نام پژوهشگر: علی تسلیمی

زیبایی شناسی اجتماعی در آثار هدایت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  سارا کشوری   علی تسلیمی

دیرگاهی است که جامعه شناسی وارد حوزه ی ادبیات شده است و جامعه شناسان، آثار ادبی اعم از شعر و داستان را با نظریات گوناگون خود بررسی می کنند، چرا که بسیاری از مسائل و مشکلات یک جامعه در آثار ادبی زمان خود بازتاب می یابد و این امر جنبه ی واقع گرایی اثر را افزایش می دهد. در همین راستا جامعه شناسی ادبیات بیانگر پیوند میان جامعه و آثار ادبی بوده است. صاحب نظران جامعه شناسی ادبیات به دو گروه عمده تقسیم می شوند، گروه اول: شامل لوکاچ و گلدمن و...می باشد. مهم ترین نظریه ی این گروه، نظریه ی« بازتاب واقعیت» است. آن ها ضمن توجه به محتوا و رئالیسم قرن 19 به دنبال بازتاب صریح اجتماعی در اثر هستند. اما گروه دوم شامل برشت، آدورنو، مارکوزه و...می باشد. آنان با گرایش به شیوه های مدرنیستی و فرمالیستی از بازتاب صریح واقعیت انتقاد می کردند. داستان های صادق هدایت با نظریات این دو گروه قابل بررسی است، این رساله نشان می دهد که ساختارهای جامعه و اثر ادبی در ارتباط باهم قرار می گیرند و داستان و رمان درصدد انعکاس واقعیت های اجتماعی و طبقاتی عصر خود می باشند. داستان های هدایت به انعکاس واقعیت های اجتماعی و طبقاتی عصر خود می پردازد که در بعضی از آثار این امور را صریحاً بیان می دارد و در بعضی دیگر به طرح های تازه و ایجاد شخصیت های پوچ انگار و غریبه روی می کند.

روایات شهری و چینش عناصر داستانی در آثار گلی ترقی و فرخنده آقایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  فاطمه تقی نژاد رودبنه   فیروز فاضلی

روایت های جهان بی شمارند.روایت پیش از هر چیز ، مجموعه بسیار متنوعی از ژانرهاست که به موضوعات مختلفی تقسیم می شود؛ از جمله این ژانرها، داستان کوتاه و رمان است که حاوی روایت هایی داستانی درباره زندگی همه طبقات و گروه های انسانی است. از جمله ی روایت های داستانی که در قالب رمان و داستان کوتاه عرضه می شود ، روایات شهری است که شامل داستان هایی درباره زندگی شهرنشینان، ماشینیسم، مصرف زدگی ، ولگردی ها، مفاسد شهری ، آشفتگی و ناپایداری زندگی خانوادگی و اجتماعی کارمندان ، روشنفکران و پوچی و جنون آنان است . از جمله نویسندگانی که از مشخصه های بارز و ویژگی مشترک داستان هایشان ، قرار گرفتن در حوزه روایات شهری است، می توان به گلی ترقی، چهره برجسته داستان نویسی از نسل دوم و فرخنده آقایی از نویسندگان مطرح نسل سوم اشاره کرد. اینان، دیری است که در عرصه ادبیات داستان نویسی ایران، حضور و نقشی فعال و پررنگ دارند و توانسته اند جایگاه خود را در عرصه آفرینش های ادبی تثبیت کرده و جهان داستانی منحصر به فرد خود را خلق کنند . روایات شهری، به سه شاخه ی جوامع شهری، خانواده و شهر و بازگشت به کودکی تقسیم می شود که بر طبق این تقسیم بندی ، رویکرد آثار گلی ترقی، به عنوان نویسنده ای از نسل دوم ، در شاخه بازگشت به کودکی و آثار فرخنده آقایی، در حیطه خانواده و شهر جای می گیرند.در همین راستا،عناصر روایی مورد نظر ژنت – روایت شناس ساختار گرای فرانسوی – به جهت نزدیکی بیشتر به بافت خاطره ای – گزارشی داستان های این نویسندگان ، برای تحلیل روایت و همچنین شیوه های مورد نظر او برای تحلیل داستان ها، برگزیده شد. این رساله، بر آن است تا به بررسی سیر داستان نویسی این دو نویسنده پرداخته و در پی آن، نگاهی به عناصر داستانی و روایی و ویژگی های آثارشان، به عنوان طبقه خاصی از نویسندگان داشته باشد، به نحوی که بررسی تطبیقی آثار این دو نویسنده ، ما را با تفاوت ها و اشتراکات اندیشگانی و نیز کارکردهای زبانی و روایی داستان های این دو نسل از داستان نویسان، آشنا می سازد.

ارتباطات غیرکلامی در آثار داستانی مصطفی مستور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  سمیه حاجتی جولندان   احمد رضی

یکی از راه های شناخت کیفیّت آثار ادبی، بررسی آنها بر پای? نظریه ها و الگوهای علمی جدید است. ارتباطات غیرکلامی از حوزه های جدید مطالعاتی است که کلی? پیام هایی را که افراد با رفتارهای غیرزبانی مانند حرکات بدن، رفتارهای چهره، رفتارهای آوایی، نشانه های محیطی، مصنوعات و... منتقل می کنند شامل می شود. در این پژوهش داستان های مصطفی مستور از منظر ارتباطات غیرکلامیِ بازتاب یافته در روایت داستان هایش مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و نشانه های غیرکلامی که مستور در داستان هایش استفاده کرده است شناسایی، طبقه بندی و معرفی می گردد همچنین نشان داده می شود که روایت غیرکلامی در شکل گیری عناصر داستان به ویژه شخصیّت پردازی، لحن، صحنه پردازی نقش به سزایی دارند و روایت غیرکلامی در کنار روایت کلامی عمدتاً کارکرد تأکیدی، تکمیلی و جانشینی در داستان ها دارند.

نشانه های شعر هایکویی در شعر معاصر ایران با تکیه بر شعر سپهری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  زینب مقیمی   عباس خایفی

سهراب سپهری، امروز نه تنها در ایران که در بسیاری از کشورهای جهان شناخته شده و اشعارش به بسیاری از زبانهای زنده دنیا ازجمله آلمانی، اسپانیایی، انگلیسی، ایتالیایی، ترکی استانبولی، عربی، فرانسوی و لهستانی ترجمه شده است. در عرصه شعر معاصر پس از نیمایوشیج بیش از هر شاعر دیگری ـ به افراط و تفریط ـ درباره سهراب سپهری سخن گفته شده است. در این میان منتقدانی که براساس اظهار نظرهای علمی ـ پژوهشی به شعر و هنر این شاعر معاصر نقاش پرداختهاند، انگشت شمارند. علاوه بر این ،بسیاری از این دیدگاهها، گرتهبرداری و تقلید از دیگران است. یکی از مسائلی که منتقدان بسیاری به آن اشاره کردهاند، دیدن نشانههای فرم هایکوی ژاپنی در شعر سهراب است. اما با چند مثال و اشاره نمیتوان به چگونگی و کیفیت شعر هایکویی در شعر سپهری پی برد. این، ما را بر آن داشته است تا نشانههای شعر هایکویی را در شعر سهراب کندوکاو کنیم و شباهتها و تفاوتهای آن را مورد بررسی قرار دهیم.

تصحیح دیوان حیدری تبریزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  مینا آینده   علی تسلیمی

سبک وقوع حد واسطی است میان سبک عراقی و هندی. همانگونه که از نام وقوع بر می آید، وقوع بیان حالات واقعی میان عاشق و معشوق است، به زبانی ساده و به دور از تکلّف و تصنّع. شاعر احساسات و حالات خود را در نهایت سادگی و صمیمیّت بیان می کند. در این سبک عاشق پست و حقیر است و معشوق ارجمند و معمولاً مذکّر است، عاشق ناچار است در برابر هر آنچه محبوب می گوید فرمانبردار باشد در غیر این صورت عشق محبوب را بیشتر از دست خواهد داد. امّا محبوب در برابر عاشق بدکیش، بدمهر، جفاجو و بلا انگیز است. شیوه ای فرعی در مکتب وقوع پیدا شد که به آن واسوخت می گفتند. در واسوخت عاشق از محبوب بیزار می شود و به دنبال رهایی و بریدن از اوست. حیدری تبریزی از شاعران قرن دهم می باشد. او شاگرد لسانی شیرازی است که او را بنیان گذار سبک وقوع می دانند. این رساله به کلّیاتی در مورد حیدری و سبک وقوع می پردازد و سپس غزلیّات حیدری را بر پای? روانکاوی هورنای مورد بررسی قرار می دهد، آنگاه دیوان تصحیح شد? حیدری ارائه می شود که تنها یک نسخ? خطّی در مجلس دارد. تصحیح حاضر تعلیقات لازم را نیز دارد. کلید واژه: وقوع، دیوان، حیدری، تصحیح، کارن هورنای.

نظریه ی بازتاب واقعیّت در داستان های صادق هدایت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  محدّثه هادوی   علی تسلیمی

در طول تاریخ، پیوسته هنر و جامعه بر یکدیگر تأثیر متقابل داشته اند. آثار ادبی به ویژه رمان، ریشه در اجتماع زمان خود دارند و بیانگر مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تاریخی جامعه ی خود هستند. جنبه ی واقع گرایانه ی رمان سبب شده تا این نوع ادبی، هم چون آیینه ای مسائل زمان خود را منعکس کند. هدف جامعه شناسی ادبیات، بیان پیوندهای جامعه و ادبیات و نیز آشکارسازی چگونگیِ بازتاب واقعیّت های اجتماعی در آثار ادبی به ویژه در رمان است. نخستین بار کسانی چون مادام دواستال و ایپولیت تِن سعی کردند به تعامل جامعه و ادبیات بپردازند. بعدها مارکس و انگلس و به دنبال آن ها، لوکاچ و گلدمن به عنوان بزرگ ترین نظریه پردازان در زمینه ی جامعه شناسی ادبیات، سعی داشتند بین ساختارهای اجتماعی و ساختارهای ادبی تأثیر متقابلی را نشان دهند. آن ها، رمان را انعکاس زندگی اجتماعی عصر نویسنده و نیز زاییده ی جهان نگری خاص او می دانند. صادق هدایت از داستان نویسان رئالیست معاصر ایران است که بازتاب واقعیّت زندگی انسان ها، تحولات اجتماعی و بیان تضادهای جوامع شهری و روستایی از درونمایه های آثار او است. در این رساله سعی شده تا با بررسی مسائل تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه ی عصر نویسنده و نیز جهان نگری او، نشان داده شود که جامعه و اثر ادبی همواره بر هم تأثیر نهاده و در پیوند با یکدیگر شکل گرفته اند.

نقد و بررسی نگاه انتقادی شاعران نوگرا به شعر کلاسیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  رضا چراغی   احمد رضی

تصویری که برخی از شاعران نوگرا از شعر کهن فارسی ارائه داده اند، در بسیاری موارد چون حقیقتهایی مطلق، بدیهی و تخطی ناپذیر پذیرفته شده است. از این رو بررسی انتقادی آراءِ آنان میتواند به رفع ابهامها و تناقضات درون بود مباحث شعر نو کمک کند و امکانات مغفول مانده شعر کلاسیک را فراروی آن قرار دهد. این رساله در یک بازه زمانی صدساله به تحلیل گفتمان شماری از مهمترین شاعران نوگرا(به ویژه نیما یوشیج، احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث)، تبارشناسی آراءِ آنان در نوشته های روشنگران ایرانی نیمه دوم قرن سیزدهم و سرانجام بررسی تفصیلی نگاه نیما یوشیج به شعر کلاسیک فارسی میپردازد. انتقادهای نوگرایان در مباحثی چون غیریت سازی و تقابل گفتمانی، مفصل بندی، برجسته سازی، حاشیه رانی، سوءِ تشخیص، طبیعی سازی، رژیم حقیقت، فشار گفتمانی و استراتژی های زبانی بررسی شده است. انتقادهای نوگرایان از شعر کهن فارسی، واجد مفاهیم و ویژگی های عمومی یک گفتمان است. مهمترین گزاره های انتقادی آنان، در سطح ماقبل گفتمانی شکل گرفته و با فراموشی زمینه های شکل گیری در نوشته های آنان تکرار شده است. نیما یوشیج به طور گسترده به شعر کهن و شاعران کلاسیک پرداخته است و میان آراءِ او با دیدگاه های روشنگران ایرانی و دیگر شاعران نوگرا، رابطه معنی دار وجود دارد. نوگرایان تقابل گفتمانی شعر نو و کهن را به تقابل شاعران کلاسیک، به ویژه تقابل حافظ/سعدی تعمیم داده اند و سعدی، مخرج مشترک گفتمان انتقاد از شعر کهن از آخوندزاده تا امروز است.

