در این پایان نامه در منطقه مطالعاتی شرف آباد- هیزه جان چشم انداز مناسبی مبتنی بر تعامل پدیده های زمین شناسی با عوامل زمین ساختی منطقه برای پی جوئی ذخایر فلزات گرانبها ( نظیرطلا ) و پایه ( نظیر مس ، سرب و روی ) بوجود آمده بطوریکه از آثار شاخص بی هنجاری های ژئوشیمیایی می توان در ارزیابی مناطق دگرسانی در سنگ های آتشفشانی حدواسط و توده های نفوذی استفاده نمود. بر اساس مفاهیم اشاره شده ، دکترین پی جوئی فلزات گرانبها در چهارگوش شرف آباد – هیزه جان مبتنی بر دو فاز به شرح زیر است : در فاز اول ، ضرورت استفاده از فن آوری gis امکان تشکیل پایگاه اطلاعات ژئوفیزیکی ( هوابرد و زمینی ) ، داده های ژئوشیمیایی را به منظور تعیین اولویت مناطق امید بخش فراهم نموده که دستیابی به نتایج ارزنده آن با نگرش های مبتنی بر اصول هندسه فرکتالی در ارتباط است. طی عملیات فاز دوم ، ارزیابی مناطق امید بخش معطوف به مطالعات تکمیلی در محدوده مطالعاتی بوده که در آن نقش معیارهای اکتشافی ( پتانسیل کانه زایی فلزات گرانبها ) حائز اهمیت می باشد. حاصل مطالعات فوق استفاده از اصول منطق فازی به منظور دستیابی به الگوی زایشی فلزات آزاد و پایه درچهارگوش شرف آباد – هیزه جان بوده است. نتایج بررسی های لیتو ژئوشیمیایی ( در نمونه های مینرالیزه ) مناطق دگرسانی و ماهیت روابط رگرسیون خطی و غیر خطی عناصر ژئوشیمیایی و ترکیبات اکسیدی ، موید پیدایش کانه زایی در یک محیط ماگمایی - گرمابی با رخساره های دگرسانی آرژیلیکی – اکسید آهن ، پروپیلیتیکی ، کوارتز – کربناتی و سیلیسی است. جفت عناصر طلا ، نقره و همچنین سری عناصر مس ، سرب ، روی ، کادمیم ردیاب یکدیگر بوده بوده و توزیع خطی و غیر خطی آنها دارای نمود عینی بیشتر و گویای حاکمیت یک سامانه فعال با خصوصیات ماگمایی – گرمابی است. در ادامه موضوع تحولات بافتی رخنمون های سیلیسی – طلا دار در چهارگوش مطالعاتی با توجه به نتایج حاصل از تحلیل های فرکتالی مورد بحث قرار گرفت که نتایج حاصله ، ناحیه شرف آباد – هیزه جان را فاقد معیارهای لازم برای پی جوئی فلزات ناب ( از جمله طلا و نقره ) اما واجد شواهد بافتی مناسب دال بر غنی شدگی هیپوژنیک فلزات پایه ( از جمله سرب و روی ) دانسته است.