نام پژوهشگر: منوچهر سوری

اثر تغذیه تکمیلی بر رشد،الگوی توسعه و تکامل فولیکولهای تولید کننده الیاف در بره های شیرخوار سنجابی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی 1389
  سمیرا وره زردی   منوچهر سوری

این تحقیق به منظور ارزیابی اثر تغدیه تکمیلی با کنسانتره روی رشد و الگوی توسعه فولیکولی و تولید الیاف در بره های شیرخوار سنجابی انجام شد. تعداد 20 رأس بره شیرخوار (10 رأس نر با میانگین وزن زنده406/13 و 10 رأس ماده با میانگین وزن زنده 127/ 12کیلوگرم) از سن حدود یک ماهگی برای اجرای این طرح در نظر گرفته شد. بره ها بر اساس وزن اولیه و جنس در دو تیمار غذایی: شیر و دسترسی آزاد به برگ یونجه (5نر و 5ماده): جیره کنترل و شیر و دسترسی آزاد به برگ یونجه و کنسانتره (5نر و 5ماده): جیره تکمیلی به روش فاکتوریل (2×2) در قالب طرح کاملاً تصادفی قرار داده شدند. در این آزمایش، شیر و خوراک مصرفی به صورت روزانه اندازه گیری شد. نمونه برداری از خوراک و شیر مصرفی به منظور تعیین ماده خشک و پروتئین خام مصرفی به روش ,aoac1990 انجام شد. نمونه برداری از پوست از 30 روزگی تا 105 روزگی هر 15 روز یکبار به منظور بررسی اثر تغذیه تکمیلی بر روی صفات فولیکولی پوست شامل نسبت فولیکولهای ثانویه به اولیه (s/p) و شاخص فولیکولی و نمونه برداری از الیاف از سن 28 روزگی تا 112 روزگی هر چهار هفته یکبار به منظور بررسی اثر تغذیه تکمیلی بر رشد الیاف انجام شد. اثر تغذیه تکمیلی بر تراکم فولیکولهای اولیه و ثانویه در کلیه مراحل نمونه برداری و کل دوره معنی دار نبود (05/0< p). شاخص فولیکولی اولیه و ثانویه درکلیه مراحل نمونه برداری و کل دوره در بین دو گروه جیره ای تفاوت معنی داری نداشت (05/0< p). بررسی اثر تغذیه تکمیلی بر روی میزان تولید الیاف نشان داد که میانگین تولید الیاف خام و شسته شده در بین دو گروه جیره ای تفاوت معنی داری نداشت (05/0< p).میانگین قطر الیاف درمراحل مختلف نمونه برداری معنی دار بود (01/0> p). میانگین قطر الیاف در کل دوره معنی دار (01/0> p) و در بره های تغذیه شده با جیره تکمیلی بالاتر بود (23/31 در مقابل 61/26 میکرون). میانگین ماده خشک و پروتئین خام شیر، برگ یونجه و کنسانتره مصرفی به ترتیب (38/19، 48/24، 28/92، 64/17، 5/87، 16) درصد بود. میانگین ماده خشک خوراک مصرفی (54/1247 در مقابل 73/957 گزم در روز ) و شیر مصرفی (52/130 در مقابل 26/134 گزم در روز ) بود. وزن زنده نهایی (66/38 در مقابل 79/26 کیلوگرم) و میانگین افزایش وزن روزانه (259 در مقابل 140 گرم)در بره های تغذیه شده با جیره تکمیلی نسبت به بره های جیره کنترل بالاتر بود. نتایج آزمایش تجزیه لاشه نشان داد که اختلاف میانگبن صفات زمان کشتار به استثنای وزن پر دستگاه گوارش معنی دار بود (05/0> p) و(01/0> p) و میانگین این صفات در بره های گروه تغذیه تکمیلی بالاتر از بره های گروه کنترل بود. میانگین وزن نسبی قسمتهای مختلف لاشه در دو جیره غذایی به استثنای وزن نسبی گردن و دنده ها اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند (05/0< p). اثر جیره غذایی بر طول قسمتهای مختلف لاشه به استثنای طول ران از داخل و خارج معنی دار بود (05/0> p). نتایج این تحقیق نشان داد که بره های تغذیه شده با جیره تکمیلی نسبت به بره های گروه کنترل عملکرد بهتری داشتند و کنسانتره می تواند به عنوان غذای کمکی باارزشتری نسبت به برگ یونجه عملکرد دام را افزایش دهد. تغذیه تکمیلی، بره های شبرخوار سنجابی، رشد، خصوصیات لاشه، توسعه فولیکولی

اثر تغذیه تکمیلی در زمان جفتگیری و آخر آبستنی بر خصوصیات تولیدمثلی میشهای سنجابی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی 1389
  محمد زارعی   منوچهر سوری