مقایسه ی موسیقی شعر شاملو و موسوی گرمارودی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  رقیه آزاد کردمحله   فیروز فاضلی

آهنگ و موسیقی می تواند در ما حالات عاطفی مختلفی ایجاد کند و از قدیم عنصر موسیقی به صورت وزن، مهم ترین عنصر شعر تلقّی می شد و حتّی گاهی آن را تنها مشخّصه ی تمایز میان نظم و نثر می دانسته اند. مشهورترین نوع موسیقی در شعر فارسی، وزن عروضی و نیمایی است. نیما پدر شعر فارسی، افقی تازه در شعر فارسی گشود. این روستازاده ی اهل یوش، عرصه را برای گفتن شعر عروضی، تنگ دید و برای رهایی از قید وزن و قافیه و تساوی مصراع های شعر، دست به ابتکاری زد که به نام خود او «شعر نیمایی» نامیده شده است. سال ها بعد، شاملو به تبعیّت از او پس از طبع آزمایی در شعر سنّتی به آن روآورد. البتّه بعدها از این هم فراتر رفت و شعر را از قید وزن نیز رها نمود و برای پرکردن این خلأ از عواملی دیگر برای ایجاد موسیقی کمک گرفت. شاملو بـرای ایجاد موسیقی از کوچک تـرین اجـزای زبان: تکرار صامت و مصوّت تا تکرار واژه، مصراع، انـواع تناسب های آوایی، دیداری و نوشتاری در شعر خود استفاده نمود و نوعی تازه از موسیقی را به وجود آورد. او با تأثیرپذیری از موسیقی متون منثور قرن چهارم و پنجم و لحن و آهنگ متون مقدّس، نمایش نامه و ... به تکامل موسیقی شعر سپید پرداخت. چنان که در این راه قبول عام یافت و موسوی گرمارودی یکی از شاگردان وی، بعدها مسیر او را ادامه داد و به درجه ای درخور رسید. در این پایان نامه کوشیده شده است موسیقی اشعار سنّتی و نیمایی و سپید شـاملو و موسوی گرماردی با مثال مورد مقایسه قرارگیرد تا برتری های هرکدام نسبت به دیگری مشخّص شود و تفاوت ها و شباهت های آن ها بر اساس اصول و ضوابط اشعار فارسی تبیین گردد.

بررسی عناصر سینمایی در آثار داستانی ابراهیم گلستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1389
  آزاده شاپسندزاده   علی رضا نیکویی

این پایان نامه در پی آن است که با موضوع کار قرار دادن آثار ابراهیم گلستان، مراوده میان ادبیات و سینما را آشکار سازد. به این منظور پس از ارائه ی چشم اندازی کلی از پیوند های ادبیات و سینما که مفاهیمی چون صناعات ادبی، اقتباس و روایت را در بر می گیرد، مبانی نظری ابراهیم گلستان پیرامون نویسندگی و فیلم سازی مطرح شده است. دستاورد طرح گفته های گلستان در باب این دو مقوله این است که وی مبنای پیدایش هر اثر هنری را واقعیت گرایی قرار داده است و آنچه سبک آثار او در زمینه ی ادبیات و سینما را به یکدیگر مرتبط می سازد، رعایت همین موضوع است. به عبارت دیگر فرم های روایتی – دیداری و شگردهای سینمایی در آثار داستانی ابراهیم گلستان از این رو به کار رفته است که تصویر، نمایش بهتری از واقعیت ارائه می دهد. در آخر، جهت اثبات این موضوع، داستان های ابراهیم گلستان به صورت مجزا تحلیل و عناصر سینمایی در آن ها برجسته سازی شده اند.

افسانه سیاه گالش و بررسی آن با توجه به نظریه ی کارکردگرایی مالینوسکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  سمن کاشانی   علی تسلیمی

چکیده افسانه ی سیاه گالش و بررسی آن باتوجه به نظریه کارکردگرایی مالینوسکی سیده سمن کاشانی افسانه ها به عنوان یکی از مظاهر فرهنگ عامیانه ، منبع پر ارزشی هستند برای شناخت خصوصیات مختلف فکری،اجتماعی،اقتصادی ،مردم شناسی و فرهنگی کسانی که در میان آنها رشد یافته و نمود پیدا کرده اند. افسانه سیا ه گالش یکی از همین افسانه ها ست و زادگاه آن در شمال کشور ،و در میان کسانی است که فعالیت اقتصادیشان بر پایه دامداری و دامپروری شکل گرفته و از این راه روزگار خود راسپری می کنند سیاه گالش دارای روایت های متعددی است و به دنبال خود باعث شکل بخشیدن به باورهای زیادی در میان مردمان شده است.با توجه به این روایت ها و باورهای ایجاد شده پیرامون آن می توان خویشکاری ها و ویژگی های این شخصیت افسانه ای را بررسی کرد. نکته جالب توجه درباره این افسانه نزدیک بودن آن به روایت اسطوره ای ست تا بدانجا که می توان آنرا بازمانده ای از ایزدان باستانی ایران دانست. اما برای شناختن و شناساندن هر چه بیشتر ارزش افسانه باید به لایه های زیرین افسانه ها راه برد. در پژوهش پیشرو از نظریه کارکردگرایی مالینوسکی ،یکی از مردم شناسان بنام در این زمینه بهره گرفته شده است.به این ترتیب حقایق بسیار جالبی درباره این افسانه آشکار می شود که بی شک درباره ی سایر افسانه های کشورمان نیز به همین شکل خواهد بود.

تصویر آفرینی در اشعار فروغ فرخزاد بر اساس نظریه ی تی.اس.الیوت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1390
  حلیمه ایزکی نظری   محمدعلی خزانه دار لو

ایماژ یا صور خیال مجموعه ی تشبیه ها و استعاره ها و به طور کلی صورت مجازی بیان را دربردارد. ایماژیسم مکتبی در شعر است که بر مبنای تصویرگرایی و خیال پردازی شکل گرفت و افرادی مانند: تی.اس.الیوت که از نظریه پردازان نقد نو است، از تصاویری که ظاهراً بی ربط هستند ولی در کنار هم قرار می گیرند، استقبال کردند. آنها برای ارائه ی مقصود به جای بیان مستقیم از صورخیال استفاده کردند. ایماژیست ها آثار بزرگی که مطلقاً ایماژیستی باشد از خود باقی نگذاشته اند، اما آنان تا حدّ زیادی خمیر مایه ی شعر نو بودند. استعاره ی پرتابی یعنی شاعر، تصاویری دقیق، محکم و فشرده که ظاهراً بی ربط هستند را بدون رابط در کنار هم قرار می دهد و واژه ها و عبارات رابط را حذف می کند، تا خواننده خود، به کشف این رابطه ها بپردازد. فروغ فرخزاد از کسانی است که شعرهایش به ایماژهای مورد نظر تی.اس.الیوت نزدیک می شود و در دو دفتر"تولدی دیگر" و "ایمان بیاوریم به آغاز فصلی سرد" ایماژهای قابل توجهی وجود دارد. در رساله ی حاضر تلاش شده است، با بررسی زندگینامه ی فروغ فرخزاد، استعاره های پرتابی در دو مجموعه ی "تولدی دیگر" و "ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد" مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد و گره گشایی آنها بیان گردد. کلیدواژه ها: ایماژ. استعاره ی پرتابی. تی.اس.الیوت. فروغ فرخ زاد.

فرایند فردیت در شاهنامه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1390
  سید مجتبی میرمیران سلاکجانی   علی تسلیمی

ازجمله رویکردهای متعدد نقد و بررسی آثار ادبی، نقد اسطوره‏شناختی یا نقد کهن‏الگویی است، که خود یکی از شاخه‏های فرعی نقد روان‏شناختی به شمار می‏آید. این رویکرد که عمدتأ بر پایه‏ی اندیشه‏ی روان‏پزشک سوئیسی، کارل گوستاو یونگ تکوین یافته است، به بررسی عناصر ساختاری اسطوره که در ناخودآگاه جمعی حضور دارند، می پردازد؛ به باور یونگ، این عناصر ساختاری، نوعی تجارب همگانی است که به گونه‏ای در همه‏ی نسل ها تکرار می شود و از راه قرار گرفتن در ناخودآگاه جمعی وارد سازمان روانی فرد می شود. یکی از اهداف مهم در روان‏شناسی ژرفانگر یونگ کنکاش و تحقیق در روان انسانی و نیز بررسی فرایندی است که منجر به تحقق کهن الگوی خویشتن در فرد انسانی می شود. این رساله به بررسی تیپ‏ها، پرسوناژها و قهرمانان داستان‏های شاهنامه بر پایه‏ی نظریات یونگ بویژه فرایند فردیت و کهن‏الگوها می‏پردازد و نشان می‏دهد،که فرد یا قهرمان برای این‏که به تفرد، تمامیت و به تعبیر یونگ به خویشتن دست یابد، باید از چه موانع و دام‏ها و چه منازل و خان‏ها و چالش‏های جدی که بر سر راه او قرار گرفته، بگذرد. کلیدواژه‏ها: فردوسی، شاهنامه، یونگ، ناخودآگاه جمعی، اسطوره، کهن الگو، فرایند فردیت .

بازتاب اندیشه های عرفانی فخرالدین ابراهیم عراقی در آثار او
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - پژوهشکده ادبیات 1390
  مریم اسدی   عباس محمدیان

از مطالعه و بررسی آثار فخرالدّینابراهیم عراقی چنین برمیآید که به شدّت تحت تأثیر مکتب ابنعـربی می باشد. او از پیروان ابنعـربی است و در بسیاری از موارد، مخصوصاً در مسأله? وحدت وجود به عقاید وی نزدیک می شود، به گونهای که او را می توان میراث دار وحدت وجود ابنعـربی دانست. به طور کلّی، عرفان عراقی مبتنی بر وحدت وجود است و ندای «همه اوست» را در همه جا منتشر میسـازد. وی این اندیشه را در لمعات - که پس از استماع آرای ابنعـربی در مجلس درس قونوی تدوین گردید- با ظرافت خاصّی توجیه و تقریر نمودهاست. عراقی به هر چه مینـگرد، چهره? حق را می بیند و جز او را نمی بیند. وی وجود را امری واحد میداند که جز او حقیقت دیگری وجود ندارد. به اعتقاد او هنگامی که حجاب ها کنار رود، سالک به حقیقت مشاهده میکـند که جز او هیچ نیست. تأکید عراقی بر موضوع خودشناسی، در اینجـا معنا می?ـابد که انسان بداند وجودی جز وجود حق وجود نداشته و هر چه هست، اوست. در این مرحله، تمامی تضّادها از بین میرود و انسان، محلّ تجلّی اسما و صفات خداوند میگـردد. این پدیده، انسانکـامل است که نمونه? کامل آفرینش میبـاشد. او انسانکـامل را برتر از تمام موجودات هستی می داند. انسانکـامل عراقی، انسانی است که از اوصاف و صفات رذیله به دور باشد و عمل صالح انجام دهد. انسانکـامل او، انسان عاشق است و به عقیدهی او فقط عاشقان شایستهی رسیدن به چنین جایگاهی هستند. عراقی عشق خدا به ذات خود را سبب آفرینش هستی میداند و معتقد است هر چه در جهان هست جلوهای از همان حقیقت واحد میبـاشد. او در بیان وحدت وجود زبانی ویژهی خود دارد. همه میگـفتند جز خدا هیچ چیز وجود ندارد، امّا او میگـوید جز عشق هیچ چیز وجود ندارد. مقصود او از عشق، همان سرچشمهی وجود است. وی اسما و صفات حق را عین ذات او میداند و می گوید عالم مجموعهی اسمای تحقّق یافته است و هر موجودی، مظهر اسم مخصوص از نامهـای حق – تعالی- می باشد. او اسما و صفات را حجاب ذات خدا می داند و معتقد است ذات اقدس خداوند به وسیلهی صفات او پوشیده شده تا هیچ کس او را چنان چه هست، نبیند و نشناسد. او در بسیاری از اشعارش به تزکیه? درون و پالایش نفس و زدودن زنگارها اشاره کرده است و برای «دل» جایگاهی والا در نظر گرفتهاست و تمام ارکان عالم را متأثّر از احوالات دل می داند. در نگاه او هیچ موجودی به پای دل نمیرسد و تمام اسرار هستی را نقش بسته بر لوح دل میداند. در نگاه او، گمشدهی آدمی درون خود اوست و اگر با چشم حقیقتبـین خود نگاه کنیم، خدا را در وجود خود می?ـابیم. عراقی عارف جمالگـرا و شاهدبازی است که همه چیز را از دریچه? عشق مینـگرد و به گفته? خودش، آیین و مذهبی جز عشق ندارد. از این رو، در بیان هر مسأله? عرفانی از زبان عشق بهره میگـیرد و آن را به صورت عاشقانه- عارفانه مطرح میسـازد. به اعتقاد او، تمام عشق ها به عشق حقیقی ختم می شود و در واقع عشق مجازی وجود ندارد و همه ی عشق ها، عشق به خداست. عشق از جمله اصلی و محوری عرفان عراقی و نگرش وحدت وجودی اوست که بدون درک و التزام آن، عملاً تمام عوامل دیگر منفعل می شوند. از نظر او، عشق انواعی دارد و به عشق عام و عشق خاص تقسیم می شود. او به سریان عشق در تمام موجودات عالم معتقد است و کاینات عالم را در جوش و خروش رسیدن به معشوق، اینگـونه به تصویر میکـشد: کرده عکس روی تو آیینه? دل گلشنــی بلبل جان غلغلــی در گلستــان انداختـه یک نظر کرده، خروش از عالمی برخاسته یک سخن گفته، غریوی در جهان انداختـه از سماع آن سخن مستان عشقت صبح وار جامه پاره کرده و جـان در میان انداختـه (عراقی، 1372: 6) به طورکلّی می توان گفت محور تمام عقاید وافکار عراقی، عشق و اصل وحدت وجود اســت کـه صورت عاشــقانهی این نظریّه را از طریق صدرالدّین قونــوی و آثار مشایخ پیشین دریافت کرده است. آیین عشق و همه اویی، بیش از هر چیز مورد علاقهی طبع عاشقپیشهی اوست. مکتب عراقی مبتنی بر سُکر است، در حـالی که پشـتوانهی آن، تعـالیم قــرآن، حــدیث و شریعت می باشد؛ امّا رکـــن اصلــــی و اســاسی عــــرفان او عشـــــق می باشد. او مفتون و مجذوب عشق است. به گفته ی خود او: در جهان غیر عشق نپرستم عشقبازیست رســـم و آیینم

