نام پژوهشگر: علی فتحی آشتیانی

طراحی برنامه توانمندسازی زوجین برمبنای الگوی رضایتمندی زناشویی و مقایسه آن با برنامه توانمندسازی انریچ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  فرشته پورمحسنی کلوری   علی فتحی آشتیانی

عوامل پیش بینی کننده موفقیت یا شکست در ازدواج و زندگی زناشویی، همواره، مورد توجه پژوهشگران حوزه خانواده بوده است. در پژوهش حاضر، از یکسو عوامل موثر بر رضایتمندی زناشویی از دیدگاه زوجین بررسی شد و براساس عوامل موثر بر تجربه رضایتمندی زناشویی زوجین، برنامه "توانمندسازی مهارت های ارتباطی"جهت توانمندسازی زوجین طراحی گردید و از سوی دیگر اثربخشی برنامه توانمندسازی مهارت های ارتباطی و برنامه توانمندسازی انریچ بر رضایتمندی زناشویی زوجین مورد بررسی قرار گرفت. بخش اول مطالعه، به روش کیفی و با رویکرد نظریه زمینه ای انجام شد. جهت جمع آوری اطلاعات از مصاحبه ساخت نایافته استفاده شد. مطالعه با نمونه گیری هدفمند شروع و تا اشباع داده ها ادامه یافت و طی آن 34 نفر متاهل ساکن استان اردبیل مورد مصاحبه قرار گرفتند. مصاحبه ها ضبط و سپس بلافاصله به نگارش درآمدند و همزمان پس از هر مصاحبه، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش استرابرت و کارپنتر در دو مرحله مفهوم سازی با سه گام کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، و توسعه مفهوم با سه گام نمونه گیری کاهشی، نمونه گیری گزینشی از متون و منابع و نمونه گیری گزینشی از داده ها، انجام گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعه نظریه زمینه ای، در مرحله مفهوم سازی و در گام کدگذاری باز، 600 کد اولیه بدست آمد که در مرحله کدگذاری محوری، کدهای اولیه، براساس شباهت ها و تفاوت ها در 20 طبقه قرار گرفتند و در کدگذاری انتخابی، طبقات حاصل از کدگذاری محوری در 4 طبقه اصلی قرار گرفتند که عبارتند از: 1-ویژگی های فردی هر یک از زوجین، 2- تعاملات زوجین، 3- رویدادهای تنیدگی زا و 4- بافت فرهنگی و اجتماعی که زوجین در آن زندگی می کنند؛ در ادامه فرآیند تجزیه و تحلیل یافته ها، هشت متغیر حاصل شد که عبارتند از: ویژگی های فردی آسیب زننده، فقدان مهارتهای ارتباطی سازگارانه، عدم تجربه جنسی رضایتبخش، تعارض نقش، عدم رعایت حقوق مالی زنان، اعتیاد به مواد مخدر، تعصبات فرهنگی و عدم اعتماد میان زوجین و مشکلات اقتصادی. این عوامل به عنوان مشکلات روانی-اجتماعی اساسی بودند که مانع از تجربه رضایتمندی زناشویی در شرکت کنندگان در تحقیق بودند. در میان این هشت متغیر، فقدان مهارتهای ارتباطی سازگارانه به عنوان متغیر اصلی انتخاب شد و برنامه توانمندسازی مهارت های ارتباطی مبتنی بر این عوامل طراحی گردید. در مرحله دوم پژوهش، ابتدا 36 زوج پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه رضایتمندی زناشویی را تکمیل نمودند و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. برنامه توانمندسازی ازدواج انریچ طی 6 جلسه، و برنامه توانمندسازی مهارت های ارتباطی طی 9 جلسه به هر یک از گروه های آزمایشی، آموزش داده شد. پس از پایان آموزش برنامه های توانمندسازی، زوجین دوباره پرسشنامه رضایتمندی زناشویی را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکراهه و آزمون t گروه های مستفل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با توجه به یافته ها، رضایتمندی زناشویی در هر دو گروه آزمایشی، به طور معناداری افزایش یافته بود؛ اما مقایسه میزان اثربخشی دو برنامه توانمندسازی، بر رضایتمندی زناشویی زوجین تفاوت معناداری نشان نداد. در مجموع یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که آموزش برنامه های توانمندسازی، از بروز ناسازگاری-های زناشویی و طلاق جلوگیری کرده و موجب بهبود کیفیت زندگی زناشویی همسران می گردد.