخواست جوامع اطلاعاتی است. داده های چندرسانه ای شامل تصویر، صدا و ویدئو هستند. در نتیجه نیاز فوری برای ضبط، ذخیره و بازیابی چنین داده ای وجود دارد. تصویر ابتدائی ترین فرم داده چندرسانه ای است؛ به همین دلیل تحقیقات زیادی برای بازیابی چنین داده ای صورت گرفته است. سیستم های بازیابی معنایی تصاویر سیستم هایی هستند که برای پاسخگویی به این نیاز توسعه یافته اند. شکل اولیه این سیستم ها سیستم های بر پایه کلیدواژه بود که در نوع خود بی نظیر بود ولی معایب بسیاری داشت. برای همین سیستم هایی برپایه خصوصیات بصری تصویر مورد توجه قرار گرفت. یکی از مشکلاتی که بیشتر سیستم های بازیابی معنایی تصاویر با آن روبرو هستند مسئله شکاف معنایی است که عبارتست از اختلاف بین خصوصیات سطح پایین تصویر و درک انسان هوشمند از کل تصویر.یکی از بهترین روش هایی که برای کاهش شکاف معنایی در چند سال اخیر به آن توجه شده است بازخورد ارتباط است. در مدل پیشنهادی پایان نامه شکاف معنایی در دو مرحله کاهش می یابد. از شبکه های شعاع مدار برای بهبود بازخورد ارتباط استفاده می شود با این تفاوت که به جای بردارهای ویژگی سطح پایین، از بردارهای ویژگی سطح بالا استفاده می شود. این بردارهای ویژگی سطح بالا توسط یک شبکه عصبی چند لایه آموزش دیده تولید می شوند. در واقع در ابتدا بردار ویژگی سطح پایین توسط یک شبکه عصبی سه لایه به بردار ویژگی سطح بالا تبدیل می شود. سپس این بردار ویژگی سطح بالا به عنوان ورودی شبکه rbf برای بهبود بازخورد ارتباط استفاده می شود. شبیه سازی الگوریتم توسط پایگاه داده corel انجام شد. نتایج تحقیق بهبود حدود 10درصد در دقت بازیابی را نسبت به روش معمول و بدون پبش پردازش نشان می دهد.بهبود الگوریتم برای تصاویر عمومی چندان مطلوب نبود در حالیکه برای تصاویر حاوی اشیا این بهبود قابل ملاحظه بود.

ارائه چارچوبی برای ارزیابی فاکتورهای تأثیرگذار بر موفقیت بکارگیری سیستم های پزشکی مراقبت از راه دور( با استفاده از تلفیق دو مدل tam و utaut )
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده کامپیوتر و فناوری اطلاعات 1390
  رضا علی کرمی   رضا عسگری مقدم

هدف این مطالعه ارزیابی فاکتورهای تأثیرگذار بر موفقیت بکارگیری سیستم های مراقبت از راه دور با استفاده از تلفیق دو مدل tam و utaut می باشد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارشناسان و متخصصان مرتبط با مراکز مراقبت سلامتی در تهران تشکیل می دادند. از مجموع 16 بیمارستان و مرکز مراقبت سلامتی تعداد 127 پرسشنامه توزیع و جمع آوری شد. از این تعداد پرسشنامه بعد از بررسی های اولیه، تعداد 7 پرسشنامه به علت کامل نبودن حذف شد و 120 پرسشنامه تکمیل شده از نمونه آماری وجود داشت که 60 تای آنها توسط خانم ها و 60 تا هم توسط آقایان پر شده بود. برای بررسی عوامل موثر بر پذیرش و موفقیت سیستم های مراقبت پزشکی از راه دور، از دو پرسشنامه مدل پذیرش فناوری و پرسشنامه مدل تلفیقی پذیرش و کاربرد فناوری استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که برداشت ذهنی از مفید بودن سیستم های پزشکی مراقبت از راه دور با نگرش نسبت به این سیستم ها رابطه معنی داری ندارد. اما برداشت ذهنی از سهولت استفاده سیستم های پزشکی از راه دور با نگرش نسبت به این سیستم ها رابطه معنی داری دارد. در واقع کاربران در مواجهه با تجهیزات، نرم افزار، رویه و یا هر تغییر جدید، بیشتر در فکر آسانی کار با آن تجهیزات و یا نرم افزار و یا روال-کاری هستند و کمتر به مفید بودن آن می اندیشند. در واقع کاربران در مواجهه با یک تغییر جدید، اگر احساس کنند که می توانند با آن تغییر که می تواند تجهیزات یا نرم افزار و یا یک رویه جدید باشد به راحتی ارتباط برقرار کرده و با آن کار کنند نگرششان نیز جهت استفاده از آن تغییر کرده و آن را راحتر می پذیرند. لذا بهتر است قبل از انجام تغییر، مدیریت تلاش نماید اطلاعات جامع و کامل تری از مزایا و محاسن و نحوه ارتباط با آن تغییر را در اختیار کاربران قرار دهد.