شناخت توتم و تابو در افسانه های گیلان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  فیروز رحیمی طلب   عباس خایفی

افسانه ها، قسمی از فرهنگ عامه و جزء میراث اجتماعی و فرهنگی هر جامعه است که با انتقال از نسلی به نسل دیگر تداوم می یابد و به عنوان جزئی جدایی ناپذیر همه فرهنگ ها و تمدن های ابتدایی و امروزی قرار می گیرند. یکی از مفاهیم قابل بررسی در افسانه ها بررسی و شناخت مقوله توتمیسم است که به عنوان یکی از ادیان ابتدایی شناخته شده بشر، هنوز هم می توان ریشه های آن را در فرهنگ و اساطیر جوامع مختلف جستجو کرد. توتمیسم نوعی هم ذات پنداری و احساس مشترک آئینی و مقدس میان انسان و جهان خارج است، این نوع شیوه و رویکرد، به انحاء و اشکال متعدد، ارتباطی وثیق را برای تثبیت نظام اجتماعی رقم می زند. گرچه این مقوله به باور بسیاری از اسطوره شناسان و پژوهشگران عرصه ی دین یکی از اشکال و صور بنیانی ادیان ابتدائی است، اما خواسته و یا ناخواسته این نوع نگرش جزو یکی از مراحل سیر تحول اعتقادات بشری بوده است که می توان به باورهای مشترک توتمی چون قدرت فوق طبیعی، آگاهی و خبر از آینده، حمایت و پشتیبانی، هم نامی و هم ذات پنداری و دفع بلا، دشمن و بیماری، در میان ملل گوناگون رسید؛ که هنوز هم نشانه هائی از این باور داشت ها در فرهنگ و اساطیر ملل دیده می شود. این نوع نگرش در اندیشه ی قوم ایرانی نیز، از دیرباز تاکنون در ادبیات، عرفان، هنر و بسیاری از حوزه ها و زمینه های فرهنگی بازتاب خود را نشان داده است. در این پژوهش به بررسی نشانه هایی از توتم و تابوهای موجود در افسانه های گیلان پرداخته شده است. هدف از انجام این پژوهش رسیدن به ارزش محتوایی افسانه ها و رسیدن به درک روشن تری نسبت به آداب و رسوم، عقاید و باورها، و آمال و آرزوها از طریق افسانه ها است. این پژوهش در چهار فصل با بخش های جداگانه که در فصل اول به کلیات پژوهش، فصل دوم به ادبیات نظری، فصل سوم تحلیل و بررسی و در فصل چهارم به نتیجه گیری، پیشنهادات، و ذکرمنابع پرداخته است. با انجام این پژوهش می توان به جهان شمولی پدیده ی توتمیسم در میان جوامع ابتدایی پی برد.

بررسی کهن الگو در افسانه های گیلان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  حامد مصداقی بهاری   علی تسلیمی

نقد اسطوره شناختی یا کهن الگویی یکی از رهیافت ها و رویکردهای اصلی نقد ادبی معاصر به شمار می رود و این عمدتاً بر پایه یافته ها و نظریه های روان پزشک سوئیسی، کارل گوستاو یونگ، بنا شده است. این نقد و نوع رویکرد دامنه ای گسترده دارد و در اساس، واقعیاتی عمیق را در رویاهای عمومی و خاطرات جمعی هر جامعه جستجو می کند. از این رو با مذهب، فرهنگ، روان شناسی، تاریخ و مردم شناسی ارتباطی وثیق پیدا می کند و از همین روی اساساً خاستگاه آن ذهنی و فلسفی است و بر پایه رفتارها و کنش های انسانی بنا شده است. بر مبنای نظریه یونگ افسانه ها در حقیقت فرافکنی پدیده های روانی – ذاتی اند و ابزاری هستند که به مدد آن ها کهن الگو خود را در رویاهای آدم ها آشکار می کند و خویشاوندی نزدیک رویا، اسطوره، افسانه و ادبیات و هنر و دین را که نقش مهم رسانه ای نیز دارند، کهن الگوها را برای ضمیر خودآگاه قابل دسترسی می کنند. در این پایان نامه کهن الگوها و تجلی متعدد آن ها در قصه ها و افسانه های گیلان بررسی و کنش ها و خویشکاری شخصیت های داستان با توجه به نظریه یونگ و اندیشه های وابسته به آن چون کمبل و دیگران در این زمینه واکاوی می شود. کلید واژه : یونگ، کهن الگو، افسانه، ضمیر ناخودآگاه، گیلان

بررسی سفر اسطوره ای در افسانه های گیلان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  افسانه آشتینه   علی رفیعی جیردهی

این پایان نامه از پنج فصل تشکیل گردیده است. درفصل اول کلیات تحقیق، در فصل دوم به معرفی جوزف کمبل، آثار او و تحلیل های وی به همراه نظریاتش درباره ی اسطوره و رویا پرداخته شده است. فصل سوم شامل شرح مختصری از کارل گوستاو یونگ و معرفی کهن الگوهای وی اشاره گردیده است. فصل چهارم دربردارنده ی خلاصه ی 15 افسانه گیلانی است. و در فصل پنجم شخصیت ها، مکان های کهن الگوی هریک از افسانه های گیلانی براساس کهن الگوهای یونگ و سفر اسطوره قهرمان کمبل مورد تحلیل قرار گرفته اند. درانتهای کار بخشی به نتایح حاصل از این تحلیل ها و اشاره به جهان شمول بودن الکوی سفر قهرمان کمبل و نتایج حاصل از بررسی های این 15 افسانه گیلانی اختصاص یافته است.

هفت پیکرشناسی در بوته نقد و بررسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  بهاره هوشیار کلویر   عباس خایفی

این رساله در پی بررسی آثاری است که درباره هفت پیکر و بر پایه ی آن به رشته ی نگارش در آمده است.با این هدف که با جداسازی ، طبقه بندی و تدقیق در این نوشته ها بتوان به گوشه های نادیده و پنهان مانده ی این یادگار بزرگ دست یافت و به نقاط قوت و زیبایی آن آثار و همچنین کمبودها و کاستی های موجود در این پژوهش ها پی برد.زیرا در پیش چشم قرار دادن این منابع همراه با اوج و فرودهای آن آثار ، دیگر محققان و مشتاقان هفت پیکر را به گونه ای در مسیر خلق آثار ارزنده رهنمون می سازد.مطالعات هفت پیکر شناسی با نه رویکرد در رساله دنبال می شود که از سال 1316-تاریخ چاپ اولین مقاله - تا 1389 را در دایره ی بررسی خود قرار داده است.

شوخ طبعی درادبیات کودک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  الهام تقی پور   محمدکاظم یوسف پور

ادبیات کودک با هر تعریفی که از آن ارائه شود، دو کارکرد اصلی آموزشی و سرگرم کنندگی دارد. توجه بیش از حد به جنب? آموزشی و تعلیمیِ ادبیات کودک آن را هدف اصلی خویش دور می سازد. آموزش مستقیم، ملال آور و خسته کننده است و سبب بی-علاقگی کودک به مطالعه می شود. بدین منظور در ادبیات کودک همگام با کودکانه شدن کلمات و ترکیبات و ساختار، شعر و داستان باید به دنیای پر جنب و جوش و شاد کودکانه نزدیک تر شود و مطابق با ذهن و زبان او درآید. آنچه در بین ژانرهای گوناگون ادبی می تواند برای رسیدن به این هدف، به یاری ادبیات کودک بیاید، شوخ طبعی و طنز است. شوخی سرشار از خلاقیت و ابتکار است چیزی که با ذهن نوپای کودک بسیار همگون و هماهنگ می باشد. کودک این توانایی را دارد که به همه چیز از دریچه ای دیگر توجه کند. این خلاقیت و بکر بودن ذهن کودک در قالب سوالات، تخیلات و سخنان او به خوبی نمود می یابد. بنابراین اگر طنز بتواند وارد حوز? ادبیات کودک شود علاوه بر علاقه مند کردن کودک به مطالعه و در ورای آموزش رقیقی که در پس الفاظ دارد، ذهن و زبان او را بارور می سازد و او را بسیار زودتر با شیوه های دیگرگونه دیدن و اندیشیدن آشنا می سازد. البته محدودیت های کاربرد شوخی در ادبیات کودک نیز باید مورد توجه قرار بگیرد. زیرا در ورود طنز به عرص? ادبیات کودک بیم لودگی، مسخرگی، شوخی های نابه جا و آموزش نادرست طنز به کودک می رود. بنابراین طنز باید همانند سایر انواع ادبیات کودک کودکانه شود. به سخن بهتر باید کاربردی کودکانه بیابد تا هم آوا با دنیای کودک و در ورای بازی و خنده به دیگر رسالت خود یعنی آموزش بپردازد. هدف از این پژوهش بررسی نحو? ورود طنز به ادبیات کودک بر پای? چند داستان در سه گروه سنی (الف، ب، ج) است. انتخاب این داستان ها در گروه های (ب و ج) با توجه به برگزیده بودن آنها صورت گرفته است. اما داستانک های طنز تصویری گروه سنی (الف) از چند مجل? کودکان انتخاب شده اند. در این داستان ها انواع شگردهای شوخ طبعی با شاهد مثال از خود داستان ها آورده شده است. این سه گروه سنی بسیار به هم نزدیک هستند. به گونه ای که چندی است تقسیم بندی به گروه های سنی در کتاب های کودک مشاهده نمی شود. بنابراین نتایجی که از این رساله استخراج شده بر مبنای چند نمونه داستان برگزیده است و قابل تعمیم نمی باشد. اما از آن جهت که این داستان ها ، داستان های موفقی بوده اند، می توانند پایه و اساس قرار بگیرند. همچنین سایر داستان های برگزیده مورد مطالعه قرار گرفتند و از میان آنها این چند داستان انتخاب شدند. نتایج به دست آمده از این رساله نشان می دهد که برای گروه سنی (الف) که بیشتر تصویرخوان هستند، غافلگیری، انسان انگاری، تقلید و تضاد، برای گروه سنی (ب) غافلگیری، انسان انگاری، تکرار، تضاد، بازی با کلمات، جابه جایی و وارونگی، و برای گروه سنی (ج) که درک بیشتری از شوخ طبعی دارند، استفاده از ضرب المثل، بازی با کلمات، استفاده از آرایه های ادبی، تکرار، حماقت و بلاهت، اغراق، بی معنی نویسی، عکس و تضاد بیشتر قابلیت کاربرد دارند.

