نام پژوهشگر: ام البنین غفوری

بررسی ارزش غذایی تاغ و عمل آوری آن با سود و آهک در مراحل مختلف رشدبا استفاده از روش کیسه های نایلونی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1390
  ام البنین غفوری   جلیل فرزادمهر

abstract this study is carried out to determine the chemical composition in the three vegetative stages of the haloxylon sp., degradation parameters, with adding naoh and ca(oh2 ). for this purpose, in may and october and january 2010 enough some haloxylon sp. of the ammary area was prepared. crude protein and ash percentage are decrease, neutral detergent fiber percentage with pragress stage of growth is increased. metals measurement such as phosphorus and potassium to vegetative advanced are decreased and calcium and sodium are increased. iron rate to vegetative progress are lowely increased. seeding stage samples were processed with naoh and cao2 (%4) by 4 repeat for three days in plastic bags. degradation processing sampeles than no processing samples observated crude protein and ash rate are increase and neutral detergent fiber rate is decreased. the dry matter degradation parameters in processing were not affected. protien degradation (a) coefficient in processing samples to ca(oh2 ). than no processing and processing sampeles to naoh is significantly increased, (b) parameter prossing sample to naoh than to rest samples is significantly increased. passage rate fixed were not affected in different times. a and b neutral detergent fiber processing samples significant different was observed between sampels(p< 05/0). the highest (a) degradation parameters rate for not processing and increasing (b) degradation parameters rate was cao2 processing. c coefficient not processing sampel than cao2 and naoh processing samples is significantly observated. affective degradation parameters in between are differently observated. the highest affective degradation coefficient rate is for cao2 processing sampel. key words: haloxylon sp., processing, degradability.

تاثیر متقابل هنر معماری یونان، آسیای صغیر و هخامنشی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1381
  ام البنین غفوری   علیرضا هژبری نوبری

هنر معماری هخامنشی یک هنر اختلاطی و ترکیبی است و بررسی این هنر و تجزیه آثار آن دوره به درک این ترکیبات کمک می کند. تصور بر این است که در این دوره ، معماری تنها از معماری سرزمینهایی چون: اورارتو، یونان ، مصر، آسیای صغیر و بین النهرین تاثیر پذیرفته است و دیگر اینکه هخامنشیان این هنرها را با هنر خود ترکیب کرده و یک هنر جدید بوجود آورده اند ، درست است که این مطالب تا اندازه ای صحیح می باشند ولی معماری ایران نیز چندان بر روی آثار این سرزمینها بی تاثیر نبوده است. استفاده از تالار ستوندار با این شیوه ، که به یونان و آسیای صغیر نسبت داده می شود کاملا ایرانی است زیرا که ما این شیوه ساختمان سازی را در یونان در قرون 5 و یا 6پ.م داریم ، در صورتیکه در ایران این نوع کار متعلق به قرن 9پ .م (حسنلو) می باشد و درسایتهای نوشیجان، باباجان و گودین تپه که پیش از هخامنشیان ساخته شده اند نیز این تالارها دیده شده است. در آسیای صغیر آپادانای آلتین تپه اورارتویی یک آپادانای هخامنشی می باشد و تاریخ آن ، از تاریخ کل بنا جدیدتر می باشد و نشان می دهد که این تالار دردوره هخامنشی ساخته شده است. در این دوره به روح بنا توجه بیشتری می شد و بعد از این دوره نیز یونانیان تحت تاثیر هنر هخامنشی به داخل معابد و بناهای خود نیز اهمیت دادند. در مقابل این تاثیرگذاریها، استفاده از بلوکهای سنگی عظیم بدون ملاط، استفاده از بست ، و مفصل بندی ، استفاده از ابزار بویژه اسکنه های دندانه دار کاملا کار هنرمندان یونانی و ایونی می باشد. البته نوع سنگتراشی تل تخت که تا بحال به یونانیان نسبت داده شده بود، کاملا اورارتویی است و ایرانیان این شیوه را از ایشان آموختند زیرا که دریونان این شیوه در قرن 5 پ.م بوجود آمد ولی در اورارتو متعلق به اوایل قرن 8 پ.م می باشد. مشکلی که بیشتر در رابطه با این تاثیرگذاریها وجود دارد استفاده از منابع یونانی است و ما باید سعی کنیم که با مطالعه متون قدیمی خود و نیز بررسی دقیق تاریخ و مطابقت آن با داده های باستانشناسی اصل این تاثیرپذیریها را مشخص نماییم و در مقابل تاثیراتی را که هنر ایرانی بر روی دیگر سرزمینها داشته است را با توجه به این داده ها و مدارک بررسی نمائیم. با این شیوه می توانیم فرهنگ خود و نفوذ آن را دردیگر سرزمینها بررسی کرده و هنر اصیل ایرانی را که در هزاره ها پیش بوجود آمده است را مشخص نموده و عناصر ایرانی را از غیرایرانی متمایز گردانیم.