نام پژوهشگر: مجید محمودی

رابطه بین مخارج دولت و مصرف بخش خصوصی در کشورهای در حال توسعه آسیایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1389
  مجید محمودی   نظر دهمرده

در میان سیاست های اقتصادی مد نظر دولتها سیاستهای مرتبط با مخارج و هزینه های دولت به عنوان یک ابزار سیاست مالی اهمیت خاص خود را دارد زیرا مخارج دولت دارای آثار بالقوه گسترده بر اقتصاد و متغیرهای کلان اقتصاد از قبیل مصرف، سرمایه گذاری و تولید ناخالص داخلی می باشد. لذا در این تحقیق به بررسی رابطه میان مخارج دولت و مصرف بخش خصوصی و این مساله که آیا مخارج دولتی و مصرف بخش خصوصی جانشین هستند یا مکمل، در 13 کشور درحال توسعه آسیایی طی دوره 1990 تا 2006 پرداخته می شود. طبق ادعای گراهام (1993) رابطه ی بین مخارج دولت و مصرف خصوصی را زمانی که درآمد قابل تصرف در مدل لحاظ نشود نمی توان به درستی تشخیص داد، لذا برای بررسی موضوع دو مدل مد نظر قرار گرفته است یکی بدون در نظر گرفتن درآمد قابل تصرف و دیگری با لحاظ آن. نتایج آزمونهای ریشه واحد پانل نشان دهنده وجود ریشه واحد در متغیرها می باشد که به این ترتیب بررسی وجود هم انباشتگی ضروری است. نتیجه آزمونهای هم انباشتگی، وجود هم انباشتگی پانل را تایید می کند، به این ترتیب بدون نگرانی می توان در گام بعدی اقدام به برآورد مدل و بدست آوردن ضرایب نمود. در این تحقیق برآوردگر dols به عنوان برآوردگر اصلی مد نظر قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که بین مخارج دولت و مصرف خصوصی رابطه جانشینی جبری یا به عبارت دیگر رابطه crowding-out وجود دارد یعنی با افزایش مخارج دولت شاهد کاهش مصرف بخش خصوصی خواهیم بود. همچنین ضریب درآمد قابل تصرف مثبت و معنی دار می باشد که نشان دهنده این است که با افزایش درآمد قابل تصرف شاهد افزایش در مصرف بخش خصوصی خواهیم بود. به این ترتیب سیاستگذاران به هنگام استفاده از مخارج دولت به عنوان یک ابزار سیاستی، باید به اثر جانشینی جبری و تاثیر آن بر نتایج سیاست اتخاذ شده توجه داشته باشند.

اندازه گیری فلزات سنگین (pb،as ، cd) و آفلاتوکسین b1 در برنج خام ومیزان فلزات سنگین (pb،as ، cd)در برنج شسته وخیسانده شده در برنجهای سطح عرضه استان کرمانشاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1391
  مریم مظهری   سید کاظم بیدکی

آلودگی به فلزات سنگین یکی از مشکلات مهم زیست محیطی است. امروزه آلودگی خاکها و آب با فلزات سنگین در اثر فعالیتهای بشری به عنوان یکی از مهمترین تنش های محیطی برای گیاهان محسوب می شود. که این فلزات می توانند توسط گیاه جذب شوند و از طریق زنجیره غذایی زندگی بشر را به مخاطره اندازند. از آنجایی که برنج یکی از اجزاءِ اصلی سبد غذایی مردم جهان است یکی از اهداف این مطالعه اندازه گیری فلزات سنگین (سرب، کادمیم و آرسنیک) در برنج خام می-باشد. واز آنجایی که در فرهنگ ایرانیان شستن و خیساندن یکی از روشهای قبل از پخت برنج می باشد. یکی دیگر از اهداف این مطالعه تاثیر کاهش فلزات سنگین مورد مطالعه پس از شستن و خیساندن می باشد. در این مطالعه 14 نمونه برنج وارداتی و 7 نمونه برنج داخلی سطح عرضه کرمانشاه جمع آوری شد و میزان سرب و کادمیم و آرسنیک با استفاده از دستگاه جذب اتمی varian در برنج خام و برنج پس از شستن و خیساندن اندازه گیری شد . نتایج حاصله نشان داد که متوسط غلظت سرب و کادمیم در برنج وارداتی قبل از شستن و خیساندن به ترتیب µg/kg 5/ 2 ±71/215 و µg/kg 14/0 ±17/8 می باشد و پس از شستن و خیساندن به ترتیب µg/kg 2/2±59/183 و µg/kg15/0± 16/7 می باشد. در مورد برنجهای داخلی متوسط غلظت سرب و کادمیم درمرحله اول µg/kg 2/3±17/275 و µg/kg67/0±28/13 و در مرحله دوم µg/kg 72/2±12/235 و µg/kg 15/0±31/12 می باشد. و در مورد آرسنیک برنج های وارداتی در مرحله قبل از شستن میانگین آرسنیک µg/kg 9/1±55/51 و پس از شستن و خیساندن µg/kg 9/1±3/42 ودر مورد برنج داخلی میانگین آرسنیک در مرحله اول µg/kg 16/2±92/45 و در مرحله پس از شستن و خیساندن µg/kg 15/2±61/37 میباشد این بررسیها نشان داد که شستن و خیساندن به میزان %15 میزان سرب و 2/7% میزان کادمیم و18% میزان آرسنیک را کاهش می دهد. و این تفاوت معنی دار بود (05/0 p <). در نمونه های برنج مورد نظر آفلاتوکسین b1 نیز اندازه گیری شد که میانگین آفلاتوکسین b1 در برنج ایرانی µg/kg18/0 ±5/2 و در برنج وارداتی µg/kg 11/0 ±8/1 بود. نتایج بدست آمده نشان می دهد همه نمونه ها آلوده به آفلاتوکسین بودند ولی دراین میان نمونه های برنج وارداتی نسبت به برنج ایرانی ، آلوده تر بودند. واین نشان دهنده آلودگی نسبی بیشتر برنج وارداتی نسبت به برنج داخلی است.