بررسی اسطوره ای عناصر اربعه در افسانه های تالشی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور استان مازندران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  شمیم زمانی طولارود   علی تسلیمی

چهار عنصر (آب، آتش، باد و خاک) از جمله عناصری اند که بازتاب آن ها را می توان در گستره ی وسیعی از جهان اساطیر مشاهده نمود. حضور این عناصر در ابعاد مختلف حیات بشر، همواره، مفاهیم و پیام های گوناگونی را القاء می کند. تجسّم ضدیّت ذاتی و وحدت نهایی که میان این عناصر متضاد و چهارگانه ی هستی برقرار است در جهت غلبه بر طبیعت ایجاد شده اند که در این میان هر آخشیج دارای نقش هایی است که در اساطیر جهان عمومیّت دارد. در میان چهار آخشیج «آب» عنصری حیاتی است که حکم زندگی را دارد و در نمادپردازی اساطیری با مفهوم باروری و بارداری پیوند نا گسستنی دارد. «آتش» نیز همچنان که نماد آرامش و آسودگی و پاکی و هستی بخشی است، می تواند عامل ویران گر و تخریب کننده، قهرآمیز و وحشت زا نیز محسوب شود. در اساطیر «خاک» رمز زندگی، باروری و زایایی و در همان حال بستری برای مرگ و اضمحلال و پایان حیات مادّی محسوب می شود. «باد» هم نمادی از نیروی جان و جنبش حیات است که گاهی به عنوان نمادی از خشم طبیعت، مخرّب و نابودگر می گردد. پژوهش حاضر بر آن است تا بازتاب نمادین این چهار عنصر هستی را در افسانه های تالش مورد بررسی، تحلیل و قرار دهد. بنابراین حاصل این بررسی ها ما را در شناخت بهتر افکار، جهان بینی و باورهای خاصّ ساکنان تالش یاری خواهد داد و با اهمّیّت و ضرورت هر یک از این عناصر در حیات آنان آشنا خواهد نمود

بررسی نشانه ای افسانه های مازندران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور استان مازندران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  سپیده معافی مدنی   علی تسلیمی

پژوهش های نشانه شناختی و نمادین در افسانه ها، راه های تازه ای برای تحقیقات ادبی و اسطوره شناسی می گشاید. نشانه ها در افسانه ها معمولاً همان نمادها دانسته می شوند؛ زیرا در افسانه ها نشانه های شخصی را نمی توان سراغ کرد. افسانه های مازندران نشانه هایی دارد که گاه همانند افسانه های دیگر است و گاه ویژه ی خود این سرزمین به شمار می رود؛ برای نمونه: عناصر طبیعی آن چون گیاهان و حیوانات، به گونه ای بومی آن جا به شمار می روند. گاهی نیز در اندیشه های آنان طنزهایی به چشم می خورد که نشانه ی بی اعتباری برخی از باورها و شخصیّت های خارق العاده است. نتایج پژوهش، بیان گر آن است که با کمک نشانه شناسی، می توانیم به تحلیل واژگان و کلماتی بپردازیم که گاهی مفاهیم و معنای اصلی در آن ها پنهان شده و خوانندگان و افسانه پردازان بدون توجّه به این معانی، آن ها را روایت می کنند. گاهی این نشانه ها، مسائل اجتماعی را به تصویر می کشند و دارای بن مایه های اساطیری نیز می باشند. این پژوهش به معرّفی و شناخت هر چه بیش تر افسانه های مازندران با تکیّه بر عناصر و مولّفه های نشانه شناسی می پردازد. در این رساله، به شرح نشانه ها و تأثیر آن ها در ساختار افسانه و همین طور تأثیر آن ها بر افکار، اندیشه ها و تخیّلات اقوام گذشته پرداخته شده است.

تحلیل روان شناختی قصه ها و متل های کردی کرمانشاه با تکیه بر نظریه ی ناخودآگاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1390
  سردار بختم   عباس خایفی

چکیده عنوان: تحلیل روان شناختی قصه‎ها و متل‎های کردی کرمانشاه با تکیه بر نظریه ناخودآگاه نام دانشجو: سردار بختم بررسی و مطالعه‎ی مواد فرهنگی امروزه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. این مطالعات جدا از معرفی فرهنگ‎ها به بازیابی و شناسایی هویت جمعی می‎پردازد. از کهن‎ترین و اصیل‎ترین مظاهر فرهنگی یک قوم می‎توان به قصه‎های عامیانه آن قوم اشاره کرد. این پایان نامه با این نگاه به جمع‎آوری و تحلیل قصه‎های عامیانه کردی کرمانشاه پرداخته است. قصه‎های عامیانه کردی کرمانشاه به عنوان یک متن فرهنگی اساس این پژوهش قرار گرفته‎ است. از آن‎جا که در زمینه‎ی جمع‎آوری و تحلیل قصه‎های کردی «خاص» کرمانشاه تحقیق ویژه‎ای صورت نگرفته بود مبنای تحقیق بر تحلیل روان شناختی قصه‎های عامیانه قرار گرفت. قصه‎های مکتوب مورد تحلیل از کتاب «قصه‎ها و متل‎های کردی» علی‎اشرف درویشیان انتخاب گردید اما از آن‎رو که در این اثر به قصه‎های خاص کرمانشاه کمتر توجه شده بود تعدادی از قصه‎ها به شیوه‎ی پژوهش میدانی گردآوری شد. قصه‎های جمع‎آوری شده با تکیه بر دو نظریه‎ی عمده و پیشرو «ناخودآگاه فردی» فروید و «ناخودآگاه جمعی» یونگ مورد تحلیل و بازخوانی قرار گرفته‎ است. پایان نامه حاضر با دیدگاهی میان رشته‎ای به معرفی قصه‎های کردی به عنوان یک متن باز و با قابلیت قرائتهای گوناگون می‎نگرد. این پژوهش با نشان دادن ظرفیت پذیرش و قابلیت خوانش‎های متفاوت روانشناختی قصه‎های عامیانه کردی سعی در بازخوانی و «دیگرخوانی» این قصه‎ها دارد، با این هدف که قصه‎ها می‎توانند به عنوان نوعی مستقل و جدا از دیگر انواع ادبی در نظر گرفته شوند. برمبنای اصول روانشناختی اساس پژوهش و با توجه ویژه به دو نظریه‎ی ناخودآگاه فردی و جمعی، عناصر ناخودآگاه فردی در قصه‎های کردی نمودی بارزتر دارد با این تفاوت که گوناگونی مفاهیم کهن الگویی در این قصه‎ها بیش‎تر و گسترده‎تر است. کلید واژه: قصه‎های عامیانه، متل، اسطوره، ناخودآگاه، کهن الگو،

ادبیت بازآفرینی قصه های عامیانه در داستان امروز ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  زهرا تقی زاده   علی تسلیمی

در ادبیات هر کشوری ردّی از قصه ها و افسانه ها و اسطوره های کهن دیده می شود، اما گاهی ردپای قصه ها مشخص تر است. بازآفرینی قصه های کهن در قالب داستان نو، یکی از شیوه های نشان دادن جاپای گذشتگان است که می توان آن را ادای دینی برای قصه ها و افسانه های کهن دانست. این پایان نامه به داستان هایی چون: پریون، تعویض مرکب، مهره مار، سرناچی و تن آبی، تنابی رو می کند که به ترتیب بازآفرینی قصه های فایز و پری، دوالپا، شاهزاده ابراهیم و یلدا، شهر جن زده و پسر و غول بیابان است. داستان های حاضر نمونه همه داستان هایی است که جنبه های ادبیتِ بازآفرینی را شامل می شوند. ادبیت در اینجا دارای مفاهیم بنیادی فرمالیسم است، اما با مفاهیم دیگر مدرنیسم نیز گره می خورد و برای نمونه افزون بر مفاهیمی چون زاویه دید، آشنایی-زدایی، آشکارسازی صناعت و مانند آن مفاهیمی چون سوررئالیسم در داستان پریون، ساختارگرایی و پساساختارگرایی در تعویض مرکب و نمادگرایی در داستان مهره مار نیز مطرح شده اند.این پایان نامه به بازآفرینی قصه های عامیانه و بررسی ادبی و مقایسه آن با داستان های امروزی می پردازد.

بررسی زاویه دید داستان نویسان از دهه ی شصت به بعد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1390
  شیوا پورنداف حقی   عباس خایفی

زاویه دید ، نقطه ی دید ، نظرگاه یا دیدگاه شیوه و فرم روایت و نیز زاویه بصری به زمان ، مکان و حوادث داستان و رمان است . زاویه دید را می توان از چندین وجوهبررسی نمود. یکی از مهم ترین وجوه ها ، زاویه دید شخصی است . در تقسیم بندی کلّی این زاویه دید به اوّل ، دوم وسوم شخص ، بدون راوی و متغیر یا چندگانه تقسیم می شود . از منظر دیگر با توجه به حالت و جایگاهی که نویسنده برای راوی داستانش انتخاب می کند ، می توان آن را به زاویه دید درونی ، بیرونی و یا ترکیبی از هر دوی آن ها تقسیم نمود . زاویه دید از بنیادی ترین عناصر داستان به ویژه داستان های امروز است که بر سایر عناصر داستان چون طرح ، پی رنگ ، راوی و ... تأثیر به سزایی دارد و به همین دلیل نویسندگان داستان های مدرن و پست مدرن به آن توجه ی وافری دارند و بسیاری از آنان در ارائه ی داستان خود از چندین زاویه ی دید استفاده می نمایند . در حقیقت زاویه دید در دست نویسندگان مدرن و به خصوص پست مدرن ابزاری برای ایجاد « آشنایی زدایی » ، « مضمون آفرینی » ، « منشوری » نمودن داستان و ... است . در ایران به ویژه از دهه ی شصت به بعد نویسندگان موفقی چون : بیژن نجدی ، رضا براهنی ، عباس معروفی ، ابوتراب خسروی ، منیرو روانی پور ، جعفر مدرس صادقی و ... با شگرد و شیوه های خاصی از زاویه دید بهره جسته اند.

ساختار روایی سفرنامه های حج
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1391
  محمد تقی یونسی رستمی   عباس خایفی

ظریه های روایت به سبب پیشینه کاربردی آن برای شناخت چگونگی کار ذهن و زبان بشر مورد توجه روایت شناسان و منتقدان ادبی بوده است.از این رو بسیاری از پژوهشگران تلاش کرده اند تا اجزای کوچکتر واحدهای زبانی را در ساختاری بزرگتر ترکیب نمایند و به شناسایی روایت بپردازند. بسیاری از آثار کهن مانند قصه های روسی توسط پراپ سر آغاز شناخت روایت شد. نظریه های روایت معمولاً با زبان،بیان،مکان، فضا سازی، بیان خطی ،شخصیت،زاویه دید و راوی ماجرا در پیوند است و وجه مشترک میان این نظریه ها به شمار می آید. کلیه این عناصر به ویژه زمان در سفرنامه ها قابل بررسی است. سفرنامه ها ژانری است که هم می تواند در ادبیات بررسی گردد و هم در دانش های انسانی دیگر، چرا که سفرنامه یادداشت های نویسنده ای است که در بیان و اقعیت های اجتماعی نوشته می شود و گاهی با تخیلات وی در می آمیزد. سفرنامه هایی که در این رساله بررسی می شوند،عبارتند از : 1- سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی2- سفرنامه ابن جبیر3- سفرنامه ابن بطوطه4- سفرنامه مکه امین الدوله5- خسی در میقات جلال آل احمد6-تحلیلی از مناسک حج علی شریعتی که همگی با زبان ساده و روایت خطی نوشته شده اند . این رساله، سفرنامه های یاد شده را از دیدگاه صاحب نظران ساختار گرا و روایت شناسان بررسی می کند. کلید واژه: سفرنامه حج، روایت شناسی،عناصر داستانی، ساختار روایی، نظریه روایت

