نام پژوهشگر: فدریکو روزتی

تحلیل دگرریختی گستره کوه سرهنگی در شمال باختر بلوک لوت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1391
  رضا نوزعیم   محمد محجل

منطقه کوه سرهنگی با مساحت تقریبی 1000 کیلومتر مربع و با روند n70e در شمال باختر بلوک لوت در ادامه شمال خاوری زیرپهنه زمین ساختی کاشمر- کرمان از پهنه ساختاری مثاث میانی قرار دارد. سنگ های آذرین، رسوبی و دگرگونی پرکامبرین بالایی- پالئوزوئیک آغازین بیشترین برونزد را داشته و سنگ های پالئوزوئیک پسین و مزوزوئیک در نیمه شمال خاوری منطقه بچشم می خورند. نهشته های سنوزوئیک فقط رسوبات نئوژن-کواترنری است که اطراف منطقه را پوشانده اند. قدیمی ترین واحدهای سنگ چینه ای منطقه کوه سرهنگی را اسلیت ها، متابازیت ها و میکاشیست ها تشکیل می دهد که متعلق به زمان پرکامبرین پسین می باشند که می توان آنها را در محدوه بین لاخ برقشی و ناودیس زبرکوه مشاهده کرد. با توجه به برداشت های ساختاری، مطالعات میکروسکوپی، آنالیزهای ژئوشیمیایی و داده های سنی رادیومتریک ااز گرانیت ها560-520ma))، در زمان اواخر پرکامبرین پسین- کامبرین آغازین و همزمان با کوهزایی کاتانگایی در اثر فرورانش اقیانوس پروتوتتیس به زیر ایران مرکزی اولین مرحله دگرریختی بصورت ترافشارش چپگرد روی داده که ضمن جایگیری توده های گرانیتی (ده زمان-لاخ برقشی- رباط زنگیچه و یخاب)، موجب دگرگونی و دگرشکلی سنگ های پرکامبرین پسین-کامبرین آغازین در منطقه گشته است. فاز کششی در مرز اردویسین- سیلورین موجب ولکانیسم در ناحیه ده زمان-دلکن و چاه تکه شده است که در منطقه ده زمان- دلکن موجب تشکیل ولکانیک های آهن دار گشته و در محل کوه چاه تکه رسوبات آذرآواری نهشته شده اند. در زمان دونین میانی و همزمان با رخداد کالدونی، در اثر زمین ساخت ترا فشارشی چپگرد، دولومیت سلطانیه و سری زبرکوه بر روی ولکانیک های آهن دار سیلورین ده زمان-دلکن رانده شده اند ولی در قسمت چاه تکه بعلت زمین ساخت ترا کششی چپگرد، حوضه رسوبی باز شده که در آن رسوبات دونین میانی و جوانتر نهشته شده اند. در زمان دونین تا پایان پرمین شرایط آرام سکوی قاره ای بر منطقه حاکم بوده و رسوبگذاری سازندهای دونین، کربونیفر و پرمین در آن ادامه داشته است. در ابتدای دوران مزوزوئیک به علت خشکی زایی عمومی، کل منطقه از آب بیرون آمده که نشانه های آن نبود رسوبات تریاس زیرین و میانی و وجود رخساره های لاتریتی در پایان پرمین و ابتدای تریاس می باشد. در اثر عملکرد فاز کوهزایی سیمرین پیشین در ابتدای تریاس پسین و ایجاد مناطق کششی موجبات رسوبگذاری نهشته های تریاس فوقانی مهیا شده است. در زمان ژوراسیک میانی و همزمان با فاز کوهزایی سیمرین میانی، زمین ساخت راستالغز چپگرد در منطقه فعال می شود که موجب ایجاد مناطق کششی در پایانه جنوب باختری گسل کوه سرهنگی (رباط زنگیچه) و منطقه ده نمک- چاه تکه می گردد. حاصل این امر نفوذ توده دیوریت گابرویی به سن 183 میلیون سال در داخل گرانیت رباط زنگیچه و ایجاد حوضه رسوبی سری گردو (ژوراسیک فوقانی) در منطقه ده نمک می باشد. حوضه رسوبی ده نمک- چاه تکه تا پایان کرتاسه پایدار بوده بطوریکه در حوالی روستای خاکستری رسوبات مارنی و آهکی کرتاسه بر روی