ارائه چارچوبی برای توسعه بیمه های الکترونیک در ایران با بکارگیری مدل تلفیقی isms
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده فنی 1390
  فرزانه صباحی فاخر   سید علی رضوی ابراهیمی

در سازمانهای امروزی اطلاعات معادل سرمایه است و به همان میزان نیز نیازمند نگهداری مناسب می باشد. اطمینان از صحت ، محرمانگی و در دسترس بودن سرمایه های اطلاعاتی و تجهیزات زیر ساختی کشور گذشته از ابعاد گسترده امنیت ملی ، کلید قفل فرصتهای بی شمار تجاری و غیر تجاری جدید اینترنتی است . صنعت بیمه الکترونیکی در سالهای اخیر توجه زیادی را به امنیت الکترونیکی داشته است زیرا مطابق تحقیقات که در دانشگاه نبراسکالینکولن و کنتاکی شمال آمریکا انجام شده است یکی از 9 عامل موثر بر موفقیت بیمه های الکترونیکی امنیت و دسترسی پذیری وب سایت شرکتهای بیمه می باشد . پیاده سازی امنیت اطلاعات فرایندی پیچیده ، زمانبر ، پرهزینه و در ماهیت بین رشته ای است و طیف وسیعی را از جمله امنیت پرسنلی ، کنترل دسترسی کاربر ، امنیت شبکه و مباحث قانونی ، فرهنگ و ... را شامل می شود بنابراین محققان سعی در ارائه چارچوبها و مدل های گوناگون برای اداره مطلوب امنیت اطلاعات را داشتند اما به طور معمول این مدل ها از جامعیت کافی در محتوا و روش برخوردار نبوده و قابلیت تعمیم به تمام سازمانها را دارا نمی باشند که به تفصیل به آنها اشاره خواهد شد. بنابراین این تحقیق سعی در تدوین چارچوبی جامع و تلفیقی برای مدیریت امنیت اطلاعات، متناسب با شرایط فعلی صنعت بیمه کشور دارد.

بازشناسی مقاوم چهره با استفاده از شبکه عصبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده فناوری اطلاعات 1390
  مریم اسلامی فر   محمد فیروزمند

ویژگیهای استخراج شده از تصاویر چهره انسان، تحت تأثیر تنوعات مختلف نظیر تغییرات در نورپردازی، چرخش سر، داشتن حالتهای احساسی و سایر موارد تغییر می کند. به دلیل تأثیر این تنوعات غیرخطی در الگوهای ورودی، کارآیی سامانه های خودکار بازشناسی چهره در شرایط کنترل نشده به طور چشم گیری کاهش می یابد. برای افزایش کارآیی سامانه های بازشناسی چهره نسبت به این تنوعات، باید ویژگیهای مشابه برای تصاویر هر فرد استخراج نمود و همچنین تفاوتهای میان ویژگیهای افراد مختلف را برجسته نمود. در این نوشتار از روشهای pca آماری و شبکه های عصبی برای کاهش بُعد دادگان ورودی و استخراج ویژگیها از تصاویر چهره استفاده شده است. همچنین طبقه بندی کننده ویژگیها هم یک شبکه عصبی در نظر گرفته شده است. نهایتاً با استفاده از خاصیت یادگیری در شبکه های عصبی انجمنی، بردار غیرخطی تنوعات از تصاویر چهره افراد مختلف پالایش (فیلتر) شده و سپس توسط شبکه عصبی دیگری عمل طبقه بندی می شود. آزمایشات عملی برروی دادگان تصاویر چهره orl موفقیت روش در افزایش کیفیت بازشناسی چهره را نشان می دهد.

تعیین وشناسایی عوامل موثروتاثیرگذار درتخمین واکنش ahp مشتریان به تبلیغاتسیار(مبتنی برموبایل) با روش در ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده کامپیوتر و فناوری اطلاعات 1390
  مهدی سیدحمزه   بهرام صادقی بی غم

با رشد و گسترش تجارتالکترونیکی، خصوصاً با توسعه تلفنهایهمراه، تبلیغاتسیار در صورتی موفقیتآمیز است که ، عواملی که بر روی نگرش در رفتار مشتری در محیطهای الکترونیکی و بی- سیمی اثرگذار است بهدرستی شناختهشده و استفاده لازم در این زمینه صورتگیرد. از آنجا که عوامل متعددی بر روی نگرش مصرفکننده تاثیر میگذارد، میتوان به ارزشها و باورهای درونی فرد ، ویژگیهای مصرفکننده و نیز عوامل تکنولوژیکی و رسانهای و حتی استراتژیهایی که شرکتها برای خود برمیگزینند اشاره کرد. و آنها را مورد تحلیل و بررسی قرارداد.

