نام پژوهشگر: علی اصغر منتظرالقایم

بررسی روابط انگلستان با وهابیت در منطقه خلیج فارس (1850-1750 م)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  اصغر متولی زاده نایینی   علی اصغر منتظرالقایم

نیازهای ناشی از تحولات زمانی ومکانی همواره ایجادکننده تلقی های متفاوت از قرآن وسنت ازسوی عالمان و اندیشمندان مسلمان در طول تاریخ شده که بستر را برای پیدایش نحله ها و فرقه ها و گرایشهای متعدد فراهم نموده است. برقراری پیوند میان فرقه های گوناگون در حوزه فکر واندیشه با عالم بیرون و حوزه عمل، تاریخ پرفراز و نشیبی را برای دنیای اسلام رقم زدهاست. در این راستا در قرون اخیر، جهان اسلام با یکی از این تلقی ها مواجه گردید که از آن با عنوان وهابیگری یاد می شود. این اندیشه گرچه تا حدی ریشه های فکری آن در گذشته موجود بود اما با استفاده از آن و اضافه نمودن وجوهی، نقشی فعال در تحولات دنیای اسلام ایفا کرد. ورود اندیشه وهابیگری به حوزه قدرت و سیاست در نیمه دوم قرن 18م به همراه توسعه دامنه نفوذ آنها در منطقه خلیج فارس در آغاز قرن 19 وهمزمانی آن با افول اقتدار دنیای مسلمانان و از همه مهمتر افزایش نفوذ و تثبیت قدرت استعمار، خالق این پرسش است که آیا در کاهش اقتدار مسلمین به خصوص در حوزه خلیج فارس آیا دو عامل وهابیت و انگلستان با یکدیگر ارتباط داشته اند یا خیر و پس از آن این دو چه نقشی در تحولات دنیای اسلامی در حوزه خلیج فارس داشته اند؟ به این ترتیب در این رساله تلاش می شود ابعاد گوناگون شکل گیری وهابیت، حول محورهای زیر در یک مقطع زمانی صد ساله (1750-1850) مورد بحث قرار گیرد. الف) وهابیت چیست؟ بر چه مبنایی استوار است؟ ماهیت آن کدام است؟ ب) آیا اوضاع سیاسی اجتماعی شبه جزیره عربستان در شکل گیری وهابیت نقشی ایفا نمودهاست؟ ج) اوضاع امپراتوری عثمانی و همچنین اوضاع منطقه خلیج فارس تاچه میزان درایجاد گستردگی آن نقش داشتهاست؟ د) آیا استعمار به ویژه انگلستان از پیدایش و افزایش دامنه نفوذ وهابیگری بهره می بردهاست؟ هـ) آیا وهابیگری در پاسخ به اهداف وامیال انگلستان برای تسلط در منطقه خلیج فارس شکل و توسعه یافتهاست؟ و) تحولات جهانی پایان قرن 18 و آغاز قرن 19 می توانسته است انگلستان را به وهابیون مرتبط سازد؟ حاصل این پژوهش معرف این مهم است که در سالهای پایانی قرن 18 و آغاز قرن 19 میلادی، انگلستان در مسیر اهداف و سیاستهای خود در شرق و به ویژه خلیج فارس، همواره از متغیرهای گوناگون بهره بردهاست. یکی از این متغیرها وهابیت و تحولات ناشی از وهابیگری میباشد. به طوری که انگلستان و وهابیت در یک رابطه دوجانبه با نقش آفرینی در رویدادهای منطقه دریای سرخ تا خلیج فارس به اهداف خود جامه عمل پوشاندند.