بررسی ویژگی های اکولوژیک زنجرک خرما ommatissus lybicus de bergevin (hem.: tropiduchidae) در شمال استان هرمزگان و جنوب استان فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  مجید محمودی   احد صحراگرد

نتایج نشان داد اثر تیمارهای کائولین و روغن معدنی در کاهش تراکم جمعیت و خسارت آفت مشابه آفت کش های متداول بود. در بررسی های آزمایشگاهی، روغن معدنی در مرگ و میر تخم زنجرک خرما موثر بود. در آزمایش های انتخابی که برای استقرار و تخمریزی زنجرک خرما بین برگچه های شاهد و تیمار شده با کائولین انجام شد، توانایی این زنجرک در تشخیص میزبان با گذر زمان بیشتر شد و حشرات ماده تعداد تخم بیشتری در برگچه های شاهد گذاشتند. در آزمایش های غیر انتخابی مشخص شد که اگر فقط برگچه های تیمار شده در اختیار زنجرک خرما باشد، این زنجرک پس از دو روز به برگچه های پوشیده از کائولین عادت کرده و در هر دو تیمار شاهد و کائولین به یک اندازه تخم خواهد گذاشت. این رفتار ممکن است باعث بروز مشکلاتی در کنترل زنجرک خرما با کائولین شود ولی راهکارهایی وجود دارد که می تواند در حل این مشکل کمک کند. تأثیر پنج رقم نخل خرما (زاهدی، مضافتی، پیارم، خاصویی و شاهانی) روی ویژگی های دموگرافیک زنجرک خرما در دمای 1 ± 27 درجه ی سانتی گراد، رطوبت نسبی 5 ± 70 درصد و دوره ی نوری 14 ساعت روشنایی و 10 ساعت تاریکی تعیین شد. نتایج نشان داد ارقام مختلف خرما دارای اثر متفاوتی بر طول دوره رشد و نمو و باروری زنجرک خرما هستند. کوتاه ترین و طولانی ترین دوره قبل از بلوغ به ترتیب 21/85 و 39/88 روز روی ارقام زاهدی و خاصویی بود. زنجرک هایی که روی ارقام زاهدی و مضافتی پرورش یافتند به طور معنی داری میانگین باروری (تخم/ماده) بیشتری نسبت به ارقام شاهانی و خاصویی داشتند. بیشترین و کمترین مقدار نرخ خالص تولیدمثل به ترتیب روی ارقام زاهدی (58/40 نتاج/فرد) و شاهانی (88/16 نتاج/فرد) بود. نرخ ذاتی افزایش جمعیت روی ارقام زاهدی، پیارم، مضافتی، خاصویی و شاهانی به ترتیب 0401/0، 0368/0، 0355/0، 0312/0 و 0301/0 در روز بود. میانگین طول نسل زنجرک خرما بین 78/92 تا 25/95 روز به ترتیب روی ارقام زاهدی و مضافتی متغیر بود. بر اساس نتایج حاصل ارقام شاهانی و خاصویی به عنوان گیاهان میزبان مقاوم تر و رقم زاهدی به عنوان میزبان حساس تر برای زنجرک خرما شناخته شدند. در این مطالعه اثر عوامل اکولوژیک از قبیل اقلیم و مدیریت زراعی بر فراوانی این آفت در شمال استان هرمزگان و جنوب استان فارس شناسایی و تفسیر شد. بیشترین تراکم پوره های آفت در برگچه به ترتیب در مناطق فراشبند، فورگ، حاجی آباد و جهرم مشاهده شد. از بین عوامل آب و هوایی می توان به میزان ساعت های آفتابی و رطوبت نسبی اشاره کرد که به ترتیب دارای همبستگی منفی و مثبت با تراکم آفت بودند. به منظور تعیین رابطه تراکم زنجرک خرما با عوامل مدیریتی از تجزیه همبستگی، تحلیل عاملی و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام نشان داد مدل حاصل از متغیرهای شدت علف هرز، ارتفاع نخل، دیوار یا حصار اطراف باغ و موقعیت باغ از لحاظ آماری معنی دار و دارای بیشترین ضریب تعیین است.