این تحقیق به منظور بررسی تاثیر تغذیه کمکی در زمان جفتگیری وآخر آبستنی بر خصوصیات تولید مثلی میشهای نژاد سنجابی انجام شد. در این بررسی از 32 رأس میش نژاد سنجابی 6-4 سال با میانگین وزنی 78/7±23/55 کیلوگرم در یک دوره به مدت 180 روز از اواخر شهریور تا اسفندماه 1388 استفاده شد. میشها بر اساس وزن زنده به 16 بلوک تقسیم شدند و سپس به طور تصادفی در یکی از دو گروه غذایی شاهد با جیره پایه و یا تکمیلی شامل جیره پایه بعلاوه مواد متراکم قرار داده شدند. جیره پایه هر دو گروه آزمایشی(شاهد و تکمیلی) برای دوره زمانی دو هفته قبل از جفتگیری تا دو هفته پس از آن بر اساس یونجه و کاه گندم با نسبت50/50 تنظیم گردید و بطور آزاد در اختیار دامها قرار گرفت، میشهای گروه دوم(تکمیلی) علاوه بر جیره پایه در مدت فوق روزانه 300 گرم مواد متراکم(متشکل از 40%دانه جو،40% ذرت و20%کنجاله سویا با غلظت انرژی خام و پروتئین خام به ترتیب 52/4 مگاکالری و 160 گرم به ازاء هر کیلوگرم ماده خشک) دریافت نمودند. در روز دوم شروع دوره تغذیه تکمیلی همزمان سازی فحلی میش ها با استفاده از دو تزریق پروستاگلاندین(pgf2?) به مقدار125 میکروگرم و فاصله 11 روز انجام شد و جفتگیری به صورت طبیعی صورت گرفت. در طی دوره تغذیه تکمیلی مصرف خوراک به طور روزانه اندازه گیری شد و وزن زنده میشها در زمان جفتگیری و 2 هفته پس از جفتگیری، به صورت انفرادی ثبت گردید. پس از گذشت دو هفته از زمان جفتگیری همه میشهای آبستن تا 30 روز مانده به زایش به طور گروهی نگهداری شدند و در طی این زمان جیره پایه بطور آزاد در اختیار آنها قرار داده شد. به منظور بررسی تغذیه تکمیلی در آخر آبستنی بر صفات زمان زایش در روز120 آبستنی، میشها در هر گروه به طور تصادفی به دو زیرگروه تقسیم شدند. از هر گروه شاهد و تکمیلی یک زیرگروه بطور تصادفی در یکی از دو گروه شاهد آبستنی یا تکمیلی آبستنی قرار داده شدند، از این زمان تا هنگام زایمان جیره غذایی گروه های شاهد آبستنی یا تکمیلی آبستنی شامل بترتیب جیره پایه(مشابه جیره پایه زمان جفتگیری) و جیره پایه بعلاوه 300 گرم مواد متراکم( مشابه مواد متراکم زمان جفتگیری) بود. صفات اندازه گیری شده در زمان زایش شامل وزن زنده میشها در زمان زایش، وزن تولد بره، ترکیب و تولید آغوز بودند. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد تغذیه تکمیلی در زمان جفتگیری باعث افزایش معنی داری درصد دوقلوزایی شد(05/0p<). ولی وزن زنده میش در زمان جفتگیری و 2 هفته پس از جفتگیری، درصد آبستنی، درصد زایش و طول دوره آبستنی در گروه های آزمایشی تفاوت آماری معنی داری نداشت، اگرچه درصد آبستنی و درصد زایش در گروه تغذیه تکمیلی به طور عددی بالاتر بود(05/0p>). همچنین نتایج حاصل از آزمایش تغذیه تکمیلی در 4 هفته آخر آبستنی افزایش معنی دار وزن تولد بره و تولید آغوز را نشان داد(05/0p<)، اما ترکیب آغوز و وزن زنده میش در زمان زایش تحت تاثیر تغذیه تکمیلی قرار نگرفت(05/0p>). نتایج حاصله نشان داد که استفاده از جیره کمکی در زمان جفتگیری وآخر آبستنی باعث بهبود خصوصیات تولیدمثلی میشهای نژاد سنجابی می گردد.

اثرات تغذیه آخر آبستنی و پس از تولد بر عملکرد رشد، خصوصیات فولیکولی پوست و تولید الیاف در بره های شیرخوار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی 1389
  کاوه حسن پور   منوچهر سوری

