نام پژوهشگر: تیمور قادری

بررسی اسطوره آفرینش در متون پهلوی براساس (بندهش،مینوی خرد،دینکرد3)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  صادق رستمی   تیمور قادری

آفرینش جهان در مباحث هستی شناسی و کیهان شناسی بنیادی ترینموضوعات است. در این تحقیق، آفرینش جهان را براساس متون پهلوی بندهش، مینوی خرد و دینکرد سه، همچنین گزیده های زادسپرم بیان کرده ایم. در این متون، تا حد امکان، به مباحث آفرینش، با دیدی تفسیری نظر افکندیم. اسطوره نشان دهنده فرهنگ و نحوه تفکر مردمان در دوران های کهن است، اساطیر نماینده تداوم زندگی فرهنگی یک ملت و به نوعی تاریخ آن است. در فهم عامه و در برخی از فرهنگ ها، اسطوره معنی «آنچه خیالی و غیرواقعی است» دارد، اما اسطوره را باید داستان و سرنوشت مینوی دانست که معمولاً اصل آن معلوم نیست. اسطوره واکنشی از ناتوانی انسان در مقابل قوای طبیعت و ضعف او در برآوردن آرزوهاو ترس از حوادث غیر مترقبه است. نیز اسطوره تجسم احساسات آدمی است به گونه ای ناخودآگاه برای تقلیل گرفتاری ها، و چون آنها را تکرار می کند آرامش می یابد. این تحقیق، بیشتر بر مبنای بندهش شکل یافته است. در متون یاد شده، اسطوره آفرینش دارای اختلافاتی است، که مطرح کرده ایم. براین اساس، هستی از آغاز تا پایان آفرینش در بندهش به 9 هزار سال و در مینوی خرد و زادسپرم به شش هزار سال تقسیم شده است و نیز گاهی به دوازده هزار سال تقسیم شده است. سه هزار سال نخست به بحث آغاز هستی و آفرینش مینوی هرمزد و ضد آفرینش اهریمن، سه هزار سال دوم به آفرینش گیتوی هرمزد و در سه هزار سال سوم به تازش اهریمن و نیرو های اهریمنی به گیتی و مقابله هر یک از آفریدگان هرمزد با اهریمن می پردازند. این اساطیر بازتابی از اساطیر دوران کهن تر (هند و ایرانی ) و هم چنین نشان گر تأثیر اساطیر آسیای غربی ( تمدن های بین النهرین شامل تمدن سومر ، بابل ، آشور و ... ) و بومیان ساکن نجد ایران ( از جمله عیلامیان ) هستند. بازگویی اساطیر زروانی در لا به لای اساطیر مزدیسنی، که در متون اوستایی نمی بینیم، یکی از مهم ترین تأثیرات فرهنگ آسیای غربی و فرهنگ مردم بومی ایران است، که تداوم باورهای زروانی را در طی سالیان زندگی مردمان باستان نشان می دهد