تخمین طول اختلاط جت مستغرق با استفاده از شبکه عصبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده فناوری اطلاعات 1390
  پیمان عباسی   جواد احدیان

با پیشرفت علم و تکنولوژی امکان زندگی بهتر و راحت تر برای بشر فراهم شده است. اما در مقابل با توسعه صنعت و امکانات رفاهی، آلودگی های حاصل از ضایعات صنعتی بر محیط زیست تاثیر نامطلوبی را گذاشته است، بدین منظور همواره سعی می گردد که پساب ناشی از فعالیت های کارخانه ها که به ناچار به رودخانه و دریاها منتهی می شود ابتدا کمی تصفیه شده و بعد در فاصله زمانی کوتاهی با آبهای رودخانه ها و دریاها مخلوط گردند تا با کاهش غلظت از اثرات آلودگی آنها کاسته شود. یکی از راههای سریع برای رقیق نمودن آلودگی هایی که به رودخانه ها یا دریاها می ریزند استفاده از جت های مستغرق متلاطم است که می تواند در فاصله زمانی نسبتاَ کوتاهی مقدار زیادی آب و جریان آلودگی را به علت شرایط تلاطمی بالای خود مخلوط نموده و اثرات مخرب آن را سریعاً کاهش دهد. اگرچه استفاده از جتهای مستغرق متلاطم قابلیت زیادی در رقیق نمودن آلودگی هایی که به رودخانه ها یا دریاها می ریزند را داراست ولیکن نیاز به محاسبات زمانبر و هزینه زیادی جهت بررسی طول اختلاط و منحنی های پایین افتادگی پایینی و بالایی می باشد. به همین دلیل استفاده از سیستم های تخمین به کمک کامپیوتر و روش های هوشمند یکی از راهکارهای پیشنهادی می باشد. در این تحقیق از شبکه های عصبی به عنوان یک سیستم هوشمند جهت تخمین طول اختلاط و منحنی های پایین افتادگی بالایی و پایینی مورد استفاده قرار می گیرد. در این راستا سه مرحله مورد بررسی قرار میگیرد، ورودی های موثر به شبکه اعمال شده و خروجی مناسب شبکه تخمین زده می شود. این کار با استفاده از شبکه mlp با الگوریتم bp انجام میگیرد. سه مرحله، آموزش شبکه با 60% داده ها، آزمون با 20% و اعتبارسنجی 20% داده ها انجام شد. به منظور ارزیابی ،نتایج روش پیشنهادی با نتایج فیزیکی که در آزمایشگاه به دست آمده مقایسه می شود.همچنین از rmse و r جهت ارزیابی شبکه پیشنهادی استفاده می شود.در مجموع نزدیک به 300 سناریو مورد بررسی قرار گرفت و بهترین سناریو بعنوان شبکه مناسب معرفی گردید.در مرحله اول 3 پارامتر موثر در تخمین طول اختلاط به عنوان ورودی به شبکه وارد می شود و طول اختلاط بعنوان خروجی بدست می آید شبکه پیشنهادی با ساختار (1،3،3،3)با rmse برابر 0.12 و rبرابر 95 درصد بدست آمد.

ارزیابی اثربخشی رد فاشگر در بهبود فرآیند حمل بار همراه مسافر هوایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده فنی 1390
  پگاه بیگلری   داوود کریم زادگان مقدم

امروزه در بین روش های شناسایی خودکار، فناوری ردفاشگر (شناسه‏های با فرکانس رادیویی) به جهت داشتن مزایایی از جمله بی سیم بودن، تأمین کردن کد شناسایی واحد و قابلیت ردیابی اشیاء از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و به سرعت در حال رشد می‏باشد. یکی از کاربردهای این فناوری در حوزه حمل و نقل هوایی در زمینه حمل بار مسافر، برای بهبود فرایند حمل بار مسافر می‏باشد. در سیستم فعلی حمل بار مسافر، مشکل گم شدن بار مسافر، تأخیر در برنامه پروازها ونیز عدم وجود امنیت، نیاز به نیروی انسانی آموزش دیده و هزینه جاری زیاد، از جمله مشکلات این سیستم می‏باشد. با توجه به مطالعات صورت گرفته، در حال حاضر در ایران چهارچوب مناسب و مشخصی برای ارزیابی و بکارگیری فناوری ردفاشگر، قبل از پیاده سازی وجود ندارد. لذا پژوهش حاضر در راستای چگونگی دست یابی به ارزیابی به کارگیری ردفاشگر در زمینه فوق می‏باشد. این مطالعه در حوزه شرکت هواپیمایی آسمان انجام شده است. در این تحقیق با استفاده از مدل بسط داده شده انتشار نوآوری به بررسی میزان ارزیابی پذیرش ردفاشگر پرداخته است. این تحقیق از طریق مدل‏ معادلات ساختاری به بررسی عوامل موثر در پذیرش ردفاشگر پرداخته و بدین وسیله پذیرش و یا عدم پذیرش فناوری ردفاشگر را قبل از پیاده سازی پیش بینی می نماید.