در این تحقیق از تعداد 38 راس گوسفند 5 ساله نژاد سنجابی با میانگین وزنی 78/7±23/55 کیلوگرم استفاده شد. به منظور محدود کردن طول مدت زایمان، برای همه میش ها همزمانی فحلی صورت گرفت. برای این منظور از دو تزریق متوالی کلوپرستنول(آنالوگ پروستاگلاندین f2?) به مقدار µg 125 با فاصله 11 روز استفاده شد. در هنگام ظهور فحلی جفتگیری به صورت طبیعی انجام شد. پس از پایان جفتگیری همه دام ها تا 4 هفته آخر آبستنی به طور گروهی تغذیه تغدیه شدند. و در مدت 4 هفته آخر آبستنی میش ها بر اساس وزن زنده به صورت تصادفی به دو گروه 19راسی تقسیم شدند. گروه اول(شاهد) با جیره یونجه وکاه گندم و گروه دوم(تکمیلی آخرآبستنی) با جیره شامل یونجه، کاه گندم و ماده متراکم به مقدار300 گرم به ازاء هر میش (متشکل از جو، ذرت، کنجاله سویا) با غلظت انرژی و پروتئین خام بترتیب 52/4 مگاکالری و 160 گرم به ازاء هر کیلوگرم ماده خشک جیره بود. میش ها در بهمن ماه شروع به زایش کردند، از بره های متولد شده به صورت تصادفی تعداد 32 رأس انتخاب شدند که از این تعداد 16رأس مربوط به میشهای گروه یک و 16 رأس مربوط به گروه دو در نظر گرفته شد. از تعداد فوق تعداد بره های نر و ماده به نسبت مساوی انتخاب شدند. بره های هر گروه از مادران هم نر و هم ماده بر اساس وزن تولد به دو گروه چهار راسی تقسیم شدند. بره ها بعداز 3 روز از مادرانشان جدا و به قفس های انفرادی انتقال داده شدند. تغذیه تکمیلی بره ها بعد از تولد در دو گروه غذایی به این صورت بود که گروه شاهد با جیره پایه(یونجه خرد شده و شیر)و گروه تکمیلی با جیره پایه و ماده متراکم با غلظت انرژی قابل متابولیسم و پروتئین خام بترتیب 01/ 3 مگاکالری و 180/40 گرم به ازاء هر کیلوگرم ماده خشک جیره(به نسبت 50 % جو، 30% سبوس گندم، 8 % کنجاله سویا، 7 % ذرت، 5 % پودر ماهی) بود. جیره غذایی به صورت آزاد در اختیار بره ها قرار داده شد. صفات اندازه گیری شده در بره ها شامل خصوصیات رشد، تراکم فولیکولی، نسبت فولیکولی، شاخص فولیکولی، الیاف تولیدی ناشور و شسته و قطر الیاف بود. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که تغذیه آخرآبستنی اثر معنی داری بر شیر مصرفی بره ها، اضافه وزن روزانه، وزن تولد، وزن نهایی، شاخص فولیکولی و قطر الیاف داشت(05/0p<). اما بر کل ماده خشک مصرفی، بازده غذایی، تراکم و نسبت فولیکولی تاثیر معنی دار نداشت(05/0p>). تغذیه تکمیلی بره ها بر کل ماده خشک مصرفی، اضافه وزن روزانه، بازده غذایی، وزن نهایی، شاخص فولیکولی، تولید الیاف ناشور و شسته و قطر الیاف تاثیر معنی دار داشت(05/0p<). ولی بر شیرمصرفی، تراکم و نسبت فولیکولی تاثیر معنی دار نداشت(05/0p>). اثر جنس بر شیر مصرفی، کل ماده خشک مصرفی، اضافه وزن روزانه، وزن نهایی، تراکم فولیکولی ثانویه و شاخص فولیکولی اثر معنی دار(05/0p<) ولی برصفات وزن تولد، بازده غذایی، الیاف تولیدی، قطر الیاف، تراکم فولیکولی اولیه، نسبت فولیکولی ثانویه به اولیه اثرمعنی داری نداشت(05/0p>). اثر دوره نیز بر صفات شیر مصرفی، کل ماده خشک مصرفی، اضافه وزن روزانه، وزن نهایی، بازدهی غذایی، تراکم و نسبت فولیکولی، الیاف تولیدی، قطر الیاف و شاخص فولیکولی اثر معنی داری داشت(05/0p<).

اثر مکمل سلنیوم آلی و معدنی بر خصوصیات شیر تولیدی و مقادیر سلنیوم، مس، روی و آهن بزهای مرغز و بزغاله های آنها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1390
  رسول کچویی سفیددشتی   منوچهر سوری

این مطالعه به منظور تعیین اثر منابع مختلف سلنیوم طی دوره خشکی در بز های مرغز بر غلظت سلنیوم، مس، آهن، روی و igg سرم و آغوز بز ها ، بزغاله ها (بلافاصله بعد از تولد و یک هفتگی)، وزن تولد بزغاله ها تا چهار هفتگی و تولید آغوز در سه روز اول و تولید شیر تا هفته چهارم در بزها انجام شد. آزمایش با استفاده از 30 رأس بز مرغز که در یک طرح بلوک کاملا تصادفی که بلوک بر اساس وزن بزها انجام شد. در 3 گروه 10 رأسی تقسیم شدند، اجرا شد. به گروه شاهد هیچ گونه مکملی دریافت نکردند و تنها جیره پایه که حاوی mg se kg-1 dm 11/0 دریافت کردند. یکی از تیمارهای آزمایشی 3/0 میلی گرم سلنیوم به ازای هر راس در روز به شکل سلنو متیونین و دیگر تیمار آزمایشی نیز به همین مقدار سلنیوم به شکل سدیم سلنیت دریافت کردند. سه هفته قبل از زایش و روز زایش از بزها خون گیری به عمل آمد. از بزغاله ها نیز در روز زایش و یک هفته بعد از زایش از سیاهرگ وداج خون گیری به عمل آمد. نمونه های خون، جهت تهیه سرم به مدت 15 دقیقه در 3000 دور در دقیقه سانتریفوژ شدند. از روش الایزا جهت تعیین غلظتigg و با استفاده از دستگاه icp-oes غلظت سلنیوم، مس، آهن، روی اندازه گیری شد. وزن تولد بزغاله ها تا چهار هفتگی و تولید آغوز در سه روز اول و تولید شیر تا هفته چهارم در بزها ثبت و مورد آنالیز آماری قرارگرفت. بین وزن تولد، وزن تولد بزغاله ها تا چهار هفتگی و تولید آغوز در سه روز اول و تولید شیر تا هفته چهارم در بزها تفاوت معنی داری از نظر آماری مشاهده نشد، در بین گروهها تفاوت معنی داری در غلظت igg سرم بز ها، غلظت igg آغوز و همچنین غلظت igg سرم بزغاله ها وجود نداشت (05/0< p). غلظت سلنیوم سرم بز ها قبل از زایش تقریباً مشابه بود، اما روز زایش غلظت سلنیوم در سرم بز هایی که مکمل دریافت کرده بودند بالاتر بود و از نظر آماری اختلاف بین گروه شاهد و تیمارهای آزمایشی معنی دار بود(05/0> p). نتایج بدست آمده از این آزمایش نشان داد که غلظت سلنیوم سرم در بزهای دریافت کننده مکمل در مقایسه با تیمار شاهد افزایش معنی داری داشت(05/0> p). همچنین غلظت سلنیوم سرم بزغاله در هنگام زایش و غلظت سلنیوم آغوز گروه آزمایشی در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنی داری داشت(05/0> p). هم زمان غلظت مس سرم بزهای دریافت کننده سلنیوم افزایش داشت اما مقدار روی در سرم بزها و بزغاله ها و آغوز کاهش یافت. به نظر می رسد یک افزایش در غلظت مس سرم بزهای دریافت کننده سلنیوم در اواخر آبستنی رخ می دهد و نسبت روی به مس را تغییر می دهد که به علت کاهش مقدار روی می باشد. غلظت غلظت سرمی سلنیوم، مس، آهن، روی در بزغاله های تازه متولد شده افزایش و غلظت سرمی روی کاهش داشت. اما تفاوت معنی داری در بین منابع مختلف سلنیوم وجود نداشت. احتمالل یک همبستگی مثبت بین سلنیوم،مس و آهن و همبستگی منفی بین سلنیوم و روی در هنگام زایش وجود دارد. اگرچه تفاوت معنی داری بین منابع مختلف سلنیوم دیده نشد اما سلنومتیونین کارایی بهتری نسبت سدیم سلنیت داشت.

