نام پژوهشگر: حسین فراست

مطالعه ی زیست شناسی حفاظتی گونه در خطر انقراض سمندر کوهستانی کیزری (neurergus kaiseri schmidt, 1952) و مطالعه ی کیتریدومایکوزیس در n. kaiseri و n.microspilotus
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده علوم 1393
  حسین فراست   وحید اکملی

نیوت کوهستانی در خطر انقراض کیزری، neurergus kaiseri، یک گونه اندمیک در محدوده زاگرس جنوبی ایران است. این مطالعه 10 لکالیتی جدید را معرفی می کند که وسعت ناحیه شناخته شده برای این گونه (حداقل چندضلعی محدب) را از 273 کیلومتر مربع به 3578 کیلومتر مربع افزایش می دهد. این نیوت در امتداد 5.23 کیلومتر از نهرهای واقع در ارتفاعات بین 1395- 883 متر از سطح دریا واقع شده اند. متوسط فاصله های نزدیک ترین همسایه برای تمام های مربوط به n. kaiseri در حدود 11.84 کیلومتر (با رنجی بین 39.28 - 1.14 کیلومتر) است. به هر حال این نهرها به شدت به وسیله زمین های صخره ای و سراشیبی های تند با پوشش گیاهی متشکل از جنگل بلوط باز بالغ در نواحی شمالی و بوته های پراکنده روی صخره های خشک در نواحی جنوبی فراگمنته می شوند. تعداد کلی 1348 نمونه بالغ در میان تمام لکالیتی ها (با میانگین 89 و با رنج بین 650 - 1) شمارش شدند. تعداد نمونه های شمارش شده از 16 لکالیتی مربوط به زیستگاه های آبی به شدت متغییر است و نشان می دهد که فراوانی نسبی نیوت کوهستانی کیزری به شدت به طرف دو زیستگاه با 81.6 % از تعداد کل سوق پیدا کرده است. زیست شناسان حفاظت از اطلاعات ژنتیکی و اکولوژیکی به منظورهای متفاوتی استفاده می کنند: از جمله تعریف تمایز جمعیت و طبقه بندی آنها به عنوان واحد معنی دار تکاملی (esus)، واحد های مدیریتی (mu)، قطعه جمعیتی متمایز (dps) و یا تنها به منظور ارزیابی تاکسونومیکی جمعیت های مختلف. در این مطالعه ما آنالیز ژنتیکی را با مدل پراکنش بر پایه نیچ با هدف تعریف واحدهای حفاظتی در جمعیت های نیوت کوهستانی اندمیک و به شدت در معرض خطر n. kaiseri ، در جنوب غربی ایران ادغام کرده ایم. روابط فایلوژنتیک با استفاده از استنتاج بیسین (bayesian inference) و حداکثر احتمال (maximum likelihood ) از 779 جفت باز d-loop میتوکندریایی در 111 فرد از ده تا از دوازده جمعیت های زادآوری کننده ، اشتقاق واضحی را در میان جمعیت های واقع در ناحیه شمالی، با رطوبت و ارتفاع بیشتر، و جمعیت های جنوبی، با اقلیم خشک و ارتفاع پایین تر، نشان می هد. ما دریافتیم که از هفت هاپلوتایپ بدست آمده در این جمعیت ها هیچ کدام در هر دو منطقه توزیع نشده اند. مدل سازی پراکنش بر پایه نیچ اختلافات معنی داری را از لحاظ شرایط اکولوژیکی میان هر دو ناحیه نشان می دهد. ما دریافتیم که در مدل ماکزیمم انتروپی در هر دو ناحیه با نرخ پایین حذف (0.04) و میانگین auc برابر با 0.935 حمایت قوی را برای این مدل ها در هر دو ناحیه فراهم می کند. آنالیز واریانس مولکولی (amova) گونه n. kaiseri نشان می دهد که 94.03 % از تنوع توالی ها در میان جمعیت ها 5.97 % در درون جمعیت های نیوت توزیع شده اند. علاوه بر این، درجه بالایی از تقسیم ژنتیکی، به طور عمده وجود اختلاف معنی داری بین دو منطقه را نشان می دهد (0.002=p، 0.94=p). ترکیبی از الگوی تمایز ژنتیکی جمعیت های مختلف در دو محیط مجزا ابزاری را برای حفاظت مبتنی بر سیاست اولویت بندی احتمالی برای این گونه در معرض خطر انقراض فراهم می کند. آنالیز چند متغییره بر روی 111 نمونه n. kaiseri از جنوب غربی ایران ن وجود دو کلاد جمعیتی مجزا (شمالی و جنوبی) را نشان داد. ما تجزیه و تحلیل آماری را با استفاده از 16 صفات مورفولوژیکی متریک و 8 صفت دو حالته مربوط به الگوی رنگ بندی را بر روی همه 10 جمعیت ها با استفاده از آنالیز های توصیفی (one-way anova) و چند متغیره (pca) انجام دادیم. این مطالعه نشان داد که تفاوت الگوی رنگ بندی کمی بین جمعیت های دو کلاد وجود دارد، اما تفاوت مورفومتریک معنی داری بین کلادهای شمالی و جنوبی وجود دارد و در هر دو جنس نر و ماده، اندازه گیری ها در کلاد شمالی بزرگتر بودند. مطالعه ما نشان داد که تفاوت های زیست محیطی میان این مناطق، به خوبی تفاوت های مورفومتریک از جدایی نواحی شمالی و جنوبی حمایت می کند. مشاهده دو دودمان مجزا از این پیشنهاد حمایت می کند که n. kaiesri ممکن است از یک کمپلکس زیر گونه ای تشکیل شده باشد. این یافته ها برای تاریخچه تکاملی گونه ها و مفاهیم مربوط به حفاظت جمعیت های نیوت مهم اند.