نقد و تحلیل روایی- محتوایی داستان های کوتاه دفاع مقدس (ایران – عراق- 1359- 1367 ش)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1391
  محمود رنجبر برکادهی   علی تسلیمی

short story as an important literary genre in the recent decade is focused by many of young writers and literary critical with searching structure, content , artistic techniques and cognitive phenomenon of these works , we can show quantity of using some parts of storied literature from new literal techniques of the word and also we can show the usage of native, cultural and social foundation of islamic republic and holy defence . in this research 82 stories from the yosef short stories has been analyzed based on narrative structuralism and contextual analysis of sociology and also according to the sample of learning critical literary. in this research the analysis and critical narrative of holy defence short stories is based on structuralism way and presenting fundamental elements of telling story . in contextual research, short stories has been analyzed as internal belief of writers in acceptance or reject of social elements from the view of literal sociology. in this research we have shown that some of the recent writers with special time qualification describe the events with less ideological wordiness , complicated verbal process and artistic ambiguity . these stories against the stories of first and second decade of holy defence stories have built different ideas in the structure of stories with mixing the elements of story . for clarifying some of this theories we used the theories of robert mckee, gerard genette and cloud bremond in some stories. contextual part is about the consequences of war and it focuses on victims and tolerant of war and it is a reaction to the welts and belongings of the world. one of the important problems of third decade of holy defence is the repetition of themes of first and second decade which is specified with perseverance of some organizations and also there is the danger of bespoke literature of thirty and forty decades. key words: yosef short stories / gerard genette / cloud bremond/ narrative analysis / literary sociology

بررسی شگردهای سینمایی در اثار داستانی بیژن نجدی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1391
  محمد رضا محسن نژاد میاندهی   علی تسلیمی

پژوهش حاضر،به بررسی شگردهای سینمایی در داستان های بیژن نجدی ،نویسنده مدرنیست معاصر می پردازد.مبنای نظری این پژوهش ،نظریات رابرت مک کی،استفان شارف ودیوید بوردول است.رساله حاضر از چهار فصل اصلی :پیرنگ،ساختار،نشانه وروایت تشکیل شده است.هدف از اجرای تحقیق،آشکار ساختن خصایص سینمایی پیرنگ وروایت ونیز کارکرد زیباشناختی الگوهای ساختاری ونظام های نشانه ای سینمایی در داستان های بیژن نجدی است.نتایج تحقیق نشان می دهد که برخی از داستان های کوتاه نجدی ،با داشتن شاخص های پیرنگ های سه گانه سینمایی ،قابلیت فیلم شدن دارند.داستان های نجدی،متاثر از ساختار وروایت سینمایی است.ونیز ،نشانه ها در آثار نجدی ،کارکرد ونمود سینمایی دارد.

توصیف گویش گیلکی رودسر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - پژوهشکده گیلان شناسی 1391
  عفت امانی   سید مجتبی میرمیران

چکیده توصیف گویش گیلکی رودسر عفّت امانی زبان به عنوان یکی از مهمترین مولفههای فرهنگی نقش بسیار مهمی در تکوین و شکلگیری نظام اندیشگانی بشر دارد. همه نگرش انسان به هستی و فرای آن در زبان جلوهگر میشود و این زبان است که سبب چیرگی انسان بر جهان پ با شناخت یـک زبان میتوان، زندگی اجتماعی گـویشوران آن زبان را از دیـدگاه روانشناسی، جامعهشـناسی، مـردمشناسی، ادبی، تاریخی، سیاسی و جز آن بازشناخت. بررسی تفاوتها و تشخصهای فرهنگی بسیار مشکل است، چرا که جهان به یکسانسازی روی آورده است. گویشها و لهجهها، همان تشخصها و تفاوتهای فرهنگیاند که در برابر یکسانسازی جهانی پایدار ماندهاند و هنوز به یکدستی تن نداده و برجسته و برتر از دیگر دادههای فرهنگی باقیاند. هر زبان محصول فرهنگی ـ اجتماعی و فرایند فکری گویشوران و گویندگان آن است؛ ازاینروی زوال و فروپاشی آن سبب میشود تا دریچهای مهم در فرهنگ بشری بسته شود. در این میان گویش گیلکی رودسر نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این پایاننامه، نگارنده برحسب شناخت و درک موقعیت، بر آن شده است تا با گردآوری واژههای گویش و ثبت آنها و بررسی گویش در سه مقوله آواشناسی و فرایند واجی، صرف و نحو کوشش ورزد. در پایان، در بخش ملحقات، فهرستی از واژههای قاموسی رودسری و نیز فرهنگ موضوعی عرضه شده است تا چشماندازی از تواناییها و گستردگی این واژهها نسبت به امکانات متناظر آنها در زبان فارسی و دیگر گویشها، فراروی خوانندگان قرار دهد. کلیدواژه: گویش گیلکی رودسر، آواشناسی، فرآیندهای واجی، صرف و نحو.

بررسی جنبه های نوستالژیک در اشعار منوچهر آتشی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1391
  داود احمدوند   علی تسلیمی

نوستالژی اصطلاحی است که از روانشناسی وارد ادبیات و هنر شده است و برای توصیف و تحلیل آثار ادبی به کار برده می شود. نوستالژی در واقع تقابل گذشته و امروز و تلاش برای دست یابی به دنیایی آرمانی است که در گذشته وجود دارد. نوستالژی در ادبیات رفتاری آگاهانه است که هنرمند می کوشد با بهره گیری از آن به گذشته باز گردد. منوچهر آتشی (1312 ـ 1384) از شاعران پرکار ادبیات معاصر است که نوستالژی در آثار او از تشخص قابل توجهی برخوردار است. بازگشت به وطن که در آثار او به صورت بازگشت به زادگاه دیده می شود و همچنین عوامل و زمینه های اجتماعی ـ سیاسی و فرهنگی بیشترین سهم را در خلق احساسات نوستالژیک در اشعار آتشی دارد. این پایان نامه مشتمل بر یک مقدمه و چهار فصل است که عبارتند از: فصل اول پیشینه و طرح پژوهش. فصل دوم کلیات و تعاریف که به ریشه بابی لغوی و معانی اصطلاحی واژه و همچنین طرح مباحث پیرامون نوستالژی پرداخته شده است. در فصل سوم نیز شرح حال و آثار منوچهر آتشی بیان شده است و در فصل چهارم جنبه های نوستالژیک در اشعار منوچهر آتشی مورد بررسی قرار گرفته است. کلید واژه: نوستالژی، دنیای آرمانی، شعر معاصر، منوچهر آتشی

بررسی سازوکارهای طنز در اشعار گیلکی افراشته، شیون فومنی، مصطفی رحیم پور سیاهکلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سیده ساجده اقبالیان   علی صفایی سنگری

طنز کلامی است هنری و خنده انگیز که ضمن انتقاد از شخص، تیپ اجتماعی، یا موضوعی خاص؛ هدفش اغلب اصلاح جامعه یا چون و چرا در یک اندیشه باشد. طنز ظریف است و ساخت آن هنر و استعدادی والا می طلبد. افراشته، شیون فومنی و مصطفی رحیم پور، سه شاعر موفق گیلکی سرا هستند که با محتوای عمیق اشعار خود، مخاطبان را به تفکّر و تأمل وامی دارند. اشعار گیلکی این سه شاعر ویژگی های مشترک بسیاری دارند که زمینه ای مناسب را برای مطالعات فراوان و موثر در ادبیات بومیِ تأثیرگذار در ادبیات ملّی، فراهم می سازد. یکی از این ویژگی هاطنزهای غنی و موثر این سه شاعر است. در این پایان نامه بررسی سازوکارهای طنزآفرین هریک از سه شاعرِ نامبرده و مقایسه ی آنها با هم مدّنظر است. در اشعار گیلکی سه شاعر، سازوکارهای طنزآفرینی چون: اصطلاحات و مثل های عامیانه، توصیفات و تصاویر طنزآمیز، تشبیهات طنزآمیز، کوچک نمایی یا تحقیر، طعنه یا کنایه ی طنزآمیز، کاریکاتورسازی، ترکیب دو زبان و... دیده شده است.

معناباختگی در رمان معاصر بررسی تطبیقی مفهوم معناباختگی در "بیگانه" آلبرکامو "و"سه قطره خون" هدایت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  رکسانا شمسایی   بهزاد برکت

بیگمان،صادق هدایت و آلبرکامو از تأثیرگذارترین و برجستهترین نویسندگانی هستند که آثار آنها مورد توجه بسیاری از مترجمان، منتقدان و نویسندگان در سراسر جهان قرارگرفته است.درون مایه داستان های این دونویسنده از ویژگی های بی همتایی برخوردار است که آثار آنها را از نظر سبک وسیاق متمایز ساخته است.از آنجا که مطالعه ویژگی های ادبی بین فرهنگ-ها ازحوزه های تحقیق در ادبیات تطبیقی است در این جستار سعی شده است با روش اسنادی و تحلیل محتوا نشانه های معنا باختگی در بیگانه کامو و سه قطره خون هدایت و درنتیجه شباهت ها و تفاوت های معناباختگی غربی و ایرانی به صورت تطبیقی تحلیل و تفسیر شود تا از این رهگذر امکان درک دقیق تر این دو اثر و وجوه تشابه و تفریق آنها فراهم آید.یافته های تحقیق روند مشابهی را در مورد تکراری بودن زندگی ، ویرانگری زمان،انزوا و احساس بیگانگی،مشغله های ذهنی عذاب آورنشان می دهد .اما تفاوت هایی نیز میان دو نویسنده وجود دارد. عمده ترین این تفاوت ها پس از بسترهای اجتماعی و فلسفی متفاوت ، مضامین و زمینه داستان های دو نویسنده و تجلی متفاوت معناباختگی است.جان مایه های معناباختگی در این دو اثر سیر مشخّصی را دنبال نمیکند و شخصیّتها هرکدام بر اساس ویژگیهای درونیشان تنهایی و ناامیدی را تعریف و تجربه میکنند. واژگان کلیدی: معنا باختگی، صادق هدایت، آلبرکامو ، بیگانه ، سه قطره خون،نقد تطبیقی

شکست زمان در داستان های فرشته ساری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  نسرین ناطقی کورکابیجاری   علی تسلیمی

عناصر زمانی در ادبیات مدرن، بیشتر از ادبیات کلاسیک مشاهده می گردد. زیرا در جهان امروز به گونه ای دیگر به مقوله زمان نگریسته می شود. عناصر زمانی مورد بررسی این پایان نامه ، شکست زمان، سیلان ذهن و زمان گمشده نام دارد که از نظرات ژرار ژانت ، ویلیام جیمز، برگسون و ریمون کنان بهره گرفته است. داستان های بلند و کوتاه فرشته ساری به گونه ی چشمگیری زمان و عناصر یاد شده را برجسته کرده است، که بیشتر از همه با نظرات ژرار ژانت و سیلان ذهن میانه دارد. دراین رساله آثار داستانی فرشتهء ساری که مجموعاً شش رمان و داستان بلند و دو مجموعه داستان است از دیدگاه عناصرزمانی بویژه نظریات ژرار ژنت بررسی می گردد. که از این میان بارزترین داستان در قالب دیدگاه ژرار ژنت، داستان بلند عطررازیانه را می توان نام برد، همچنین در وادی جریان سیال ذهن ؛داستان آرامگاه عاشقان نمونه آشکارتاثیر این دیدگاه می توان دانست ودرادامه، زمان دیگری به نام زمان سوررئال (گمشده) که در کنار دیدگاه های مختلف در این آثاردیده شده، به صورت ویژه ای در داستان جزیره نیلی از فرشته ساری جلوه گر شده است.

تحلیل ویژگی هاوالگوهای قهرمان در ادبیات داستانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  ایمان رزمجوی صوفیانی   علیرضا نیکویی

واژه قهرمان معرب واژه پهلوی کهرمان (به معنی(« کار(جنگ) + اندیش)می باشد. معادل لاتین آن یعنی واژه ی hero از ریشه ی یونانی به معنای محافظت کردن و خدمت کردن می باشد. مفهوم قهرمان با ایثار سرشته شده است. قهرمان شخصی است که از نیازهای خود به نفع دیگران چشم میپوشد. تمامی داستانها به دلیل برخورداری از قهرمان یا اشکال دیگر آن نظیر ضد قهرمان، مورد پیگری یا اقبال مخاطبان قرار میگیرند. قهرمان با تحقق بخشیدن به پیروزی، نامیرایی، امنیت، عدالت، غرور ملی و آرمانهای اخلاقی، نیازهای روان انسانها را ارضا می کند، از این رو هر فرد یا جامعهای به ویژه در شرایط بحرانی، نیازمند قهرمان است. ویژگیها و الگوهای قهرمان در رشتههای مختلف اسطورهشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی و نقد ادبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. هر یک از این رشتهها با مفاهیم و تعاریف خود به سراغ قهرمان رفتهاند. همین امر سبب شده تا نتایج پژوهشهای آنها گاه متناقض و متضاد باشد. برای حل این تناقضها و رسیدن به افقی تازه، نیازمند نگاهی چندمنظری هستیم. در این پژوهش، نخست با مروری تاریخی بر سیر تحول شرایط زندگی و اندیش? بشری، سیر تحول ویژگیهای قهرمان را بررسی می کنیم. سپس با تبیین دقیق و انتقادی نظریهها و الگوهای پژوهشگرانی چون راگلن، فن هان، فروید، رنک، یونگ، فرای، کمبل، کوهات، پراپ، مارزلف، لوکاچ و گلدمن، دلایل عدم توانایی الگوهای آنها در احصای ویژگیهای قهرمانان مختلف را بررسی خواهیم نمود. در هر مورد نمونههایی از ادبیات فارسی را نیز با الگوی مورد نظر مقایسه خواهیم کرد. در عین حال میکوشیم با در کنار هم قرار دادن نظریه های مختلف و نگاهی نو، افقهای جدیدی در تبیین پدیده قهرمانی بگشاییم.

