نام پژوهشگر: ایمان کامرانفر

مقایسه کارایی نیکوسولفورون و فورام سولفورون با علفکش های رایج ذرت علوفه ای در بیرجند
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1389
  عباس آبین   سید وحید اسلامی

به منظور مقایسه کارایی علفکشهای جدید با علفکشهای رایج در ذرت علوفهای آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 12 تیمار و سه تکرار در سال 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی بیرجند صورت گرفت. تیمارها شامل: کاربرد پسرویشی علفکش نیکوسولفورون (کروز) و فورام سولفورون (اکوئیپ) به میزان 1، 5/1، 2 و 5/2 لیتر در هکتار، کاربرد پسرویشی علفکش 2,4-d + mcpa ، به میزان 5/1 لیتر در هکتار و کاربرد پیشرویشی علفکش آلاکلر و آترازین، به میزان به ترتیب 5 لیتر در هکتار و 5/1 کیلوگرم در هکتار و در نهایت تیمار شاهد عاری و آلوده به علفهرز بودند. نتایج نشان می دهد که علفکش های کروز و اکوئیپ در دز 5/2 لیتر در هکتار در کاهش تراکم و وزن خشک چسبک و پهن برگها نسبت به دیگر تیمارها دارای برتری عددی بودند. هرچند در کاهش وزن خشک با دزهای توصیه شده فاقد تفاوت معنیدار بود. کروز دز 2 در کاهش تراکم چسبک و اکوئیپ دز 2 در کاهش تراکم پهن برگها با دزهای بالاتر فاقد تفاوت معنی دار بودند. آلاکلر در کاهش تراکم چسبک با دزهای برتر، و در کاهش وزن خشک با دزهای توصیه شده علفکشهای جدید فاقد تفاوت معنی دار بود. توفوردی+mcpa در کاهش تراکم پهن برگها با دزهای توصیه شده علفکشهای جدید و در کاهش وزن خشک با تیمارهای برتر فاقد تفاوت معنی دار بود. اگرچه از لحاظ عملکرد بین دزهای توصیه شده و بالاتر علفکشهای جدید و علفکشهای رایج توفوردی+mcpa و آلاکلر تفاوت معنی دار مشاهده نشد، اما اختلاف عملکرد بین آنها بیش از پنج تن در هکتار می باشد. در صفت طول اندام هوایی و طول ریشهچهی یولاف در خاک حاوی آترازین از روز 42 به بعد تفاوت معنی دار مشاهده نشد. در آلاکلر در صفت طول ریشهچه که شاخص معتبرتری بود از روز 42 به بعد تفاوت معنیدار مشاهده نشد.

شبیه سازی بهترین تاریخ کشت زمستانه-بهاره در منطقه دشت خوزستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1389
  رضا حسینی   بهرام اندرزیان

