نام پژوهشگر: مسعود قربان پور

بررسی اثر عصاره هیدروالکلی دانه جوز هندی بر روماتیسم مفصلی تجربی در رت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1388
  علی اسدی راد   صالح اسماعیل زاده

در برخی بررسی ها جوز هندی(میریستیکا فراگرانس) دارای اثرات ضد التهابی بوده است. در این بررسی تجربی تاثیر عصاره ی آبی دانه ی جوزهندی بر روماتیسم مفصلی ایجاد شده با ادجوان در رت در مقایسه با فلونیکسین مگلومین بررسی گردید. بررسی بر روی 6 گروه 8 تایی از رت های نژاد ویستار انجام شد. در گروه اول که به عنوان گروه کنترل منفی می باشد، رت ها با شرایط یکسان با سایر گروه ها نگهداری شدند. رت های سایر گروه ها با میزان 0/1 میلی گرم ادجوان کامل فروند به روش تزریق در زیر پوست کف پایی چپ، دچار روماتیسم مفصلی شدند. گروه دوم که به عنوان گروه کنترل مثبت بود، بدون تزریق داروی خاصی نگهداری شد. گروه سوم فلونیکسین مگلومین را با دوز 2 میلی گرم به ازاء هر گیلوگرم وزن بدن روزانه به مدت 12 روز بصورت داخل صفاقی دریافت کرد. گروه های 4 تا 6 به ترتیب عصاره ی جوز هندی را با دوز 100، 200و 300 میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن روزانه به مدت 12 روز بصورت داخل صفاقی دریافت کردند.4 رت از هر گروه در روز 12 بیهوش شد و خون رت ها برای بررسی میزان سرمی tnf-αجمع آوری شد، سپس رت ها آسان کشی شدند و مفصل مچ پای چپ به منظور بررسی های هیستوپاتولوژی جمع آوری شد. رت های باقی مانده در هر گروه تا روز 21 نگهداری شدند، سپس سرم و مفصل مچ پایی آن ها بررسی گردید. میزان سرمی tnf-αبه وسیله ی کیت الایزا بررسی گردید. میزان سرمی tnf-αدر گروه دوم بصورت معنی داری در مقایسه با گروه کنترل منفی افزایش یافت(p<0.05). در گروه های درمان با عصاره ی جوزهندی این میزان، کاهش یافت،این کاهش در گروه دریافت کننده ی عصاره با دوز 300 میلی گرم معنی دار بود(p<0.05). فلونیکسین مگلومین میزان سرمی tnf-α را بصورت معنی دار کاهش نداد. در بررسی هیستوپاتولوژیک مفصل سینوویال در گروه دوم، نفوذ سلولی، هیپرپلازی سینوویال و تشکیل پانوس شدید، در فضای مفصلی در مقایسه با گروه اول دیده شد. ضایعات پاتولوژیک در مفصل مچ پایی در گروه های درمان شده با عصاره نسبت به گروه کنترل مثبت کاهش یافت. فلونیکسین تاثیر خاصی بر ضایعات پاتولوژیک در مقایسه با گروه کنترل مثبت نداشت. بنابراین جوزهندی می تواند به صورت وابسته به دوز، از مفاصل در مقابل عوارض روماتیسم مفصلی محافظت کند.

بررسی شیوع کپک های تولید کننده آفلاتوکسین در سوسیس، کالباس و برگرهای مصرفی در اهواز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1393
  غنیمه طلیل   علی فضل آرا

آفلاتوکسین¬های b1، b2، g1 و g2 بوسیله کپک¬های آسپرژیلوس فلاوس، آسپرژیلوس پارازیتیکوس، آسپرژیلوس نومیوس و جنس¬های مختلف کپک¬های پنی¬سیلیوم، ریزوپوس، موکور و استرپتومایسس تولید شده و باعث آلوده شدن گیاهان و محصولات گیاهی می¬شوند. آفلاتوکسین b1 یکی از مهم¬ترین عوامل شناخته شده در بروز سرطان¬های کبدی در انسان و سایر گونه¬های حیوانی است. نظر به این که جهت تولید فراورده های گوشتی نظیر انواع سوسیس، کالباس و برگر از گوشت، چربی حیوانی و گیاهی، کنجاله سویا و انواع ادویه¬ها استفاده می¬گردد، لذا در صورت آلوده شدن مواد اولیه به انواع کپک¬ها و مهیا¬¬ شدن شرایط مناسب می¬تواند منجر به افزایش سطح این توکسین در محصول تولیدی گشته و سلامتی مصرف کنندگان را به خطر اندازد. به منظور بررسی این کپک¬ها در فرآورده¬های گوشتی، 45 نمونه سوسیس و 53 نمونه برگر از برندهای مختلف در اهواز به صورت تصادفی نمونه¬برداری، کشت و مورد شمارش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که از مجموع 45 نمونه سوسیس تهیه شده، 14 نمونه (31.11%) دارای آلودگی به مخمرهستند. در حالیکه هیچ¬کدام از نمونه¬ها آلودگی به کپک نشان ندادند. از 53 نمونه برگر جمع¬آوری شده 23 نمونه (43.4%) آلودگی به مخمر و 4 نمونه (8.9%) آلودگی به کپک را نشان دادند. کپک¬های جدا شده شامل گونه¬های آسپرژیلوس فلاوس، آسپرژیلوس نیجر، موکور و پنی سیلیوم بودند. رعایت اصول بهداشتی در طی تهیه، آماده سازی و بسته بندی فرآورده¬های گوشتی برای کاهش میزان آلودگی به قارچ¬ها و به ویژه کپک¬های تولید کننده آفلاتوکسین توصیه می گردد.