بررسی تطبیقی نظریه های نیما با شعر او
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1392
  مهتاب اوتاری   پروین گلی زاده

نیما یوشیج، شاعر بزرگ و نظریه پرداز شعر معاصر است. او در آثار خود با نوآوری و سنت شکنی، توانست شعر فارسی را از قید و بند برخی از موازین دست و پا گیر شعر کلاسیک رهایی بخشد و در مسیر طبیعی و مطابق با طبیعت زبان که در نظریاتش از آن به عنوان دکلماسیون یا دکلمه یاد می کند، قرار دهد. وی با دریافت درست، از طریق مطالعه در ادبیات کلاسیک ایران و جهان، به ویژه ادبیات فرانسه و با الگو گیری از شعر آزاد فرانسه، توانست خود را به عنوان نظریه پرداز شعر نو مطرح گرداند و شعر فارسی را از انقیاد وزن، فرم و تصویر های کلیشه ای آزاد کند و با تغییر در طول مصراع ها، عروض و قافیه ی کلاسیک را به خدمت شعر نو در آورد و زبان فاخر شعر کلاسیک را به سوی سادگی و روانی نثر گونه بکشاند و در محتوای شعر، دگرگونی اساسی ایجاد نماید. نیما از نظر بیان، شکل روایی ـ داستانی را برای شعر مناسب می داند و در هر یک از موارد فوق به نظریه پردازی بپردازد و در بسیاری از موارد نیز عملاً توانسته نظریات ادبی خویش را در اشعارش جلوه گر سازد. این پژوهش در پنج بخش صورت پذیرفته است؛ بخش نخست، شامل کلیات است. بخش دوم، مقدمه ای درباره ی نیما و معرّفی شخصیّت ادبی و آثار نظری و تئوری و اشعار او ارائه شده است. در بخش سوم، سنّت ستیزی وتجدّد گرایی و مبانی آن ها تبیین و تشریح شده است. در بخش چهارم، ارکان شعری نیما، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و در بخش پنجم، اندیشه های شعری نیما، مبتنی بر سه مکتب مشهور، رمانتیسم، رئالیسم و سمبلیسم، بررسی شده است.

تحول زبان زنانه در شعر شاعران زن ایرانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  سیده محدثه میرجعفری   علی تسلیمی

زبان زنانه و نوشتار زنانه را بیشتر فمینیست های تفاوت گرای فرانسوی مطرح کردند که از نوشته های ویرجینیا وولف در "اتاقی از آن خود" تأثیر پذیرفته اند. آنها بر زنانه نویسی در برابر نوشتار مرد محور که ریشه در سنّت سلطه ی مردان دارد، تأکید نموده اند و با روش های مختلفی سعی کرده اند زبان غالب را به چالش بکشند و مبانی استوار آن را سست کنند و درهم بریزند. در این راستا به خصوص از روش های پست مدرن بهره جسته اند. در این پایان نامه زبان زنانه در شعر شاعران زن از دوره ی مشروطه تا معاصر بررسی می گردد تا چشم اندازی از تحوّل ِ زبان شاعران زن در این دوره ی زمانی ارائه گردد. مبنای نظری این پژوهش براساس نظریات فمینیست های تفاوت گرا، هلن سیکسو، لوس ایریگاری و ژولیا کریستوا است که به طور ضمنی بر برخی اندیشه های آنها تأکید دارد. هدف این پایان نامه این است که تأثیر جنسیت بر زبان شاعران زن را در جهت رفع سلطه ی زبان مردانه و رسیدن به هم ارزشی هویت های جنسی ارزیابی کند و به واکاوی نحوه ی تعامل شاعران زن با زبان، براساس جنسیتشان بپردازد. شاعرانی که برای بررسی حاضر گزینش شدند عبارتند از: ژاله قائم مقامی، بدری تندری(فانی)، پروین اعتصامی، سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد و نازنین نظام شهیدی. در مجموع هر چه از نظر زمانی به جلو پیش می رویم، زنان هویت جنسی تأثیرگذارتری دارند و با نگرش های پیش روانه تری از زبان برای تثبیت و ارزش بخشی به زنانگی خود بهره برده اند.

بررسی رویکردهای تحلیل و نقد ادبی در حوزه ادبیات کودکان در ایران دهه 80
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1392
  سمیه خادمی گوراب زرمخی   احمد رضی

ادبیات کودک یکی از ژانرهای مهم در دور? معاصر به شمار می رود، به طوری که توجّه پژوهشگران رشته های گوناگون مانند ادبیات، فلسفه، علوم تربیتی، روان شناسی، جامعه شناسی، کتابداری و ... را به خود جلب کرده است. بخشی از پژوهش های منتشر شده دربار? ادبیات کودک، به نقد ادبی اختصاص دارد که در ده? هشتاد رونق بیشتری پیدا کرده است. این پایان نامه بر آن است تا با روش توصیفی – تحلیلی آثار علمی منتشر شده در زمین? نقد ادبی با موضوع ادبیات کودک را در ده? هشتاد شناسایی و طبقه بندی کند و نقاط ضعف و قوّت آنها را بشناساند. یافته های پژوهش نشان داد، که گرایش مسلّط در عرص? نقد ادبیات کودکان، همچنان با رویکرد محتوا گرایی است، نقد محتوایی با گرایش دینی – اخلاقی بیشترین تعداد را در بین انواع نقد به خود اختصاص داده است. از معضلات عمده نقد و نظری? ادبی در زمین? ادبیات کودکان رواج نقدهای سطحی، فقدان روشمندی، گرایش به احساس گرایی، ایدئولوژیک شدن نقد، کژخوانی نظریه ها، مدل سازی مکانیکی، تقلیل گرایی و ... است.

بررسی اسطوره شناختی سفرهای هفت خوانی در شاهنامه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  زهرا حسین نژادی   علی تسلیمی

شاهنام? فردوسی دارای ظرفیت های فراوانی در پژوهش های ادبی است که مهمترین آنها جنبه های اسطوره شناختی آن است . فردوسی، شاهنامه را بر اساس اسطوره های کهن ایرانی سروده و بر این مطلب آگاه بوده است که همواره این سروده ها واقعی نیستند، بلکه رمزی و تأویلی هستند. بسیاری از اسطوره شناسان روشهایی در تأویل اسطوره ها ارائه کرده اند که یکی از آنها «وگلر» است. اما، وی از نظریات یونگ و کمبل استفاده کرده است. وگلر در کتاب «سفر نویسنده» به سفر قهرمانان اسطوره ای رو کرده است. یونگ رسیدن به خود، فردیت و کمال را از راه های خطرناکی می داند که آنها را کهن الگو نامیده است. کمبل این راه ها را با کارکردهایی که همانند کارکردهای پراپ دانسته می شود، کامل می کند و مسیری را که قهرمان باید از خانه به سوی مقصد و از مقصد به سوی خانه حرکت کند نشان می دهد . این مسیرهای خطرناک و نیز جذاب و به گونه ای رو به کمال در سفرهای هفت خوان رستم و اسفندیار و چند سفر خطرناک قهرمانان شاهنامه به چشم می خورد که سرّامی آنها را هفت خوانی می نامد. این پایان نامه به بررسی هفت خوان ها و هفت خوانی های شاهنامه بر پای? نظری? «سفر نویسنده» وگلر می پردازد و هدف معرفی چهر? تازه ای از هفت خوانی هاست . کلید واژه : شاهنامه، کهن الگو، اسطوره، سفر، هفت خوان

بینش اساطیری در ادبیات داستانی زنان معاصر ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فرزانه مونسان   عباس خایفی

یکی از مهم ترین دستاوردهای تحولات فرهنگی بعد از مشروطه، آشنایی با اروپا و طرح مسایلی مانند برابری زن و مرد، عدالت، قانون مداری و... پدید آمدن فرم رمان و ظهور نویسندگان زن است. زنان به عنوان بخشی از جامعه ادبی به آفرینش آثاری پرداختند که بیان کننده خواسته ها و دغدغه های ایشان بود. زنان نویسنده ، همان گونه که در این رساله نشان داده می شود، توانستند در نیم قرن گذشته با خلق آثاری داستانی که با عناصری مانند اسطوره، کهن الگو و اندیشه های فمینیستی آمیخته شده بود، ابعاد اجتماعی و انسانی جنس خود را که در ادبیات مذکر مغفول مانده بود، نشان دهند. در این رساله پس از تحقیق بر روی حدود 50 رمان و مجموعه داستانی از 9 نویسنده برجسته معاصر؛ منیرو روانی پور، سیمین دانشور، غزاله علیزاده، گلی ترقی، مهسا محب علی، شهرنوش پارسی پور، بلقیس سلیمانی، شیوا ارسطویی و زویا پیرزاد و بعد از استخراج داده ها و تحلیل آن ها، این نتیجه حاصل آمد که نویسندگان زن ایرانی با انتخاب زنان به عنوان شخصیت اصلی داستان های خود و طرح مسایل آن ها و با بهره گیری از اسطوره ها و کهن الگوهای مونث توانسته اند به مقصود خود که همانا معرفی ابعاد اجتماعی زن در کنار سایر ابعادش است، دست یابند.

بررسی جنبه های فولکلوریک در آثار هوشنگ مرادی کرمانی بر اساس نظریه ی ایدئولوژی آلتوسر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  الهام کارگر   علی صفایی

دانش فولکلور از شاخه های علم مردم شناسی محسوب می شود که ترسیم گر بسیاری از جنبه های فرهنگ مردمی و از منابع باارزش پژوهشی در راستای شناخت افکار ، نحوه خود شناسی و جهان بینی افراد اجتماع و زمینه های فرهنگی و زیر ساخت های اجتماعی و سیاسی و ... هر جامعه و دوره ای است. هوشنگ مرادی کرمانی از نویسندگان معاصر در زمینه ی ادبیات کودکان و نوجوانان از وجوه گوناگون مضامین فولکلوریک در خلق داستان های خود بهره برده است. ما در پژوهش حاضر به بررسی و معرفی عناصر فولکلوریک به کار رفته در "اجزای "داستان های مرادی و نقد جامعه شناختی آن ها در "کلیت" داستان های وی بر اساس نظریه ی ایدئولوژی لویی آلتوسر جامعه شناس معاصر فرانسوی در زمینه ی جامعه شناسی ادبیات پرداخته ایم. جامعه شناسی ادبیات دانشی میان رشته ای است که به تعامل جامعه و ادبیات و جنبه های پیوند میان این ها توجه دارد.از دیدگاه این نظریه پرداز، ایدئولوژی ها و روش های رفتاری حاکم بر محیط اجتماعی ،به طور ناخود آگاه نگرش ها و کنش های افراد اجتماع را تحت تأثیرخود قرار می دهد.در این پایان نامه با روش توصیفی -تحلیلی و رویکرد ساختار گرایانه به زیر ساخت های فرهنگی و اجتماعی و... در آثار مرادی ، به شناخت ایدئولوژی های حاکم بر ساختار های سنتی و مدرن داستان های نویسنده و نشان دادن میزان نفوذ آن ها بر فضا های سنتی نسبت به ساختار های مدرن داستان ها، پرداخته ایم.این پایان نامه در چهار فصل تدوین یافته است : 1- بیان اصول مقدمه ی تحقیق و مطالبی در جهت آشنایی خوانندگان با نویسنده و شیوه ی داستان پردازی او 2- طرح مبانی نظری پژوهش 3 - معرفی و طبقه بندی عناصر فولکلوریک در اجزای داستان ها 4 - تحلیل آلتوسری این عناصر در ساختار داستان ها و پیوند با مشخصه های مبانی فکری و جامعه شناختی آلتوسر

