نام پژوهشگر: عزت‌الله رییسی

بررسی فرایندهای تخریب کننده کیفیت آب زیرزمینی ساحلی به کمک پارامترهای هیدروشیمیایی در دشت آبدان - دیر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1388
  بهروز شریف زاده   محمد زارع

در مناطق ساحلی، الگوهای کیفی آب زیرزمینی به دلیل اختلاط آبهایی که از منابع تغذیه متفاوت منشاء می گیرند، پیچیده می باشد. آبهای زیرزمینی در سواحل متاثر از سازندهای تبخیری، کفه های تبخیری، آب دریا، بالا آمدن آبهای حوضه های عمیق، منابع anthropogenic مثل آب فاضلاب ها یا آب های برگشتی کشاورزی می باشد. این عوامل باعث شور شدن آبهای شیرین سواحل می شوند. منطقه مورد مطالعه در این تحقیق یکی از سفره های ساحلی خلیج فارس در استان بوشهر می باشد که طی سال های اخیر کمیت وکیفیت آب زیرزمینی در این منطقه دستخوش تغییراتی شده است. این تحقیق به منظور بررسی فرآیندهای کنترل کننده کیفیت آب زیرزمینی در منطقه آبدان – دیر انجام گرفته است.. برای رسیدن به اهداف این تحقیق، بررسی های هیدروژئولوژی، هیدروژئوشیمی و مدل سازی هیدروشیمیایی انجام شده است. در مطالعات هیدروژئولوژی از آمار ماهانه سطح آب زیرزمینی در 36 حلقه چاه مشاهده ای استفاده شده است. ترسیم خطوط هم پتانسیل آب زیرزمینی نشاندهنده پتانسیل حرکت آب از طرف دریا به منطقه لمبدان و از طرف بخش میانی دشت به طرف منطقه آبدان می باشد. جهت بررسی های هیدروژئوشیمی، طی چهار مرحله از 74 حلقه چاه بهره برداری و مشاهده ای نمونه برداری صورت گرفته است. در این نمونه برداری ها پارامترهای هدایت الکتریکی، دما، اسیدیته، غلظت یون های اصلی و نیترات اندازه گیری شده است. همچنین 19 نمونه جهت آنالیز ایزوتوپ های پایدار آب و 14 نمونه جهت آنالیز یون برم نیز انتخاب شده است. منطقه مورد مطالعه از نظر شرایط هیدروژئولوژیکی و هیدروژئوشیمی به سه بخش آبدان، بخش میانی(جمرک) و لمبدان قابل تقسیم می باشد. در منطقه لمبدان، سفره آب زیرزمینی در معرض نفوذ آب دریا می باشد. در بخش میانی دشت(جمرک)، تبخیر از سطح آب زیرزمینی باعث کاهش کیفیت آب زیرزمینی شده است. سفره آب زیرزمینی در منطقه آبدان در معرض نفوذ آبهای تبخیری بخش میانی دشت واقع شده است. بررسی نقشه های هم غلظت یون ها و هدایت الکتریکی با نقشه های هم پتانسیل آب زیرزمینی نشاندهنده الگوی خاصی از تغییرات کیفیت آب زیرزمینی در منطقه مورد مطالعه می باشد. این الگو نشاندهنده اختلاط آب های با کیفیت مختلف در منطقه مورد مطالعه می باشد. بر اساس دیاگرام های ترکیبی تهیه شده، در منطقه آبدان اختلاط بین آبه ای شور و تبخیری میانه دشت با آبهای با کیفیت مطلوب در حاشیه تاقدیس نمک رخ می دهد که نسبت اختلاط آب شور حداکثر 16 درصد می باشد. در منطقه لمبدان سهم آب دریا در اختلاط تا حداکثر 8 درصد محاسبه شده است. از مدل سازی هیدروژئوشیمیایی معکوس(inverse geochemical modeling) به کمک کد کامپیوتری phreeqc جهت بررسی تکامل هیدروژئوشیمیایی آب زیرزمینی و تدقیق نتایج هیدروشیمیایی استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، فرآیندهای اثرگذار بر هیدروشیمی آب زیرزمینی در منطقه آبدان شامل فرآیندهای تبادل کاتیونی، dedolomitazation، اختلاط آب زیرزمینی این منطقه با آبهای تبخیری بخش میانی دشت می باشد. در منطقه لمبدان نیز نفوذ آب دریا، انحلال ژیپس و دولومیت و فرآیند تبادل کاتیونی بر روی کیفیت آب زیرزمینی این منطقه اثرگذار می باشد. در منطقه میانی دشت(جمرک)، فرآیند اصلی در تخریب کیفیت آب زیرزمینی ، تبخیر از سطح آب زیرزمینی می باشد.