اثر مکمل سلنیوم بر پارامترهای تولید مثلی بز مرغز در شرایط مرتع
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی 1390
  ولی مرادی   محمد مهدی معینی

این تحقیق به منظور بررسی مقایسه تاثیر مکمل سلنیوم بر خصوصیات تولید مثلی بزهای نژاد مرغز در شرایط مرتع و تغذیه دستی انجام شد. در این بررسی از 32 راس بز نژاد مرغز 2-3 سال با میانگین وزنی 85/ ± 84/28 کیلوگرم دریک دوره به مدت 195 روز از اوایل مهر 1389 تا اوسط فروردین 1390 استفاده شد.بزها بر اساس وزن زنده به 8 بلوک تقسیم بندی شدند و به طور تصادفی در یکی از چهار گروه قرار گرفتند این چهار گروه به دو دسته تقسیم شدند . یک دسته از این بزها از تغذیه مرتعی موسوم به گزره استفاده و به یکی از این دو گروه 15 روز قبل از جفتگیری و 15 روز قبل از زایش 76/0 میلی گرم سلنات سدیم بصورت محلول در آب خورانده شد و دسته دیگر در جایگاه قرار گرفتند که برای دوره زمانی دو هفته قبل از جفتگیری تا دوهفته پس از جفتگیری با جیره پایه بعلاوه مواد متراکم تغذیه شدند جیره پایه بر اساس یونجه و کاه با نسبت 50/50 تنظیم گردید و بطور آزاد در اختیار دامها قرار گرفت، علاوه بر جیره پایه در مدت فوق روزانه 300 گرم مواد متراکم ( متشکل از 40% دانه جو ، 40% ذرت و 20% کنجاله سویا) دریافت نمودند همچنین به یکی از این دو گروه نیز 76/0 میلی گرم سلنات سدیم بصورت محلول در آب خورانده شد این گروه همین جیره را و نیز سلنیوم را 15 روز قبل از زایش نیز دریافت کردند. همزمان سازی فحلی با استفاده از دو تزریق estropalan (آنالوگ پروستاگلاندین pgf2? ) به مقدار 5/0 سی سی و به فاصله 11 روز انجام شد و در روز 12، جفتگیری به صورت طبیعی صورت گرفت. بعد از جفتگیری بزها هر هفته یکبار وزن کشی می شدند. صفات اندازه گیری شده شامل بازگشت فحلی ، نسبت های آبستنی و زایش، وزن تولد بزغاله، درصد دوقلوزایی و مرگ و میر بود .نتایج حاصل از آزمایش نشان داد مکمل سلنیوم بر تغییرات وزن زنده بزها در زمان جفتگیری ، زمان زایش و اثر جیره بروی تغییرات وزن زنده قبل از جفتگیری و چهار هفته قبل از زایش بی تاثیر بوده است (05/p>. ). اما میانگین افزایش وزن در صفات ذکر شده گروه مکمل سلنیوم بیشتر از گروه کنترل بوده است و اثر جیره مرتعی (گزره) در این صفات بیشتر از گروه استفاده کننده از جیره دستی بوده است. همچنین تفاوت آماری معنی داری در گروه مکمل سلنیوم و گروه کنترل بروی پارامترهای تولید مثلی نسبت آبستنی ، نسبت بز قصر ، نسبت زایش ، نسبت دوقلوزایی ، وزن تولد بزغاله ها در هنگام تولد، نسبت بازگشت فحلی و نسبت مرگ و میر مشاهده نشد(05/p>. ).

بررسی اثرافزودن کروم به محیط کشت بر بلوغ آزمایشگاهی تخمک گاو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1390
  امیر آزادبخت   منوچهر سوری

