نام پژوهشگر: محمود قاسم نژاد

بررسی اثر هومیک اسید و نانوذرات نقره بر عمر ماندگاری گل شاخه بریده مریم (polianthes tuberosa)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  مجید امانی بنی   عبدالله حاتم زاده

در این پژوهش اثر دو ماده هومیک اسید در غلظت های 50 و 100 میلی گرم در لیتر و نانوذرات نقره در غلظت های 5 و 10 میلی گرم در لیتر، بر افزایش ماندگاری گل های شاخه بریده مریم رقم "دماوند" بررسی شد. پژوهش در قالب طرح آماری کاملا تصادفی و با 10 تیمار و چهار تکرار انجام شد. آزمایش ها در دو فصل بهار و تابستان تکرار شد. گل ها به مدت 20 ساعت با محلول های نگه دارنده فوق به حجم 400 میلی لیتر پیش تیمار گردیدند و سپس به گلجاهایی به همان حجم و حاوی آب مقطر منتقل شدند. صفات کمی و کیفی همچون ماندگاری گل ها، وزن تر نسبی ، جذب محلول، تعداد گلچه های باز، میزان تولید اتیلن، فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز، میزان پراکسیده شدن لیپیدهای غشا سلولی، پروتئین محلول، میزان انسداد آوندی و تعداد کلونی باکتری های انتهای ساقه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که پیش تیمار گل ها با 100میلی گرم در لیتر هومیک اسید به همراه 5 میلی گرم در لیتر نانو ذرات نقره، با 60 درصد افزایش، بیشترین تاثیر را بر ماندگاری گل ها داشته است و میزان فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز بیشتری نسبت به سایر تیمارها نشان داد. همچنین پراکسیده شدن لیپیدهای غشا سلولی و تعداد کلونی باکتری های تشکیل شده به میزان کمتری نسبت به سایر تیمار ها مشاهده شد. در مجموع تاثیر ترکیب هومیک اسید و نانوذرات نقره بهتر از کاربرد جداگانه آن ها بود. هومیک اسید با اثر شبه هورمونی و نانوذرات نقره از طریق خواص ضد باکتریایی و سایر خواص مثبت منجر به افزایش ماندگاری و حفظ کیفیت گل های شاخه بریده تجاری مریم شدند.

اثر برخی از ترکیبات بازدارنده قهوه ای شدن آنزیمی در جلوگیری از تغییر رنگ میوه های زیتون کنسروی قبل از فرآوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  مریم محسن آبادی   محمود قاسم نژاد

قهوه ای شدن بافت میوه ی در ضمن برداشت و جابه جایی به طور قابل ملاحظه ای کیفیت، ارزش غذایی و اقتصادی زیتون های کنسروری سبز را کاهش می دهد. آسیب های مکانیکی میوه باعث از بین رفتن انسجام غشای سلولی و در نتیجه قرار گرفتن آنزیم و پیش ماده در معرض یکدیگر و آغاز واکنش قهوه ای شدن بافت می شود. در این پژوهش اثر آسکوربیک اسید، سیتریک اسید، اگزالیک اسید، 4- هگزیل رسورسینول و سدیم هگزامتا فسفات در جلوگیری از قهوه ای شدن آنزیمی چهار رقم زیتون سبز کنسروی شامل ماری، زرد، شنگه و مانزانیلا ارزیابی شد. بعلاوه، تاثیر بازدارنده قهوه ای شدن مختلف طی چهار ساعت پس از آسیب مکانیکی میوه های رقم ماری ارزیابی شد. نتایج نشان داد که رقم ماری و شنگه بالاترین شاخص قهوه ای شدن بافت را داشته است، اما میزان فنل کل رقم شنگه تنها در بیشترین میزان بوده است. میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز (pod) و پلی فنل اکسیدازها (ppos) ارقام مختلف زیتون که با بازدانده های مختلف تیمار شده بودند، متفاوت بوده است. تیمار آسکوربیک اسید فعالیت آنزیم pod را تنها در رقم ماری کاهش داد. فعالیت دی فنولازی آنزیم ppo با پیش ماده پیروکتکول و دوپامین هیدروکلراید در رقم مانزانیلا، بلعکس در رقم زرد کمترین میزان فعالیت دی-فنولازی مشاهده شد. در رقم ماری و مانزانیلا 4- هگزیل رسورسینول و سدیم هگزامتافسفات بطور معنی داری فعالیت دی فنولازی آنزیم ppo با پیش ماده پیروکتکول را کاهش داده است. برخلاف فعالیت دی فنولازی، فعالیت منو فنولازی میوه زیتون بطور معنی داری بالاتر است. در بین ارقام، مانزانیلا بطور معنی داری میزان فعالیت منوفنولازی بالاتری داشته است. همچنین نتایج نشان داد که سدیم هگزامتافسفات اثر طولانی تری نسبت به سایر بازدارنده ها در کنترل فعالیت pod داشته است، اما تفاوت معنی داری بین بازدارنده ها در کنترل فعالیت دی فنولازی با پیش ماده پیروکتکول و دوپامین هیدروکلراید دیده نشده است. فعالیت منوفنولازی ppo به تدریج پس از آسیب به میوه زیتون افزایش یافت، بطوری که بالاترین میزان فعالیت منوفنولازی پس از چهار ساعت دیده شد. اثر بازدارندگی آسکوربیک اسید در کنترل فعالیت منوفنولازی ppo بعد از چهار ساعت هم دیده شد، در حالی که اثر بازدارندگی سدیم هگزا متافسفات تنها به مدت دو ساعت بوده است.

