نام پژوهشگر: سروش سالک گسلانی

تاثیر کودهای آلی مختلف (کمپوست، ورمی کمپوست و لجن فاضلاب) بر توزیع عناصر سنگین (کروم، کادمیوم، نیکل و سرب) در خاک و گیاه برنج و برخی خصوصیات شیمیایی خاک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  سید مجید موسوی   محمد علی بهمنیار

به منظور مطالعه تأثیر کودهای آلی مختلف (بصورت جداگانه و غنی شده با کودهای شیمیایی) بر برخی خصوصیات شیمیایی خاک و توزیع عناصر سنگین (کروم ، کادمیوم ، نیکل و سرب) در خاک و گیاه برنج، این آزمایش در سال 1387 بصورت کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. کودهای آلی (فاکتور اصلی) در 14 تیمار (شامل 20 و 40 تن کمپوست در هکتار، 20 و 40 تن کمپوست غنی شده با کود شیمیایی، 20 و 40 تن ورمی کمپوست در هکتار، 20 و 40 تن ورمی کمپوست غنی شده با کود شیمیایی،20 و 40 تن لجن فاضلاب در هکتار، 20 و 40 تن لجن فاضلاب غنی شده با کود شیمیایی، کود شیمیایی و شاهد) به خاک اضافه گردیدند. عامل فرعی نیز سالهای کوددهی (یک، دو و سه سال مصرف) در نظر گرفته شد. نتایج بدست آمده حاکی از تأثیر تیمارهای کودی مختلف و سال های مصرف بر صفات مورد مطالعه بود. در تیمارهای کمپوست، سرب کل (63/50 میلی گرم در کیلوگرم) و قابل جذب (88/4 میلی گرم در کیلوگرم)، کادمیم قابل جذب (173/0 میلی گرم در کیلوگرم) و کروم قابل جذب (842/0 میلی گرم در کیلوگرم) تجمع یافته در خاک حداکثر بود. بیشترین نیکل قابل جذب اندازه گیری شده در خاک به تیمار کودی 40 تن ورمی کمپوست غنی شده اختصاص داشت (21/2 میلی گرم در کیلوگرم). در تیمارهای لجن فاضلاب، بیشترین کروم کل (188/46 میلی گرم در کیلوگرم) ، نیکل کل (89/59 میلی گرم در کیلوگرم) و کادمیم کل (91/2 میلی گرم در کیلوگرم) در خاک اندازه گیری شد. اثرات باقیمانده کود بر میزان نیکل، سرب و کادمیم قابل جذب خاک در کرت هایی که دو سال قبل (1385) و یک سال قبل (1386) کوددهی شده بودند معنی دار نشد. اما کروم قابل جذب (در تیمار 40 تن لجن فاضلاب غنی شده) در دو سال مصرف (1386+1385) تفاوت معنی داری نسبت به شاهد نشان داد و حدود 5/12 درصد بیشتر از شاهد بود. استفاده از کودهای آلی (بصورت جداگانه و غنی شده با کود شیمیایی)، به طور معنی داری میزان جذب فلزات سنگین بوسیله گیاه برنج را افزایش داد که تنها در مورد سرب جذب شده بوسیله اندام هوایی و دانه معنی دار نشد. در تیمارهای کودی کمپوست، سرب تجمع یافته در ریشه (08/17 میلی گرم در کیلوگرم) و کادمیم جذب شده بوسیله اندام هوایی (2 میلی گرم در کیلوگرم) حداکثر بود. در تیمارهای کودی ورمی کمپوست، نیکل جذب شده بوسیله دانه و نیکل و کادمیم جذب شده بوسیله اندام هوایی بیشتر از سایر تیمارهای کودی بود. در خاک تحت تیمار با لجن فاضلاب بیشترین میزان سرب، کادمیم، کروم و نیکل جذب شده بوسیله ریشه، سرب و کروم جذب شده بوسیله اندام هوایی و سرب، کادمیم و کروم جذب شده بوسیله دانه اندازه گیری شد. اثر باقیمانده کود در تیمارهای مختلف بر میزان جذب نیکل و کروم بوسیله ریشه و دانه و سرب و کادمیم جذب شده بوسیله دانه، تفاوت معنی داری در مقایسه با شاهد نشان نداد. همچنین، اثر باقیمانده کود در سال 1385 بر جذب سرب بوسیله ریشه معنی دار نشد، اما در بقیه موارد معنی دار شد. تیمارهای کودی لجن فاضلاب تأثیر بیشتری بر خصوصیات شیمیایی مورد مطالعه خاک نشان داد، بطوریکه تحت این تیمار بالاترین میزان آهک کل (56/26 درصد)، کربن آلی (51/4 درصد)، ازت کل (70/0 درصد)، ظرفیت تبادل کاتیونی (41/32 سانتی مول در کیلوگرم) و فسفر قابل جذب (73/18 میلی گرم در کیلوگرم) اندازه گیری شد. اثر باقیمانده کود در یک سال و دو سال مصرف تأثیر معنی داری بر میزان فسفر، اسیدیته و قابلیت هدایت الکتریکی خاک در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد. پتاسیم قابل جذب خاک در کرت هایی که دو سال قبل کود دریافت کرده بودند (1385) دارای اختلاف معنی داری در مقایسه با شاهد شدند. آهک کل خاک با کادمیم جذب شده بوسیله دانه همبستگی منفی و غیر معنی داری را نشان داد (ns16/0- = r). با افزایش درصد رس خاک نیز، میزان جذب سرب در دانه و کادمیم تجمع یافته در ریشه کاهش یافت اما این رابطه معنی دار نبود. بعلاوه، نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که اسیدیته خاک دارای همبستگی منفی با سرب (ns16/0- = r)، کادمیم (ns05/0- = r) و کروم تجمع یافته در ریشه (ns03/0- = r) می باشد.