محیط های کشت متعددی برای کشت و بلوغ آزمایشگاهی تخمک های گاو مورد استفاده قرار گرفته است.افرودنترکیبات مختلف مانند سرم، فاکتورهایرشد،سیتوکینهاو هورمون ها می تواند بربلوغ آزمایشگاهی تخمک موثر باشد.کروم از جمله عناصر کمیاب است که در متابولیسم گلوکز مشارکت داشته و یکآنتی اکسیدان محسوب می گردد.تأثیر مثبت کروم در موجودات زنده، بوسیله بهبود بخشیدن جذب گلوکز بوسیله سلول ها وعملکرد آن به عنوان یکآنتی اکسیدان شناخته شده است. دراین مطالعه اثر غلظت هایمختلف کرومیوم کلرایدبربلوغ آزمایشگاهی تخمک های گاوبررسی گردید.تخمدان های سالم گاوهایکشتارگاهیاز کشتارگاه جمع آوری و کمپلکس های کومولوس– تخمک از فولیکولهای با قطر تقریبی 8-2 میلی متر جمع آوری شدند. کمپلکس های کومولوس- تخمک در محیطکشتکاملبلوغ شامل محیط کشتtcm-199 غنی شده با 10% سرم جنینی گاوی، 25/0 میلیمولار سدیمپیروات، 1واحد بین المللی در میلی لیترهورمون محرک رشد فولیکولی،1واحد بین المللیدر میلی لیترهورمون لوتئینی، 1میکرو گرم در میلی لیتر 17-بتا استرادیول، 10 نانو گرم در میلی لیتر فاکتور رشد اپیدرمی در حضور غلظت های0، 5،10، 25 و 50 نانو گرم در میلی لیتر کرومیوم کلرایددر قطرات 50 میکرولیتری پوشیده شده با روغن معدنیبه مدت 24 ساعت در انکوباتور با دمای 37 درجه سانتی گرادو5 درصد گاز دی اکسید کربن کشت داده شدند. گسترش کمپلکس های کومولوس _ تخمکوبلوغ آزمایشگاهی تخمک ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان تشکیل کمپلکس های کومولوس_ تخمک کاملاً گسترش یافته در حضور غلظت های 0، 5،10 و25 نانو گرم در میلی لیتر کرومیوم درمقایسه با غلظت 50 نانو گرم در میلی لیترکرومیومبیشتر بود (p<0/05). میزان بلوغ تخمک ها و رسیدن به مرحله متافاز ii در حضور غلظت های 5 و10 نانو گرم در میلی لیتر کرومیوم درمقایسه با سایر غلظت ها بیشتر بود (p<0/05).این میزاندر حضور غلظت 50 نانو گرم در میلی لیتر کرومیوم درمقایسه با سایرغلظت ها کمتر بود (p<0/05). از نتایج مطالعه حاضرمی توان نتیجه گیری کرد که افزودنغلظت های 5 و 10 نانو گرم درمیلی لیترکرومیوم کلراید به محیط کشت می تواند بربلوغ آزمایشگاهی تخمک های گاو موثر باشد. واژه های کلیدی:کرومیوم کلراید، بلوغ آزمایشگاهی، تخمک، گاو، محیط کشت tcm-199

اثر بهبود جیره بر الگوی فصلی رشد الیاف و فعالیت فولیکولهای پوست در گوسفندان نر سنجابی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  زهرا صالحیان   فردین هژبری

این تحقیق به منظور بررسی تاثیرتغییرات فصل بر مصرف اختیاری خوراک، الگوی رشد الیاف وفولیکول هاو استفاده از تغذیه تکمیلی در زمان کاهش اشتها به منظور جلوگیری از کاهش احتمالی وزنزنده، کمیت و کیفیت الیاف تولیدی در بره های نر سنجابی انجام شد. بدین منظور از 20 راسبره نر با میانگین سن 9 ماه از ابتدای شهریور ماه تا آخر فروردین ماه سال بعد به مدت 240روز استفاده شد. از اواخر شهریور تا ابتدای مهر با مشاهده کاهش اشتها همزمان با کاهش طول روز، دام ها به دو گروه کنترل و تکمیلی با میانگین وزن اولیه (به ترتیب) 14/1± 08/33 و 46/1± 50/33 کیلوگرم تقسیم شدند. جیره گروهکنترل شامل20% مواد متراکم و 80 % یونجه محتوی 130 گرم پروتیین خام و 18/2 مگاکالری انرژی در کیلوگرم ماده خشک و گروه تکمیلی 35 % مواد متراکم و 65 % یونجه محتوی 160 گرم پروتیین و 34/2 مگا کالری انرژی در کیلو گرم ماده خشک بود. این آزمایش به روش فاکتوریلدر قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. از شروع طرح هر هفته دام ها توزین شدند و خوراک ارائه شده به دام ها بر اساس تغییرات وزن هفتگی و میزان باقیمانده خوراک هر هفته بود. در انتهای هر ماه نمونه پوست هر دام از قسمت میانی سمت راست بدن در ابعاد 1×1 سانتی متر جهت بررسی خصوصیات فولیکول های تولید کننده الیاف ونمونه های الیاف از قسمت میانی سمت چپ بدن هر دام در ابعاد 10×10 سانتی متر به منظور بررسی میزان تولید الیاف ناشور، شسته و قطر الیاف برداشته شد. افزایش وزن روزانه تحت تاثیر جیره، فصل و اثر متقابل بین این دو عامل قرار گرفت( 001/0p<)و میانگین افزایش وزن زنده روزانه در فصل پاییز نسبت به فصل زمستان بیشتر بود( -001/0p<).خوراک مصرفی به ازای کیلوگرم وزن زنده و وزن متابولیکی تحت تاثیر جیره قرار نگرفت (05/0p>) ولی اثر تغییرات فصل بر میزان خوراک مصرفی معنی دار بود( 001/0p<). فعالیت فولیکول های اولیه تحت تاثیر جیره قرارگرفت به طوری که نسبت فعالیت فولیکول های اولیه در گروه تکمیلی به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود (001/0p<). تغییرات فصل تاثیری بر میزان فعالیت فولیکول های اولیه نداشت واثر متقابلی بین عوامل فصل و جیره مشاهده نشد. فعالیت فولیکول های ثانویه تحت تاثیر جیره و تغییرات فصل قرار نگرفت.تفاوت معنی داری در وزن الیاف ناشور وشسته به سبب تغییر در جیره و فصل وجود نداشت و اثر متقابل بین عواملجیره و فصل معنی دار نبود. قطر الیاف تولیدی تحت تاثیر جیره قرار گرفت ( 01/0p<)به طوری که در گروه تکمیلی(03/1±96/37 میکرون) بیشتر از گروه کنترل(03/1± 02/33میکرون)بود هرچنداثر متقابلی بین عوامل فصل و جیره در خصوص قطر الیاف مشاهده نشد. غلظت هورمون تستوسترون نیز تحت تاثیر جیره و فصل ( -01/0p<) و اثر متقابل بین عوامل جیره و فصل ( 05/0p<) قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان دادکه در بره های نر سنجابی اشتها تحت تاثیر طول مدت زمان روشنایی و تاریکی قرار گرفت به طوری که با کاهش طول روز میزان مصرف خوراک نیز کاهش یافت ولی پشم تولیدی تابع تغییرات فصل نبود. ترشح هورمون تستوسترون در آبانماه با اتمام فصل جنسی در این دام کاهش یافت.