ارائه الگویی برای ارزیابی سیستم های crm در شرکت های کوچک و متوسط(smes)با استفاده از مدل efqm ویرایش 2010 (مطالعه موردی شرکت چینی بهداشتی گلسار فارس)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده کامپیوتر و فناوری اطلاعات 1390
  پگاه ریحانی فرد   منصور امینی لاری

سازمانها بدون توجه به نوع فعالیت، اندازه و ساختار، به منظور کسب موفقیت در جمع آوری نیازها و رفتارهای مشتریان و ایجاد روابطی قویتر با آنها، نیازمند استقرار سیستم مدیریتی مناسب جهت ارزیابی سیستم های ارتباطی خود با مشتری هستند. از میان مدلهای گوناگون ارزیابی، مدل تعالی سازمانی، ابزاری است جهت کمک به سازمانها دراستقرار سیستم مدیریتی مناسب، بوسیله سنجش میزان قرار گرفتن در مسیر تعالی پایدار. این مدل از آن جهت در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته که با وجود اینکه تعداد بسیار محدودی از سازمانهای ایرانی به سمت ارزیابی تعالی سازمانی روی آورده اند، ولیکن در زمینه الگوسازی الکترونیکی از این مدل، در بخش ارتباط با مشتری تلاش بسیار اندکی صورت گرفته و با توجه به بررسی و تحقیقات انجام شده از میان پایان نامه ها و کنفرانسهای داخلی، تا کنون تنها دو مورد در خصوص رضایتمندی مشتری، آن هم به صورت غیر الکترونیکی و نه از منظر معیارهای ارزیابی سیستمهای ارتباط با مشتری، مبتنی بر مدل مذکور، تحقیق بعمل آمده. هدف از این پایان نامه ارائه الگویی، مبتنی بر مدل تعالی سازمانی در شرکتهای کوچک و متوسط است؛ به جهت دستیابی به رویکرد مناسب و یکپارچه الکترونیکی، برای حفظ و ارتقای توانمندسازهای سیستمهای ارتباط با مشتری، ارزیابی، بازنگری و یادگیری از نتایج آنها.

رویکردی جهت اعمال امنیت در دسترسی فیزیکی به مراکز داده مبتنی بر فناوری rfid
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده فنی 1391
  زهرا عسگری رکن ابادی   ناصر مدیری

با رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات، داده های الکترونیکی هر سازمان، مهمترین دارایی آن محسوب می شود و مراکز داده نقش مهمی در سازماندهی منابع سازمان جهت یکپارچه سازی تجهیزات، اطلاعات و برنامه های کاربردی حساس در فضایی کاملاً امن را به عهده دارند. امروزه روش ها و فناوری های زیادی برای کنترل دسترسی افراد به مرکز داده و ایجاد مرکز داده امن مطرح شده است، که هر کدام مزایا و معایبی دارند و توانسته اند تا حدود زیادی امنیت را در مراکز داده برقرار کنند، همچنین استانداردهایی مانند iso27001 برای افزایش امنیت مراکز داده مطرح شده است. یکی از این فناوری ها رادیوشناسه است که بسیار مورد توجه واقع شده و چالش های جدیدی را برای مدیریت داده مطرح می کند. اولین گام مدیریت داده های رادیوشناسه، تبدیل آنها از ماهیت دنیای فیزیکی به دنیای مجازی مطابق نیاز برنامه های کاربردی است. تنوع و طیف گسترده کاربردهای رادیوشناسه، تنوع برچسب ها، ثابت یا متحرک بودن برچسب خوان، روش های مشاهده و خواندن برچسب ها، مشخصات منحصربه فرد داده ها و زودگذر و وابسته به زمان بودن و داشتن معانی ضمنی آنها چالش هایی را برای مدل کردن داده های آن ایجاد می کند. در این پایان نامه رویکردی برای کنترل دسترسی فیزیکی مراکز داده با استفاده از رادیوشناسه جهت افزایش امنیت در این مراکز ارائه می شود که بر اساس تعیین سطوح امنیتی مناطق، تجهیزات شبکه و سایر پارامترهای موجود در مراکز داده، دسترسی های منطقی و فیزیکی را ترکیب کرده و علاوه بر افزایش امنیت، تأثیر زیادی بر قابلیت اطمینان و دسترس پذیری مراکز داده خواهد گذاشت. در این پایان نامه علاوه بر تعیین سطوح امنیتی مناطق مرکز داده و مجوزهای لازم برای دسترسی به آنها، مدل داده ای برای کاربرد رادیوشناسه در کنترل دسترسی به مراکز داده به منظور یکپارچه سازی امنیت و مدیریت پیشنهاد شده و برای ارزیابی مدل پیشنهادی از نرم افزار شبیه سازی enterprise dynamic استفاده شده است.