طبقه بندی آب خوان های کارستی زاگرس بر اساس جهت جریان عمومی آبهای زیرزمینی و خصوصیات فیزیکوشیمیایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم 1386
  جواد اشجاری   عزت الله رییسی

چکیده ندارد.

برآورد ذخیره سدهای مخزنی در دوره های خشک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم 1388
  زهره زندوکیلی   نوذر سامانی

حوضه ی آبریز جازموریان در جنوب شرقی ایران واقع شده و توسط رودخانه های بمپور و هلیل رود زهکشی می شود. هلیل رود پر آب ترین رودخانه استان کرمان است که سد مخزنی جیرفت بر روی آن احداث شده و اکنون در دست بهره برداری می باشد. این سد از نظر تأمین آب مصرفی شهرستان جیرفت و تولید انرژی الکتریکی دارای اهمیت فراوانی می باشد. وقوع خشکسالی از ویژگی های اصلی آب و هوایی ایران است و حوضه ی جازموریان از این قاعده مستثنی نمی باشد. وقوع خشکسالی های شدید و متداوم تأثیر زیادی بر روی سیستم رودخانه ای در این منطقه می گذارد. هدف از این تحقیق، تخمین میزان آب ورودی به سد مخزنی جیرفت در دوره های خشکسالی است که در واقع همان میزان جریان پایه رودخانه در این دوران می باشد. به همین منظور از داده های دبی روزانه ایستگاه کناروئیه (با مختصات جغرافیایی: طول جغرافیایی "2 ،?15،?57 و عرض جغرافیایی" 18، ?52،?28 ) که در بالادست سد جیرفت قرار دارد استفاده شد. برای تخمین مقدار جریان پایه کلی ابتدا هیدروگراف جریان کلی ترسیم گردید و سپس با چهار روش محدوده زمانی ثابت، محدوده زمانی جا به جا شونده، حداقل موضعی و درون یابی خطی، تفکیک هیدروگراف به دو مولفه ی جریان پایه کلی و رواناب سطحی صورت گرفت. کلیه این اعمال به روش خودکار و با کمک برنامه های رایانه ای hysep و part انجام شد. در آخر متوسط نتایج بدست آمده از چهار روش برای کل دوره ی مورد مطالعه (1386-1372) نشان دادند که حدود 60 درصد از جریان رودخانه را جریان پایه کلی تشکیل داده است. در نهایت نتایج بدست آمده نشان دادند که حداقل مقدار جریان ورودی به مخزن سد 22.76 میلیون متر مکعب در سال می باشد که این مقدار خود از دو مولفه ی جریان خروجی از آبخوان ها و مولفه ی وقایع ذوب برف موجود در ارتفاعات منطقه تأمین می گردد. پیشنهاد می شود در تحقیقات بعدی حجم رواناب حاصل از ذوب برف که به رودخانه می ریزد محاسبه گردد.تخمین مقدار تغذیه ی آبخوان های مرتبط با رودخانه هلیل رود از دیگر اهداف این تحقیق بود که برای این کار از روش rorabaugh استفاده شد. در این روش تعیین شاخص فروکش k ضروری می باشد. بنابراین با استفاده از برنامه ی recess متوسط شاخص فروکش برای کل حوضه تعیین گردید.