اثر بهبود جیره بر الگوی فصلی رشد الیاف و فعالیت فولیکول های پوست در میش های نژاد سنجابی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی 1392
  نوشین نادری   روح اله میرمحمودی

هدف از این آزمایش بررسی الگوی فصلی مصرف خوراک، تغییرات وزن بدن، فعالیت فولیکول¬های مو، رشد الیاف و تعدیل این تغییرات با تغذیه تکمیلی در بره¬های ماده سنجابی بود. تعداد 20 رأس بره ماده سنجابی با میانگین وزن زنده 56/0±97/33 و سن حدود 8 ماه استفاده شد. بره¬ها براساس وزن زنده و به طور تصادفی در یکی از دو گروه؛ کنترل و تکمیلی قرار داده شدند. از ابتدای دوره گوسفندان در جایگاه¬های انفرادی با کف نرده¬های چوبی و در یک سالن و در امتداد یکدیگر تحت شرایط نور طبیعی شهرستان کرمانشاه قرار گرفتند. شهرستان کرمانشاه در 47 درجه و 3 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ و 34 درجه و 18 دقیقه عرض شمالی و 1420 متر بالاتر از سطح دریا در غرب ایران قرار دارد. بره¬های گروه کنترل و تکمیلی به ترتیب جیره¬هایی شامل 80 % علوفه خشک یونجه و 20% کنسانتره، و 65 % علوفه خشک یونجه و 35% کنسانتره دریافت کردند. میزان انرژی قابل متابولیسم و پروتئین خام جیره¬های کنترل و تکمیلی به ترتیب 18/2 و 34/2 مگاکالری و 130 و 160 گرم بر کیلوگرم ماده خشک پروتئین خام بود. تغییرات وزن زنده و خوراک مصرفی به صورت روزانه ثبت شد. جهت برآورد میزان رشد الیاف شسته نشده، شسته و قطر الیاف، نمونه¬های الیاف از قسمت میانی سمت چپ بدن دام در پایان هرماه برداشت شد. درصد فولیکول¬های فعال اولیه، ثانویه، تراکم فولیکولی و نسبت فولیکول های ثانویه به اولیه از برش¬های پوست حاصل از قسمت میانی سمت راست بدن دام در هر ماه محاسبه گردید. وزن زنده دام¬ها از ابتدای آزمایش تا انتها به صورت تدریجی افزایش یافت اما افزایش وزن روزانه تحت تأثیر فصل قرار نگرفت. مصرف ماده خشک همزمان با الگوی طول روز تغییر کرد و در فصل پاییز بیشتر از فصل زمستان بود (01/0p<). درصد فعالیت فولیکول¬های اولیه و ثانویه در پاییز بیشتر از زمستان بود (01/0p<). نرخ رشد الیاف در فصل زمستان کمتر از پاییز بود (001/0p<)، اثر فصل بر قطر الیاف معنی دار بود (05/0p<). تولید هورمون17- بتا استرادیول از نظر آماری بین دو فصل پاییز و زمستان دارای اختلاف معنی دار بود (001/0p<). درمقایسه با گروه کنترل، افزایش وزن زنده (05/0p<)، مصرف ماده خشک، نرخ رشد الیاف(01 /0p<)، درصد فولیکول¬های فعال اولیه (05/0p<)، درصد فولیکول¬های فعال ثانویه (01/0p<) درگروه تکمیلی بالاتر بود. این نتایج نشان داد عملکرد رشد، فعالیت فولیکول-های تولیدکننده الیاف و رشد پشم در بره میش¬های سنجابی تحت تأثیر فصل و تغذیه قرار گرفت، و نوسانات ماهیانه در افزایش وزن روزانه، مصرف ماده خشک، فعالیت فولیکول، میزان رشد الیاف و ترشح هورمون17- بتا استرادیول مشاهده شد.

اثر بهبود جیره بر تغییرات فصلی خصوصیات تولیدمثلی در گوسفندان نر و ماده سنجابی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - پژوهشکده کشاورزی 1392
  فاطمه قربانخانی   محمد مهدی معینی