بهبود عملکرد موتورهای جستجوگر با ارزیابی پارامترها به روش دسته بندی فازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده برق و کامپیوتر 1391
  حمید رضا رضایی خیرآبادی   محمد نادری دهکردی

در نگاه اول خدمتی که موتورهای جستجو ارائه می دهند بسیار مفید و بی نقص به نظر می رسد، ولی در نگاهی دقیق تر و تیزبین تر به موتورهای جستجو، متوجه ضعف هایی در نتایج کار آنها خواهیم شد. از جمله ضعف-های مشهود در موتورهای جستجو اینکه بسیاری از صفحاتی که موتورهای جستجو پیشنهاد می دهند صفحاتی بی محتوا و بعضا بدون ارتباط با موضوع موردنظر کاربر هستند. از طرف دیگر بسیاری از صفحات با کیفیت جایی در نتایج جستجو ندارند. ما در این رساله تصمیم داریم به موتورهای جستجو پیشنهاد دهیم کار داوری در مورد مطالب وب سایت ها را به کاربران وب بسپارند، زیرا انسانها بسیار سریعتر و با ضریب خطای پایین-تر و با عدالت بیشتر در مورد مفید بودن یا نبودن یک وب سایت نظر خواهند داد، در ضمن با بکارگیری هوش طبیعی به جای هوش مصنوعی ،مشکلی که موتورهای جستجو در تحلیل محتوای غیر متنی از جمله تصاویر، جاوااسکریپت و آژاکس دارند مرتفع تر خواهد گردید. در الگوریتم پیشنهادی که بر پایه منطق فازی استوار است سعی شده است با استفاده از پارامترهایی نظیر سرعت حرکت موس، سرعت حرکت اسکرول، میزان انحراف معیار موقعیت های افقی موس و مدت زمان حضور در صفحات، تشخیص دهیم تا چه میزان کاربر از محتوای صفحه ای که در حال مطالعه آن است راضی است. لذا در ابتدا بررسی های صورت گرفته را توضیح خواهیم داد و پس از آن به تحلیل متغیرهای فازی، مجموعه های فازی و تابع تعلق های هر کدام خواهیم پرداخت و در نهایت محاسن الگوریتم پیشنهادی را خواهیم آورد.

استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی برای کاهش مصرف انرژی در شبکه های حسگر بی سیم از طریق تخمین اندازه گیری حسگرها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده فنی 1391
  مهرناز کشمیرپور   رضا عسگری مقدم

شبکه های حسگر بی سیم از تعداد زیادی گره حسگر تشکیل شده اند که این حسگرها دارای منبع انرژی محدودی می باشند. از آنجاییکه طول عمر شبکه حسگر به میزان مصرف انرژی گره های حسگر بستگی دارد ، مهمترین مساله در چنین شبکه هایی کاهش مصرف انرژی می باشد. یکی از راه های کاهش مصرف انرژی گره های حسگر ، کاهش ارتباطات بی سیم بین گره ها که یکی از مهمترین منابع مصرف انرژی است از طریق پیش بینی دوگانه (dual prediction) می باشد. در این روش گره سینک به جای ارتباط مستقیم با گره های حسگر از یک مدل سری زمانی برای پیش بینی مقادیر اندازه گیری شده توسط حسگرها بهره می برد. مدل های خطی و غیر خطی مختلفی برای پیش بینی سری های زمانی وجود دارد. در این تحقیق ما یک مدل پیش بینی ترکیبی را معرفی می کنیم که از ترکیب مدل خطی arima و شبکه عصبی که یک مدل غیر خطی می باشد ایجاد شده است. سپس روش پیشنهادی را توسط شبیه سازی ارزیابی کرده و کارایی این روش را با مدل خطی arima و مدل شبکه عصبی و سایر مدل های ترکیبی موجود مقایسه می کنیم. نتایج بدست آمده نشان می دهند که روش پیشنهادی در مقایسه با روش های ترکیبی موجود و همچنین در مقایسه با مدل های arima و شبکه های عصبی بصورت جداگانه ، روش موثری برای کاهش میزان ارتباطات و در نتیجه افزایش طول عمر شبکه است.