بررسی مردم شناختی افسانه های پریان در گیلان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - پژوهشکده گیلان شناسی 1392
  مژگان حسنی   مجتبی میرمیران

افسانه¬ها بخش مهمی از فرهنگ عامیانه¬ی هر ملت هستند که در قالب داستان¬هایی ساده و در عین حال جادویی و خارق-العاده، آرزوها، باورها، ترس¬ها و عقده¬های خالقان و راویان خود را به خواننده منتقل می¬کنند. افسانه¬های گیلان با تغذیه از اقلیم ویژه¬ی این سرزمین، دارای موجودات و شخصیت¬های خارق¬العاده¬ی منحصر به¬فردی است. این موجودات عجیب نه صرفا زیانکار و نه به¬صورت مطلق نیکوکار و یاری¬گر انسان¬اند. با این حال با نگاهی کلی به رفتارها و خویشکاری¬های آنان می¬توان این موجودات را در دو دسته¬ی خیر و شر یا پاک و پلید جای داد. در افسانه¬های مورد نظر دیو و جن (آل و دوال¬پا) عموما زیانکار، و موجوداتی همچون پری (خاتون چهارشنبه¬سوری و اتیرننه)، سیمرغ و سیاه¬گالش در بیشتر حکایات خیرخواه و یاری-دهنده¬ی انسان هستند. با اندکی کاوش در ادیان و فرهنگ عهد باستان ایران و جهان، ردپای شخصیت¬های فوق¬الطبیعی افسانه¬های گیلان را در آن¬ها می¬یابیم و به سرچشمه¬های غنی این افسانه¬ها پی می¬بریم. بررسی مردم¬شناختی به شیوه¬های زندگی اجتماعی جوامع بشری، عرف و عادات و آداب و رسوم آن¬ها می¬پردازد. علاوه براین یک مردم شناس به دنبال یافتن علت حکمفرمایی هر فرهنگ بر یک جامعه است و با نگاهی کل¬نگر سعی دارد که همانندی میان فرهنگ و آداب ملل مختلف را یافته و ثبت و ضبط نماید. در پژوهش پیش رو تلاش شده است که با بررسی مردم¬شناختی افسانه¬های گیلان، به ریشه¬ و خاستگاه عناصر خارق¬العاده¬ی این افسانه¬ها پی ببریم و علاوه بر آن به موارد مشابه و همانند آن¬ها در افسانه¬های مناطق دیگر ایران و جهان واقف گردیم. به این منظور پژوهش حاضر در چهار فصل تنظیم یافته و برای تدوین آن از منابع و کتب افسانه-ای، اسطوره¬ای و روانشناختی بهره گرفته شده است.

تحلیل استعاره ی مفهومی در اشعار شاملو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مهدی نجار فیروزجایی   علی تسلیمی

واژه یmetaphor (استعاره)،از واژهی یونانی metaphora گرفته شده که خود مشتق است، از meta به معنای «فرا» وpherein به معنای «بردن». مقصود از این واژه دستهی خاصی از فرایندهای زبانی است که در آن ها جنبههایی از یک شی به شی دیگر فرا برده یا منتقل میشوند، به نحوی که از شی دوم به گونهای سخن میرود که گویی شیِ اول است. (هاوکس،11:1380). استعاره از مباحثی است که از گذشتهی دور ذهن متفکران را به خود مشغول کرده است. در آغاز فیلسوفان، منطقیون و منتقدان ادبی به استعاره پرداختند و بعدها زبانشناسان، مردمشناسان و حتی پژوهندگان آموزش و پرورش هم بدان روی آوردند. (موسوی فریدونی، 1382: 9).در مطالعات سنتی در باب استعاره دو نظر اساسی وجود دارد. دیدگاه نخست که میتوان از آن به عنوان دیدگاه کلاسیک اسم برد، استعاره را «انفکاکپذیر»از زبان میداند؛ صناعتی که میتوان برای حصول تأثیرات ویژه و از پیش اندیشیده وارد زبان کرد. و دیدگاه دوم که میتوان آن را رمانتیک نامید که به موجب آن استعاره از زبان جدایی ناپذیر است؛ زبانی که «باالضروره استعاری» است، و «واقعیت»ای که در نهایت محصول غایی کنش و واکنش اساساً «استعاری» کلمات و «شتاب ماده» ای است که هر روزه با آن برخورد میکند. استعاره که آگاهانه به کار گرفته میشود، فعالیت ویژهی زبان را تشدید میکند و حقیقتاً خلق واقعیتی «جدید» را در بر دارد.(هاوکس، 1380: 135).دیدگاه اول را به نوعی میتوان دنبالهی آرای ارسطو دانست که بیشتر در بوطیقا و ریطوریقا به استعاره میپردازد. و دیدگاه دوم بیشتر ریشه در آرای افلاطون دارد. اگرچه افلاطون برخلاف ارسطو، هیچ اظهار نظر کلی صریحی دربارهی زبان یا استعاره نکرده است و مواضع او در این موارد به صورت پراکنده در کتاب های او آمده است. «یکی از رفتارهای ظریف زبان که از قدیم متفکران را به خود مشغول داشته، ساخت استعاره است. اینکه چرا و چگونه زبان از استعاره بهره میجوید عمدتاً به لحاظ زیباییشناختی مورد توجه قرار میگرفته و استعاره و نقش زیبایی آفرینی زبان جدایی ناپذیر به نظر می رسید. درحالی که وجود استعاره در زبان خودکار، نه فقط به مقاصد زیبایی آفرینی، گواه بر این است که وجود چنین ساختی یک ویژگی فرعی نیست و در برخی گرایشهای اصلی ریشه دارد». (افراشی،1390: 12). «برای نخستین بار ارسطو به طور منظم به معرفی استعاره پرداخت. از نگاه ارسطو، استعاره آن است که چیزی را به نامی بخوانیم که آن نام در اصل به چیز دیگری تعلق دارد. اندیشمندانی چون آگوستین قدیس، توماس آکویناس و فلاسفه ی متأخرتری چون دیدرو وگلرت استفاده از آن را، از آن رو که بر مبنای مقایسهای و غیر مستدل استوار است بی ارزش شمرده اند. (بورشه و دیگران، 1389: 291). از نظر ادیبان کلاسیک، استعاره موضوعی زینتی و مربوط به بخش غیرعادی زبان است که در آن یک یا چند کلمه خارج از معنای معمول خود و برای بیان معنایی مشابه به کار می رود. از این منظر استعاره از زبان تفکیک پذیر است. از زمانی که ارسطو به صورت منظم استعاره را بررسی کرد تا کنون این مقوله دست خوش تغییراتی در سطح نظریه شد. در مقایسه با ارسطو که این پدیده را زبانی و متعلق به بخش بلاغت زبان می دانست، ریچاردز با اشاره به نسبیت معناها بر این عقیده است که دریافت ما از ماننده و مانسته ی استعاری، معنایی را می سازد که حاصل تبادل است نه تشابه. این نظریه توسط ماکس بلک ساخته و پرداخته شد. گرایس برخلاف دو نظریه ی مقایسه و تعامل استعاره را در چارچوبی کلان تر مورد بررسی قرارداد.او میان معنای موقعیتی پاره گفتار و معنای بدون زمان پاره گفتار تمایز قایل شد. او بر این عقیده بود که در موقعیت (situation) است که استعاره معنا پیدا می کند. جورج لیکاف در نظریه ای که در سال (1980) مطرح کرده معتقد است جایگاه استعاره به کلی در سطح زبان نیست، بلکه سراسر زندگی روزمره و از جمله حوزه ی اندیشه و عمل ما را نیز در برگرفته است. یکی از دلایل مهم آن ها در مطالعه زبان با این دیدگاه از این فرض ناشی می شود که زبان الگوهای اندیشه و ویژگی های ذهن انسان را منعکس می کند. (کرافت و کروز،. 2004 به نقل از: راسخ مهند، 1386: 1). بنابراین مطالعه ی زبان از این نگاه، مطالعه ی الگوهای مفهوم سازی است. با مطالعه ی زبان می توان به ماهیّت و ساختار افکار و آرای ذهن انسان پی برد. این مکتب تا حدود زیادی ریشه در مباحث زبانی مطرح در دهه های 1960و1970 دارد. در واقع این نگرش ماحصل "نزاع های زبان شناسی" میان معنی شناسان زایشی و طرفداران چامسکی است. دو تن از این افراد، یعنی جورج لیکاف و رونالد لانگاکر، در ادامه به این نتیجه رسیدند که نگرش در نظریه زبان شناسی باید از ریشه تغییر کند. آن ها به این نتیجه رسیدند که برخلاف آنچه چامسکی و طرفدارانش به آن معتقدند، بنیاد مطالعات زبانی باید بر اساس معنی باشد و قوای شناختی انسان در این مطالعه مدنظر قرار گیرند. تنها با این نگرش است که یافته های زبان شناسی می توانند واقعیت روان شناختی داشته باشند. اکثر این مخالفان با نظر چامسکی از شاگردان خود او بودند. دراین نگرش که ابتدا به عنوان شاخه ای از دستور زایشی از متن آن جدا شد، در ادامه به دیدگاهی مخالف تبدیل گشت. آن ها با نگرش تعبیری به معنی مخالف بودند و بررسی معنای زبانی را بر اساس معنی شناسی صدق و کذب و مولفه های معنایی نادرست می دانستند. در زبان شناسی شناختی فرض بر این است که زبان یک قوه ذهنی غیرحوزه ای و وابسته به دیگر قوای ذهنی است. کتاب های لیکاف (1987 ) و لانگاکر (1987 ) دو اثری هستند که پایه مکتب زبان شناسی شناختی در آن ها پی ریزی شده است. (راسخ مهند، 1386: 1). استعاره ی مفهومی در اصل «فهم و تجربه»ی مفهومی در اصطلاحات و عبارات مفهومی دیگری است. لیکاف و جانسون اساس این رابطه را که به شکل تناظرهایی میان دو مجموعه صورت می گیرد «نگاشت» می نامند. آن ها مجموعه ای را که دارای مفهومی عینی تر و متعارف تر است قلمرو مبدأ یا منبع و مجموعه ی دیگر را که دارای مفاهیم انتزاعی تر و ذهنی تر است، قلمرو مقصد یا هدف می خوانند. بدین ترتیب لیکاف در اصل استعاره را «نگاشت میان قلمروها در نظام مفهومی»تعریف می کند.(لیکاف،1390: 13). آن ها استعاره ها را به دو دسته ی متعارف و غیرمتعارف تقسیم بندی می کنند. استعاره های متعارف آن دسته از استعاره هایی هستند که در داخل واژگان زبان تثبیت شده اند و در گفتار و نوشتار روزمره استفاده می شوند و تمام اهل زبان مکرراً از آن ها استفاده می کنند؛ چرا که از تصورات استعاری نشأت می گیرند که نظام عادی و متعارف زبان را سازمان می دهند و برای اهل آن زبان آشنا قلمداد می شوند لیکاف برای اثبات وجود چنین نظامی از تصورات استعاری، دلایلی را عنوان کرد: • کلیات حاکم بر چند معنایی، یعنی استفاده از واژهها در چند معنای مرتبط به هم. • کلیات حاکم بر الگوهای استنتاج. یعنی مواردی که یک الگوی استنتاج از یک قلمرو مفهومی در قلمرو مفهومی دیگری مورد استفاده قرار می گیرد. • الگوهای حاکم بر زبان بدیع استعاری. • کلیات حاکم بر الگوهای تغییر معنایی. • آزمایش در حوزه ی روان شناسی زبان. (همان:141) که در فصل های بعد به طور گسترده تر مورد بحث قرار می گیرند. استعاره های غیرمتعارف، استعاره هایی هستند که در زبان روزمره کاربرد ندارند. به دیگر زبان مانند استعاره های متعارف ضرورتی برای استفاده از این ها در زبان عادی وجود ندارد. بلکه بیشتر در زبان شاعرانه به کاربرده می شود. این استعاره ها نیز ریشه در استعاره های متعارف دارند. به عبارت دیگر بدون وجود استعاره های متعارف و درک این استعاره ها، استعاره های بدیع که برآمده از ذهن خلاق هستند قابل درک نیستند. این استعاره ها به این دلیل قابل فهم هستند که نتیجه ی تناظر قلمرو مفهومی مبدأ به مقصد هستند. استعاره در نظام ذهنی رخ می دهد و صورت زبانی آن تنها نمود خارجی این فرایند است؛ این فرایند می تواند برای شناخت تفکرِ نویسنده و یا شاعر ابزار مناسبی باشد. انتخاب استعاره های متفاوت در متن توسط کاربران زبان، نشان دهنده ی ایدئولوژی غالب کاربران است؛ درعین حال ایدئولوژی های متفاوت در جهت نهادینه کردن باورهای بنیادین آن ها می توانند به تولید استعاره های متفاوت دست بزنند. احمد شاملو (1304-1379) شاعر، نویسنده، فرهنگ نویس و مترجم ایرانی است که آثار زیادی در زمینه های شعری و ادبی از ادبیات معاصر را به خود اختصاص داده و از سال (1326) با انتشار آهنگ های فراموش شده تا زمان انتشار آخرین مجموعه های شعری و غیر شعری در ادبیات ایران حضوری چشم گیر داشته است. حضوری که چندان هم بی حاشیه و در سکوت نگذشت و منتقدان و طرفداران خاصی را به خود اختصاص داد هم با انتشار آثار شعری و ادبی و هم آثار تحقیقی و هنری. شاملو به واسطه ی آشنایی و مواجهه با ادبیات مدرن غرب از یک سو و استفاده از شکل های کهن زبانی در سطح واژگانی و نحوی از سوی دیگر نوآوری و تنوعی در تصویر و تخیل را در شعر فارسی وارد کرده که سبب تمایز ملموس او بین دیگر شاعران معاصر شده است. در شعر شاملو، بررسی نوع نگرش در مورد مفاهیم انتزاعی اساسی زندگی که با استفاده از استعارهها رقم خورده و چرخش های به کارگیری او از استعاره ها شاید روشی مناسب برای شناخت و پی بردن به نظام فکری و دیدگاه این شاعر پویا و پرآشوب نسبت به این مفاهیم و پی بردن به دوره های تفکر شعری او باشد. در این پایان نامه استعاره های زمان، زندگی، عشق و مرگ در شعر احمد شاملو از دیدگاه زبان شناسی شناختی و استعاره ی مفهومی بررسی می شوند و دیدگاههای این شاعر نسبت به این مفاهیم تحلیل و بررسی می شوند.