هدف از این پژوهش، بررسی اثر تغذیه تکمیلی بر میزان خوراک مصرفی، افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل خوراک، در گوسفندان نر و ماده سنجابی و غلظت تستوسترون پلاسما، تغییرات اندازه بیضه و ویژگی های منی در قوچ و هم چنین غلظت 17 – بتا استرادیول میش سنجابی طی دو فصل پاییز و زمستان همزمان با کاهش طبیعی طول روز بود. تعداد 20 رأس گوسفند نر سنجابی ( کنترل:10 راس و تکمیلی: 10 راس) و 20 راس گوسفند ماده سنجابی (کنترل:10 راس و تکمیلی: 10 راس) در جایگاه های انفرادی، تحت شرایط طبیعی (47 درجه و 3 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ و 34 درجه و18 دقیقه عرض شمالی و 1420 متر بالاتر از سطح دریا) در غرب ایران- کرمانشاه قرار گرفتند. دام های گروه کنترل جیره شامل 80% یونجه خشک و 20% کنسانتره ، با 18/2 مگاکالری انرژی قابل متابولیسم و 130 گرم پروتئین در کیلوگرم ماده خشک، دریافت کردند. گوسفندان گروه تکمیلی جیره ای شامل 65% یونجه خشک و 35% کنسانتره با 34/2 مگا کالری انرژی قابل متابولیسم و 160 گرم پروتئین در کیلوگرم ماده خشک دریافت کردند. وزن بدن، افزایش وزن روزانه و مصرف ماده خشک روزانه به طور هفتگی اندازه گیری شد. نمونه منی به وسیله دستگاه انزال گیر برقی جمع آوری شد. خصوصیات منی بلافاصله بعد از جمع آوری مورد ارزیابی قرار گرفت. محیط و حجم بیضه بصورت ماهیانه اندازه گیری شد. هم چنین نمونه خون به صورت ماهیانه جهت اندازه گیری غلظت پلاسمایی هورمون تستوسترون در قوچ و 17 – بتا استرادیول در میش گرفته شد. خوراک مصرفی (گرم در روز) )0.001>p) در پاییز نسبت به زمستان، به طور معنی داری بالاتر بود. ضریب تبدیل خوراک، به طور معنی داری )0.001>p) در جنس نر بالاتر از جنس ماده بود. منی قوچ های گروه تکمیلی، نسبت به گروه کنترل، دارای کمیت و کیفیت بهتر بود. در فصل زمستان، حرکت انفرادی (0.001>p) و غلظت اسپرم ( 0.05>p) نسبت به پاییز، به طور معنی داری بالاتر بود. غلظت پلاسمایی تستوسترون (0.01>p) و 17 بتا استرادیول )0.001>p) در فصل پاییز نسبت به زمستان بالاتر بود. محیط و حجم بیضه تحت تاًثیر فصل و جیره قرار نگرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که در گوسفندان سنجابی اشتها تحت تاًثیر دوره نوری قرار می گیرد. تولید مثل میش و قوچ این نژاد، تحت تاًثیر فصل قرار می گیرد. کمیت و کیفیت جیره می تواند ویژگی های منی و غلظت پلاسمایی تستوسترون را تحت تاثیر قراردهد.

تعیین ارزش غذایی پوسته بادام فرایند شده با مواد قلیایی واوره وملاس وپلی اتیلن گلیکول در تغذیه گوسفند به روش درون تنی و برون تنی
پایان نامه دانشگاه رازی - کرمانشاه - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  محمود شریفی   منوچهر سوری

هدف از این مطالعه ارزیابی ارزش غذایی پوسته بادام بصورت عمل آوری نشده و عمل آوری شده با مواد قلیایی، اوره و پلی اتیلن گلیکول درجیره غذایی گوسفند و اثر آن بر قابلیت هضم و فراسنجه های تخمیر بود. پوسته بادام دارای 26/0±7 درصد پروتئین، 36/0±2 درصد چربی، 10/40 درصد (ndf) و 40/27 درصد (adf) درصد ماده خشک بود. در آزمایش اول میزان گاز تولیدی تیمارهای آزمایشی در مدت 96 ساعت و قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی و انرژی متابولیسمی پوسته بادام تعیین شد. در آزمایش دوم از پنج گوسفند نر سنجابی در قالب یک طرح مربع لاتین چرخشی 5×5 طی 5 دوره 12 روزه با فاصله 7 روز میان دوره ای استفاده شد. تیمار های آزمایشی شامل 50% یونجه و 50% پوسته بادام بدون عمل آوری شده (شاهد) وجیره شاهد عمل آوری شده با 5/1 درصد هیدروکسید سدیم، 3 درصد هیدروکسید سدیم، 3 درصد اوره و 3 درصد پلی اتیلن گلیکول بودند. میزان مصرف خوراک، قابلیت هضم مواد مغذی و ابقای نیتروژن اندازه گیری شد. در آزمایش سوم تیمارهای آزمایشی شامل یونجه و پوسته بادام (شاهد)، عمل آوری شده با 3% اوره و 3% ملاس، عمل آوری شده با 3% اوره و 3% پلی اتیلن گلیکول بودند. نتایج آزمایش اول نشان داد بیشترین گاز تولیدی، انرژی متابولیسمی، قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی مربوط تیمار 5% اور و 5% پلی اتیلن گلیکول بود (0001/0>p). همچنین بیشترین غلظت نیتروژن آمونیاکی مربوط 5% اوره بود. در آزمایش دوم مقدار مصرف خوراک در تیمار حاوی 3% پلی اتیلن گلیکول بیشتر از سایر تیمارها بود. همچنین قابلیت هضم مواد مغذی بیشتر از سایر تیمارها بود. ابقای نیتروژن در تیمار حاوی 3% اوره بطور معنی داری بیشتر از سایر تیمار ها بود (0001/0>p). در آزمایش سوم تیمار حاوی 3% اوره بهمراه 3% ملاس از نظر مقدار مصرف خوراک دارای اختلاف معنی داری با تیمار های دیگر بود (0001/0>p). تیمار حاوی 3% اوره بهمراه 3% پلی اتیلن گلیکول قابلیت هضم مواد مغذی و ابقای نیتروژن را افزایش داد. نتایج این تحقیق نشان داد مواد سلولزی بالا و و ترکیبات تاننی موجود در پوسته بادام باعث کاهش قابلیت هضم، ابقای نیتروژن، کاهش تخمیر و کاهش قابلیت هضم ماده خشک آزمایشگاهی (ivdmd) و قابلیت هضم ماده آلی آزمایشگاهی (ivomd) شد. و عمل آوری پوسته بادام با اوره، پلی اتیلن گلیکول و ملاس باعث بهبود قابلیت هضم، ارزش غذایی و مصرف بیشتر آن شد. پوسته بادام عمل آوری شده دارای قابل جایگزینی با علوفه یونجه تا سطح 50% می باشد.

