نام پژوهشگر: حامد قدّوسی

ارزشیاب پروژه های معدنی به روش گزینه های واقعی (اختیارات حقیقی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی مهندسی 1389
  محمود رضا فانی پاکدل   محمد حسین بصیری

در دو دهه ی اخیر، توجه مدیران مالی پروژه های صنعتی و معدنی و همچنین گرایش مراکز دانشگاهی دنیا، به موضوع نظریه ی اختیارات حقیقی، رشد قابل ملاحظه ای پیدا کرده است. روش های حاصل از تفکر نظریه ی اختیارات، قادر است ارزش مالی پروژه ها را بسیار واقع بینانه تر نسبت به روش های متداول، مانند جدول جریان نقدینگی تنزیل شده(dcf) ، تخمین زند. بر این اساس، موضوع اختیارات حقیقی و کاربرد آن در ارزشیابی پروژه های معدنی، در این تحقیق موضوع قرار گرفته است. در میان کارهای پیشین، موضوعِ توجیه پذیری ارزشیابی پروژه های معدنی و به خصوص اکتشافی با روش اختیارات حقیقی کمتر مورد بحث و چالش قرار گرفته و همچنین در موضوع کاربرد روش مونت کارلوی حداقل مربعات (lsm) نقاط ضعفی وجود داشته است که در این تحقیق به آن پرداخته شده است. امروزه جهت یافتگی سهم عمده ای از مقالات حوزه ی کاربرد نظریه ی اختیارت حقیقی در معدن، در رابطه با کاربرد روش مونت کارلوی حداقل مربعات(lsm) در ارزشیابی پروژه های معدنی است. نقطه ضعف کارهای پیشین عدم مدل سازی انعطاف پذیری و ذخیره ی باقی مانده ی معدن، با روشی عددی و قابل فهم است که در روش ارائه شده در این مطالعه این نقاط ضعف رفع شده اند. در این تحقیق یک پروژه ی آماده سازی معدنی فرضی و مسئله ی برنان و شوارتز(1985) با استفاده از ترکیبی از روش lsm، درخت تصمیم گیری و استفاده از برنامه ریزی پویا، ارزشیابی شده و تأثیر نوع مالکیت بر ذخیره نیز، بر مدل سازی مسئله نشان داده است. نتایج حاصل از برنامه ی تهیه شده در نرم-افزار matlab نشان می دهد که ارزش های تخمین زده شده به روش اختیارات حقیقی از روش dcf در هر دو مورد مطالعاتی بیشتر است و این بیانگر آنست که در ارزشیابی انعطاف پذیری پروژه های معدنی که گاه این ارزش بسیار قابل توجه است، روش dcf روشی ناکارآمد است و نیاز است در این نوع پروژه ها از روش های اختیارات حقیقی و به ویژه روش lsm در تحلیل های مالی استفاده شود.