نام پژوهشگر: خداکرم سلیمی‌فرد

بررسی مشکلات و ارائه راهکارهایی برای ارتقای بهره وری نیروی انسانی در شرکت ملی پخش فرآوده های نفتی ایران- منطقه بوشهر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه خلیج فارس - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  محمدعلی عباس زاده   غلامرضا جمالی

یکی از اهداف اولیه هر سازمان و مدیران آن بهبود بهره¬وری نیروی انسانی می¬باشد. دستیابی به این هدف نیز مستلزم برنامه¬ریزی و درک دقیق از وقایع موجود در سازمان می¬باشد. در این پژوهش بر مبنای مرور متون مرتبط و دریافت نظرات کارشناسان موانع بهبود بهره¬وری شناسایی گردید. این موانع در قالب 6 گروه،دسته¬بندی گردید. بدیهی است که میزان تاثیرگذاری این موانع بر بهره¬وری نیروی انسانی، از مانعی به مانع دیگر متفاوت است. بنابراین پرسشنامه¬ای طراحی گردید تا میزان اهمیت موانع یاد شده را ارزیابی، و موانعی که اهمیت کمتری دارند حذف گردند. نتیجه این مرحله دستیابی به 16 مانع در قالب 5 گروه اصلی بود. پس از شناسایی موانع نهایی بهبود بهره¬وری نیروی انسانی در شرکت ملی پخش فرآورده¬های نفتی ایران- منطقه بوشهر، از روش مدل¬سازی ساختاری تفسیری به منظور تعیین روابط، تجزیه و تحلیل، و طبقه¬بندی موانع بهبود بهره¬وری استفاده گردید. در پایان نیز از با استفاده از فرایند تحلیل شبکه¬ای نسبت به رتبه¬بندی این موانع اقدام گردید.

یک مدل ریاضی چند هدفه برای زمان بندی کارگاهی انعطاف پذیر چند منبعی با فعالیت های نگهداری انعطاف پذیر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه خلیج فارس - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  عباس عباسی زاد   خداکرم سلیمی فرد

زمان بندی عملیات یکی از مهم ترین مسئله ها در حوزه برنامه ریزی و مدیریت فرآیندهای تولیدی می باشد. زمان بندی یک فرآیند تصمیم گیری است که بر پایه ای نظام مند در صنایع تولیدی و خدماتی مورد استفاده قرار می گیرد. زمان بندی کارگاهی انعطاف پذیر شکل توسعه یافته ای از زمان بندی کارگاهی است که در آن عملیات می توانند بر روی ماشین های مختلفی از یک مجموعه ماشین ها انجام شوند. زمان بندی کارگاهی انعطاف پذیر از آن جهت که باید نحوه¬ی تخصیص عملیات به ماشین ها را نیز تعیین کند از زمان بندی کارگاهی پیچیده¬تر است. در این پژوهش مسئله زمان بندی کارگاهی انعطاف پذیر با توجه به محدودیت نگهداری و تعمیرات و دسترسی به تعمیرکار مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش ارائه ی یک برنامه¬ی زمان بندی مناسب است به طوری که: برنامه ی نگهداری پیشگیرانه را در نظر گرفته و وقفه های ناشی از تداخل با برنامه ی تولید و نیز بار ماشین آلات را کاهش دهد و محدودیت های ناشی از دسترسی تعمیرکارها را در نظر گرفته و با تخصیص صحیح فعالیت های نگهداری و تعمیرات به آن ها زمان پایان تمام کارها و بار ماشین ها را کمینه سازد. در این پژوهش پس از بازخوانی پژوهش های پیشین اقدام به شناسایی متغیرها، پارامترها و معیارهای عملکرد گردید و بر این پایه یک مدل ریاضی غیرخطی آمیخته عدد صحیح تعریف گردید. سپس مدل پیشنهادی با استفاده از یک الگوریتم فراابتکاری حل گردید. در آخر نیز یافته های مسئله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و اقدام به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادها گردید. در این بخش مقادیر زمان تکمیل عملیات، زمان تکمیل فعالیت های تعمیراتی و میزان زمان تخصیص داده شده به تعمیرکاران برای انجام فعالیت ها مشخص گردید. همچنین سه مقدار از بهترین مقادیر به دست آمده برای معیارهای عملکرد نیز ارائه شده است. در راستای سوال های پژوهشی یک مدل ریاضی غیرخطی آمیخته عدد صحیح طراحی گردید و مقادیر سه تابع هدف کمینه سازی زمان تکمیل کل کارها، کل بار ماشین ها و بیشینه بار ماشین ها بدست آمد.

ارائه مدلی مبتنی بر رویکرد فراابتکاری برای مسئله زمانبندی پرستاران (مطالعه موردی بیمارستان فوق تخصصی قلب و عروق جواد الائمه مشهد)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه خلیج فارس - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  زهرا شهابی کارگر   خداکرم سلیمی فرد

امروزه بکارگماری اثربخش منابع انسانی، که عموما گرانترین منبع برای اغلب سازمانها هستند اهمیت بسیاری دارد. زمانبندی اثربخش نیروی کار میتواند هزینه های منابع انسانی را کاهش دهد، به علاوه خدمت رسانی به مشتریان را بهبود میبخشد و رضایتمندی کارمندان را افزایش میدهد. در همین راستا بکارگیری روشهای محاسباتی برای زمانبندی کارکنان از میانه سده بیستم مورد علاقه پژوهشگران و موضوع بسیاری از پژوهشها بوده است. با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سئوال است که" چگونه میتوان مسئله زمانبندی پرستاران بیمارستان را در چارچوب یک روش تحقیق در عملیات مدلسازی نمود؟". بدین منظور پس از مطالعه گسترده کتابخانهای در زمینه این موضوع و بررسی شرایط مطالعات قبلی و تطبیق آن با مسئله مورد نظر این پژوهش، رویکرد فرا ابتکاری الگوریتم ژنتیک به منظور مدلسازی مسئله زمانبندی پرستاران بیمارستان مورد استفاده قرار گرفت. مدل ارائه شده در این پژوهش در پی ساختن برنامه های زمانی هفتگی وظایف پرستاران بیمارستان و تخصیص پرستاران به نوبت کارهای هر روز با در نظر گرفتن محدودیت های نرم و سخت است. به طوریکه ضمن برآوردن تقاضای بخش برای تعداد پرستاران مشخص در هر نوبت کاری، پاسخگویی به ترجیح ها و درخواستهای پرستاران بیشینه سازی شود. برای آزمایش و بررسی مدل طراحی شده و اطمینان از حصول نتایج مورد نظر از داده های موجود در بخش ercu بیمارستان تخصصی قلب و عروق جواد الائمه مشهد استفاده شده است. نتایج به دست آمده از بکارگیری شیوه پیشنهادی زمانبندی پرستاران بهبود قابل ملاحظه ای را از نظر زمان تهیه برنامه زمانی و نیز پوشش دهی تعداد افراد مورد تقاضای بخش برای نوبت کارهای مختلف نشان می دهد. نکته حائز اهمیت این است که برنامه زمانبندی تهیه شده به روش پیشنهادی این پژوهش توانسته است به میزان زیادی پاسخگویی به درخواست ها و ترجیح های کاری پرستاران بیمارستان را افزایش دهد.