نام پژوهشگر: محمد رضا امیر سیف الدینی

مقایس? اثر دو نوع بریس روی کنترل قامت پویای والیبالیست ها با مچ پای ناپایدار قبل و بعد از اعمال -خستگی عملکردی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1390
  هیمن محمدی   منصور صاحب الزمانی

هدف از این تحقیق بررسی اثر دو نوع بریس روی کنترل قامت پویای والیبالست ها با مچ پای ناپایدار در شرایط خستگی و عدم خستگی بود. آزمودنی های این تحقیق، 15 نفر از بازیکنان والیبالیست 18 تا 23 سال? تیم های شهرستان کرمان بودند که حداقل سابقه 3 سال بازی در سطح لیگ های جوانان ، امید کشور و استان کرمان داشتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t همبسته نشان داد که بعد از اعمال خستگی میزان کنترل قامت پویای آزمودنی ها کاهش معناداری داشته است و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آنالیز اندازه های مکرر یکطرفه نشان داد که استفاده از هر دو نوع بریس در هر دو شرایط (عدم خستگی، خستگی) موجب بهبود کنترل قامت پویا می گردد. اگرچه بریس بنددار در بهبود کنترل قامت پویا کمی بهتر از بریس ایرکست عمل کرد اما در مقایسه دو بریس با هم مشخص شد که میزان بهبودی کنترل قامت در هر دو شرایط (بریس ایرکست و بریس بنددار) تقریباً به یک میزان است و بین آنها تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که بازیکنان دارای ناپایداری مچ پا در هنگام خستگی دچار نقص در کنترل قامت می شوند و استفاده از بریس در این گروه از افراد احتمالاً از طریق کمک به بهبود کنترل قامت پویا در هر دو شرایط خستگی و عدم خستگی، می تواند از بروز پیچ خوردگی مچ پا پیشگیری کند.

اثر دستورالعمل های کانون توجه درونی، بیرونی و خودانتخابی بر یادگیری کینماتیکی یک تکلیف ایستا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده تربیت بدنی علوم ورزشی 1391
  فاطمه علی محمدی معدنوئی   علیرضا صابری کاخکی

چکیده: تحقیقات زیادی پیشنهاد می کنند که کانون توجه بیرونی اثرات مثبت تری نسبت به کانون توجه درونی بر یادگیری دارد. هدف از این پژوهش بررسی اثر دستورالعمل های کانون توجهی بر یادگیری کینماتیکی یک تکلیف ایستا بود. روش این تحقیق نیمه تجربی بوده و نمونه آماری شامل 36 دانشجوی مرد داوطلب با دامنه سنی بین 21 تا 29 سال که به طور تصادفی در سه گروه 12 نفره شامل: گروه با دستورالعمل کانون توجه درونی ( تمرکز بر زاویه 90 درجه)، گروه با دستورالعمل کانون توجه بیرونی (تمرکز بر نقطه قرمز روبرو) و خودانتخابی (بدون دستورالعمل) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از دستگاه تجزیه و تحلیل حرکتی استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه جهت مقایسه سه گروه، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر جهت بررسی داده ها در مراحل مختلف و همچنین از تجزیه و تحلیل واریانس دو طرفه با اندازه گیری های مکرر جهت بررسی دو عامل زمان دستورالعمل های کانون توجهی و مراحل مختلف استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سه گروه در مراحل یادداری و انتقال تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0p?). در هر یک از گروه ها، بین پیش آزمون و مراحل یادداری و انتقال تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0p?) و همچنین سه گروه با هم در مراحل یادداری و انتقال تفاوت معناداری را نشان ندادند (05/0p?)، هر چند در تمام مراحل کانون توجه بیرونی نسبت به دو گروه دیگر بهتر عمل کرده است. این پژوهش با فرضیه عمل محدود شده (ولف، 2007) که بیان می کند کانون توجه درونی در کلیه سطوح مهارت مشکل آفرین است و منجر به افت اجرا و یادگیری می شود، مغایرت دارد. بنابراین ما پیشنهاد می کنیم، احتمالاً تأثیرات دستورالعمل های کانون توجهی مرتبط با نوع تکلیف، مهارت، محیط آموزشی و ویژگی های فرد باشد.

مقایسه تمرین مقاومتی کلاستر و چلایومتریک در قدرت بیشینه، استقامت در توان، توان انفجاری و سرعت حرکت ورزشکاران دختر کاراته کا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده تربیت بدنی علوم ورزشی 1393
  سودابه یزدانی   محسن امینایی

هدف این تحقیق مقایسه تمرین پلایومتریک و کلاستر بر قدرت بیشینه، توان انفجاری، استقامت در توان و سرعت حرکت ورزشکاران دختر کاراته کار است. 18ورزشکار(با میانگین سنی 02/3± 22/18سال، قد3/6± 63/1 متر و وزن34/7± 25/53 کیلوگرم) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از همسان سازی، به دو گروه تمرینی: پلایومتریک(9 نفر) و کلاستر(9 نفر) تقسیم شدند. آنها به مدت 9 هفته تمرینات مرحله آمادگی (2 هفته)، مرحله قدرت (4 هفته) و مرحله توان (3 هفته) را با توجه به نوع تمرین خود اجرا کردند. متغیرهای تحقیق در پیش آزمون، پس آزمون اول (مرحله قدرت) و پس آزمون دوم (مرحله توان) اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از واریانس دو راهه با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی bonferroni (p<0.05) استفاده شد. نتایج نشان داد که سطوح تمرینی بر همه ی متغیر های تحقیق تاثیر معناداری داشته است. اما از لحاظ آماری هیچ تفاوت معناداری در متغیرهای تحقیق بین دو گروه تمرینی کلاستر و پلایومتریک مشاهده نشد. بر پایه یافته های به دست آمده می توان اظهار داشت که هر دو برنامه تمرینی برای بالا بردن سطح آمادگی جسمانی کاراته کاران مناسب به نظر می رسد