مارن ها و ماسه سنگ های قرمز رنگ سری گردو بصورت هم شیب نهشته شده اند. دومین گام دگرریختی اصلی در منطقه در زمان کرتاسه- پالئوسن و همزمان با فاز کوهزایی لارامین روی داده است که اثرات آن بصورت بالاآمدگی عمومی (exhumation) مشهود است. بهمین علت از رسوبات و واحدهای سنگی پالئوژن شاهدی در منطقه وجود ندارد. سومین گام دگرریختی اصلی همزمان با فاز کوهزایی پاسادنین در زمان پلیوسن- پلئیستوسن بصورت ترافشاری راستگرد (dextral transpression) روی داده است که در اثر آن کل منطقه از آب بیرون آمده و نهشته-های نئوژن -کواترنری دگرشکل شده اند. مجموعه شواهد ساختاری برداشت شده در پهنه برشی کوه سرهنگی، مبین یک پهنه برشی ترافشارشی مورب (inclined transpression) می باشد که با حرکات قائم نیز همراه بوده است. وضعیت کنونی آن بصورت n70e/75nw می باشد که کلیه واحدهای سنگی منطقه در فرادیواره آن برونزد پیدا کرده اند. مطالعه ریزساختاری گرانیت ها و پاراژنز کانی های دگرگونی، دما و فشار در حین دگرریختی را در حد رخساره شیست سبز تا آمفیبولیت تایید می کند. در مورد سن دگرریختی شکل پذیر نیاز به داده های سنی رادیومتریک است. گسل کوه سرهنگی به سمت شمال خاور به گسل فغان می رسد که با طول تقریبی 180 کیلومتر با راستای خاوری- باختری، فرو افتادگی کاشمر را از فروافتادگی کویر نمک (بجستان) جدا می کند. برداشت های ساختاری بر روی نهشته های نئوژن اطراف آن، حرکت راستالغز راستگرد را تأیید می کند. با توجه به یافته های نوین پیرامون حرکت راستالغز جوان گسل کوه سرهنگی و فغان، این دو گسل به ترتیب به عنوان مرز شمال باختری و شمالی بلوک لوت معرفی می شوند و احتمالاً چین ها و گسل های راندگی جنگل و خواف (که موجب دگرریختی نهشته های نئوژن شده اند) را می توان بعنوان مرز شمال خاوری بلوک لوت در نظر گرفت. بر این اساس بین بلوک لوت و پهنه سبزوار در شمال گسل درونه، ریزبلوک بردسکن- کاشمر بعنوان پهنه ساختاری جدید در ایران مرکزی معرفی می شود. این ریز بلوک (بصورت یک لنز نامتقارن) از شمال به گسل راستالغز چپگرد درونه و از جنوب به گسل راستالغز راستگرد فغان محدود می شود از سمت خاور و باختر نیز مجدداً به گسل درونه می رسد. شواهد هندسی- جنبشی و زمین ریخت شناسی موجود در نهشته های نئوژن-کواترنری پیرامون ریزبلوک بردسکن-کاشمر، حرکت آن را بسمت خاور تایید می کند. منطقه مابین گسل راستالغز چپگرد دشت بیاض و گسل های راستالغز راستگرد فغان و کوه سرهنگی بعنوان ریز بلوک گناباد در نظر گرفته شده است. ریز بلوک گناباد با حرکت خود به سمت باختر می تواند توجیه گر حرکات راستالغز چپگرد گسل دشت بیاض و راستالغز راستگرد گسل فغان و سرهنگی پیرامون خود در زمان سنوزوئیک پایانی باشد. بنابراین با توجه به جهت حرکت ریزبلوک های گناباد و بردسکن-کاشمر و جهت همگرایی مابین صفحه عربی و ایران مرکزی، الگوی تکتونیک فرار درون ورقی(intra-plate escape tectonics) برای این قسمت از ایران مرکزی در نیمه شمالی بلوک لوت در زمان سنوزوئیک پایانی پیشنهاد می شود.

پترولوژی سنگهای دگرگونی نوار افیولیتی شمال سبزوار
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم 1388
  محسن نصرآبادی   محمدحسین رضوی

چکیده ندارد.