اثراستفاده مکرراز hcg بر خصوصیات جسم زرد و فولیکولهای موجود بر روی تخمدان و غلظت پروژسترون سرم در بزهای مرغوز سوپراووله شده توسط ecg
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی 1388
  حمیدرضا کلیدری   منوچهر سوری

هدف از انجام این تحقیق ارزیابی اثر تکرارهای مکرر hcg بر روی ویژگیهای جسم زرد و فولیکولهای موجود بر سطح تخمدان و غلظت پروژسترون در بزهای مرغوز سوپراووله شده با ecg می باشد. تعداد 40 راس بز ماده بالغ مرغوز بوسیله اسفنج آغشته به پروژسترون به مدت 12 روز جهت همزمان سازی فحلی مورد درمان قرار گرفتند . سوپراوولاسیون در این دامها بوسیله ecg، 2روز قبل از خروج اسفنج القاء شد. در روز خروج اسفنج (روز صفر) بزها بصورت تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند (h1، h2، h3 وکنترل). گروه اول (h1, n=10) در روز صفر 500 واحد hcg بصورت تزریق عضلانی دریافت کرد، گروه دوم (h2, n=10) در روز های صفر و 1 به ترتیب 500واحد hcg دریافت نمود، گروه سوم (h3, n=10) در روزهای صفر،1 و 2 به ترتیب 500 واحد hcg دریافت نمود درحالیکه بزهای گروه کنترل (n=10) هیچگونه درمانی پس از خروج اسفنج بر روی آنها اعمال نشد. خونگیری از بزها در روزهای صفر، 1، 2، 5 و 8 به منظور انداره گیری مقدار پروژسترون سرم انجام گرفت. پس از اندازه گیری پروژسترون در روز 8، بزهایی که کمتر از 1 نانوگرم به ازاء هر میلی لیتر سرم پروژسترون داشتند به عنوان بزهای دارای جسم زرد تحلیل رفته قلمداد شدند. در روز 8 بزها کشتار شدند و تخمدان آنها به منظور ارزیابی به آزمایشگاه منتقل شد. به صورت انفرادی در هر بز جسم زردهای موجود بر سطح تخمدان شمارش و برحسب شکل ظاهری و قطر آنها به جسم زردهای نرمال و جسم زردهای تحلیل رفته تقسیم بندی شدند. در این مطالعه بر حسب مقدار پروژسترون در روز 8 ، 8/42% (7/3)، صفر% (8/0)، صفر درصد (7/0) و صفر درصد (6/0) از بزها به ترتیب در گروههای کنترل، h1، h2 و h3 دارای جسم زرد تحلیل رفته بودند (05/0p <). گروه کنترل تنها گروهی بود که در روز 8 به صورت معنی داری شمار بالایی از جسم زرد تحلیل رفته را نشان داد (05/0p <، 5/1± 1/5) . ویژگیهای جسم زرد شامل میانگین قطرجسم زرد (7/0±9/10، 9/0±0/11 درمقابل 1/1±9/7 میلی متر) و میانگین وزن جسم زرد (4/101±0/640 ، 7/111±7/691 در مقابل 7/143±3/294) به ترتیب در گروههای h2 و h3 نسبت به گروه کنترل به شکل معنی داری بالاتر بود (05/0p <). تفاوت معنی داری در شمار فولیکولهای بزرگ موجود بر سطح تخمدان در روز 8 بین گروههای ذکر شده مشاهده نگردید (05/0p <). گرچه، قطر فولیکولهای موجود بر سطح تخمدان در روز 8 در گروههای h2 و h3 نسبت به گروه کنترل اختلاف معنی داری را نشان داد (6/0±3/15 و 3/0±9/12 در مقابل 7/1±6/8; 05/0p <). مقدار پروژسترون خون نیز در روز های 2 و 8 اختلاف معنی داری را در گروههای h2 و h3نسبت به گروه کنترل نشان داد (05/0p <). در این مطالعه مقدار پروژسترون روز 8 همبستگی مثبتی را با جسم زرد نرمال، قطر جسم زرد و وزن جسم زرد نشان داد (001/0p <). نتایج نشان می دهد که استفاده مکرر از hcg پس از خروج اسفنج از تحلیل جسم زرد جلوگیری کرده و موجب بهبود عملکرد جسم زرد در بزهای سوپراووله شده با ecg شده است. گرچه هیچکدام از شمار و قطر فولیکولها در این مطالعه کاهش نیافته بود.

تغییرات فصلی در خصوصیات تولیدمثلی بز مرغز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی 1386
  جواد طالبی برسیانی   منوچهر سوری

چکیده ندارد.

اثر تغذیه تکمیلی روی رشد، خصوصیات لاشه و الگوی توسعه و تکامل فولیکولهای تولیدکننده الیاف در بزغاله های شیرخوار مرغز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی 1387
  ذبیح الله عبدالملکی   منوچهر سوری

چکیده ندارد.

اثر استفاده مکرر از hcg بر خصوصیات جسم زرد و فولیکولهای موجود بر روی تخمدان و غلظت پروژسترون سرم خون در بزهای مرغوز سوپراووله شده با ecg
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی 1388
  حمیدرضا کلیدری   منوچهر سوری

چکیده ندارد.