بهینه سازی مسیریابی شبکه های حسگر بی سیم با استفاده از روش تئوری بازیها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مهندسی 1391
  فرزانه کیمیایی   رضا عسگری مقدم

در طی سال های اخیر، شبکه های حسگر به نحو فزاینده ای عمومیت یافته اند، چرا که تکنولوژی سیستم های میکرو الکترومکانیک رشد یافته اند. شبکه های حسگر بی سیم قابلیت اتصال دنیای فیزیکی به دنیای مجازی را دارند، که به خاطر وجود شبکه ای از گره های حسگر می باشد. اینجا گره های حسگر معمولاً وسایلی هستند که با باتری کار می کنند و از این رو ذخیره انرژی در این گره ها یک مورد مهم طراحی است. برای افزایش عمر شبکه، حداقل کردن مصرف انرژی، باید در تمامی پشته پروتکل های لایه ای شبکه انجام شود، از لایه فیزیکی تا لایه کاربرد و حتی بهینه سازی در محل برخورد های لایه ها باید در نظر گرفته شود. در این پایان نامه، پروتکل مسیریابی برای شبکه های حسگر بی سیم بر مبنای یکی از روش های محاسبات نرم، یعنی تئوری بازی ها مطرح می شود. در این روش مسیر یابی، گره ها پس از دریافت بسته داده، در طی یک بازی رقابتی سعی دارند تا هر چه کمتر انرژی مصرف کنند، لذا برای انتخاب گام بعدی ارسال، گرهی که حداقل فاصله تا چاهک را دارد، ولی دارای بیشترین انرژی است، انتخاب می شود. شبکه ای که تمامی گره ها، انرژی اولیه یکسانی دارند. به علت مشکلات روشهای مرکزی، در این روش کهdgtr نام دارد، الگوریتمی توزیع شده را ارائه داده ایم که با روش تئوری بازیها مسیریابی را انجام داده و داده ها به صورت چند گامی به ایستگاه اصلی ارسال می شوند.این روش عمر شبکه را نسبت به روش gear و reepافزایش میدهد. در این دو روش ایستگاه اصلی ثابت در نظر گرفته شده است و با مورد توجه قرار دادن میزان مصرف انرژی تمامی گره های شبکه ، کارآیی شبکه نسبت به روش gear تا 5/1برابر افزایش می یابد

مدلسازی زمان و هزینه نصب انشعابات گاز وارائه یک سیستم پشتیبان تصمیم برای تعیین تعداد پیمانکار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده فناوری اطلاعات 1392
  رحیمه بهنام   ولی درهمی

چکیده یک وظیفه مهم شرکت گاز گسترش شبکه گازرسانی و نصب انشعابات گاز می باشد. نصب انشعابات توسط پیمانکارانی که بدین منظور تعیین می شوند انجام می پذیرد. جهت ارتقای کیفیت و رضایت مشتریان، شرکت در نظر دارد که زمان انتظارنصب انشعابات را تا حد امکان ضمن در نظر گرفتن هزینه ها کاهش دهد. هدف از این پژوهش، ارائه سیستم پشتیبان تصمیم در تعیین تعداد پیمانکار نصب انشعابات پراکنده ی گاز به منظور کاهش زمان انتظار و هزینه نصب انشعابات می باشد. از آنجا که باید یک مصالحه بین هزینه و زمان در فرآیند مذکور صورت بگیرد: در قدم اول بنا به تأیید مدیران شرکت، به مدل سازی زمان انتظار و هزینه نصب انشعابات پرداخته می شود. بدین منظور با روش مصاحبه و تجزیه و تحلیل یافته های مصاحبه ها و بررسی اسناد و داده های فایل های اطلاعاتی، عوامل موثر بر زمان انتظار، شناسایی و انتخاب می گردد. در همین زمان پاک سازی و آماده سازی داده ها به منظور استخراج ویژگی ها صورت می گیرد. پس از تعیین پارامترهای موثر در زمان، بررسی ارتباط متغیر زمان با عوامل مذکور به روش تحلیل رگرسیون گام-به گام انجام می گیرد و بهترین ترکیب ویژگی ها برای مدل سازی انتخاب می گردد. سپس طراحی و تست مدل با ویژگی های انتخابی و با استفاده از روش شبکه های عصبی پرسپترون چند لایه صورت می گیرد. به این ترتیب با تغییر تعداد نرون ها در لایه ی مخفی و چندین بار آموزش و تست شبکه، در بهترین حالت، جذر میانگین مربعات خطای پیش بینی زمان انتظار کمتر از یک روز و بیشینه خطا کمتر از سه روز بدست می آید. طبق اظهار نظر کارشناسان، دقت پیش بینی مدل با توجه به عوامل تصادفی زیادی که در فرآیند نصب انشعابات وجود دارد بسیار خوب می باشد. در قدم دوم، با بررسی عملکرد شرکت گاز در خصوص واگذاری قراردادها و تعیین پیمانکاران، پارامترهای هزینه ای مربوط به نصب انشعابات و هزینه های مرتبط با افزایش تعداد پیمانکار تعیین می شود. در نهایت با استفاده از مدل پیش بینی کننده ی زمان نصب و مدل هزینه، یک سیستم پشتیبان تصمیم جهت کمک به تصمیم گیری در مورد اخذ پیمانکار ارائه می گردد.