با توجه به اطلاعات اقلیمی استان خوزستان و نیاز دمایی برنج، امکان دو نوبت کشت برنج در این استان وجود دارد، به گونه ای که کشت اول در اخر زمستان و اوئل بهار و کشت دوم در اواخر بهار و اوئل تابستان انجام می شود. برای انتخاب تاریخ کشت ومعرفی یک رقم جدید زراعی مناسب جهت کشت زمستانه برنج در خوزستان، تعداد 25 ژنوتیپ (فاکتور فرعی) در سه تاریخ کشت (فاکتور اصلی): 20 اسفند، 5 فروردین، 20 فروردین ، به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 88-87 در منطقه شاوور استان خوزستان کشت و مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از آزمایش های مزرعه ای و تجزیه و تحلیل داده ها، چهار ژنوتیپ هویزه، گرده رامهرمز، شماره 6 و شماره7، جهت شبیه سازی توسط مدل ceres-rice انتخاب شدند. با محاسبه ضریب همبستگی بین صفات مشخص شد که عملکرد دانه بیشترین همبستگی مثبت و معنی دار را به ترتیب با صفات درصد دانه های پرشده، عملکرد بیولوژیکی، عرض دانه، وزن هزار دانه، تعداد روز تا 50 درصد گلدهی و تعداد دانه در خوشه داشت. در رگرسیون گام به گام عملکرد دانه، صفات درصد دانه های پرشده، تعداد دانه در خوشه، ارتفاع گیاه، وزن هزار دانه و تعداد پنجه بارور وارد مدل شدند و در مجوع 2/96% از تغییرات را توجیه نمودند. تجزیه علیت نشان داد که صفت درصد دانه های پرشده بیشترین اثر مستقیم و کمترین اثر غیر مستقیم را بر عملکرد داشت. با توجه به نتایج به دست آمده می توان از این صفت به عنوان شاخصی برای انتخاب رقم مناسب در کشت زمستاته-بهاره برنج استفاده نمود. در بررسی اثر تاریخ کشت بر ارقام و ژنوتیپ های مختلف مشخص شد که کل ارقام و ژنوتیپ ها در تاریخ کشت دوم (5 فروردین) تولید موفق تری از نظر میزان عملکرد دانه، وزن هزار دانه، شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیک و سایر صفات داشتند. همچنین با بررسی عملکرد دانه مشخص شد رقم گرده رامهرمز، ژنوتیپ شماره 7، رقم هویزه، ژنوتیپ شماره 6، رقم عنبوری و چمپا عملکرد بیشتری داشتند، این ارقام و ژنوتیپ ها سازگار ترین ارقام و ژنوتیپ ها به کشت زمستانه-بهاره بودند. با وجود برتری تاریخ کشت دوم در اکثر ارقام و ژنوتیپ های کشت شده، رقم هویزه، گرده رامهرمز ، ژنوتیپ شماره 6 و ژنوتیپ شماره7، در تاریخ کشت اول تولید موفق تری داشتند. به نظر می رسد که زمان وقوع گرده افشانی تاریخ کشت اول این ارقام و ژتوتیپ ها، با دمای محیط مناسب تری همراه بوده است. روند شاخص های رشد نشان داد که تاریخ کشت دوم نسبت به دو تاریخ کشت دیگر از برتری برخوردار بود. بررسی شبیه سازی اثر تاریخ کشت زمستانه بر برنج در شرایط خوزستان، نشان از توانایی بالای مدل ceres-rice در شبیه سازی این اثر داشت. با تعمیم داده ها به شهرستان شوشتر توسط مدل مشخص شد تمامی ارقام و ژنوتیپ ها در تاریخ کشت اول عملکرد بیشتری تولید کردند. رقم گرده رامهرمز در این تاریخ کشت با عملکرد دانه ای معادل 73/3612 کیلوگرم در هکتار بیشترین میزان عملکرد را دارا بود. در تاریخ کشت دوم نیز رقم گرده با تولید دانه ای معادل 27/2910 کیلوگرم در هکتار بیشترین میزان عملکرد دانه را دارا بود اما در تاریخ کشت سوم ژنوتیپ شماره 7 با 91/2407 کیلوگرم در هکتار دانه بیشترین میزان تولید را داشت. بر اساس داده های مدل عملکرد دانه در شهرستان دزفول افزایش چشم گیری داشت به گونه ای که رقم گرده رامهرمز در این شهرستان در تاریخ کشت اول عملکرد دانه ای معادل 46/4184 کیلوگرم در هکتار تولید کرد که بیشترین میزان عملکرد در بین ارقام و ژنوتیپ های دیگر بود. در تاریخ کشت دوم نیز رقم گرده رامهرمز دارای بیشترین میزان عملکرد بود به گونه ای که در تاریخ کشت دوم و سوم به ترتیب دارای 82/3929 و 73/3595 کیلوگرم در هکتار عملکرد دانه بود. در شهرستان رامهرمز تمامی ارقام و ژنوتیپ ها در تاریخ کشت اول دارای بیشترین میزان عملکرد دانه بودند. رقم گرده رامهرمز در تاریخ کشت اول و دوم دارای بیشترین میزان عملکرد دانه بود(به ترتیب 73/3608 و 255/2989 کیلوگرم در هکتار برای تاریخ کشت اول و دوم) اما در تاریخ کشت سوم ژنوتیپ شماره 7 دارای بیشترین میزا ن عملکرد دانه بود(91/2394 کیلوگرم در هکتار). در شهرستان بستان تمامی ارقام و ژنوتیپ ها به استثناء رقم گرده رامهرمز در تاریخ کشت اول دارای بیشترین میزان عملکرد دانه بودند. این رقم در تاریخ کشت سوم بیشترین میزان عملکرد را دارا بود. در تاریخ کشت اول و دوم ژنوتیپ شماره 7 با تولید دانه ای معادل 09/3562 و 18/3118 کیلوگرم در هکتار ، بیشترین میزان عملکرد دانه را داشت. اما در تاریخ کشت سوم رقم گرده رامهرمز بیشترین میزان عملکرد دانه را دارا بود(55/2774 کیلوگرم در هکتار).