کارکردهای زبانی شعرهای پسامدرن رضا براهنی بر پایه نظریه دریافت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فروغ ذوالفقاری   عباس خائفی

در پژوهش پیش رو، شعر پست مدرن که در دهه ی اخیر در کشور ما مورد توجه قرار گرفته است، بررسی و در این راستا تعاریفی از پست مدرن و مفاهیم مرتبط با آن مطرح شده است. مجموعه ی «خطاب به پروانه ها » اثر رضا براهنی بهترین نمونه برای نشان دادن ویژگی های شعر پست مدرن است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است.براهنی در بیانیه ای که در بخش انتهایی کتاب ضمیمه شده است، آرا و عقاید جدیدی در حیطه ی زبان و شعر بیان نموده ، که در فصل سوم این پژوهش مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.علاوه بر آن که ویژگی های کلی پست مدرن در این اثر نشان داده ، در فصل آخر پاره ای از اشعار براهنی بر مبنای نظریه ی «دریافت » آیزر تحلیل شده است. نظریه دریافت آیزر ، شیوه ای است که بر مبنای پدیدار شناسی و درک و دریافت خواننده ی فعال استوار است . آیزر اصطلاحاتی چون افق انتظارات و سفید خوانی را مطرح می کند ، نظریه ی دریافت خواننده محور می تواند معادل مرگ مولف نیز باشد. یکی از نتایج بسیار مهمی که می توان به آن اشاره کرد می تواند این باشد که شعر پست مدرن لزوما به نا معنایی نمی انجامد بلکه معنای جدید و نامتعارف آن است که گاهی بی معنایی تلقی می شود.

بررسی رویکرد عاشقانه، هستی شناسانه با لایه هایی از طنز در اشعار شمس لنگرودی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  سکینه شعبانی   عباس خائفی

هر متن ترکیبی از ذهنیت، نگرش، باور ها، احساسات فردی و جمعی نویسنده را در خود پدیدار می سازد. شکل کلام، گزینش واژه ها، محتوای اثر و به طور کلی ذهنیت هستی شناختی شاعر یا نویسنده می تواند بیانگر یک اندیشه سیاسی– اجتماعی، فلسفی و گاه ایدئولوژیک باشد و یا متاثر از این مفاهیم و حتی فارغ از جریان های تعهدگرایانه نسبت به اجتماع باشد. شاید بتوان گفت با نگاهی به دوره شعری اغلب شاعران، با توجه به وضعیت اجتماعی، چرخش و تغییری بارز و گاه پنهان در اندیشه و نگاه آن ها یافت خواهد شد. اندیشه و نگاه شمس لنگرودی(شاعرمعاصر،1329) مانند بسیاری از شاعران با توجه به گذر زمان دچار تحول و دگرگونی عظیمی شده است. این نگاهِ دگرگون شدهی شاعر نسبت به هستی، انسان، اجتماع از آغاز تا به امروز کاملا مشهود است. در مجموعه اشعار ابتدا شاهد به تصویر کشیدن جهان پریشان و ستیز با آن و در نهایت با پرسشگری مدام و جستجویِ درک دیگری از وجود و هستی با رویکردهای سه گانه، عشق، هستی شناختی و لایه های طنز قرار خواهیم گرفت. در این پژوهش سعی شده است با نگاهی بر سیر تکاملی نگرش شاعر، فاصلهی رسیدن از شعر سیاسی– اجتماعی به شعر اجتماعی– فلسفی، سپس به شعر تغزلی و بیان تجربه های عاطفیِ فردی و چگونگی کیفیت آن، در کنار نگاه هستی شناسانهی تازه تر و تغییر شیوهی سخن با عنصر طنز پرداخته شود. کلید واژه ها :عشق، هستی شناختی، طنز، درون مایه های شعری، شمس لنگرودی

بررسی مقایسه ای بوف کور و شازده احتجاب بر مبنای نقد اسطوره ای- کهن الگویی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  صدیقه باوقار پاشاکی   محمد کاظم یوسف پور

کندوکاوهای کارل گوستاو یونگ، روان شناس سوئیسی، در قلمرو روان آدمی و یافته های وی در زمین? اساطیر، دستمای? بسیاری از پژوهندگان در بررسی آثار ادبی قرار گرفته است. یونگ به خاطر توجه عمیقی که به انسان در شبک? روابط اجتماعی و تاریخی اش داشت، ساختار روان آدمی را در حوز? حیات اجتماعی و در عرص? تاریخ مورد بررسی و مطالع? دقیق قرار داد. در نتیجه بر دانش اسطوره شناسی و روان شناسی تأثیر قابل ملاحظه ای برجای گذاشت. او با وضع نظری? «ناخودآگاه جمعی» و ایجاد «نقد کهن الگویی»، افق های تازه ای از چگونگی بررسی و نقد ادبی پیش چشم محققان گشود. نقد اسطوره ای یکی از رویکردهای اصلی نقد ادبی معاصر است که براساس یافته های علوم روان شناسی، انسان شناسی و تاریخ تمدن به وجود آمده؛ به ویژه بیشترین تأثیرات را از نظریات یونگ دربار? "ناخودآگاه جمعی" و "کهن الگوها" پذیرفته است که از روان شناسی او به عنوان روان کاوی تحلیلی و از روش تحلیلی او از اساطیر به «اسطوره شناسی تحلیلی» یاد می کنند. در پژوهش حاضر، دو رمان مشهور بوف کور هدایت و شازده احتجاب گلشیری با نگرش نقد اسطوره ای و در چهارچوب کهن الگوهای یونگ ارزیابی و چگونگی تبلور هریک از کهن الگوها در این تحقیق مشخص می گردد. در پایان سعی می شود با بررسی تطبیقی این دو اثر، ضمن اشاره به مشابهت ها و وجوه افتراق آنها، دیدگاه دوگان? این نویسندگان مورد بررسی قرار گیرد.

روایت زنانه و مردانه در دو داستان "بوف کور" و "پیکر فرهاد"
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  نسرین ولی محمدزاده   علی تسلیمی

گاهی روایت زن و مرد متفاوت از یکدیگر می شود و بیان داستان از نقطه ی دید هر کدام به طرح مسائل خاصی می انجامد. در این رساله با بررسی دو اثر "بوف کور" و "پیکر فرهاد"، که دو روایت متفاوت از یک داستان اند، در حالی که راوی بوف کور مرد و راوی پیکر فرهاد زن است، تلاش شده است روایت این دو عموماً از لحاظ فمینیستی بررسی شده و تفاوت روایت زنانه و مردانه نشان داده شود.

بازتاب زمان در اشعار فروغ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات 1393
  اکرم محمودلو   علی تسلیمی

جنبه های مختلف زمان در اشعار فروغ فرخزاد نقش چشم گیر دارد. کمیت زمان بدین معنی است که زمان خطی بوده و پیامد رنج بار دارد و انسان را در فاصله ی کوتاهی به کام مرگ می کشد. کیفیت زمان نیز چگونگی گذر زمان، و چاره جویی در این مدت اندک است. اگر زمان با شادکامی بگذرد می تواند رنج گذر زمان را ناپدید گرداند. اشعار فرخزاد از دیدگاه زمان کم تر بررسی شده است و اگر این موضوع کاوش گردد چهره ای دیگر از فرخزاد شناخته خواهد شد. شعرهایی که جایگاه بلند در ادبیات معاصر ایران دارند باید از این دیدگاه نیز بررسی شوند به ویژه شعرهای مدرن امروزی که هرکدامشان به گونه ای با زمان گره می خورد. در آثار امروزی به این باور رسیده اند که زمان، جنبه ی تراژیک و پیش رونده دارد و دیگر بازگشتی بر آن تصور نمی شوند. برداشتی چنین از زمان، گاه به مفهوم معنا باختگی می رسد که در گذشته بدین جا ختم نمی شد. از نشانه-های اساسی زبان و محتوای شعر امروزی، نگرش خطی و گاه معنا باخته به زمان است.

بررسی رمان های خسرو حمزوی از دیدگاه رئالیسم وهمی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1393
  طیبه کریمی   علی تسلیمی

رئالیسم وهمی ژانری است که تداعی گر نام روسیه و نویسنده ی بزرگ آن داستایوسکی است. این ژانر در ایران میان نویسندگان ایرانی هم که از طریق ترجمه با آثار نویسندگان جهان به ویژه روسیه آشنایی کسب کرده بودند و به دلایل فرهنگی، زمینه و آمادگی پذیرش چنین سبک و روشی را داشتند، گسترش یافت. در بین نویسندگان ایرانی خسرو حمزوی بیش از دیگران به این ژانر گرایش دارد. مولفه های رئالیسم وهمی در همه ی آثار خسرو حمزوی یافت می شود و به سبک همیشگی آثارش تبدیل شده است. در این رهیافت رمان های سه گانه ی خسرو حمزوی که از لحاظ ساختاری و محتوایی شباهت های بسیاری با یک دیگر دارند، برای بررسی طبق مولفه های رئالیسم وهمی برگزیده شده اند.

تیپ های دوگانه در قصه های اساطیر پیش از اسلام
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1386
  شراره باباشکوری   عباس خایفی

چکیده ندارد.

ساختارهاو درون مایه های آثار اسماعیل فصیح
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1386
  رقیه شعبانی   علی تسلیمی

چکیده ندارد.

تعلیق در داستانهای پست مدرن ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1387
  سمیه برازجانی بنداروزی   علی تسلیمی

چکیده ندارد.

تحلیل روانشناختی شخصیت های آثار منیرو روانی پور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1388
  معصومه صادقی رودسری   فیروز فاضلی

چکیده ندارد.

مولفه های هویت ملی ایرانیان در شعر شاعران نئوکلاسیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1388
  نادر عاشوردخت   احمد رضی

چکیده ندارد.

بررسی توصیفی : انتقادی و جامعه شناسی رمانهای عامه پسند
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم انسانی 1387
  کبری مظفری   علی صفایی

چکیده ندارد.

مقایسه و سیر تحول نمادهای مهری در اشعار فردوسی، خاقانی و حافظ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1387
  مجتبی محمدنیا کپورچال   عباس خایفی

چکیده ندارد.

منطق گفتگویی در داستان های صادق چوبک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1388
  فاطمه ادراکی   علی تسلیمی

چکیده ندارد.

بررسی ضرب المثلهای استان مازندران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1388
  رویا میرزایی مطلق   علی تسلیمی

چکیده ندارد.