نام پژوهشگر: علی اکبر محمدعلی پور ملکشاه

ارزیابی روند تغییرات توده های جنگل سری یک طرح جنگلداری دکتر بهرام نیا با توجه به اهداف و برنامه های مدیریتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1388
  سید رضا عقیلی   علی اکبر محمدعلی پور ملکشاه

چکیده پایش و ارزیابی نتایج حاصل از اجرای طرحها طی دوره های کوتاه مدت و میان مدت و تشخیص تغییرات حاصله در ساختار و ترکیب جنگلهای تحت مدیریت و کنترل این نتایج با توجه به اهداف طرح یکی از چهار رکن اصلی مدیریت جنگل (شناسایی، برنامه ریزی، اجرا، کنترل) می باشد. در این تحقیق تغییرات وضعیت جنگل سری یک طرح جنگلداری دکتر بهرام نیا از جنبه های موجودی، ساختار و ترکیب جنگل در سه سطح سری، پهنه و توده (پارسل) پایش گردیده است. بدین منظور داده ها و اطلاعات آماربرداری قبل از اجرای طرح (سال 1355) و طرح تجدید نظر دوم سری یک (سال 1385) مورد مقایسه قرار گرفت. در هر یک از سطوح، متغیرهای کمی و کیفی از قبیل تعداد در هکتار، رویه زمینی، حجم در هکتار، ساختار قطری و ارتفاعی، متوسط حجم درخت، کهنسالی جنگل، درصد تاج پوشش و ترکیب جنگل مورد مقایسه قرار گرفت. مقایسه متغیر های مورد مطالعه در دو مقطع زمانی با استفاده از آزمون های آماری مربوطه از طریق آزمون های پارامتری t جفتی و t غیرجفتی و ناپارامتری مربع کای و ویلککسون انجام شد. نتایج حاصله نشان داد که بطور کلی تغییرات حاصله تراکم جنگل (تعداد در هکتار)، رویه زمینی و موجودی حجمی جنگل سری یک طی 30 سال گذشته از نظر آماری معنی دار نمی باشد. تراکم جنگل (تعداد در هکتار) به مقدار 5/4 درصد کاهش یافته و رویه زمینی جنگل نیز به مقدار 1/1 درصد کاهش و حجم در هکتار جنگل برعکس، به مقدار 8/3 درصد افزایش نشان داده است. ساختار قطری جنگل تقریباً روند قبلی خود را حفظ نموده است با این تفاوت که کاهش تعداد درختان در طبقات قطری 15 و 20 سانتیمتری حاصل گردیده است. همچنین علیرغم دو دوره دهساله بهره برداری، درختان بسیار قطور مشابه قبل از اجرای طرح باقیمانده است. موجودی حجمی سه پهنه راش- ممرز، ممرز- انجیلی و انجیلی-ممرز در طی30 سال گذشته به میزان 9/8 درصد افزایش داشته است که این افزایش ناشی از برداشت ملایم درختان از این پهنه ها (برشهای تک گزینی، اصلاحی و بهداشتی) و ذخیره بخشی از رویش در اکثر پارسلهای این پهنه می باشد. و برعکس در پهنه آمیخته موجودی حجمی کاهش یافته است که این کاهش موجودی را می توان به بهره برداری شدید از پارسلهای این پهنه با توجه به شیوه برداشت قطع یکسره و یکسره نواری طی دو دوره بهره برداری قبلی نسبت داد. درصد تاج پوشش در هر چهار پهنه کاهش یافته است که با توجه به بهره برداری طی دو دوره اجرای طرح و ایجاد حفره های تجدید حیات طبیعی می باشد. همچنین هدف طرح پارسلهای که به روش جنگلداری دانه زاد همسال با شیوه پرورشی قطع یکسره نواری و با هدف تغییر یه جنگل آمیخته با گونه های با ارزش بوده محقق شده است ولی شیوه پناهی عملاً اجرا نگردیده است. در پارسلهایی که به روش دانه زاد ناهمسال مدیریت گردید اگرچه موجودی حجمی پارسلها افزایش یافته اما افزایش کیفیت خصوصاً تعداد درختان راش و ترکیب جنگل محقق نگردیده است. تداوم پایش و کنترل نتایج حاصل از اجرای طرح هر 10 سال یکبار در پایان دوره اجرای طرح و قبل از تدوین طرح تجدید نظر بعدی پیشنهاد می گردد.. واژه های کلیدی: طرح جنگلداری، ارزیابی، تغییرات کمی و سری یک.

ارزیابی روشهای تجدیدحجم 3pوصددرصد گونه ممرز (مطالعه موردی: سری یک طرح جنگلداری شصت کلاته)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1391
  غفار یلمه   محمد هادی معیری

چکیده: دقت در محاسبه و برآورد حجم صنعتی و هیزمی درختان قطع شده در طرح های جنگلداری که مبنای اخذ عوارض و بهره مالکانه می باشد دارای اهمیت بسزایی می باشد. این تحقیق درصدد است روشهای متداول و در حال استفاده تجدیدحجم درختان شامل روش صددرصد سنتی و روش نمونه-گیری3p را در مقایسه با حجم واقعی درختان ممرز قطع شده در طرح جنگلداری دکتربهرام نیا ارزیابی نماید. بدین منظور 282 اصله درخت ممرز از پروانه قطع سال 90 سری یک طرح مورد مطالعه مدنظر قرار گرفت. درختان مورد نظر ابتدا به روش تجدیدحجم صددرصد سنتی اندازه گیری شدند، سپس حجم واقعی تمام درختان ممرز به تفکیک صنعتی، هیزمی و کل بر اساس دستورالعمل ابلاغی شیوه تجدیدحجم به روش 3p آماده سازی و اندازه گیری و بطور دقیق محاسبه گردید. برآورد حجم درختان ممرز از طریق تجدیدحجم به روش نمونه گیری 3p (در5 تکرار) نیز انجام شد. نتایج این دو روش با حجم واقعی درختان قطع شده مقایسه گردید. نتایج نشان داد حجم های صنعتی، هیزمی و کل درخت در روش صددرصد سنتی با حجم واقعی درختان اختلاف معنی داری دارد. محاسبه حجم صنعتی کمتر به دلیل عدم تشخیص و تعیین دقیق بخش های پوسیده ولاپی تنه درختان، وبرآورد حجم هیزمی بیشتر به دلیل عدم اندازه گیری آن و درنتیجه حجم کل بیشتر دلیل این اختلاف حجم می باشد. اختلاف حجم برآورد شده به روش 3p در 5 تکرار با حجم واقعی درختان قطع شده 4/0 تا 3/6 درصد تعیین گردید که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نمی باشد. حجم کل تجدیدحجم حاصل از روش نمونه گیری 3p همواره کمتر از حجم کل حاصل از روش صددرصد سنتی بوده و حداقل و حداکثر میزان کاهش 1/23 و30 درصد می باشد. با توجه به نتایج این تحقیق، روش نمونه گیری 3p به خاطر دقت بیشتر و صرفه جویی در بکارگیری نیروی انسانی کارگری و کارشناسی وبه تبع آن هزینه کمتر نسبت به روش صددرصد سنتی، برای تجدیدحجم درختان قطع شده مناطق احیایی پیشنهاد می گردد.