ارزیابی ویژگیهای غیر وظیفه مندی در سیستمهای تحت وب مدلسازی و طراحی شده با استفاده از تکنولوژی جنبه گرا، با کمک روش تحلیل جنبه گرای معماری نرم افزار (asaam)
پایان نامه 0 1391
  محمد پیرا   داود کریم زادگان مقدم

دنیای مجازی، روز بروز گسترده تر شده و طیف بیشتری از کاربران را تحت پوشش خود قرار می دهد. قابلیتها و اطلاعات سیستمهای تحت وب، روز به روز بیشتر و پیچیده تر میشود. همگام با این پیشرفتها، کیفیت این سیستمها نیز از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. فرآیند توسعه سیستم باید نظام مند و مبتنی بر اصول مهندسی وب بوده و به هر دو دسته نیازمندی توجه داشته باشد. نیازمندی وظیفه مندی که مربوط به قابلیتها و عملکردهای سیستم می شود و نیازمندیهای غیروظیفه مندی یا همان صفات کیفی سیستم، هر دو از اهمیت زیادی برخوردار هستند. این دو نیازمندی باید در تمامی مراحل توسعه سیستم از طراحی تا استقرار مدنظر باشند. در این پژوهش، نشان داده شده که روشهای فعلی توسعه سیستم بطورکامل جوابگوی نیازمندیهای غیروظیفه مندی نبوده و تنها به نیازمندیهای وظیفه مندی توجه دارند. ما از یک مورد مطالعاتی بهره برده و این موضوع را در عمل نشان می دهیم. پس از بررسی این سیستم، که با استفاده از آخرین متدها و توسط گروهی متخصص خبره توسعه یافته و دامنه کاربرد بسیار وسیعی دارد، مشاهده می شود که دغدغه های وظیفه مندی و غیروظیفه مندی در هم تنیده شده و نمی توان آنها را جدای از هم پیمانه بندی کرد. ما از مفهوم جنبه استفاده کرده و با استفاده از برنامه نویسی جنبه گرا سعی در برطرف کردن این مشکل می کنیم. تمرکز ما بر روی دو نیازمندی غیروظیفه مندی کارایی و امنیت می باشد. در ادامه بحث، معماری مطرح شده و زبانهای توصیف آنها در جنبه گرایی بررسی می شوند و مزایا و معایب آنها مشخص می شود. در پایان نشان داده می شود که معماری سیستم حاصل، نسبت به معماری سیستم اولیه دارای کیفیت بالاتر بوده و از پیمانه بندی مناسب برخوردار می باشد.

مقایسه میزان اثر بخشی به کارگیری دو سیستم آموزشی isi , sp در فرایند آموزش الکترونیک دانشگاه های تهران(مطالعه موردی: دانشگاه های صنعتی شریف، امیرکبیر و پیام نور تهران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - پژوهشکده فناوری اطلاعات 1393
  هومن زارع مهرجردی   رضا عسگری مقدم

