نام پژوهشگر: سید حسین رییس‌السادات

آل کرت ومناسبات قدرت در شرق ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند 1389
  عبداتریوف نصیری جوزقانی   مجتبی خلیفه

در این نوشتار سعی بر این شده است که به بررسی دلایل تداوم حاکمیت ملوک کُرت در شرق ایران با مرکزیت هرات، ارزیابی میزان استقلال سیاسی ملوک کُرت در مناسبات قدرت در شرق ایران و روشن نمودن نقش ملوک کُرت در حفظ هویت فرهنگی و ملی ایران در دوره ی پس از حملات مغول تا روی کار آمدن تیموریان پرداخته شود. نتایجی که پس از انجام پژوهش به دست آمد به شرح زیر می باشد: ملوک کُرت که به علت انتساب به قریه کُورت در هرات به این نام مشهور شدند، در شرق ایران حدود یک و نیم سده حاکمیّت داشتند. آنان از لحاظ داخلی استقلال داشتند امّا در تکاپوهای سیاسی خود در شرق ایران معمولاً تابع سیاست های مغولان و ایلخانان بودند، هرچند در بیشتر مواقع در صدد استفاده از موقعیت ها و شرایط مساعد جهت حصول استقلال از آنان بودند. ملوک کُرت با پذیرش تابعیت مغولان موفق شدند ضمن حفظ قلمرو خود از آثار مخرب حمله ی مغول، آینده ی سیاسی خود در تحت تابعیت مغولان را تأمین کنند و سرانجام بعد از سقوط ایلخانان به استقلال کامل دست یابند. آن چه در درجه ی نخست عامل اصلی تداوم حاکمیت ملوک کُرت به عنوان قدرت برتر در شرق ایران در دوره ی تسلط مغولان بر ایران شد، پذیرش تابعیت مغولان توسط ملوک کُرت و نیاز مبرم ایلخانان به آنان بود؛ زیرا ملوک کُرت به عنوان عامل بازدارنده ی حملات الوس جغتای ( که از نسل چنگیز بودند و ادعای حاکمیت بر سراسر متصرفات او را داشتند ) و سایر قدرت های شرق ایران به قلمروی ایلخانی عمل می کردند و هم چنین در تعدیل قدرت شاهزادگان مغولی ساکن در خراسان و سایر قدرت های منطقه نقش محوری داشتند. اگرچه ایلخانان برای گوشمالی ملوک کُرت و تثبیت حاکمیتشان به شرق ایران لشکرکشی هایی داشتند و به محاصره ی هرات پرداختند امّا هیچ گاه درصدد از بین بردن ملوک کُرت بر نیامدند. در کنار این می توان از استحکامات دفاعی ملوک کُرت نام برد. هم چنین دیوانسالاری آنان به عنوان عوامل تداوم این حکومت در شرق ایران، امّا تمامی این موارد در قبال حمایت های فقها، مشایخ و پایگاه های مذهبی جامعه ی ملوک کُرت از آنان، بخصوص حوزه علمیه مزار شیخ الاسلام احمد جام و مشایخ آن در درجه ی دوم اهمیّت قرار می گیرند. این مراکز به عنوان مراکز و منابع اصلی مشروعیّت بخشی و مقبولیت بخشی به حاکمیت ملوک کُرت در جامعه بودند. دیوانسالاری و سیاست خارجی ملوک کُرت توسط این مراکز جهت داده می شد. اداره کنندگان اصلی دیوانسالاری ملوک کُرت و هم چنین فرستادگان و نمایندگان سیاسی آنان به دربار ایلخانان و سایر قدرت های شرق ایران از میان علمای مذهبی این مراکز برگزیده می شدند. در طی این پژوهش این فرضیه که عامل تداوم حکومت ملوک کُرت نقش آنان به عنوان عامل بازدارنده ی حملات