اثر سیستم های مختلف تربیت و محلول پاشی برگی با کلرید کلسیم روی کیفیت و عمر پس از برداشت میوه سیب، رقم گالا و دلبار استیوال
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1392
  عرفان سپهوند   محمد رضا فتاحی مقدم

چکیده فارسی تولید میوه های با کیفیت سیب با استفاده از کنترل شرایط تولید و تغذیه مناسب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. سیستم های تربیت و تغذیه برگی با کلسیم می تواند کیفیت میوه ها در زمان برداشت و رفتار پس از برداشت میوه ها را در انبار تحت تاثیر قرار دهد. در این پژوهش، اثر محلول پاشی برگی با کلرید کلسیم روی کیفیت و عمر انبارمانی میوه های سیب رقم گالا و دلبار استیوال در سه سیستم مختلف تربیت درختان بررسی شده است. درختان سیب تربیت شده در سیستم های مختلف (وی شکل، هایتک و کردون) با چهار غلظت کلرید کلسیم (صفر، 75/0، 5/1 گرم و 3 گرم در لیتر) طی 2، 4 و 6 هفته قبل از برداشت تجاری میوه ها محلول پاشی شدند. میوه های برداشت شده به دو گروه تقسم شدند. در گروه اول، خصوصیات کیفیت میوه بلافاصله پس از برداست ارزیابی شدند و گروه دوم به سردخانه با دمای 1 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی90 درصد به مدت 4 ماه منتقل شدند و در پایان دوره انبارداری مجددا مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که وزن میوه و سفتی بافت میوه در رقم گالا به طور معنی داری از رقم دلبار استیوال بیشتر بود، همینطور محلول پاشی کلسیم سفتی بافت میوه ها را به طور معنی داری در مقایسه با شاهد افزایش داد. تیمار کلسیم میزان a* پوست میوه، که نشان دهنده سنتز رنگیزه آنتوسیانین و تولید رنگ قرمز است را به طور معنی داری افزایش داد. نتایج نشان داد که رقم گالا در سیستم های تربیتی هایتک و v و رقم دلبار استیوال در سیستم تربیتی هایتک میوه هایی با وزن و اندازه بیشتری نسبت به سیستم های تربیتی دیگر، تولید کردند، چنین میوه هایی از وضعیت عناصر غذایی مطلوبتری نسبت به سیستم کردون برخوردار بودند. رقم سیب گالا قابلیت انبارمانی بیشتری را نسبت به رقم دلبار استیوال نشان داد. میزان اتیلن تولید شده در میوه ها در پایان دوره انبارمانی در رقم دلبار استیوال در هر سه سیستم تربیتی به طور معنی داری بیشتر از رقم گالا بود. کلمات کلیدی: سیب، عمر پس از برداشت، اتیلن، ترکیب معدنی