یادگیری الکترونیکی در سراسر جهان رشد داشته، اما شکست ها نیزوجود دارند. شناخت کمی درباره علل توقف فراگیران در یادگیری برخط، بعد از اولین تجربه هایشان وجود دارد. تحقیقات گذشته نشان داده است که رضایت کاربران اولین عامل مهم در ارزیابی یادگیری الکترونیکی بوده است. بررسی میزان اثر بخشی در دو سیستم رایج یادگیری الکترونیکی، خودخوان (sp) و تعامل استاد-شاگرد(isi) -می تواند نقش بسزایی در این رضایت داشته باشد. اگرچه هر دو نوع سیستم نشان دهنده راه حل های امیدوار کننده برای تسهیل فرایند یادگیری هستند، اما شناسایی یک چارچوب برای ارزیابی موفقیت این سیستم ها به لحاظ تئوری و ارزیابی اینکه آیا یکی از این دو سیستم موثر تر از نوع دیگریست دارای اهمیت است. در این راستا، ما در این تحقیق با نظرسنجی از دانشجویان، به بررسی شش پارامتر کیفیت اطلاعات ، سهولت، سودمندی، رضایت مندی، کیفیت یادگیری و تصمیم گیری رفتاری در هر یک از دو سیستم فوق پرداخته و آنها را با هم مقایسه خواهیم کرد. شش فرضیه برای پیش بینی تفاوت اثر بخشی در دو سیستم یادگیری الکترونیکی sp و isi با استفاده از داده ها از 380 دانشجو در 3 موسسه آموزش عالی در تهران(دانشگاه های شریف، امیرکبیر و پیام نور تهران) آزمایش شد و نتایج از شش فرضیه حمایت کرد. سیستم آموزش الکترونیکی isi نسبت به sp از نظر کیفیت اطلاعات، سهولت، سودمندی، رضایت-مندی، کیفیت یادگیری و تصمیم گیری رفتاری موثر تر است.

ارائه یک طرح پیش توزیع کلید در شبکه های حسگر بی سیم بااستفاده از قضیه باقیمانده چینی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مهندسی 1392
  محبوبه مقیمی   احمد فراهی

از آنجا که شبکه های حسگر بی سیم به طور فزاینده ای مورد استفاده قرار می گیرند، حصول اطمینان از ارتباط امن بین گره های حسگر بسیار حیاتی است. با توجه به ماهیت گره های حسگر و به دلیل محدودیت منابع آن ها، لازم است که بهترین طرح رمز نگاری در چنین شبکه ای انتخاب شود. به این دلیل که الگوریتم های رمز نویسی از کلید های مخفی برای عملیات خود استفاده می کنند، طراحی رویکرد خاص توزیع کلید مناسب برای شبکه های حسگر بی سیم بسیار مهم است. چندین طرح توزیع کلید خاص برای شبکه های حسگر بی سیم با توجه به نیاز های خاص آن ها در طول سال های اخیر مطرح شده است. در این پایان نامه ما با در نظر گرفتن پارامتر های موثر در کارایی طرح های پیش توزیع کلید به ارائه یک طرح پیش توزیع کلید که ترکیبی از طرح پیش توزیع کلید چند فضایی و قضیه باقی مانده چینی می باشد، برای رسیدن به اتصال کلیدی بهتر می پردازیم. آزمایش های شبیه سازی ما تایید کارایی طرح پیشنهادی است. در این گزارش از زبان برنامه نویسی visual c# برای شبیه سازی محیط شبکه استفاده و با ارائه نمودارهاو جدول مقایسه ای کارایی طرح را بررسی کرده ایم. در جدول ارائه شده با مقایسه حالات مختلف برای تعداد فضاهای انتخابی در طرح پیشنهادی و طرح چند فضایی به وضوح برتری طرح پیشنهادی مشخص است که در این قسمت برای اختصار تنها به بیان میانگینی از این اعداد پرداخته و بیان تکمیلی در متن ارائه خواهد شد. برای انتخاب دو فضا در طرح اولیه میزان اتصال کلیدی برابر 0.124 و در طرح پیشنهادی 0.381 بوده نیز برای انتخاب سه فضا در طرح اولیه میزان اتصال کلیدی برابر 0.237 و در طرح پیشنهادی 0.439 بوده است همچنین با انتخاب چهار فضا در طرح اولیه میزان اتصال کلیدی برابر 0.404 و در طرح پیشنهادی 0.716 می باشد.

ارائه یک روش مسیریابی مبتنی بر خوشه بندی به منظور افزایش کیفیت خدمات برای شبکه های حسگر بی سیم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مهندسی کامپیوتر 1393
  مهسا عطاری   رضا عسگری مقدم

تلاش های بسیاری برای ارائه روش های مسیریابی انرژی آگاه در شبکه های حسگر بی سیم انجام شده است. لیکن یکی از پرکاربردترین و موثرترین روش های مسیریابی، روش های سلسله مراتبی (مبتنی بر خوشه بندی) است. روش های مبتنی بر خوشه بندی با تقسیم گره های شبکه در قالب چندین دسته یا خوشه و انتخاب یک نماینده از هر خوشه، تحت عنوان سر خوشه، سعی دارند توازن انرژی را در شبکه برقرار سازند