الوس جغتای و تعدیل قدرت شاهزادگان مغولی در شرق ایران، اثبات شد امّا نه به عنوان عامل اصلی، بلکه در کنار نقش مشروعیت بخشی و مقبولیت بخشی مراکز قدرتمند مذهبی قلمرو ملوک کُرت به عنوان عامل اصلی، موارد مطرح شده در فرضیه عوامل مکمل می باشند. چنان که این موضوع خودش را در جریان حمله ی تیمور به قلمرو ملوک کُرت و در پی آن سقوط آنان نشان داد. زمانی که در پی سیاست های نامناسب ملک حسین و پس از وی پسرش ملک غیاث الدین پیرعلی باعث شد تا حمایت مشایخ جام را از دست بدهند و با از دست دادن حمایت یکی از منابع مهم مشروعیت بخشی خود، سقوط حاکمیت ملوک کُرت را تسریع نمود. ملوک کُرت ایرانی بودند و زبان رسمی دربارشان فارسی بود. با حمایت ملوک کُرت از ادیبان، شعرا و علما و هم چنین هنرمندان و صنعتگران و کشاورزان زمینه ی شکوفایی فرهنگی و اقتصادی هرات و به دنبال آن قلمروشان را فراهم نمودند. در پی این موارد زمینه ی رفاه نسبی و رونق زندگی اجتماعی در قلمرو ملوک کُرت پس از حملات خانمان سوز و ویرانگر مغول ایجاد شد. کشاورزی و صنعت شکوفا شد. آن چه در دوره ی تیموریان مشهور به « مکتب هرات » می باشد پایه های آن در تحت حمایت ملوک کُرت طی یک نهضت علمی، ادبی، فرهنگی و اقتصادی طی حدود یک و نیم سده شکل گرفته بود. متأسفانه مورخین عصر تیموری که تحت حمایت و نظارت حاکمیت تیموریان تاریخ نوشته اند، توجهی عمداً یا سهواً به پیشرفت ها و دستاوردهای مهم حکومت ملوک کُرت ننمودند. این مطلبی است که محققین معاصر نیز به آن توجهی نکرده اند. ملوک کُرت به غدر و فریب کاری در تاریخ منسوبند. این تا حدی از آثار تبلیغات سوئی است که در جوّ سیاسی مخالف ملوک کرت یعنی دوره ی تیموریان شکل گرفته که خواستند حاکمیت خود بر قلمرو ملوک کُرت و عمل خود در از بین بردن حاکمیت ملوک کُرت توجیه نمایند. طی حاکمیت ملوک کُرت آثار مهمی در زمینه ی ادبیات شکل گرفت که امروزه نیز جزو آثارماندگار در ادب فارسی است. تاریخ نامه ی هرات اثر سیفی هروی هرچند با هدف تاریخ نگارانه تألیف شده امّا در عین حال یکی از آثار ماندگار و جاودان در عرصه ی نثر فارسی در قرن هشتم هجری است. هم چنین دو مثنوی منظوم کُرت نامه سروده ی ربیعی و سام نامه سروده ی سیفی هروی از آثار منظوم ادب فارسی بودند هرچند امروزه مفقود هستند امّا ابیاتی از آن ها توسط سیفی هروی متناسب با موضوع در تاریخ نامه هرات ثبت شده است. ملوک کُرت با حمایت خود از متصدیان فرهنگی عصر خویش موفق شدند از فرهنگ و هویت ملی ایران در دوره ی تسلط مغولان و ایلخانان بر ایران با مرکزیت هرات پاسبانی کنند. هرات سنگر امنی برای فرهنگ و تمدن ایرانی در دوره ی ملوک کُرت شد و علما و فضلا برای یافتن مأمنی سرانجام راهی هرات می شدند. تحت حمایت ملوک کُرت مجموعه ی عظیمی از آثار فرهنگی و تمدنی در ایران اسلامی پس از حملات مغول تا روی کار آمدن تیموریان شکل گرفته که تاکنون آثار آن باقی است.