طراحی خانه معمار با رویکرد تکنولوژی در معماری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده هنر و معماری 1391
  مجید محمودی   مهرداد جواهریان

موضوع رسالهﻯ حاضر طراحی یک مرکز فرهنگی معماری با عنوان خانهﻯ معمار می باشد، که با رویکرد تکنولوژی در معماری صورت گرفته است. در این رساله به دنبال ایجاد امکانی بوده ایم که فراهم کننده تعاملات بیشتر بین سه گروه عمدهﻯ جامعه حرفه ای، جامعهﻯ آکادمیک و علاقه مندان به معماری باشد. و با طراحی این مرکزمکانی را برای رویارویی این افراد فراهم آورده ایم. با توجه به رویکرد رسالهﻯ حاضر با عنوان تکنولوژی در معماری مبانی نظری این رساله در دو بخش که یکی در جهت روشنگری ماهیت تکنولوژی از طریق طرح سوال هایی که از هستی آن پرسشگری کرده اند شکل گرفته است؛ که با بررسی تعاریف موجود تکنولوژی، امکان ارائه یک تعریف جامع و مانع برای آن از منظر این رساله مورد پرسش قرار گرفت و در کنار آن با یک جستجوی واژه شناسانه در خصوص مفهوم نخستینی که تکنولوژی از آن برگرفته شده، تحولات اندیشه آن را مورد ارزیابی قرار داده ایم؛ که نتیجهﻯ آن حاصل شدن بخشی از ادراک کلی نسبت به تکنولوژی است و هم چنین در بخشی دیگر فضای مفهومی تکنولوژی را در نسبت با سایر مظاهر عالم مدرن از جمله تاریخ، مدرنیته، علم، هنر، و فرهنگ مورد ارزیابی قرار داده ایم که به پیروی از آن ادراک گسترده¬تری را از تکنولوژی فراهم ساخته ایم. بنا بر مطالعات انجام شده ابعاد مختلف تکنولوژی و نسبت ها و روابط آن را باز شناسی نموده ایم. از آنجایی که نتایج حاصله از این پژوهش ها می بایست خود در یک طراحی معماری نمود پیدا می کرد. لذا ازطرفی دیگر در مبانی نظری رساله حاضر به بررسی ارتباط بین تکنولوژی و معماری از طریق نقد معماری مدرن از زاویه اثرگذاری تکنولوژی بر آن به مثابه یک عامل درونی پرداخته شد و بوسیلهﻯ تاریخ معماری مدرن به باز شناسی تفکر تکنولوژیک و تحقق آن در معماری دست یافتیم. نتایج حاصله از این مباحث به عنوان مبنایی برای تشخیص چگونگی اثر تکنولوژی در کشورهایی که تکنولوژی در آن به مثابه یک عامل بیرونی عمل می¬کند، مورد ارزیابی قرار گرفته است و راه کارهای تکنولوژیک را با این هدف که براساس مطالعات مذکور دریچهﻫﺎیی برای دستیابی به راهﻫﺎﻯ مناسب گشوده شود ارائه نمودیم. نتیجه گیری از دو بخش مربوط به مبانی نظری پروژه، راه را برای طراحی معماری هموار ساخت. اما برای روشن شدن بیشتر موضوع در بخشی دیگر از رساله به شناخت موضوع طراحی از طریق بررسی نمونهﻫﺎﻯ مشابه، استانداردﻫﺎﻯ طراحی مورد نیاز و شناخت وضع موجود پرداخته شد. که نهایتاً با بدست آمدن یک برنامه فیزیکی مرحلهﻯ طراحی معماری آغاز شد. طرحی که جایگاهی مجسم برای به نمایش گذاردن گوشه ای از رهیافت های نظری این رساله باشد.

مطالعه رفتار کاوشگری زنبور پارازیتوئید lysiphlebus fabarum marshall (hym: aphidiidae)در شرایط آزمایشگاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1386
  مجید محمودی   احد صحراگرد

چکیده ندارد.

بررسی اثر محافظت کننده توکسوپلاسما، سویه جدا شده از انسان در ایران (سویه تهران) در برابر سویه rm در موش سفید کوچک آزمایشگاهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1359
  مجید محمودی   مهدی قربانی

چکیده ندارد.